جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

همیشه پستچی ها سه بار درنمی زنند


همیشه پستچی ها سه بار درنمی زنند

فیلم« پستچی سه بار در نمی زند» روایتی موازی و اپیزودیک از زندگی فردی به نام « ابراهیم» در طفولیت, میان سالی و پیری است که به ترتیب بر دوره های تاریخی قاجار, پهلوی و معاصر منطبق شده است ابراهیم بعد از مرگ مادرش که کنیز شاهزاده ای قجری بود به یتیم خانه سپرده می شود و در جوانی از وردستی طبیب لوطی صفت به نوچگی شعبان قداره کش رو می آورد

فیلم« پستچی سه بار در نمی زند» روایتی موازی و اپیزودیک از زندگی فردی به نام « ابراهیم» در طفولیت، میان سالی و پیری است که به ترتیب بر دوره های تاریخی قاجار، پهلوی و معاصر منطبق شده است.ابراهیم بعد از مرگ مادرش که کنیز شاهزاده ای قجری بود به یتیم خانه سپرده می شود و در جوانی از وردستی طبیب لوطی صفت به نوچگی شعبان قداره کش رو می آورد.

در پیری نیز بعد از سرکیسه کردن بیوه ای متمول، دختر نوجوان او را مورد آزار و اذیت قرار می دهد و کینه اش را به جان می خرد.

حسن فتحی، ایده پر مغز و نویی را در فیلم اخیرش دستمایه قرار داده و اتفاقات جذاب و پیچیده ای را در داستانش گنجانده است.

فتحی تا جایی که داستان می گوید بسیار موفق و جلوه های ویژه فیلم نیز فراتر از تصور مخاطب ایرانی است.

برخی از ایده های مربوط به پیوند دوره های مختلف (مانند تیله ای که آهسته از پله ها پایین می آید) بسیار جذاب و زیرکانه است اما از جایی به بعد، اوج و فرودهای یکنواخت و متعدد و گاه اتفاقات کشدار که بیشتر بر پایه دیالوگ هاست خسته کننده و عذاب آور می شود، اما خوشبختانه فیلم ساز هر با موفق می شود دوباره تماشاگر را جذب کند.

مثلا بازی ابراهیم با جواهرات و قربان صدقه آن ها رفتن، گاهی اوقات چنان تکراری و دم دستی می شود که مخاطب را آزار می دهد، اما جذابیت های داستانی فیلم به قدری است که بیننده دوباره به فیلم برمی گردد.

فیلم آن قدر عناصر تصویری فکر شده دارد که توقع تماشاگرش را بالا می برد و تماشاگر ترجیح می دهد تا پایان همراه داستان، شخصیت ها و دیالوگ های حساب شده اش باشد.

فتحی در این سینمایی نیز مانند دیگر آثار تصویری اش از ترکیبی از داستان های مدرن و قصه ها و متل های شرقی استفاده کرده است.

این بسیار نیکوست و جای قدردانی دارد که نویسنده ای برای زنده کردن مثل ها و متل های فراموش شده زبان فارسی، قلم بردارد و حتی با خلاقیت خود آن را تصویری کند،فتحی از کسانی است که در آثار منحصر به فرد خود که تا حدودی به سبک و سیاقی خاص و متعلق به خود است دست به این کار ارزنده و قابل تقدیر زده است.

«پستچی سه بار در نمی زند» نیز از این قاعده مستثنا نیست و در صورت حذف مقوله گفته شده، هویت و ساختار مستقلی ندارد. در این فیلم مصداق های فراوانی برای این ادعا وجود دارد اما یکی از جذاب ترین استفاده ها و بهره های فتحی از فیلم « گربه روی شیروانی داغ» است.

در آن فیلم مردی برای ابراز بیزاری خود نسبت به همسرش می گوید: ما با هم زندگی نمی کنیم و فقط به اتفاق یکدیگر قفسی را اشغال کرده ایم.

مشابه این دیالوگ در فیلم فتحی وجود دارد. جایی که صنم ( لیلا زارع) در تقلایی عبث برای پشیمان کردن انیس خاتون (رویاتیموریان) از کشتن شازده قاجار می گوید: (شما) ۳۵ بهار هم نفس بودید و انیس خاتون بی درنگ پاسخ می دهد:۳۵ بهار، هم قفس بودیم.

اما در فیلم صحنه هایی وجود داردکه با تیزهوشی و عملکرد متفاوت فتحی هم خوانی ندارد و بیننده را غافلگیر می کند.به عنوان مثال صحنه ای که دخترک اسکلتی را در گوشه ای از باغ می یابد با وجود این که چندان بد از آب درنیامده است از تأثیر اسکلت و وحشت ناشی از دیدن آن ( که چند بار هم استفاده می شود) در حد فیلم آخر فتحی نیست و کمی ساده انگارانه به نظر می رسد و تا حدودی مخاطب علاقه مند به کارهای فتحی را دلسرد می کند.در این فیلم همانند نمایش نامه ها بسیاری از اتفاقات رخ داده در محیط خارج، تعریف و بازگو می شود و به تصویر درنمی آید و به طور صرف شما می توانید به واسطه دیالوگ آن ها را درک کنید به همین دلیل دیالوگ در این اثر فتحی نیز مانند دیگر آثارش از اهمیت خاصی برخوردار است.

فیلم «پستچی سه بار در نمی زند» به سه مقطع تاریخی کشورمان می پردازد، این فیلم این سه مقطع را در سه طبقه نشان می دهد.

یک مقطع که زمان حال است، مقطع دیگری که در دهه چهل شمسی روی می دهد و مقطعی هم به اواخر دوران مشروطه می پردازد.

بازیگران طبقه اول« محمد رضا فروتن و باران کوثری»، ساکنان طبقه دوم« پانته آبهرام و امیر جعفری» و ساکنان طبقه سوم« علی نصیریان،رویا تیموریان، لیلا زارع و پارسا مشیری» هستند.

از سویی دیگر دیالوگ ها و مضامین بحث برانگیز فیلم، بازتاب بسیاری در رسانه های مختلف اینترنتی داشته است.

دیالوگ های این فیلم آن چنان جذاب است که در گفت و گوهای روزانه به وضوح دیده می شود، این دیالوگ ها به راحتی در صفحات اینترنت استفاده می شود و در وبلاگ های خوب قرار گرفته است.

این بازخورد بیانگر آن است که نوع عملکرد فتحی مورد توجه جوانان قرار گرفته و در بین این قشر مشکل پسند نفوذ کرده است.

البته باید این نکته را اضافه کرد که برای منتقدان سینمایی، سینمای حسن فتحی یادآور سینمای علی حاتمی است. به طور مشخص چند منتقد دیالوگ های این فیلم را یادآور دیالوگ های فیلم های علی حاتمی دانسته اند.مثلا منتقدی در بخشی از نقد خود نوشت:« فتحی با درک خوبی که از ادبیات و گفتار و مثل ها و باورهای عامیانه دارد، دیالوگ هایی آهنگین خلق کرده است که در جاهایی یادآور دیالوگ های جاودانه شاعر سینمای ایران علی حاتمی است»

البته که فتحی نیز در این خصوص گفته است: در دیالوگ نویسی تحت تاثیر علی حاتمی و مسعود کیمیایی هستم، انکار نمی کنم ما از همدیگر یاد می گیریم، هر نسلی از نسل قبل خود یاد می گیرد». فتحی همچنین با اشاره به این که « من تحت تاثیر برخی فیلم سازها هستم» گفته است: هر چند قرار نیست فرزند خلف فیلم سازی باشم، آدم روزگار خود هستم با همه مسائلی که دیده و تجربه کرده ام، اما به هر حال از فضاسازی های مرحوم حاتمی و ریتم حرکت در کار، بازیگر و نوع میزانسن و شکل آیینی در آثار بیضایی هم تاثیر گرفته ام.( به این می گویند یک فیلم ساز دقیق و البته صادق)

« پستچی سه بار در نمی زند» دومین اثر سینمایی فتحی بعد از « ازدواج به سبک ایرانی» است. این طور که از آمار منتشر شده مشخص است این فیلم با توفیق نسبتا خوبی مواجه بوده است، هر چند این روزها فیلم های کمدی و به اصطلاح طنز حرف اول را در سینما و گیشه می زند، اما در هر صورت فیلم فتحی با وجود نام کارگردان و شهرتش در عالم سریال سازی بد نفروخته است.

برای کامل تر کردن نقد و همچنین افزایش اطلاعات خود به سراغ فتحی رفتم، او سر فیلم برداری سینمایی« کیفر» بود، اعتقاد داشت حرف های گفتنی در خصوص «پستچی سه بار در نمی زند» بیان شده است، اما بعد از پی گیری مجدد و همچنین پی بردن به ماهیت محلی روزنامه به کمبود وقت اشاره ای کرد و در خصوص ژانر وگونه فیلمش گفت: بر خلاف تصورات موجود و اخبار شنیده شده باید بگویم این فیلم در ژانر وحشت واقع نشده است و بیشتر زمینه ای از ترس و دلهره را به همراه دارد و بیشتر مضمونی معمایی، جنایی در داستان دیده می شود.این کارگردان برجسته تلویزیون در ادامه برپیچیدگی های فیلم اشاره و تصریح کرد: فیلم نامه«پستچی سه بار در نمی زند» ساختاری تو در تو و پیچیده دارد و داستانی معمایی را مطرح می کند، اما یکی از دغدغه های اساسی من در تمام لحظات ساخت فیلم این بود که تماشاگر عام نتواند با چیستی و چگونگی آن ارتباط برقرار کند، به همین دلیل در جاهایی از المان های قابل درک تر استفاده و پایانی این چنینی را برای آن انتخاب کردم.

وی در پایان گفت: از طرف من به تمام هم شهریانتان سلام برسانید. جالب است بدانید حسن فتحی در بیشتر گفت و گوها تاکید کرده است: این فیلم به هیچ عنوان فیلم سیاست نیست و فقط مضامینی فرهنگی، تاریخی دارد، پس عینک سیاسی بینی تان را بردارید و بعد وارد سینما شوید.