چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

«کودک آزاری» را جدی بگیریم


«کودک آزاری» را جدی بگیریم

خشونت در خانه و خشونت های بیرون از خانه, سوءاستفاده جنسی از کودکان در کنار کار اجباری, به یکی از اصلی ترین مشکلات کودکان تبدیل شده است

● خشونت در کمین کودکان

خشونت در خانه و خشونت های بیرون از خانه، سوءاستفاده جنسی از کودکان در کنار کار اجباری، به یکی از اصلی‏ترین مشکلات کودکان تبدیل شده است. خشونت برعلیه کودکان افزایش چشمگیری داشته و هم اکنون به یکی از نگرانی های جدی شهروندان تبدیل شده است . تعداد بسیار زیادی سوءاستفاده جنسی از کودکان صورت ‏می‏گیرد که پنهان می ماند و هیچ گزارش و اطلاعاتی از آن به پلیس و رسانه ها ارائه نمی‏شود. دختران طبقات فقیر جامعه متاسفانه بیشتر از آن ‏که احتمال مدرسه رفتن شان وجود داشته باشد احتمال دارد که مورد سوءاستفاده جنسی و خشونت قرار گیرند.

کودکان درهرجامعه ای آسیب پذیرترین قشر را در مواجهه با خشونت تشکیل می دهند. عدم وجود شرایط مناسب فرهنگی، اجتماعی، بهداشتی و تربیتی برای گذار از مرحله حساس کودکی می تواند باعث پدیدار شدن آسیب های روحی، بزهکاری های اجتماعی و روی آوردن به اعتیاد در نوجوانی و برزگسالی شود. بطور کلی دوران کودکی دورانی حساس، پرکشمکش و اغلب مرحله دشوار در زندگی فرد است چرا که این دوران پیش از هر چیز مرحله ی رشد جسمانی، روانی و شناختی کودک است.

کودکان، نوجوانان، زنان جوان و سالمند بیشتر در معرض خشونت و خطرات ناشی از خشونت قرار دارند. کودکان در روابط خشونت آمیز برزگسالان زندگی می کنند، رشد می کنند و با این تصور بزرگ می شوند که کتک خوردن و کتک زدن رفتاری طبیعی است. بسیار مواقعی که کودکان شاهد کتک کاری در بیرون خانه و درون خانواده هستند، ناظر بر خشونت بر علیه مادرانشان در یک محیط پر از استرس و فشار، ناهنجاری ها را تجربه می کنند. در عین حال اعتماد و احساس امنیت به برزگترها را از دست می دهند، درخواستی برای کمک و مساعدت از بزرگتر ندارند و آن ها را در جریان خشونت هایی که بر آنان اعمال می شود قرار نمی دهند و این می تواند آنها را در جریان های خشونت زا گرفتار سازد و زمان بیشتری در چرخه خشونت باقی بگذارد.

یکی از عوامل مهم اجتماعی برای جلوگیری از گرایش نوجوانان به بزهکاری و اعتیاد، مدرسه است. مدرسه می تواند نقش تعیین کننده ای را درسازندگی شخصیت کودکان و نوجوانان داشته باشد. به ویژه هنگامی که خانواده از هم پاشیده و ناتوان از نگهداری کودکان خود باشد و یا والدینی که در رابطه با تربیت و آموزش فرزندان با شکست مواجهه شده باشند، مسئولین مدارس وظایف شان سنگین تر می شود. آموزش مهارت های زندگی و بهداشت روانی کودکان به شکل های مختلف و برنامه های منسجم مدرسه تا حدودی می تواند از افزایش آسیب های اجتماعی بکاهد.

● آموزش خشونت در مدارس

خشونت افسار گسیخته به مدارس هم کشیده شد و متاسفانه فاجعه ای را در یکی از دبستانهای استان خوزستان به وجود آورد. «علی» دانش آموز کلاس چهارم در کلاس مورد ضرب و شتم آموزگارخود قرار می گیرد و پس از تنبیه با کابل دچار فلج حرکتی می شود.

"علی "پسر ۱۰ ساله که در کلاس چهارم ابتدایی دبستانی در شهرستان لالی ـ استان خوزستان ـ تحصیل می کرد، از سوی معلمش مورد تنبیه بدنی با کابل قرار گرفت. بعد هم به اجبار حدود ۲۰ دقیقه سرپا ایستاد. او هنگام بازگشت به خانه ناگهان نیمه جان روی زمین افتاد. دقایقی بعد هم پس از انتقال به بیمارستان تحت درمان قرار گرفت. سپس برای ادامه معالجات به بیمارستانی در تهران منتقل شد.

نتایج نخستین تحقیقات تیم پزشکی نشان می دهد تنبیه بدنی علی از سوی معلمش در بروز مشکلات جسمانی او نقش داشته است. علی ۱۰ ساله، پس از تنبیه انضباطی در مدرسه قدرت حرکت خود را به طور کامل از دست می دهد. هم اکنون مداوای این کودک خشونت دیده همچنان ادامه دارد. با این حال کارشناسان پزشکی قانونی و تیم پزشکی هنوز نتایج تحقیقات پزشکی را به دادگاه اعلام نکرده اند. (۲۲ /۲ / ۸۷ ایران)

قاضی پرونده پس از دریافت نظریه پزشکی قانونی و کمیسیون پزشکی در این باره تصمیم خواهد گرفت. قاضی همچنین با اشاره به پرونده یکی دیگر از معلمان در دادسرای عمومی تهران گفت: در این پرونده دانش آموز دیگری بر اثر تنبیه معلمش از ناحیه چشم دچار جراحت شده است که درمان های تخصصی او از سوی پزشکان ادامه دارد. پرونده این حادثه تلخ هم با شکایت شاکی خصوصی در دادسرا تحت رسیدگی است. دانش آموز کلاس اول ابتدایی به خاطر شیطنت در کلاس مورد ضرب و شتم آموزگار قرار می گیرد و از ناحیه چشم مصدوم می شود. این معلم قبلا نیز سابقه تنبیه بدنی دانش آموزان را داشته و چندین بار نیز اولیای دانش آموزان درمورد رفتار خشونت آمیز آموزگار شکایت و اعتراض کرده و خواستار اخراج وی شده بودند اما به شکایت شان ترتیب اثر داده نشده بود.

"علی"هم اکنون تحت درمان است. اگر بهبودی به همین صورت پیش برود نیازی به عمل جراحی نخواهد بود چرا که علی دچار فلج حرکتی شده و باید به مرور وضعیت طبیعی و جسمانی خود را به دست آورد. از سوی دیگر همزمان با انتشار این خبر در روزنامه ایران تعداد زیادی از مردم در تماس های تلفنی از وقوع این حادثه تلخ بشدت ابراز تأسف کردند. آنها در عین حال از مسئولان آموزش و پرورش خواستند به این موضوع به طور دقیق رسیدگی کنند. یکی از خوانندگان در حالی که بشدت نگران بود، اظهار داشت: از مسئولان آموزش و پرورش می خواهیم به این مسائل توجه جدی داشته باشند و با متخلفان نیز برخورد قانونی کنند تا خیال والدین از بابت حضور فرزندانشان در مدرسه و محیط آموزشی آسوده باشد.

"احمد حیدری" مشاور اجرایی وزیر آموزش و پرورش نیز در حالی که از آخرین نظریات تیم پزشکی علی اظهار بی اطلاعی می کرد، گفت: پزشکان در نخستین بررسی ها گفته اند علی بر اثر نوعی ویروس دچار فلج حرکتی شده است. بنابراین احتمال مصدومیت او بر اثر تنبیه بدنی از سوی معلمش بسیار ضعیف به نظر می رسد. وی افزود: تاکنون درباره آخرین وضعیت علی اطلاع دقیقی در دست نیست. با این حال قرار است کمیسیون پزشکی پس از بررسی های لازم نظر نهایی خود را در این باره اعلام کند.

رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ضمن ابراز تأسف از وقوع این حادثه اظهار داشت: در خصوص تنبیه بدنی «علی کوچولو» از آموزش و پرورش توضیح خواسته ایم تا به طور کامل درباره نحوه وقوع این حادثه و علت آن به مجلس گزارشی ارائه دهند. به اعتقاد من چنین معلمی صلاحیت تدریس ندارد. علاوه بر این، وقوع این حادثه باید از ابعاد مختلف مورد پیگیری قرار گیرد، مراجع قضایی نیز باید این موضوع و موارد مشابه را با جدیت رسیدگی کنند و نتایج را نیز به افکار عمومی اطلاع دهند. به نظر می رسد در این باره باید از مدیر و مسئولان مدرسه نیز توضیح خواست، چرا که مدیر مدرسه علاوه بر نظارت بر رفت و آمد معلمان و دانش آموزان باید حرکت های پرخاشگرانه احتمالی برخی معلمان را نیز به دقت تحت نظر بگیرد تا چنین حوادث تلخی رخ ندهد. معلم علی با شکایت خانواده پسر دانش آموز از سوی بازپرس پرونده مدتی در بازداشت بود. تا این که با قرار وثیقه، تا زمان اعلام نظر نهایی کارشناسان پزشکی قانونی آزاد شد. در مورد خشونت دوم صدمه چشمی دانش آموز گزارشی از وضعیت وی ارائه نشده است.

و انسان این انسان هایی که در نقش مربی و معلم هستند این گونه خشونت ها را از کجا آموختند؟ به قرون وسطا برویم و یا خاطره مکتب خانه ها و چوب الف را تداعی گر باشیم.

● آموزش خشونت در خانواده

مرد معتاد بدن پسر سه ساله اش را که نمی توانست با زبان شیرین کودکانه شعر بخواند و اعداد را بشمارد با آتش فندک سوزاند. بازپرس پرونده نیز با شکایت مادر کودک شکنجه شده، مرد را با قرار قانونی بازداشت کرد. کارشناسان پزشکی قانونی پس از معاینات و بررسی، سلامت روحی ـ روانی مرد کودک آزار را تأیید کردند.

زینب در حالی که پسر خردسالش را در آغوش داشت به کلانتری ۱۳۱ شهرری رفت. او با نشان دادن دست و پاها و شکم و پهلوی کبود و زخمی «ابوالفضل کوچولو» با تسلیم شکایتی به مأموران گفت: همسر ۲۷ ساله ام «مهدی» به دلیل اعتیاد شدید به مواد مخدر - کراک- تعادل روحی و روانی ندارد. به همین خاطر تنها پسرمان را شکنجه کرده است. او به خاطر این که ابوالفضل نمی تواند برای پدرش شعر بخواند و اعداد را با زبان کودکانه اش درست بشمارد با انبردست و آتش فندک بارها وی را تنبیه کرده است. هر بار نیز با التماس و خواهش از شوهرم خواستم از ضرب و شتم و آزار فرزندمان دست بردارد اما او مرا داخل حمام زندانی می کرد. با این حال از همانجا هم با گریه و التماس از شوهرم می خواستم بچه را نزند اما او توجهی نمی کرد. صدای ناله فرزند خردسالم را می شنیدم که با گریه به پدرش می گفت: «باباجون منو ببخش. باباجون تو را خدا منو نزن». اما شوهر بی رحمم بدون توجه به التماس های من و پسر کوچولوی مان با انبردست پوست پا و دستش را می کشید و با خودکار که لابلای انگشتان کوچک و ظریف دستش گذاشته بود، دست پسرمان را می فشرد. امروز صبح هم وقتی ابوالفضل از سوی پدرش بشدت تنبیه و نیمه جان شده بود در حالی که نمی دانستم چه کار کنم او را برداشته و به کلانتری آمدم. (۳۱ / ۲ / ۸۷ ایران)

● «مهدی» خشونت را ازاعتیاد و سرخوردگی می داند

مهدی برای بازجویی به شعبه پنجم دادسرای شهرستان ری انتقال یافته بود در حالی که منکر اتهاماتش بود به بازپرس پرونده گفت: من کاری نکرده ام. فقط عصبانی بودم و دو، سه سیلی آرام به صورت پسرم زدم. بعد هم از خانه بیرون رفتم و نمی دانم چه کسی او را به این روز درآورده است. وی که ابتدا منکر آزار و شکنجه فرزند و همسرش بود ناگهان لب به سخن گشود و گفت: امیدوارم ماجرای زندگی نکبت بارم درس عبرتی برای جوان ها و آنهایی باشد که سراغ مواد مخدر می روند. وی گفت: ابتدا زندگی خوبی داشتیم. من از راه خیاطی مخارج زندگی ام را تأمین می کردم و همسرم را نیز خیلی دوست داشتم. اما پس از گرفتار شدن در دام اعتیاد همه چیزم را از دست دادم و راهی خیابان ها شدم. بعد هم راهی مرکز ترک اعتیاد شدم تا یک سال نتوانستم همسرم را ببینم. وقتی به طور کامل اعتیادم را ترک کردم از همسرم خواستم تا به خانه برگردد. او هم قبول کرد. حدود شش ماه وضعیت زندگی ما خوب بود. اما در سال جدید بیکاری و مشکلات مالی بشدت به اعصابم فشار آورده بود. از سویی دیگر به دلیل این که پسرم به همسرم و خانواده اش بسیار وابسته بود حاضر نبود، برای من شعر بخواند یا با من بازی کند. بنابراین عصبانی شدم و چند ضربه به بدنش زدم و از خانه بیرون رفتم. وی در ادامه اظهار داشت: دیگر علاقه ای به زندگی ندارم و به محض این که پایم به زندان برسد، دیگر کسی مرا نخواهد دید. او علت ضرب و شتم فرزندش را اعتیاد و سرخوردگی در زندگی اش اعلام کرده است.

● گفت و گو با مادر ابوالفضل

زینب در حالی که فرزندش را در آغوش گرفته بود: ۶ سال پیش به عقد مهدی در آمدم. در آن زمان خانواده شوهرم به من گفته بودند پسرشان به تازگی از سربازی برگشته و قصد دارند برایش یک تولیدی راه اندازی کنند. اما بعد از ازدواجمان متوجه شدم تمام وعده و وعیدهایشان واهی است. با این حال من با «مهدی» زندگی کردم. اما او همیشه کتکم می زد. چندین بار هم از او شکایت کردم. اما هر بار در دادگاه گریه و زاری می کرد به همین خاطر دلم به رحم می آمد و دوباره به خانه بر می گشتم تا این که دو سال قبل به حالت قهر به خانه پدرم رفتم و گفتم باید اعتیادش را ترک کند. مهدی هم به مرکز ترک اعتیاد رفت و بعد از مدتی با خواهش و التماس از من خواست تا به خانه برگردم. ۶ ماهی زندگی نسبتاً خوبی داشتیم که متأسفانه او دوباره سراغ مواد رفت. مهدی از حدود ۹ سال قبل گرفتار اعتیاد شده و این اواخر نیز به مصرف کراک و حشیش روی آورده است.

اعمال خشونت فاکتوری تعیین کننده در گسترش ناهنجاری ها به شمار می رود ایجاد یک فضای بدون خشونت شرط اساسی برای سلامت جسمی و روحی کودکان است اما نه تنها اعمال خشونت در خانه بلکه خشونت های بیرون از خانه نیز سلامت روان و آینده کودکان را به مخاطره می اندازد .

● خشونت روانی در خانواده

زن جوانی با پودر نظافت، نوزاد چهار ماهه خود را به قتل رساند. "محمدی" رئیس پلیس آگاهی استان فارس درباره جزییات این حادثه گفت؛ مردی با مراجعه به کلانتری ۱۹ بوستان شیراز از کشته شدن دختر چهارماهه اش خبر داد. ماموران پلیس نیز پس از آگاهی از وقوع این قتل با حضور در محل حادثه، ضمن مشاهده جسد نوزاد چهارماهه، یک بسته پودر نظافت را نیز در نزدیکی محل حادثه کشف کردند و در تحقیقات خود متوجه شدند مادر ۲۴ ساله این نوزاد به نام «سهیلا» با خوراندن پودر نظافت، دختر خود را به قتل رسانده است. سرهنگ محمدی ادامه داد؛ سهیلا که پس از کشتن فرزندش دچار تشدید حالات روانی نیز شده بود توسط ماموران پلیس دستگیر شد و در بازجویی های اولیه خود ادعا کرد قصد داشته پس از کشتن فرزندش دست به خودکشی بزند. ( ۴ / ۳ / اعتماد )

