چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
پسر بچه شرور
پسر بچه شروری اطرافیان خود را با سخنان زشتش ناراحت می كرد. روزی پدرش جعبه ای پراز میخ به او داد و گفت : هر بار كه كسی را با حرف هایت نارحت كردی ، یكی از این میخ هارا به دیوار انبار بكوب .
روز اول پسرك بیست میخ به دیوار كوبید ، پدر از او خواست تا سعی كند تعداد دفعاتی كه دیگران را می آزارد ، كم كند . پسركت تلاشش را كرد و تعداد میخ های كوبیده شده به دیوار كمتر و كمتر شد.
یك روز پدرش به او پیشنهاد كرد تا هر بار كه توانست از كسی بابت حرف هایش معذرت خواهی كند ، یكی از میخ ها را از دیوار بیرون بیاورد.
روزها گذشت تا این كه یك روز پسرك پیش پدرش آمد و با شادی گفت : با ، امروز تمام میخ هارا از دیوار بیرون آوردم!
پدر دست پسرش را گرفت و با هم به انبار رفتند ، پدر نگاهی به دیوار انداخت و گفت آفرین پسرم كار خوبی انجام دادی ، اما به سوراخ های دیوار نگاه كن . دیوار دیگر مثل گذشته صاف و تمیز نیست . وقتی تو عصبانی می شوی و با حرف هایت دیگران را می رنجانی ، چنین اثری بر قلب شان می گذاری ، تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرو كنی و آن را بیرون بیاوری ، اما هزاران بار عذر خواهی هم نمی تواند زخم ایجاد شده را خوب كند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست