شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
رئالیسم و انتزاع دوشادوش هم
پرسش این است: چرا این دو شیوه بیان یعنی رئالیسم و انتزاع باید دوشادوش یکدیگر باشند؟
سادهترین توضیح، ممکن است چنین باشد: این دو شیوه بیان، خود را با حالات روانی متضاد شخصیت انسان وفق میدهند؛ یکی «درونگرا» و دیگری «برونگرا» است.
اما، نقاش رئالیست ممکن است از تیپ درونگرا یا برونگرا باشد؛ نقاش انتزاعی نیز ممکن است به یکی از این دوتیپ متعلق باشد.
برخی از فلاسفه و نظریهپردازان گرایش به انتزاع یا فرمالیسم هنری را تجلی صرف انحطاط بورژوایی دانستهاند، اما اگر به عمق اندیشه انتزاعی نظر کنیم و ریشه آن را بنا بر شواهد تاریخی در عصر نوسنگی و پارینهسنگی ردیابی کنیم، خواهیم دید با تفسیرهای ساحلی و کمعمق نمیتوان ارزشهای متعالی هنر انتزاعی را در تقسیمبندیهای طبقاتی به انقیاد افکار سیاسی در آورد.
حقیقت آن است که گرایش به انتزاع، ویژگی پایداری در تاریخ هنر است و در بعضی دورههای مشخص، مثلا در عصر نوسنگی و در بعضی تمدنها مثل هنر اسلامی ـ ایرانی و سِلتی، سبک مسلط بوده است.
حالا دیگر بخوبی آشکار شده است که اگر «شکل» را بتوان در «انتزاع» درک کرد و همزمان به وسیله نمادهای تجسمی به آن تحقق بخشید یا بیانش کرد، چنین فرآیندی در هر جامعهای میتواند رخ دهد و به هیچ روی نمیتوان آن را بورژوا یا منحط نامید.
اما اگر بخواهیم عجالتا دفتر تاریخ طولانی هنر را ببندیم و به سرچشمههای جنبش انتزاعی در هنر معاصر بپردازیم، میتوان به «خوان گری» اشاره کرد.
در این صورت خواهیم دید که تئوری و پراتیک خوان گری به کوششی برای ترکیب رئالیسم و انتزاع میانجامد. خوان گری برای توضیح هنرش از قیاس کارش با هنر بافندگی استفاده میکرد و میگفت: «نقاشی در نظر من همچون پارچهای است که تارهایش عنصر نمایشی و زیباییشناسی آن هستند، و پودهایش عنصر انتزاعی، ساختمانی و فنی آن به شمار میآیند. این تار و پودها، مکمل یکدیگرند و چنانچه یکی از آنها نباشد، پارچهای در کار نخواهد بود.»
اما بعضی از نقاشان با الهام از آزمایشهای خوان گری، پابلو پیکاسو، و ژرژ براک، میکوشیدند آثاری بیافرینند که فقط دارای پود (عنصر انتزاعی) باشد.
به این ترتیب چندگونه هنر انتزاعی پدید آمد که فقط در نفی عنصر رئالیستی یا فیگوراتیو با هم توافق داشتند (یا هنوز دارند).
بدیهی است که این دسته آثار انتزاعی، کارکردی صرفا تزئینی دارد؛ همان چیزی که «پیت موندریان» تجلی مستقیم زیبایی عام مینامید و سرانجام به ساختمانگرایی انجامید.کل این پدیده یا تجربه، دورهای نزدیک به ۲۵سال نخست قرن بیستم را در برمیگیرد.
در نهایت میتوان گفت: رئالیسم شیوه «ایجابی» بیان است، اما انتزاع، واکنش انسانی است که با مُغاک پوچی روبهرو میشود و بیان نوعی هراس است که اصل ارگانیک زندگی را برهم میزند، و آزادی خلاقانه ذهن انسان را تائید میکند.
احمدرضا دالوند
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست