سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه کار و کارگر در اسلام


جایگاه کار و کارگر در اسلام

کار و کارگر در اسلام از جایگاه خاص و ویژه برخوردار است

کار و کارگر در اسلام از جایگاه خاص و ویژه برخوردار است. در اسلام کار نه تنها به عنوان تأمین زندگی لازم و به عنوان استقلال اقتصادی و رهایی از وابستگی به بیگانگان ضروری و واجب است، بلکه به عنوان بهترین عبادت، مقدس ترین جهاد و مستمرترین تلاش مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است. با توجه به نام گذاری سال جاری به سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، ازسوی مقام معظم رهبری، توجه به کار و فعالیت اهمیت بیشتری دارد. دراین مقاله اهمیت و جایگاه کار از نگاه اسلام مورد بررسی اجمالی قرار گرفته است. اینک با هم مطلب را از نظر می گذرانیم:

● اندیشه ناب اسلام درباره ارزش کار و کارگر

۱-عبادت

از نظر اسلام کار فعالیتی برای تأمین معاش و تلاشی برای استقلال اقتصادی کشور و رهایی از وابستگی و مهمتر از همه، عبادتی برتر و جهاد در راه خداوند است. اثر شگرف این اندیشه ناب این است اگر کارگر یا کارمندی کار را عبادت و جهاد بداند هرچند زندگی اقتصادی اش تأمین باشد و به دیگران نیز وابسته نباشد، باز هم از کار و تلاش دست برنمی دارد. این همان اندیشه ای است که پیامبراکرم(ص) و امامان معصوم(ع) تلاش نمودند در جامعه بوجود آید و در اذهان مردم ماندگار شود، چرا که ماندگاری این فکر همیشه جامعه کارگری را بالنده و شاداب نگه می دارد و تمام اهداف دیگر را تحت پوشش قرار می دهد.

این هدف بلند اهداف اولیه و میانی را نیز در برمی گیرد. وقتی کار عبادت شد، تأمین معاش و استقلال اقتصادی و رهایی از وابستگی را در دل خود دارد. از این گذشته اسلام کار را یک تکلیف تعطیل نشدنی می داند که در قاموس آن بازنشستگی مفهوم ندارد.

رسول خدا(ص) فرمود: «طلب الحلال فریضه علی کل مسلم و مسلمه»(۱)، (درآمد حلال از طریق کار و کاسبی بر هر زن و مرد مسلمان واجب است) این روایت چند نکته دارد:

اول: کار یک تکلیف است نه فقط یک نیاز، لذا تا انسان زنده است و توان دارد باید کار کند نه تا زمانی که نیاز مالی دارد.

دوم: کار اختصاص به مرد ندارد و زن نیز باید کار مناسب شأن و توان خویش را داشته باشد.

سوم: درآمد باید حلال باشد؛ بنابراین اموری مانند رباخواری؛ قماربازی، شراب فروشی، موادمخدر سازی و فروش آن، درآمد ازطریق احتکار و گران فروشی حرام است.

رسول خدا(ص) در روایتی دیگر فرموده است: «عبادت و بندگی هفتاد جزء دارد برترین جزء آن (درآمد از راه کار و کسبی) حلال است.» ۲ از این روایت استفاده می شود: کار عبادت است و انسان را به خدا نزدیک می کند، وقتی با نگاه عبادت به کار و فعالیت نگریسته شود، در آن کم کاری، کم فروشی، فریب، زیان رسانی و تقلب راه نمی یابد؛ چون کسی که در حال عبادت است، خدای خویش را ناظر کارهای خود می داند و برای این گونه افراد اهمیتی ندارد که دیگران یا سازمان های نظارتی او را زیر نظر داشته باشند یا نداشته باشند؛ زیرا او در هر شرایطی وظیفه خود را به بهترین وجه انجام می دهد. از سوی دیگر کار و درآمد حلال آن قدر ارزش دارد که صحت نماز، حج و امثال آن بستگی به درآمد حلال دارد، از این رو درآمد حلال برترین عبادت شمرده شده است.

در روایت دیگری از حضرت صادق(ع) نقل شده است: «بازار مسلمانان همانند مسجدشان می باشد، یعنی کاسبی که به محل کسب سبقت می گیرد همانند کسی است که به مسجد سبقت گرفته است»۳ در این روایت ممکن است مسجد از این جهت به بازار تشبیه شده باشد که مانند مسجد محل عبادت است؛ چون کار و فعالیت در اسلام عبادت به شمار آمده است.