در بررسی های بیشتر و بازجویی از شوهر این زن مشخص شد که زن جوان قبل از این حادثه به دلیل مشکلات روحی و روانی در بیمارستان ابن سینا شیراز بستری بوده اما به درخواست شوهرش از بیمارستان مرخص شده و به خانه بازگشته بود. در روز حادثه شوهر به همراه پسر پنج ساله اش به بیرون از خانه رفته بود و زن بیمار با نوزاد چهارماهه اش تنها بود. این زن در حال حاضر به دلیل مشکلات روحی و روانی در یکی از بیمارستان های شیراز بستری است.

● چه بلایی بر سر کودکان می آید

پیکر بی جان "امیر حسین" پسربچه سه ساله ای از یک جشن عروسی، به یکی از بیمارستان های تهران منتقل کردند. پزشکان پس از معاینه دقیق، مرگ پسربچه را که صورتش نیز کبود بود تأیید و علت مرگ را خوردن مواد مخدر اعلام کردند. پس از انجام آزمایش های تخصصی، مادر امیر حسین احضار و به بازپرس پرونده گفت: اهل شهرستان یزد هستیم. چند روز قبل برای شرکت در مراسم ازدواج یکی از بستگانمان به تهران آمدیم. عصر پنجشنبه همراه دو فرزند خردسالم به آرایشگاه رفتم. امیرحسین و پسرخاله چهار ساله اش در کوچه بازی می کردند. ساعتی بعد، هنگام بازگشت به خانه، امیرحسین داخل ماشین دچار حالت تهوع شد. بعد هم گفت خوابش می آید. او را در آغوش گرفتم بسرعت خوابش برد. وقتی به تالار عروسی رسیدیم امیر حسین هنوز خواب بود اما وقتی می خواستم او را روی صندلی بخوابانم متوجه شدم صورتش کبود شده و تکان نمی خورد. پدر امیرحسین نیز اظهار داشت: آن روز از صبح در خانه نبودم و امیرحسین با مادرش بود. بازپرس پس از شنیدن اظهارات پدر و مادر امیر حسین را تا زمان کشف حقیقت بازداشت کرد. (۱ / ۲ / ۸۷ ایران )

● آزار جنسی کودکان

خانواده‌ای با مراجعه به مسئولان دادسرای امور جنایی تهران مدعی شدند دختر ۹ ساله‌‌شان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است این خانواده می گوید : زمانی که دختربچه‌‌شان از مدرسه به سمت خانه در حرکت بوده است جوان موتور سیکلت سواری وی را ربوده و در پارکینگ خانه خودشان این دختربچه را مورد آزار و اذیت جنسی قراردادند. در بررسی از هویت این دو جوان موتور سوار ۲۲ و ۲۳ ساله در اداره آگاهی، مشخص شد دو جوان مزبور در یکی از شعبات بازپرسی به اتهام ارتکاب جرمی مشابه در بازداشت به سر می‌برند. ( ۱۴ / ۳ / خبرگزاری فارس)

● هشدار پلیس آگاهی به خانواده ها: دزدان در کمین کودکان

پلیس آگاهی با اعلام هشدار جدی از خانواده ها خواست، فرزندان خود را با زیورآلات و اشیای قیمتی بیرون از خانه نفرستند. رئیس اداره اجتماعی پلیس آگاهی کشور در این باره گفت: همزمان با فرا رسیدن فصل گرما و تعطیلی مدارس، کودکان برای تفریح و بازی راهی پارک ها و مراکز بازی و تفریح می شوند. بنابراین همراه داشتن اشیای با ارزش و قیمتی از جمله طلاجات، آنان را همواره مورد تهدید و حمله دزدان قرار می دهد. وی از پدران و مادران خواست تا از فرزندانشان مراقبت کنند و آنها را به تنهایی برای گذراندن اوقات فراغت به کوچه و خیابان یا اماکن عمومی نفرستند. رئیس اداره اجتماعی پلیس آگاهی کشور درباره رفت و آمد کودکان به مراکز آموزشی و تفریحی نیز گفت: به والدین توصیه می شود برای تردد فرزندان شان به مدرسه از سرویس های معتبر و وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند. ضمناً به فرزندان خردسال خود نیز آموزش دهند از هم صحبتی و همراهی با افراد غریبه یا سوار شدن به خودروی افراد ناشناس به شدت خودداری نمایند. ( ۲ / ۲ / ۸۷ ایران )

