سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

رابطه زبان و اعمال در علوم اجتماعی


رابطه زبان و اعمال در علوم اجتماعی

باورها و امیال نحوه های نگریستن ما در جهان و دیدگاه های ما را منعكس می كنند, دیدگاه هایی كه از یكدیگر متفاوتند و با تغییر نگاه ما تغییر می كنند

یكی از مسائلی كه در این نوع جملات وجود دارد، مسئله جایگزینی واژگان هم مصداق است. دو جمله زیر را در نظر بگیرید: «سوپرمن شجاع است» و «كلارك كنت شجاع است». سوپرمن و كلارك كنت هر دو به فرد واحدی ارجاع می شوند، بنابراین اگر این دو را به جای یكدیگر بگذاریم ارزش صدق جملات حاوی آنها تغییر نمی كند.

حال جمله زیر را در نظر بگیرید: «مری باور دارد كه سوپرمن شجاع است». چیزهای بسیاری وجود دارد كه مری درباره سوپرمن نمی داند، مثلا او نمی داند كه سوپرمن و كلارك كنت هر دو شخص واحدی هستند. حال فرض كنید كه به جای سوپرمن در جمله بالا، كلارك كنت را بگذاریم: یعنی «مری باور دارد كه كلارك كنت شجاع است». واضح است كه این جمله برخلاف جمله قبلی كاذب است. چون مری نمی داند كه كلارك كنت همان سوپرمن است و ممكن است باور نداشته باشد كه كلارك كنت شجاع است در فیلم او چنین چیزی را باور ندارد چون كلارك كنت خبرنگار بی عرضه یك روزنامه است و جالب است كه خلاف این را باور دارد.

حال به این دو گزاره دقت كنید: «مری می خواهد كه با سوپرمن ازدواج كند» و «مری می خواهد كه با كلارك كنت ازدواج كند»، از این دو گزاره قطعا مری دوست دارد كه اولی صادق باشد. چون مری دوست دارد با كسی سوپرمن كه آن اوصاف خاص را دارا است، ازدواج كند.گرایش های گزاره ای و مسئله جایگزینی واژگان هم مصداق در آنها و نظریات مختلف در این باره یكی از موضوعات زنده در فلسفه تحلیلی است كه از زمان فرگه تاكنون در كانون توجه فیلسوفان تحلیلی خصوصا فیلسوفان زبانی قرار دارد. بنابراین می توان گفت در گزاره هایی كه بیان كننده حالت های ذهنی التفاتی هستند، جایگزینی واژگان هم مصداق موجب تغییر ارزش صدق، از صدق به كذب یا برعكس می شود. «باورها» و «امیال»، «ذهنی» Subjective هستند.

باورها و امیال نحوه های نگریستن ما در جهان و دیدگاه های ما را منعكس می كنند، دیدگاه هایی كه از یكدیگر متفاوتند و با تغییر نگاه ما تغییر می كنند. بازنمایی این كه چگونه اشیا هستند یا می توانند باشند از نگاه و منظر ما بیرون می آید كه جزیی و ناكامل است. ذهنی بودن باورهای ما درباره جهان در ناتوانی جایگزینی واژگان هم مصداق منعكس می شود. فیلسوفان برای این كه حساسیت گزاره های التفاتی را به جایگزینی واژگان هم مصداق نشان دهند از یك اصطلاح تخصصی استفاده می كنند.

آنها اینگونه گزاره ها را «intentsonal» می نامند گفتیم كه «intentional» به معنای التفاتی و نیت مند بودن است، در اصطلاح تخصصی ذكر شده به جای T، S قرار گرفته است. در واقع «intentionality» با T یك ویژگی از حالت های روانشناختی است مانند باورها و امیال كه درباره آنها صحبت كردیم و «intensionality» با S یك ویژگی منطقی از گزاره هایی است كه بیان كننده حالت های روانشناختی التفاتی هستند. یعنی جایگزینی واژگان هم مصداق در آنها، ارزش صدق شان را تغییر می دهد التفاتی بودن امیال و باورها هم تبیین اعمال را التفاتی می سازند و هم خود اعمال را. به یاد بیاورید داستان آن مردی را كه در جست وجوی چشمه جوانی بود. در این مورد جست وجو كردن نمی تواند ارتباطی میان آن مرد و چشمه جوانی باشد، چون اصلا چنین چشمه ای وجود ندارد. اما وصف «جست وجو برای چشمه جوانی» باید به رفتار آن مرد مربوط شود، چون این عمل كاری است كه آن مرد انجام می دهد.

رفتار آن مرد محصول باورها و امیال او است كه شامل گزاره هایی درباره چشمه جوانی است. بنابراین تبیین عمل، التفاتی است یعنی معطوف به چیزی است چون نتیجه ای از حالت های التفاتی مانند میل و باور او است. التفاتی بودن رفتار محض را نیز به «عمل» مبدل می كند. «عمل» التفاتی است و رفتار وقتی «عمل» است كه حالات التفاتی یعنی باورها و امیالی كه موجب آن می شوند، وجود داشته باشند. از آنجایی كه امیال و باورها محتوای گزاره ای دارند، نتایج آنها نیز یعنی اعمال محتوای گزاره ای دارند، به عبارت دیگر اعمال منعكس كننده گزاره هایی هستند كه آنها دربردارند.

بنابراین تمام اسباب و ابزاری كه علوم اجتماعی و تبیین های مبتنی بر فهم عرفی آن به خدمت می گیرند برای توصیف آنچه مردم انجام می دهند، یك رابطه عمیق با زبان است. برای اینكه جملات زبان است كه محتوای باورها و امیال را مشخص می كنند و رابطه میان ما و گزاره هایی درباره جهان را معلوم می كنند. همچنین آنچه یك باور یا میل را از یكدیگر افتراق می دهد تفاوت در جملاتی است كه این باورها و امیال دارا هستند. وقتی دو فرد مختلف باور یا میل یكسانی را دارند، این یكسانی به دلیل یكسان بودن جملاتی است كه آنها باور دارند یا میل دارند. برای تبیین یك عمل با دقت تمام، آنچه باید مشخص شود جملاتی است كه از طریق آنها فرد عملش را توصیف می كند و همچنین جملاتی است كه فرد از آنها استفاده می كند تا باورها و امیالش را توصیف كند. زبان عمیقا با اعمال و تبیین آنها مرتبط است.

شرح و توصیف التفاتی بودن باورها و امیال ممكن است استدلالی قوی برای چنین ادعایی باشد. بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی و فیلسوفان معتقدند كه هدف علوم اجتماعی نشان دادن «معنای» رفتار یا فحوای آن است. تحلیل توصیف و تبیین اعمال به عنوان التفاتی، نیروی جدیدی برای این ایده فراهم نمی كند. التفاتی بودن اعمال یك استدلال قوی برای جدایی ناپذیر بودن اعمال از معنا است. ارائه معنای یك عمل گامی اساسی برای تبیین آن است. ما نمی توانیم یك عمل را تبیین كنیم تا وقتی كه ندانیم آن عمل چیست و ما نمی توانیم بدانیم عمل چیست مگر آنكه ما بدانیم چگونه یك فرد آن را می نگرد یعنی تحت چه وصف زبانی آن را توضیح می دهد. در این صورت است كه ما می توانیم اعمال را با نشان دادن معنای آن تبیین كنیم. از آنجایی كه امیال و باورها حالات ذهنی معنی دار هستند، بنابراین تبیینی كه برای اعمال فراهم می كنند، معنای اعمال را مشخص می كند.

منبع: Philosophy of social science Rosenberg.۱۹۹۵

احمد رضا همتی مقدم