شخصی می گوید: دیدم امام باقر(ع) مشغول کار است و در اثر شدت کار، عرق از پیشانی مبارکش می ریزد، با خود گفتم: این مرد بعید است جانشین امام سجاد(ع) باشد، او چقدر حریص به دنیا است که این اندازه خود را در راه آن به زحمت انداخته است! به منظور موعظه و نصیحت او، به حضورش رفتم، به او گفتم: خدا تو را اصلاح کند، تو از بزرگان قریش هستی، در این ساعات گرم و آتشین روز، خود را برای دنیا به زحمت انداخته ای؟! اگر اجل فرا رسد، جواب خدا را چه خواهی داد؟!

حضرت بعد از شنیدن سخنان من فرمود: اگر مرگ در این حال فرا رسد، به خدا قسم من در حال اطاعت خدا هستم و به این وسیله می خواهم خود را از منت تو و مردم حفظ کنم. راوی گفت: من می خواستم تو را موعظه کنم ولی تو من را موعظه و هدایت نمودی۴.»

در این روایت هم نکات درس آموز و فرهنگ سازی مشاهده می شود: اول: حضرت کار را مایه افتخار، استقلال و بندگی می داند. دوم: حضرت با این که از قسم خوردن به شدت پرهیز دارد، در این جا با توجه به اهمیت موضوع و برای تصحیح یک فکر غلط و بیان اندیشه صحیح، قسم یاد کند. سوم. کار و تلاش نه فقط عیب نیست که باعث حفظ آبرو و عزت انسان در جامعه می شود و انسان را از خوار شدن نزد دیگران حفظ می کند و در سطح کلان و جهانی جامعه اسلامی را از وابستگی به بیگانگان نگه می دارد.

۲- پاداش فراوان

امام هشتم(ع) فرموده اند: «کسی که به اندازه آسایش خانواده اش دنبال کار و فضل الهی می رود، پاداش او از رزمندگان در راه خدا بیشتر است»۵

نکات مهمی در این روایت آمده: اولا: کار و درآمد فضل و عنایت الهی خوانده شده نه درآمد زور و بازوی کارگر؛ چون خدا به انسان توان داده و زمینه کار و توفیق را فراهم کرده است. طبیعی است که این تفکر همیشه انسان را به یاد خدا نگه می دارد و لحظه به لحظه از او استمداد می جوید. ثانیاً: مهم ترین وظیفه یک مرد برآوردن نیاز اهل و عیال و نیز خدمت به کشور و جامعه است.

ثالثاً؛ این که پاداش کارگر بالاتر از مجاهدان در راه خدا دانسته شده ممکن است از این جهت باشد که رزمندگان اسلام در صورتی می توانند با دلگرمی در میدان نبرد بجنگند که کارگران و کارمندان با کار و تلاش در پشت جبهه نیازهای آنان را برطرف سازند.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هر کس از زحمت و تلاش خویش روزی خود را به دست آورد، در روز قیامت در صف پیامبران قرار گرفته و به ثواب آنان نائل خواهد شد»۶. آری همچنان که انبیاء برای نجات بشر از گمراهی و رهائی از سلطه طاغوت تلاش می کنند، یک کارگر و کاسب و تاجر نیز تلاش می کند خانواده و جامعه را از ذلت پذیری در مقابل دیگران و دشمنان نجات داده به عزت و سربلندی برسانند.

۳-کار برای دنیا و آخرت

امام هفتم(ع) فرموده اند: «اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا، و اعمل لآخرتک کانک تموت غداً؛۷ برای دنیای خود چنان کار کن گویا که گویی همیشه زنده خواهی ماند و برای آخرت خود چنان کار کن که گویی فردا خواهی مرد.»

از حضرت امام صادق(ع) نقل شده است: «از ما نیست کسی که دنیایش را برای آخرت ترک نماید و یا آخرتش را به جهت دنیایش فراموش نماید.» این حدیث از یک سو افراد مقدس مآبی را که از کار و تلاش اقتصادی اعراض نموده اند، سرزنش نموده و این مسیر انحراف فکری و فرهنگی را از خط اسلام نمی داند و از سوی دیگر بر دنیاگرایی بدون توجه به آخرت خط بطلان می کشد.

۴-بی کاری و تن پروری ممنوع

در اسلام فقط به کار تشویق و ترغیب نشده، بلکه در کنار آن، بشدت از بی کاری و تنبلی نهی شده و انسان بی کار سخت مورد ملامت و سرزنش و تقبیح قرار گرفته است.

اسلام به همان اندازه که به کار و کارگر توجه دارد، افراد تنبل و بی کار و بی هدف را به شدت سرزنش نموده و آنان را دشمنان خدا و معصومین و منحرف از خطر اسلام دانسته و این گونه اشخاص و روش خطرناک آنها را ضدارزش معرفی می کند.

اگر کار و کارگری شعار اسلام است، بی کاری و تن پروری از شعارهای شیطان به شمار می آید، و افراد بی کار و تن پرور از پیروان شیطانند!

رسول خدا افراد تن پرور که سربار مردم بوده و زحمات خود را به دیگران تحمیل می نمایند «ملعون» دانسته و می فرمایند: «کسی که بار زندگی خویش را به دوش دیگران بیندازد ملعون است.»۸ یعنی کسی که از رحمت خدا دور است. بنابراین رحمت خدا در تلاش و فعالیت است.

در حدیث دیگری از آن حضرت نقل شده است: «به تأخیر انداختن کارها و بی نظمی در آن از شعار شیطان است که بر قلب مؤمنان می افکند.»۹

جا دارد این حدیث قاب گرفته شود، و در تمام منازل، ادارات، کارخانه ها و مکان های عمومی در معرض دید همگان قرارگیرد تا تکلیف و وظیفه هر روز را به ساعت و روزهای بعد موکول نکنیم. چه فراوانند کسانی که در اثر به تعویق انداختن تکلیف و کارهای روزمره شان با شکست مواجه شده اند! و چه بسیارند آنان که در اثر انجام ندادن به موقع کارها دچار تأسف و ندامت گردیده اند!

حضرت امام باقر می فرمایند: «من دشمن دارم کسی را که در امور مادی و دنیوی اش کوتاهی می کند؛ زیرا کسی که در امور دنیا تن پرور باشد در امور آخرت بیشتر تنبلی می کند.»۱۰

حدیث فوق حکایت از آن دارد که فرد بی کار و تن پرور، همان گونه که در امور دنیوی از انجام وظیفه سرباز می زند، نسبت به دین و آخرتش نیز کم اعتنا و یا بی اعتنا می باشد؛ از این رو ممکن است به مواد مخدر و کارهای خلاف گرایش پیدا کند و به دین خویش زیان برساند.

در حدیثی می خوانیم پیامبر اسلام(ص) هرگاه شخص بیکاری را می دیدند، تعجب می کردند و می پرسیدند: آیا شغل و کاری ندارد؟ اگر در پاسخ می گفت: شغلی ندارم، حضرت می فرمودند: او از چشم من افتاد! مردم می پرسیدند چرا از چشم شما افتاد؟ می فرمودند: انسان مؤمن هرگاه شغلی نداشته باشد، از دینش مایه می گذارد (و آن را تباه می کند.)»۱۱ این سخن گرانبها و ارزشمند بیان گر این است که وقتی بی کاری، انسان مؤمن را به خطر می اندازد، تکلیف افراد بی ایمان روشن است.

همچنین از امام صادق نقل شده است: «خداوند افرادی را که بیشتر می خوابند و بیشتر بی کار هستند را دشمن می دارد.»۱۲

در بیان دیگری از همین امام آمده است:«زیاد خوابیدن دین و دنیا را نابود می سازد!» ۱۳

از احادیث مذکور معلوم می شود که اسلام نه فقط بیکاری را ممنوع می داند و سربار مردم شدن را تحمل نمی کند، بلکه خواب فراوان و بی برنامگی و اتلاف وقت را نیز برنتابیده و جایز نمی شمارد و افرادی که دارای این ویژگی ها هستند، به صراحت دشمنان خدا و حضرات معصومین (ع) معرفی شده اند.بنابراین باید با تلاش شبانه روزی در درس وکار و تولید زمینه های وابستگی به بیگانگان را از بین ببریم و مراحل پیشرفت های علمی و اقتصادی را یکی پس از دیگری طی کرده و گام های موثری در رسیدن به خودکفایی کامل و سیادت درجهان بردارند.

۵-معصومین اسوه های کار و تلاش

بدون شک پیشوایان معصوم ما در تمام ارزش های اسلامی و انسانی اسوه و پیشگام ترین افراد جامعه می باشند و چون کار و تلاش از بالاترین ارزش های اسلامی به حساب می آید، آن بزرگواران دراین مورد نیز سرآمد همگان می باشند.

رسول خدا (ص) درکنار مسلمانان درساختمان مسجد مدینه شرکت داشت، و سنگ ها را همانند دیگران حمل می کرد، و در جنگ احزاب درحفر خندق با مسلمانان مشارکت داشت و کلنگ می زد و خاک بیرون می ریخت. درمسافرت های دسته جمعی که کارها تقسیم می شد، او نیز کاری را به عهده می گرفت و گاه برای پختن غذا هیزم جمع می کرد. حتی در داخل خانه نیز همسرانش را یاری می داد.

امیر مومنان علی (ع) نیز همچون رسول خدا(ص) کار می کرد آن حضرت با کار و تلاش خویش هزار نفر برده را در راه خدا آزاد ساخت! نخلستان ها احداث نموده و یتیمان و اسیران و مساکین و بیوه ها را سرپرستی فرمود. درمنزل نیز فاطمه (س) را یاری می داد! و ظرف های خانه را می شست و عدس پاک می کرد. ۱۴

راوی نقل کرده است:«حضرت امام صادق (ع) را دیدم که مشغول بیل زدن در باغ خود بود وعرق می ریخت، به او گفتم: فدایت شوم اجازه دهید من به جای شما کار کنم، حضرت فرمودند: «انی احب ان یتأذی الرجل بحر الشمس فی طلب المعیشه، ۱۵ من دوست دارم که مرد در برابر آفتاب سوزان با کارکردن اذیت گردد!»

هریک از ائمه اطهار در زمینه های مختلف از جمله کار و تلاش الگوی حقیقی به شمار می آیند، آنان علاوه بر مسئولیت های اجتماعی و علمی و رهبری مردم، درکار کشاورزی و دامداری و سایر کارها نیز تلاش می کردند.

۱- بحارالانوار، جلد۱۰۳، ص۹، حدیث۳۵، و با مختصر تفاوتی کنزالعمال، جلد۴، ص۵، شماره .۹۲۰۴

۲. بحارالانوار، جلد ۱۰۳ ص ۹ حدیث ۳۶، وسائل الشیعه، جلد ۱۲ ص۱۱ حدیث۶، و ص۱۳، ح.۱۵ فروع کافی جلد ۵ ص ۸۵ حدیث ۶

۳. فروع کافی همان جلد ۵ ص۱۵۵ حدیث۲

۴. بحارالانوار، جلد ۱۰۳، ص۸، حدیث ۳۴ و جلد ۴۶ ص ۲۸۷ حدیث ۵، کافی جلد ۵ ص ۷۳ حدیث ۱

۵-وسایل الشیعه، همان جلد ۱ ص ۴۳ حدیث ۲، فروع کافی، ج ۵ ص ۸۸ حدیث ۲

۶-بحارالانوار، جلد ۱۰۳، ص ۱۰، حدیث .۴۲

۷-وسایل الشیعه همان ج ۱۲ ص ۴۹ حدیث ۲، روضه المتقین ج ۶ ص ۴۰۳

۸- کافی، ج۵ ص.۷۶ حدیث.۱۴

۹- جامع الصغیر، سیوطی، ج۱ ص۵۲۲ش۳۴۰۵

۱۰- وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۷ح۱، کافیچ۵، ص۸۵ح۴.

۱۱- بحارج ۱۰۳ص۹ح۳۸

۱۲- وسائل الشیعه، ج۱۲، ص،۳۶ح۱، کافی، ج۵، ص۸۴ح۳

۱۳- وسائل الشیعه، همان، ج ۱۲ ص ۳۶ ح۲،کافی ج ۵ ص ۸۴ ح ۱

۱۴- ر. ک: زمینه های فساد درجامعه و راه درمان ۱۳۷۴، ج۲، ص ۴۹۷

۱۵- کافی، ج۵ ص ۷۶ح ۱۳

سید جواد حسینی