دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
چشم, دریچه ای به سوی کمال یا سقوط
چشم یکی از نعمت های بزرگ خداوند است که در کنار ابزارهایی چون گوش، شرایط شناخت انسان را فراهم می آورد و اگر این ابزارها نباشد، انسان نسبت به پیرامون خود، شناختی به دست نمی آورد و در جهالت محض فرو می رفت. اما این ابزار با همه فواید و آثاری که برای رشد و کمال بشر دارد، یکی از مهم ترین ابزارهای شیطان برای ساقط کردن انسان از مقام خلافت الهی است.
در آیات و روایات بسیاری به مسئله چشم و کارکردهای متضاد و دوگانه آن توجه داده شده است. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام بر آن است تا نقش و کارکرد چشم را در زندگی انسان تبیین کند.
● مسئولیت چشم و تکالیف آن
خداوند چشم را از ابزارهای شناختی معرفی کرده (بقره، آیات ۸ و ۱۷۱؛ اعراف، آیات ۱۷۹ و ۱۹۵ و ۱۹۸؛ نحل، آیه ۷۸؛ مومنون، آیه ۷۸) و آن را به عنوان نعمتی بزرگ دانسته (بلد، آیه ۸) و برای آن مسئولیت و تکالیفی مشخص کرده است.(اسراء، آیه ۳۶)
اگر چشم نبود ما بسیاری از حقایق هستی را درک نمی کردیم و از بسیاری از علوم محروم بودیم. البته براساس قاعده معروف «من فقد حسا فقد فقد علما؛ هر کسی حسی را از دست داد به راستی که علم و دانشی را در آن حوزه از دست داده است» همه حواس انسانی نقش کلیدی در شناخت و معرفت انسان نسبت به محیط بیرون و پیرامونی خود دارد، اما برخی از حواس مانند شنوایی و بینایی نقش کلیدی دارند؛ از این رو خداوند در کنار قلب به عنوان منبع تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های قلب، تنها به دو حس از حواس پنج گانه یعنی چشم و گوش اشاره می کند.(نحل، آیه ۷۸؛ مومنون، آیه ۷۸)
البته براساس آموزه های قرآنی، قدرت بینایی چشم انسان، متکی به روح اوست و چشم و گوش در نقش ابزار برای روح عمل می کنند. چنانکه خداوند می فرماید: ثم سواه و نفخ فیه من روحه و جعل لکم السمع و الابصار؛ سپس خداوند کالبد انسان را به اعتدال درآوردو در کالبد از روحش دمید و برای شما شنوایی و بینایی قرار داد. در این آیه التفات از غیبت به خطاب، بیانگر درک و فهم روح و توانایی او به وسیله اعضای ادراکی مثل چشم و گوش و مانند است. پس اینها به صورت ابزار درک او به حساب می آیند، لذا باید گفت که در حقیقت قوای ادراکی انسان متکی به روح است. (سجده، آیه ۹)
همه اعضای اصلی بدن انسان در برابر کارها و فعالیت هایی که انجام می دهند مسئول هستند. (اسراء، آیه ۳۶) این بدان معنا خواهد بود که اعضای انسانی از جمله چشم از اعمال و رفتار خویش آگاهی و علم دارد. از این رو خداوند در آیات ۲۰ و ۲۲ سوره فصلت از شهادت اعضای بدن از جمله چشمان علیه خود انسان سخن به میان می آورد و شکی نیست که گواهی چشمان، فرع بر علم و آگاهی اوست؛ چرا که زمانی می توان از گواهی و شهادت سخن به میان آورد که تحمل شهادت صورت گرفته و علم دانش تحقق یافته باشد تا بتواند در دادگاه صالح براساس علم و آگاهی، گواهی دهد.
انسان می بایست به چشم به عنوان یک نعمت شناختی توجه کند و با بهره گیری از آن و نگاه همراه با تأمل به آفرینش جهان، موجبات شناخت بیشتر خود را نسبت به خالقیت خداوند افزایش دهد و مسیر درست زندگی را بیابد و درمسیر آن حرکت کرده و زندگی اش را سامان دهد. (ملک، آیات ۳ و ۴)
البته این ابزار شناختی همانند دیگر ابزارها دچار خطا می شود و مثلا سراب را آب دیده و یا آبگینه و نمای بلورین را آب می بیند و حتی خواسته ها و رفتارهایش متاثر از این خطا تغییر می کند.(نمل، آیه ۴۴) ولی این امر،دائمی نیست، از این رو این گونه اختلال ها تاثیری درشناخت عمومی و صحت آن ندارد؛ چرا که حالت های فردی و مقطعی است.
از دیگر مسئولیت های انسان در برابر چشم آن است که اجازه ندهد تا چشم خیانت ورزد و رفتاری نادرست را درپیش گیرد که برخلاف امانت و مسئولیتی است که برعهده آن گذاشته شده است. از آیه ۱۹ سوره غافر به دست می آید که چشمان آدمی به خود انسان نیز خیانت می کند. از این رو خداوند حتی به خیانت چشمان آدمی آگاهی دارد و از آن بازخواست می کند؛ چرا که حرکات خیانت آمیز چشمان انسانها، از خداوند پنهان نیست (همان) و خداوند به حکم خالقیت و مالکیت، چشم و هر چیز دیگرمرتبط به آن را در قبضه قدرت خود دارد. (بقره، آیه ۲۰؛ انعام، آیه ۴۶، یس ، آیه ۶۶)
● جایگاه چشم در زندگی بشر
چشم انسان درجایگاه بلندی است. این بلندی هم مکانی است و هم مکانتی و منزلتی، حضرت علی (ع) می فرماید:«العین جاسوس القلب و برید العقل؛ چشم جاسوس و مأمور دل و نامه رسان عقل است.» (بحارالانوار، محمد باقرمجلسی، دارالکتب الاسلامیه ، ج ۱۰۴، ص ۱۴، ح ۲۵؛ منتخب میزان الحکمه، محمدی ری شهری، قم دارالحدیث، ۱۳۸۲، ج۱، ص ۵۰۴).
کلمه «جاسوس» در روایت اول نشان از آن دارد که چشم بر دل موثر است، چون جاسوس هرچه گزارش دهد دل و فرمانده می پذیرد، چنان که سخنان پیغام رسان برای پیغام دهنده حجت و اعتبار دارد. از اینجا می توان حدس زد که نگاه، تاثیرات عمیقی بر روح و روان انسان می گذارد.
● نگاه و چشم چرانی و حرکات خیانت بار چشم
یکی از مسئولیت های انسان و چشم چنان که گفته شد، مسئولیت در برابر نگاه و حرکات از جمله حرکات خیانت بار است. از جمله این حرکات خیانت بار می توان به چشم چرانی اشاره کرد.
بر انسان است که مواظب چشمان خویش باشد، چرا که نگاه یکی از دریچه های هفتگانه آدمی به سوی گناه و دوزخ است (حجر، آیه ۴۴)، چنان که نگاه دریچه ای به سوی کمال نیز می باشد و آدمی با نگاه تامل انگیز و دقیق خود می تواند بسیاری از حقایق هستی را کسب کرده و از آن برای کمال خود و رسیدن به ربوبیت و خلافت بهره گیرد.
امام علی(ع) به نقش کمالی نگاه های دقیق و تامل انگیز مومنان به هستی اشاره می کند و می فرماید: ان المومن اذا نظر اعتبر... والمنافق اذا نظر لها، نگاه مومن عبرت آمیز و نگاه منافق سرگرمی است. (تحف العقول، ص ۲۱۲)
پیامبر(ص) خواهان آن است که انسان به درستی از نگاه کردن بهره گیرد و عبرت و پند بیاموزد. آن حضرت(ص) می فرماید: اوصانی ربی بسبع: اوصانی بالاخلاص فی السر و العلانیه و ان اعفو عمن ظلمنی و اعطی من حرمنی و اصل من قطعنی و ان یکون صمتی فکرا و نظری عبرا، پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت از کسی که به من ظلم نموده، بخشش به کسی که مرا محروم کرده، رابطه با کسی که با من قطع رابطه کرده و سکوتم همراه با تفکر و نگاهم برای عبرت باشد. (کنزالفوائد، ص ۴۸۱)
چشم چرانی از جمله رفتارهای خیانت آمیز چشمان است. چشم چرانی یعنی خیره چشمی و هرزه نگاهی یا همان هیز بودن، نگاه از روی لذت به خوبرویان و نظر بازی است. (لغت نامه، ج۵، ص۷۱۴۷، «چشم چرانی»)
در اصطلاح و کاربردهای عرف فارسی مقصود از آن، نگاه شهوت آمیز به نامحرم و نیز نگاهی است که انسان را در معرض خطر وقوع در حرام نسبت به نامحرم قرار می دهد. در آیات قرآنی با واژگانی چون «غض» و مشتقات آن و نیز تعبیرهایی مانند «خائنه الاعین»، درباره چشم چرانی مطالب و احکامی بیان شده است. برخی مفسران «خائنه الاعین» در آیه ۹۱ سوره غافر را به چشم چرانی و نگاه دزدانه به نامحرم تفسیر کرده اند. (التفسیر المنیر، ج۲۴، ص۹۹) زیرا حرکات مخفی و دزدانه چشم برای بهره گیری و التذاذ موجب می شود تا انسان از مسیر امانت الهی دور شود و ابزارهای رشدی را در مسیر نادرست به کار گیرد. از آن جایی که خداوند مالک اعضا و جوارح است و این ابزارهای شناختی در اختیار بشر قرار گرفت تا خداشناسی و هستی شناسی داشته باشد و در مسیر رشدی قرار گیرد، ولی شخص با بهره گیری نادرست از این ابزارها در حقیقت در امانت خیانت کرده است. از این رو چشم چرانی از مصادیق خیانت چشمان شمرده می شود.
یکی دیگر از فرمان های الهی «غض بصر» به معنای چشم فروهشتن است که خداوند درباره نگاه بیان کرده و از مومنان خواسته تا در برابر نامحرمان از مرد و زن چشم فرو گیرند و در دیگران به صورت خیره و تیز و مستقیم نگاه نکنند.
(نور، آیات ۳۰ و ۱۳)
یکی از ماموریت های پیامبر(ص) این بود که به مومنان فرمان دهد تا مراقب چشمان خویش باشند و از نگاه هرزه و هیز اجتناب کنند (نور، آیه ۰۳) علامه طباطبایی در ذیل آیه که خداوند در این آیه «یغضوا» را مترتب بر «قل» کرده است می فرماید از این ترتب روشن می شود که منظور از «قول» امر است، یعنی امر کن به اجتناب از چشم چرانی که اگر امر کردی آنان نیز اجتناب خواهند کرد. (المیزان، ج۵۱، ص ۱۱۰-۱۱۱)
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نگاه خیانت بار و چشم چرانی حرام است و بر زنان و مردان است که از چشم چرانی پرهیز کنند. (نور، آیات ۳۰و ۱۳) خداوند در همین آیات و نیز آیات ۱۷تا۹۱ سوره غافر چشم چران را تهدید به مجازات می کند. بنابراین پرهیز از چشم چرانی وظیفه و تکلیف هر زن و مرد مسلمان و مؤمنی است.
با توجه به اینکه هر حکم که دارای مقدمات و پیش نیاز است می بایست به آن توجه شود، بنابراین هر مقدمه ای که موجب می شود تا انسان به گناه چشم چرانی گرفتار شود، باید ازآن پرهیزکرد. از این رو خداوند مثلا از رودر روشدن با زنان پرهیز می دهد، چرا که زمینه ساز پیدایش چشم چرانی در جامعه است. (احزاب، آیه ۳۵)
همچنین حجاب و مراعات حیا و عفت لازم و بایسته است؛ چرا که بی حجابی و یا بدحجابی، خود زمینه ساز ارتکاب این گناه است و مؤمن می بایست از آن اجتناب ورزد. (احزاب، آیه۹۵؛ نور، آیه۱۳)
● آزادکردن دل به فروهشتن چشم
نگاه، دریچه ای به سوی گناه و سقوط است؛ چرا که دل با دیدن، گرفتار می شود و در زنجیری از گناهان می افتد که او را به ورطه نابودی و سقوط از مقام انسانیت می کشاند.
باباطاهر با توجه به تأثیرات منفی نگاه می سراید:
زدست دیده و دل هردو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کنه یاد
بسازم خنجری نیشش زپولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
البته ریشه و خاستگاه این شعر طاهر در آموزه های اسلامی نهفته است، چرا که اشعار فارسی درگذشته درحقیقت برگرفته از آموزه های وحیانی اسلام بوده یا تفسیر آیات قرآن است؛ چنان که شعرهای عطار، سنایی، مولوی، حافظ و سعدی این گونه است. امام علی(ع) راحتی دل ها را در رهایی از نگاه های هیز و چشم چرانی و از طریق چشم فروهشتن می داند و می فرماید: «من غض طرفه اراح قلبه؛ هرکس چشم خود را (از نامحرم) فروبندد، قلبش راحت می شود. (غررالحکم، ح ۲۲۱۹)
● فرق دیدن و نگاه کردن
دیدن، امری اختیاری است، ولی نظر و نگاه این طور نیست و در بسیاری از موارد بی اختیار اتفاق می افتد، زیرا گردش چشمان و نظر و نگاه کردن اختیاری چشم است همانند نفس کشیدن، ولی انسان باید توجه داشته باشد که این نگاه می تواند به دیدن تبدیل شود و از حالت غیرطبیعی به اختیاری تغییر ماهیت دهد. از این رو میان نگاه نخست و نگاه های پس از آن تفاوت حکمی و آثاری است! یعنی هم حکم حلال و جواز، به حرام و نگاه تبدیل می شود و هم آثار آن بر دل و جان و روح آدمی باقی خواهدماند که می تواند اثرات مخرب و زیانباری باشد. از این رو امام صادق(ع) نگاه دوم را خطرساز و نگاه سوم را هلاکت بار می داند و می فرماید: اول النظره لک و الثانیه علیک ولا لک و الثالثه فیها الهلاک؛ نگاه اول (ناخودآگاه به نامحرم) برای تو (جایز و حلال) است و نگاه دوم ممنوع است و حرام، و نگاه سوم، هلاکت بار است. (من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۴۷، ح۸۵۶۴)
پیامبر اکرم(ص) نیز از استمرار و تداوم نگاه کردن برحذر می دارد و می فرماید: ایاکم و فضول النظر فانه یبدر الهوی و یولد الغفله؛ از نگاه های اضافی بپرهیزید چرا که تخم هوس می پراکند و غفلت می آورد.(بحارالانوار ج ۶۹ ص ۹۱)
پس اگر کسی خواهان راحتی دل از همه گرفتاری ها و اسارت شهوات باشد، باید در نگاه، توجه خاص داشته باشد؛ چرا که دیدن همان و دل دادن همان و گرفتاری و بدبختی ها نیز همان.
خداوند در آیات ۳۰ و ۱۳ سوره نور، چشم چرانی را زمینه ساز آلودگی به فحشا و فساد جنسی دانسته و به مؤمنان هشدار می دهد که مراقب نگاه های خود باشند و اجازه ندهند که به چریدن خود ادامه دهد و حرکات خیانت آمیز داشته باشد. در این آیات که حکم حرمت چشم چرانی و نگاه به نامحرمان بیان شده، به این نکته توجه می دهد که انسان ها به سبب همین نگاه و چشم چرانی است که گرفتار زنا می شوند.
از امام صادق(ع) نقل شده که مقصود از «حفظ فروج» در هر آیه ای، همان حفظ از زنا است؛ جز همین آیه که منظور، حفظ از نظر و چشم چرانی است. (تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۸۸۵، ح ۱۹) ولی شکی نیست که این حرمت از چشم چرانی نیز به سبب همان گرفتار شدن انسان به زناست.
به سخن دیگر، هر چند که چشم چرانی خودش به عنوان یک فعل دارای حکم مشخصی چون حرمت است که از بیان امام صادق(ع) به دست می آید، ولی از نظر آثار نیز می بایست به آن توجه داشت که چشم چرانی، انسان را به جاهای خطرناک تری می کشاند که زنا از نتایج آن خواهد بود.
از این رو امام صادق(ع) در سخنی دیگر نگاه را بذر شهوت و فتنه می داند و نسبت به کنترل و مدیریت نگاه و چشم هشدار داده و می فرماید: ایاکم و النظره فانها تزرع فی القلب الشهوه و کفی بها لصاحبها فتنه ؛ از نگاه (ناپاک) بپرهیزید که چنین نگاهی تخم شهوت را در دل می کارد و همین برای فتنه صاحب آن دل بس است. (تحف العقول، ص ۵۰۳)
این فتنه ای که امام صادق(ع) از آن باز می دارد، همان گرفتار شدن به فتنه زناست که آدمی را ساقط می کند و اجازه نمی دهد تا در مسیر بالندگی و رشدی گام بردارد.
رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: «لکل عضو من ابن آدم حظ من الزنا، العین زناها النظر؛ هر عضوی از بنی آدم بهره ای از زنا دارد و زنای چشم نگاه کردن (به بدن نامحرم) است.» (جامع الاخبار، ص ۴۰۸، ح ۹۲۱۱، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ج ۱، ص ۵۰۴، ح ۱۴۱۶)
امام صادق(ع) در جایی دیگر در این باره می فرماید: «نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای مسموم شیطان است و چه بسا یک نگاهی که حسرتی طولانی برجای گذارد». (بحار، ج ۱۰۱، ص ۰۴)
نگاه به نامحرم از لباس و مو و حتی جاهایی که از نظر شرعی جایز است مانند دست و چهره، زمانی که آدمی را به گمراهی می کشاند حرام است ولی حتی اگر چنین تاثیری نداشته باشد باز می بایست از آن پرهیز کرد؛ زیرا تاثیرات بد خود را بجا خواهد گذاشت. از این رو از حضرت مسیح(ع) نقل شده است که فرمود: هرگز تیزنظر به سوی چیزی که برایت (حلال) نیست نباش؛ زیرا تا زمانی که چشمت را حفظ کنی دامنت آلوده به زنا نمی شود و اگر بتوانی به لباس زنی که برایت حلال نیست نگاه نکنی، این کار را انجام بده.» (منتخب میزان الحکمه، ص ۲۳۰، ح ۰۴۷۲)
● مصادیق نگاه حرام
نگاه حرام در شریعت مقدس و احکام فقهی، نگاه مرد به بدن زن نامحرم به جز صورت و دست ها تا مچ است؛ خواه با قصد لذت و شهوت باشد یا بدون آن و نیز نگاه به صورت و دست ها اگر با قصد شهوت یا ترس افتادن به حرام باشد. همچنین نگاه زن به مرد نامحرم (به جز صورت و گردن و دست ها و مقداری از پا)؛ خواه با قصد باشد یا بدون آن و نیز به مواضع یادشده، اگر با قصد شهوت یا ترس افتادن به حرام باشد.
در رسائل عملی مراجع تقلید درباره نگاه حرام موارد زیر بیان شده است که عبارتند از: نگاه به چهره آرایش کرده زن. نگاه به زیورآلات زن. نگاه به عکس بی حجاب زن آشنا. نگاه به ریبه (و هوس آلود) نگاه به بدن مرد نامحرم (به جز صورت و دست ها)، البته در این مسئله بین مراجع اختلاف نظر وجود دارد. نگاه به تمام بدن زن نامحرم (به جز صورت و دست ها تا مچ). نگاه هوس آلود (هرچند به صورت و دست ها و یا به بدن همجنس.)
درشأن نزول آیه ۰۳ سوره نور از امام باقر(ع) روایت شده است: «روزی در هوای گرم مدینه زن جوان زیبایی در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور می کرد، مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل می آمد، آن منظره، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمی کرد، آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می کرد، همان طور که می رفت ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود، به همین حال به حضور پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند. (فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج ۵، ص ۰۳۲؛ مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج ۱۹، ص ۵۸۴) این جا بود که آیه حجاب نازل شد». گفته اند آنچه سبب شد جوان، مجذوب آن زن شود، نگاه همراه با لذت بود.
● آثار نگاه حرام
از آثاری که برای نگاه حرام برشمرده اند می توان غیر از آثار جسمی به آثار روانی نیز اشاره کرد. از جمله حسرت و افسوسی که بر دل ها می رود. علی(ع) نسبت به نگاه کردن هشدار می دهد و می فرماید: «من اطلق طرفه کثر اسفه؛ هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت بوده و به آه حسرت دائمی گرفتار می شود.» (میزان الحکمه، محمدی ری شهری، همان، ج ۰۱، ص ۴۷ و غرر الحکم، ج ۲، ح ۴۰۳)
و در جای دیگر فرمود: «من اطلق ناظره اتعب حاضره؛ هر کسی چشم را رها کند زندگی فعلی خود را به رنج و ناراحتی گرفتار نموده است.» (منتخب میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۵۰۴، ح ۳۳۱۶)
و حضرت امام صادق(ع) فرمود: «کم من نظره اورثت حسره طویله ؛ چه بسیار نگاه ها که حسرت طولانی و همیشگی را در پی دارد.» (همان، ج ۰۱، ص ۴۰۵، ح ۳۳۱۶)
این حسرت به دلایل مختلف ممکن است پدید آید که یکی از آنها عدم دسترسی به آنچه دیده است. وقتی انسان نتواند چیزی را به دست آورد، درحسرت آن می ماند که گاه این حسرت به حسد تبدیل می شود و در شکل فعلی آن رفتار آدمی را نیز تغییر می دهد که نمونه آن قتل برادر و مانند آن است. (یوسف، آیه ۹، مائده، آیه ۰۳)
در حقیقت انسانی که نگاهی شهوت انگیز دارد، عقل خویش را به تباهی می دهد و نگاه، زمینه ساز شهوت و شهوت موجب زوال عقل می شود. از این رو حضرت امیرمومنان علی(ع) نسبت به هرگونه شهوت برخاسته از رفتارهای نادرست از جمله چشم چرانی هشدار می دهد و می فرماید: «ذهاب العقل بین الهوی و الشهوه ؛ نابودی عقل در هواپرستی و شهوت است.» (همان، ج ۱ ص ۰۶۳، ح ۱۲۴۴)
بنابراین در بیان آثار نگاه حرام و چشم چرانی می توان به مسائلی چون ارتکاب به زنا، حسرت و نومیدی، افسردگی و ناراحتی، آسیب های جسمی و روحی و اختلافات خانوادگی و جدایی همسران و فروپاشی بنیاد خانواده، تعرض افراد بیماردل و مانند آن اشاره کرد.
به هر حال، نگاه به عنوان یک فعل طبیعی انسانی که از دریچه و ابزار چشم انجام می گیرد می تواند انسان را به اوج کمالی برساند و علم و شناخت و معرفت او را افزایش دهد یا آنکه او را در مسیر دلبستگی ها به دنیا و شهوات قرار دهد و او را اسیر و بنده هواهای نفسانی سازد و هبوط و سقوط را برای وی رقم زند.
خلیل منصوری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست