شنبه, ۱۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 8 June, 2024
مجله ویستا

خرده روایت هایی شبیه معجزه


خرده روایت هایی شبیه معجزه

فیلم ویدئویی «چیزی شبیه معجزه» همانطور که از عنوانش پیداست درباره رویدادهایی عجیب اما واقعی در زندگی آدم هایی است که هر کدام قصه خاص خود را دارند اما در یک محور که آن هم رویدادهای …

فیلم ویدئویی «چیزی شبیه معجزه» همانطور که از عنوانش پیداست درباره رویدادهایی عجیب اما واقعی در زندگی آدم هایی است که هر کدام قصه خاص خود را دارند اما در یک محور که آن هم رویدادهای تکان دهنده شبیه معجزه به هم می پیوندند و کلیت مضمونی واحدی را تشکیل می دهند

«چیزی شبیه معجزه» مبتنی بر چند خرده روایت است. روایت پیرمردی که سرطان ریه دارد و به خاطر متارکه زن و فرزندانش و مهاجرت آنها به خارج از کشور تنها و مریض و سرگردان است. در این میان عذاب وجدان تصادفی که ۱۵ سال پیش کرده او را عذاب می دهد. این پیرمرد از طریق سرک کشیدن به زندگی پسرک فقیری که ۱۵ سال پیش با ماشین به او زده و فرار کرده است ما را با زندگی آنها نیز آشنا می کند. به همین ترتیب بقیه خرده روایت های دیگر به هم گره می خورند. کارگردان در این میان موقعیت خوبی که یک آپارتمان است طراحی کرده است. در همین آپارتمان زنی خوشبخت به نام «مهتاب» به همراه شوهرش زندگی می کنند و منتظر تولد فرزندشان. اما اطلاع آنها از بیماری قلبی زن و احتمال مرگ او در اثر زایمان آنها را به تعارض سقط جنین یا پذیرفتن ریسک مرگ زن دچار می کند.

در یک واحد دیگر از این آپارتمان زن و مرد همسایه دیگر هم بر سر وجود بچه اختلاف دارند و مرد راضی به بچه دار شدن زن نیست. اما با تصادفی که برای این مرد پیش می آید او نیز دگرگون می شود و از این به بعد توجه بیشتری به خواسته های زن خود می کند. چرا که تمام مسافران مینی بوسی که در آن بود می میرند و فقط او در حادثه ای شبیه معجزه از مرگ نجات پیدا می کند.

«چیزی شبیه معجزه» مدیومی تله فیلمی دارد اما تأثیر بسیار خوب معنوی بر مخاطب می گذارد. چرا که خرده روایت های این فیلم به نحوی مطلوب با هم مچ شده و در نهایت مخاطب را به درون مایه کلی اثر که تأثیر چیزی شبیه معجزه در زندگی آدمهاست می رساند.

درونمایه این فیلم بدون توسل به اغراق گویی و پرداخت تصنعی و باورناپذیر به موضوع از طرف مخاطب پذیرفته می شود. زیرا حوادث به رغم واقعی بودن ما را متوجه یک نیروی ماورایی در ترکیب شدن آنها با هم می کنند و بدین ترتیب این تأثیری نیرویی ماورایی آدم های فیلم و همچنین مخاطب را دگرگون می کند.

«احمد نجفی» که نقش پیرمرد تنها و سرطانی این فیلم را بازی کرده بسیار خوب درخشیده است به نحوی که می توان گفت که یکی از بهترین بازی های خود را در این فیلم کرده است. چرا که خیلی نقش را باور کرده و در خود درونی کرده است.

در پایان باید گفت، این فیلم از لحاظ بصری در حد همان فیلم های تلویزیونی است و تمهید چندان خلاقانه ای در تصویرپردازی و سایر قابلیت های بصری که می توان در فیلم ایجاد کرد مشاهده نمی شود. در واقع نقطه عطف اصلی این فیلم به چگونگی پرداخت به موضوع از طریق خرده روایت های متعددی است که در یک کلیت واحد و هماهنگ به هم وصل می شوند.