● سرنوشت کودکان اعدام زیر هیجده سال

سال هاست که شیرین عبادی و دیگر همکاران وی در انجمن حمایت از حقوق کودکان و کانون مدافعان حقوق بشر در اعتراض به حکم اعدام کودکان زیر هیجده سال تلاش های بسیاری کرده اند در قانون مجازات ایران، سن مسئولیت کیفری برای پسران ۱۵ سال قمری و برای دختران ۹ سال تمام قید شده است . مدافعان حقوق بشر در ایران نیز پی گیرانه سعی در لغو قانونی را داشتند که اعدام خردسالان را موجه می دانست . با قبول وکالت کودکانی که در معرض اعدام بودند همواره کوشیده اند که اعتراضات خودرابه گوش مقامات دولتی و بین المللی برسانند.

اما متاسفانه این قانون همچنان اجرا می شود. در سال گذشته ایران بیشترین اعدام زیر هیجده سال را به نسبت کشورهای دیگر داشته است. دادگاه هایی که حکم اعدام را صادرمی کنند نه تنها مرتکب خلاف قانونی نمی شوند بلکه قانون جمهوری اسلامی را رعایت کرده اند و حتی رئیس قوه قضائیه هم اجازه جلوگیری اجرای قانون را ندارد و تنها راه حل موجود ، اصلاح قوانین کیفری است به نحوی که صراحتا صدور حکم اعدام برای افراد کمتر از هیجده سال ممنوع گردد. ( سایت مدرسه فمینیستی، گفتگو با شیرین عبادی ۹/ ۳ / ۸۷ ) شیرین عبادی: «از سال ها قبل قوه قضاییه اعلام کرده که قانون جدیدی برای مجازات اطفال خطاکار در دست تهیه و تدوین است اما این قانون سالها به درازا کشید تا اینکه ۴ سال قبل اعلام کردند که این قانون نهایی شده و آنرا به مجلس شورای اسلامی فرستادند و باعث تعجب است که قانونی با این اهمیت تا کنون به تصویب نهایی نرسیده است و اما و اگرهایی برای آن منظور کرده اند که معلوم نیست قانون تصمیم گیرنده است یا افراد!»

● خشونت گسترده بر علیه کودکان در تمام زمینه ها

مدت هاست انجمن حمایت از حقوق کودکان و دیگر تشکل های حامی حقوق کودک و نیز فعالان جنبش زنان، خشونت گسترده برعلیه کودکان و وضعیت وخیم این شهروندان کوچک را به مسئولین گوشزد می کنند و با توان ضعیف خود در جهت کاهش خشونت که ناشی از نابرابری است می کوشند. هنوز هزاران نفر از کودکان سرزمین ما به دور از بهره مندی از امکان آموزش و تحصیل، با کار در خیابان ها مورد بی اعتنایی و تحقیر همشهریان خود و یا در کارگاه های زیرزمینی پنهانی توسط کارفرمایان مورد استثمار و بهره کشی قرارمی گیرند. در حالی که قوانین ما کار کودکان را منع کرده است و مراکز بین المللی شعار «تحصیل برای کودکان، کار اصلی است» را در دستور کار خود قرار داده اند، اما گویی این قوانین برای کودکان ایران مصداق ندارد. سایه عدالت اجتماعی و برابری در این جامعه رنگ باخته است. متاسفانه گاهی متولیان بین المللی دفاع از حقوق کودکان نیز از «بهبود وضعیت حقوق کودکان در ایران سخن می گویند» در حالی که خشونت پرشتاب قدم به قدم و هر لحظه در کمین کودکان است

طلعت تقی نیا