چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجاهدین و دیدگاه های متفاوت
۱۰ سال پیش كه اصلاحطلبان دینی نقد ایدئولوژی را آغاز كردند و دین و انسان را فربهتر از ایدئولوژی خواندند، بیش از همه علی شریعتی در معرض نقد قرار گرفت كه پدرخوانده ایدئولوژی اسلامی بود. حتی اگر خود هرگز ایدئولوژیك نزیسته بود، اما مصداق ایدئولوژی در جای دیگری بود؛ نزد گروهی كه هم مدعی دین بودند و هم مدعی خلق. سازمانی كه تاریخ آن آینه تمامنمای همه آفتهایی است كه منتقدان ایدئولوژی از آنها سخن گفتهاند: سازمان مجاهدین خلق ایران
سال گذشته چهل ساله شد. به همین مناسبت «موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی» كه نهادی نزدیك به حكومت جمهـوری اسـلامی است پژوهشی سهجلدی دربرگیرنده تاریخ سازمان از پیـدایـی (۱۳۴۴) تا فرجام (۱۳۸۴) منتشر كرده كه در مطالعهای دقیق از دیگر آثار منتشر شده درباره مجاهدین خلق متفاوت است. كتابهایی كه تاكنون درباره مجاهدین به چاپ رسیده یا ادعانامه حكومت علیه این سازمان بوده (مانند نهضت امام خمینی نوشته سیدحمید روحانی) یا برعكس داعیهنامه سازمان علیه حكومت (كه عمدتاً در خارج از كشور به چاپ رسیدهاند).
در سالها اخیر، گونه متفاوتی از تاریخنگاری درباره مجاهدین خلق نیز رواج یافته كه در برگیرنده خاطرات اعضای اولیه یا بریدههای سازمان در سالهای بعد است. معتبرترین سند خاطرات اعضای اولیه به قلم لطفالله میثمی (تاكنون در ۲ جلد) به چاپ رسیده و برخی آثار دیگر دیگر (مانند بر فراز خلیج فارس نوشته محسن نجات حسینی) از همین رده كتابهاست. مركز اسناد انقلاب اسلامی نیز با چاپ كتابهایی از حسین روحانی (بازجوییها)، مسعود حقگو و احمدرضا كریمی سعی كرده آرشیو مناسبی درباره مجاهدین خلق تدارك ببیند. اما كتاب اخیر ازجمله «بیطرفانهترین» كتابهای منتشر شده توسط «نهادهای حكومتی» درباره مجاهدین خلق است كه رنگ و بوی پژوهشی آن بر اهداف سیاسی انتشار كتاب برتری دارد. انتشار دهها سند، عكس، بازجویی و مصاحبه بویژه درباره مقطع زمانی ۸۴ ـ۱۳۶۴ (جلد سوم) وجه تمایز كتاب از آثار مشابه است. نگاه منصفانه و مثبت درباره اخلاص بنیانگذاران سازمان اولیه (بخصوص محمد حنیفنژاد) با وجود زاویه دید منتقدانه مولفان كم و بیش به دور از نگاه رسمی است كه بهدلیل عملكرد منفی سازمان بخصوص در سالهای پس از مرگ بنیانگذاران آن، شرایط تأسیس مجاهدین خلق را نادیده میگیرند.
استفاده از منابعی كه به خط سوم میان سازمان و حكومت تعلق دارد (مانند نقدهای رضا رئیسی طوسی و حبیباللهپیمان) و گفتوگو با اصلاحطلبان و روشنفكران دینی (مانند هادی خانیكی، خسرو تهرانی و...) در كنار گشودن سرفصلهای بكر و نو در تحلیل مجاهدینخلق (مانند ارزیابی، نقد و رد مشابهت میان فلسفه سیاسی مجاهدین خلق و نظریه ولایتفقیه یا اثرات واقعه دومخرداد در میان مجاهدین)، همه ازجمله ویژگیهای این پژوهش بهشمار میرود. گرچه شنیده شده كه بهدلیل همین خطمشی و نیز برخی حساسیتها حجمی معادل دوجلد از این پژوهش كاسته شده و منتشر نشده است. اما پس از ربع قرن رویارویی نظام جمهوریاسلامی و سازمان مجاهدینخلق (كه حتی در نامگذاری همدیگر ترجیح میدادند از واژگانی چون رژیم و منافقین استفاده كنند)، رسیدن به چنین ادبیاتی از سوی نهادهای حكومتی جای تأمل و تقدیر دارد.
اهمیت چنین ادبیاتی زمانی آشكار میشود كه دریابیم خواننده این پژوهش به همان اندازه از مجاهدین خلق فاصله میگیرد كه در گذشته نهادهای حكومتی قصد داشتند با افشاگری یا غلو درباره تاریخ مجاهدینخلق نسل جوان را از این گروه دور سازند. روزگاری بود كه چاپ عكس و تصویر سران مجاهدین در نسلی كه خود زاده انقلاب نبود و در عطش انقلابیگری میسوخت حس همذاتپنداری ایجاد میكرد. در روزگاری كه دموكراسی مطالبه روز نبود، دیكتاتوری مصلحانه (؟!) گروهی و فردی جذابیتهایی داشت كه حكومت باید نسل جوان را از آن دور میساخت. در عصری كه خشونت علیه ظلم تقدیس میشد و راهی به صلح و اصلاحی در صلح شناخته نمیشد، عكس گرفتن با یونیفورم نظامی جذاب بود اما در عصر جدیدی كه مولفان كتاب بهدرستی از آن بهعنوان «دوره سردرگمی و بحران استراتژیك» مجاهدین خلق پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ یاد كردهاند، هیچكدام از نشانههای جذابیت در مجاهدین خلق بهچشم نمیخورد و صرف روایت تاریخ آن برای نسل جوانی كه به صلح و اصلاح، توسعه و دموكراسی به طرد سازمان منتهی میشود. سازمان مجاهدین خلق در تاریخ خود سه مرحله اصلی را سپری كرده است. در عصر تأسیس افرادی مانند محمد حنیفنژاد، سعید محسن، عبدالرضا نیكبین رودسری، علی اصغر بدیعزادگان و رضاییها از چهرههای موثر آن بودند كه با تشكیل جلسات و تألیف كتبی مانند شناخت، تكامل، راه انبیاـ راه بشر، سیمای یك مسلمان: راه حسین، تفسیر سورههای انفال، توبه و محمد(ص) سازمان مجاهدینخلق را تأسیس میكنند. آموزههای اصلی مجاهدینخلق در این دوره تلفیقی از سوسیالیسم و اسلامگرایی بود.
تعبیر اسلامگرایی بهعنوان جزیی مهم از ایدئولوژی مجاهدینخلق، از آن رو مهم است كه تمایز این واژه از مفهوم اسلام را دریابیم. در واقع میتوان این تمایز ساده، اما اساسی را پذیرفت كه اسلام یك دین است با همه اجزای خود كه دربرگیرنده شریعت، فقه، معرفت، كلام و الهیات خاص خویش است، اما اسلامگرایی یك ایدئولوژی است كه درصدد گذار از شریعت، فقه و الهیات سنتی اسلام است. گرچه در دینداری سران موسس مجاهدینخلق (بخصوص محمد حنیفنژاد) تردیدی نیست، اما این دینداری پس از مدتی از شكل سنتی خود خارج شد و بهصورت دینگرایی درآمد. دینگرایی و اسلامگرایی بهمعنای خاص خود ریختن مظروفی سنتی در ظرفی مدرن بهنام ایدئولوژی است. این در ذات خود نوعی دستگاه داوری درباره اعمال و عقاید است كه بهصورت دینداری ظاهر میشود، اما ایدئولوژی دینی بازنگری در داوری و ارزشگذاری مجدد ارزشهاست. اگر در همه ادیان نهاد مالكیت پذیرفته شده ایدئولوژیهای دینی به خود حق میدهند دوباره درباره این حكم، حكم دهند.
