دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
عجایب خلقتی دیدم در این شهر
عجایبنامهها نوعی از روایتهای داستانی هستند که سری در واقعیت و سری در اوهام و تخیل دارند. حدومرز این تخیل به خرافه نیز میرسد. این عبور از حدود عقلانی که در سنت روایتگریهای ایرانی بخش مهمی را به خود اختصاص داده تیغی است دو لبه که هم میتواند مورد استفاده و هم سوءاستفاده قرار گیرد. خوانش این روایتها با اندیشه امروزی ما که انتقادی نیز هست میتواند در جهت بهتر شناخته شدن ادبیات شفاهی و غیرشفاهی کمک بزرگی باشد. روشهای امروزین بررسی، شناخت و سپس ارایه اینگونه آثار، بسیار متعدد و متنوع است. از نوشتن نقد، تحلیل و گزارش گرفته تا ارایه آکادمیک برخی متون به عنوان رساله و از این دست، اما روشهای دیگری نیز برای پی بردن به نوع نگاه خالقان و نویسندگان اینگونه کتابها نیز وجود دارد و آن بازسازی و به نوعی ترجمه معاصر آثار به زبانی امروزی و البته هنری است. حال پرسش این است که چگونه میتوان در حوزه هنر از جمله نقاشی، تصویرسازی و سایر رشتههای تجسمی دست به چنین خلاقیتی زد. هنرمندان نهضت سقاخانه سالها پیش با به راه انداختن این موج تاثیرگذار بر هنر ایران به این پرسش پاسخهایی دادهاند.
این هنرمندان با بهرهگیری از تمامی عناصر بصری، تزیینی و سازنده آثار کاربردی یا هنری گذشتگان سعی بر بازآفرینی شکلی جدید از هنر داشتند که هم واجد ویژگیهای مدرن باشد و هم ایرانی و هم میراثی از گذشته هنر و فرهنگ ایران را در خود جای داده باشد. کار بسیار سختی بود و البته میتوان گفت که این نهضت در تمامی لحظهها و آثار نیز کاملا موفق نبود اما در یک جمعبندی میتوان تاثیر این گروه برجسته بر هنر مابعد خود را شایسته و قدرتمند ارزیابی کرد.
یکی از مهمترین دلایل موفقیت این گروه درک صحیح از موقعیت و ویژگیهای بصری عناصر تزیینی و بصری در صنایع دستی و هنرهای کاربردی در ایران بود. به این معنی که صرفا با اعلام ایرانی بودنشان دست به خلق آثار شتابزده با ترکیبهای ضعیف و سطحی نمیزدند. این نوع سطحینگریهای هنری از سالها پیش به وفور در هنر و ادب ایران دیده شده است که با الحاق عناصری ایرانی یا شرقی سعی بر این دارند که کار خود را ریشهگرفته از هنر کهن ایران نشان دهند. دوتا بتهوجقه، دوتا طرح اسلیمی یا کپیبرداریهای سطحی از روی فرشهای ایرانی یا معماری و سپس کمی هم گل و مرغ یا کاشیهای عتیقه ایرانی و بعد از موضوعی معاصر مثل خود نقاش یا دوستانی، نزدیکانی و ... البته خطاطی را به هیچوجه نباید از قلم انداخت.
هیچکدام از این روشها در آثار هنرمندان برجسته مکتب سقاخانه جایی نداشت. نه در نقاشیخطهای مرحوم استاد فرامرز پیلارام و نه در آثار حسین زندهرودی و نه در مجسمههای تاثیرگذار پرویز تناولی. هیچکدام از این هنرمندان سعی بر حقنهکردن ملیت، هویت و اصالتهای خود نداشتند که اگر چنین بود نه جهانی میشدند نه در ایران جایگاهی منحصربهفرد مییافتند.
در این بین پرویز تناولی از جایگاهی ویژه برخوردار است. هنرمندی که با مجسمههای شگفتانگیزش که سبکی تازه از زیباشناسی را به مخاطب معرفی میکند، باعث شده تا برگی زرین در کتاب قطور هنر ایران باز شود. در جایی نوشته بودم که بدون اغراق بخشی از هنر معاصر ایران مدیون هنرمندانی مانند تناولی است. تناولی تنها به مجسمهسازی نمیپردازد و به مانند هر هنرمند اصیلی مواد و رسانههای مختلف را برای بیان و خلق آثار هنری خود بهکار میگیرد. از جمله این رسانهها، تصویرسازی است. تناولی سالهاست که در کنار کار سخت و توانفرسای مجسمهسازی با برنز با هنر تصویرسازی به خلق لحظاتی میپردازد که شباهتهای بسیاری به آثار حجمیاش دارد. این یعنی محدود نماندن هنرمند در یک رشته خاص و جستوجوی بیوقفه در حوزههای دیگر. کتاب تازه منتشر شده «عجایب عالم» یکی از همین نمونههاست. تناولی به گفته خودش ۱۲سال پیش گذرش به جمعهبازار تهران میافتد و پس از دیدن اتفاقی صفحات ورقورق شده کتابهای مختلف آنها را میخرد. علاقه زیباشناختی و تحقیقی وی باعث شده بود تا به اشیایی که با طلسمها سروکار داشتند توجه نشان دهد و همین علاقه در نهایت آغاز خلق یک مجموعه بینظیر شد:«عجایب عالم» شامل طرحهایی است که جدید و معاصرند اما ریشهای عمیق در زمین فرهنگ ایران دارند. تصویرسازیهای تناولی بر روی این ورقها اکثرا بینامونشان دلالت بر نوعی سوررئالیسم کاملا ایرانی است که نمونهاش دیده نشده است.
در برخی دیگر از این تصویرسازیها بیننده آشنا با آثار حجمی تناولی به طور واضح ردپای تمایلات زیباشناختی و موضوعی وی را در هر دو حوزه تصویرسازی و مجسمهسازی میبیند. مثل «دست شاعر» یا «شاعر و معشوق»، اینها صرفا نمونههایی از این تقارن و پیوند تصویر و حجم است که گویا تناولی در این زمینه، تخصصی جالبتوجه دارد. متنهای این اوراق کاملا مبهم و برای خواننده امروزی بیگانه است و صرفا به عنوان فضاسازی موردتوجه تناولی قرار گرفتهاند و در طراحی تصاویر نقش نوعی راهنمای ترکیببندی را نیز ایفا میکنند اما توجه اصلی هنرمند به تصاویر است.
تصاویری که هم شما را به دنیای افسانههای کهن و عجایبنامههای ایرانی میبرد و هم با برداشتی سوررئالیستی، معاصر بودن خود و ایدههایش را نمایان میکند. این نمایانسازی در چند اثر از جمله در «جنگل بیل» و «کلنگ چهارسر» بیشتر خودنمایی میکند، البته نمیتوان از مجموعه زیبای شیرهای ایرانی تناولی گذشت که تاثیری است از چندین دهه مطالعه و گردآوریهای وی در زمینه زیراندازهای ایرانی از جمله گبه، گلیم و... که به نقش شیر ایرانی مزین شده است. کتاب عجایبنامه دسترنج امروز و دیروز تناولی نیست، بلکه بیش از آن نشاندهنده قابلیت ترکیب هنر دیروز با امروز است.
علیرضا امیرحاجبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست