شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

راه تان را به سوی آرامش و آگاهی پیدا کنید


راه تان را به سوی آرامش و آگاهی پیدا کنید

این اواخر, این جانب بسیار در مورد افکار آشفته ای که به سوی مان حمله ور می شوند,

این اواخر، این‌جانب بسیار در مورد افکار آشفته‌ای که به سوی‌مان حمله‌ور می‌شوند، مطلب نوشته‌ام. همه‌ی ما انسان‌ها، تمایل داریم که زیاد فکر کنیم ولی متأسفانه ناتوانایی‌هایی هم در برابر فرار از صداهایی که از درون‌مان می‌شنویم، داریم. نمی‌توانیم از دست افکارمان فرار کنیم و آرامش خودمان را بازیابیم. یا به موقعیت شاد قبلی‌مان باز گردیم.

دائما" در تله‌ی افکارمان می‌افتیم. گیر افتادن در این تله، مسیر را به سوی افسردگی، اضطراب و استرس هموار می‌کند. منظور من افکار مثبتی که منجر به تصمیمات درست می شود، نیست. اگر دچار این مشکل شده باشید، کاملا" متوجه می‌شوید که دارم راجع به چه چیزی حرف می‌زنم. اغلب دوست داریم که افکارمان ما را به سمت خوشحالی، آرامش فکری، بهبود روابط، ایجاد نیروهای بالقوه، سلامتی بیش‌تر و غیره، سوق دهند.

این نکته که بگوییم به افکارمان وابسته نیستیم، شاید تنها در مورد کسانی که خیلی به افکارشان مسلط هستند، صادق باشد. ولی من این‌جا می‌خواهم بگویم، آن چه که ما درباره‌اش فکر می‌کنیم، اتفاق می‌افتد.

آن چه که ما درباره‌اش فکر می‌کنیم، اتفاق می‌افتد

خیلی ساده مانند آن چه در درون‌مان اتفاق می‌افتد؛ گردش خون، تنفس، انفعالات شیمیایی، تعرق، انقباض عروق، التیام و بسیاری چیزهای دیگر.

بله! ما حق انتخاب داریم که در برابر افکارمان، چه کاری را انجام دهیم. بله، ما توانایی مدیریت دورنمای فکری‌مان را به سوی هدفی خاص، داریم. اما مشکل این جا است که افکار دائما" به سرمان می‌آیند، مانند جریان ناتمام ماشین‌هایی که به سمت پمپ بنزینی می‌آیند. و به طور طبیعی، بسیاری از آن ماشین‌ها وسایل نقلیه‌ای که ما می‌خواهیم برانیم، نیستند.

در این محیطی که تصور کردیم، هر شخصی بیننده‌ی افکارش است. او می‌تواند بر روی افکارش سرمایه‌گذاری کند، انرژی صرف کند و یا هیجان لازم برای تحقق افکارش را داشته باشد.

ما همگی افکار خارق العاده‌ای داریم و درباره‌ی این موضوع که «این فکر از کجا به سرمان زد؟» فکر می‌کنیم.

البته، همیشه افکار هوشمندانه‌ای به صورت حل مسأله، برنامه‌های استرتژیک، خاطرات و افکار طبقه‌بندی شده، در ذهن داریم. اما در حقیقت بیش‌تر آن‌چه در آن پمپ بنزین اتفاق می‌افتد یا در زندگی روزانه‌مان، بر خلاف میل ما است.

هر روز افکارمان به حقیقت می‌پیوندند و این اتفاق ادامه دارد. مانند امواجی که به سمت ساحل دریا می‌آیند.

● راه‌تان را به سوی کمال بیابید

هوشیاری و آزادی درون، لزوما" تعریف نمی‌شوند ولی بخشی از افکارمان است که آزادانه جریان دارند. حصار چوبی را در نظر بگیرید که محیطی را به دو قسمت تقسیم کرده است. در یک طرف انسانی در اوج ایستاده است و در طرف دیگر، افکار او خودنمایی می‌کنند. این افکار ناخودآگاه به ذهن شخص می‌آیند ولی کاملا" ملموس هستند. این افکار متعلق به شخص هستند ولی شخص مورد نظر نیستند.

در این محیطی که تصور کردیم، هر شخصی بیننده‌ی افکارش است. او می‌تواند بر روی افکارش سرمایه‌گذاری کند، انرژی صرف کند و یا هیجان لازم برای تحقق افکارش را داشته باشد.

تنها یک بار که خود را در این محیط فرضی، تصور کنید، خواهید یافت که شما به طور ناخودآگاه، افکارتان را از سمت ذهن‌تان به سوی واقعیت به حرکت وا داشته‌اید. افکارتان فرای محدودیت‌های زمانی و مکانی، برنامه‌های رایج اجتماعی، هراس‌تان و افکار مخرب‌تان، در جریان است. شما بین افکار مثبت و منفی‌تان، اتحاد ایجاد کرده‌اید.

حال از خود می‌پرسید: «من کیستم و چه می‌توانم باشم؟» دو دل نباشید. من آماده‌ام تا این محیط فرضی را به شما قرض دهم!

نویسنده: Craig Harper

منبع: وب‌گاه www.lifehack.org