جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آیا چنین شجاعتی را درباره سیاستمداران هم دارید


آیا چنین شجاعتی را درباره سیاستمداران هم دارید

نقدی بر رویه های موجود در قبال سینمای ایران

منفعت‌طلبی و موج سواری دو آفت بزرگی است که این روزها نمایشگری خاصی را در تمامی حوزه‌ها داشته است. به واقع وقتی حوزه فرهنگ را با تنش‌های به وجود آمده اخیرش تحلیل ‌‌می‌کنیم و نظرات هیجانی و غالبا متاثر از نفع سیاسی یا حزبی را در آینه عملکرد فعلی و قولی هنرمندان، مدیران فرهنگی، سیاستمداران و دیگر اقشارجامعه رصد ‌می‌‌کنیم این سوال در ذهن شکل ‌می‌گیرد که به راستی دلایل رسیدن حوزه فرهنگ و علی‌الخصوص سینما به این حصار ناگوار شکل گرفته در پیرامونش چیست و چرا چنین عرصه افتخارآفرینی که در اکثر موارد با ورود موثر و به موقع به جریانات غالب کشورتوانسته تا یادگاری‌های بصری نابی را درذهن جامعه شکل دهد امروز از همه ارگان‌ها و نهادها مخالف خوانی‌هایی را مشاهده ‌می‌کند که مشخص نیست از کدام منشا فکری برآمده است؟

در پاسخ به این سوال و به ویژه با توجه به جریان‌های سینمایی چهارماه گذشته باید خاطرنشان کرد که بخشی از آرای منفی ضد سینما بیش از آن که از میل آرمان خواهی و اصلاح برآمده باشد نمایانگر تلاش جمعی است که به نظر‌می‌رسد تمایلات خودنمایانه دارند و با رویکردهایی کاملا به دور از رویه‌های اخلاقی و برخلاف گستره ارزش‌هایی که جامعه ایران به آن باور دارند سینما را مورد تاخت و تاز قرار ‌می‌دهند. این هجمه سنگین زمانی مورد نقد جدی است که خطاهایی بزرگتر در دیگر عرصه‌های سیاسی و اقتصادی صورت ‌می‌پذیرد که بیش‌از تلاش چند فیلمساز برای سیاه نمایی(به قول همان دوستان مخالف خوان) دارای اهمیت است.

به واقع فساد گسترده اقتصادی در کشور، دگرگونی‌های آزارنده برخی سیاستمداران در فعل و قول، بی توجهی به خط اصیل آرمان‌ها و ارزش‌ها، ترجیح دادن سلایق شخصی بر قانون، عدم قابلیت درک جایگاه در نزد برخی افراد کم ظرفیت و سپردن مسوولیت‌های کلیدی حوزه فرهنگ و هنر به برخی افراد ناتوان در مدیریت بحران، سبب حجم گسترده‌ای از نظرات شده که گویی دیگر عرصه‌های کاری کشور را در سلامت کامل ‌می‌بینند و با چسباندن انگی چون فساد به خانواده سینما و بازتاب رسانه‌ای، اخبار شائبه برانگیزی از تصادمات ایجاد شده میان قوای انتظامی و هنرمندان، همچنین تحلیل کاسب کارانه اختلافات پیش آمده میان حوزه هنری و شورای صنفی نمایش فضایی مخوف، پرحاشیه و ضد ارزش از سینمای امروز را به ذهن جامعه تسری ‌می‌دهد.

حال باید سوال دیگری را مطرح کرد که چرا نمایندگان مردم نیز وارد این بازی باخت- باخت ‌می‌شوند و با اظهار نظرهای جنجالی فضا را پرحاشیه‌تر ‌می‌سازند؟ آیا به راستی شرایط بحرانی زندگی امروز جامعه شایسته توجه بیشتر نمایندگان ملت نیست؟ آیا بهتر نیست دوستان با دوراندیشی بیشتری درباره سینمای ایران اظهار نظر کنند؟ آیا صرف اینکه فیلمی را نپسندیدیم و با سلیقه‌مان جور در نیامد باید آن را جنبه عمومی ببخشیم و از زبان ملت سخن بگوییم؟ اینکه حوزه هنری اعلام ‌می‌کند بخشی از آثار سینمایی را اکران نمی‌کنیم چون با ارزش‌های اخلاقی جامعه مان نمی‌خواند از کدام نشانه ای برآمده است، یا وقتی با اردوکشی خیابانی آثار را از روی پرده پایین ‌می‌کشیم کدام بخش قانون درنظرمان بوده است؟ آیا همه بخش‌های اداری در مسیر راست گام بر‌می‌دارند و تنها سینماست که گام ناصواب به سوی زشتی‌ها برداشته است؟ آیا چنین شجاعتی درنقد سیاستمداران نیز دیده ‌می‌شود یا ترجیح ‌می‌دهیم گریزی به مسایل سینمایی بزنیم که قدرت دفاعی‌اش در پایین‌ترین سطح خود در سه دهه گذشته قرار دارد، خانه اش ویران شده، اعضایش آواره و ساکنانش همگی افسرده و ناامید، آیا این سینمایی بود که مطلوب شماست؟

نویسنده : نیما بهدادی مهر