ایدئولوژیككردن دین تفاوتی ظریف با اجتهاد مصطلح شیعی نیز دارد. اجتهاد دینی در درون دین و عطف به اصول ثابت دینی صورت میگیرد اما ایدئولوژیككردن دین اجتهاد در اصول است. در واقع مجاهدینخلق قصد داشتند با اجتهاد در اصول دین را بهگونهای اصلاح كنند كه گویی دین تازهای نازل شده است هرچند كه گمان میبردند با این كار دین را بهصورت اولیه و اصیل خود احیا میكنند. ادعای احیا و بازگشت به اصل در درازمدت البته به نفی تاریخ منتهی میشد. قرائتهای سوسیالیستی و تحلیلهای ماركسیستی از تاریخ اسلام همین پروژه نفی تاریخ و بازآفرینی آن بهصورت دلخواه بود كه با وجود دگرگونیهای اساسی در مجاهدین كنونی نسبت به مجاهدین اولیه هنوز در رفتار سران این سازمان دیده میشود: «تاریخگرایی» ایدئولوژی همه گروههایی است كه با تئوری «جامعه باز» سر ناسازگاری و دشمنی دارند. اگر مجاهدینخلق، خُلق محمدی (ص) را در تساهل و تسامح، مذاكره با كفار، پذیرش مالكیت و... نادیده میگرفتند و از كنار پیامبر عبور میكردند و سیمای یك مسلمان را تنها در راه حسین(ع) آن هم به روایتی كه خود میخواستند میدیدند، ناشی از همین تاریخگرایی بود. تاریخگرایی بازسازی حال در گذشته است.
برگزیدن قطعاتی از تاریخ كه به كار جنگ در زمان حال آید. در جمعبندی مجاهدینخلق از قیام امام حسین(ع) میخوانیم: «با پذیرش دینامیسم قرآن و درك بنیادهای اعتقادی آن هرگز مجوزی برای انطباق این مكتب با سرمایهداری و یا انفصالش از امر حكومت نخواهیم یافت. خصوصاً باید یادآور شویم كه حكومتاسلامی در عین آنكه سرشار از احترام به آزادگی و اختیار وجود انسانی است هرگز مشابهتی با دموكراسی مورد تبلیغ كه به تمام خرافهای بیش نبوده و نیست ندارد، بلكه به عكس حاوی نوعی اعمال قدرت و رهبری جمعی است كه اگر بخواهیم در قالب یكی دو كلمه به آن اشاره كنیم، حكومت متقین بهترین تجسم آن است. در این قالب است كه گروه صاحب تقوا كه خصوصیت ویژهاش اهلیت (آگاهترینبودن) نسبت به احوال اجتماعی است، قدرت و رهبری را بهدست میگیرد و جامعه را بهسوی بنیادهای قرآن سوق میدهد.» (راه حسین، ص ۸) این تاریخگرایی به مجاهدینخلق در هر زمان این اجازه را میدهد كه خود را وارثان امام حسین و حاكمان را وارثان یزیدبن معاویه قلمداد كنند چنانكه فاطمه فرشچی (فرشچیان) یكی از مسئولان نهادهای سازمان، مسعود رجوی را اینگونه تقدیس میكند: «خدا را سپاس كه تو را شناختم وگرنه به گفته پیامبر اگر امام زمانه خود را نمیشناختم در جاهلیت مرده بودم.» (ص،۴۱ ج ۱) تاریخگرایی در ایدئولوژی مجاهدینخلق برخاسته از چپگرایی آنان بود كه نه فقط در جریان تغییر ایدئولوژی مجاهدینخلق، بلكه در بدو تاسیس آن به ایدئولوژی سازمان ماهیتی التقاطی میبخشید.
ازجمله اولین جزوههای آموزشی سازمان «مقدمه مطالعات ماركسیستی» به قلم سعید محسن بود كه در آن نگارش مولف كاملاً تحتتاثیر نگرش ماركسیستی (ولو ناخودآگاه) بود: «قرآن در حد تبیین و تفسیر جهان متوقف نمیشود، بلكه این تبیین و تفسیر را در خدمت تغییر جهان قرار میدهد و انسان را بدین تغییر امر و دعوت میكند و در این مسیر از او مسئولیت میطلبد... تنها برای نخستینبار در نیمه قرن نوزدهم بود كه یك فیلسوف انقلابی [كارل ماركس] اظهار كرد تاكنون فلاسفه تنها به تفسیر جهان پرداختهاند اما تفسیر جهان كافی نیست، بلكه باید آن را تغییر داد.» (ج ،۱ ص ۳۲۸) مجاهدین خلق البته ماركسیست به معنای كلاسیك كلمه نبودند، چرا كه ماركسیسم مقهور تاریخگرایی خویش است و چون به مرحلهبندی تاریخ معتقد است انقلاب ماركسیستی را تنها در جوامع مدرن مانند انگلستان قابل تحقق میداند. بیراه نیست اگر قرائت مجاهدین اولیه را به این باور نزدیك بدانیم، چرا كه با وجود همه غلوها درباره حجم عملیات مجاهدین علیه حكومت پهلوی تا مدتها آنان در سكوت و خفا بهسر میبردند و تنها با نفوذ ساواك در تشكیلات مجاهدین بود كه مجبور به خروج از انزوا شدند و بهتدریج آموزه تجدیدنظرطلبانه لنینی درباره حزب پیشرو بر مجاهدین چیره شد و با پیشدستی فداییان خلق در عملیات چریكی این سازمان هم وارد مرحله مبارزه مسلحانه شد.
تئوری مبارزه مسلحانه و نظریه حزب پیشرو در واقع تجدیدنظر طلبی در ماركسیسم هم بود. ماركسیستهای واقعی ایران سران حزبتوده بودند كه وقوع انقلاب سوسیالیستی را در ایران زودهنگام میدانستند و در انتظار انقلاب دموكراتیك ملی بودند. اما بیتابی جوانان فدایی و مجاهد سبب شد رجوع به آثار لنین، مائو، دبره و كاسترو بیش از مطالعه آثار ماركس و فیلسوفان ماركسیست پس از او مورد توجه قرار گیرد. در وجه نمادین واقعیت باید گفت نه قرآن به زبان عربی و نه كاپیتال به زبان آلمانی، هیچكدام محل رجوع مستقیم و بدون واسطه مجاهدین خلق نبود و بسیاری از آنها هرگز آثار ماركس را نخوانده بودند یا امكان فهم نسخه عربی و اصلی قرآن را نداشتند و تنها به مدد ترجمه و تفسیرهای سازمانی (ازجمله به قلم محمد حنیفنژاد) با متون اصلی دینی ارتباط برقرار میكردند. نكته مهمی كه در اینجا باید به آن توجه كرد و راز انحراف مجاهدینخلق را با تأمل در بنیان آن دریافت، ساختار این سازمان بود. سازمان مجاهدینخلق در زمره هیچیك از نهادهای سنتی یا مدرن جامعه قرار نمیگرفت. گرچه درباره علومانسانی از اقتصاد، معرفتشناسی، تاریخ، فلسفه سیاسی و... آثار و جزوههایی منتشر میكرد، اما نه مولفان و مدرسان آن و نه محصلان و دانشآموختگانش صلاحیت و ادعای تأسیس یك نظام آموزشی دانشگاهی را نداشتند گرچه درباره مبارزه سیاسی و جدال بر سر قدرت تلاش میكرد، اما سازمان یك حزب مدرن نبود، گرچه درباره دین و تاریخ اسلام اظهارنظر میكرد، اما یك حوزه یا مدرسه دینی نبود، گرچه فنون مبارزه نظامی را آموزش میداد هرگز صورت یك ارتش یا حتی گروه چریكی كامل را به خود نگرفت اما همزمان خود را نهادی سیاسی، علمی، دینی و نظامی میدانست.
مریم رجوی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست