جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چرا پشت سر یکدیگر حرف می زنیم


چرا پشت سر یکدیگر حرف می زنیم

با غیبت و تهمت و تخریب شخصیّت و به طور کلی اهانت به دیگران, بر اساس روایت صحیح السّندی که در اصول کافی آمده ولایت انسان را قطع می کند

با غیبت و تهمت و تخریب شخصیّت و به طور کلی اهانت به دیگران، بر اساس روایت صحیح السّندی که در اصول کافی آمده ولایت انسان را قطع می‌کند.

● قانون مواسات از دیدگاه قرآن و عترت

آیات فراوانی از قرآن کریم و نیز روایات متعدّدی از اهل بیت«علیهم السّلام»، آدمی را به رعایت قانون مواسات و ایجاد تعاون و دیگر خواهی وادار می‌کنند. اگر روایات اهل بیت «علیهم السّلام» در خصوص این موضوع مهم را گردآوری کنیم، چندین جلد کتاب می شود.

به عنوان نمونه، مرحوم کلینی«ره» در جلد دوّم اصول کافی، بیش از پانصد روایت راجع به قانون مُواسات و تعاون آورده است. قرآن کریم می‌فرماید: « الَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ ؛ و کسانی که زر و سیم را گنجینه می‏کنند و آن را در راه خدا هزینه نمی‏کنند، ایشان را از عذابی دردناک خبر ده.» [۱]

استاد علامه طباطبائی«ره»، انفاق این آیه را خلأ معنا می کردند، خلأ فقری، فردی یا اجتماعی، یعنی احتیاج. بر این اساس، اگر در میان مسلمانان احتیاج باشد و کسی تنها به فکر پول جمع کردن خودش باشد ، مصداق آیه شریفه است.

در آیه بعد می‌فرماید:« یَوْمَ یُحْمی‏ عَلَیْها فی‏ نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ ؛ روزی که آن [گنجینه‏] ها را در آتش دوزخ بگدازند، و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گویند:] «این است آنچه برای خود اندوختید، پس [کیفر] آنچه را می‏اندوختید بچشید.» [۲]

کسی که با وجود فقر و احتیاج در جامعه، به مال اندوزی می‌پردازد، روز قیامت با همان پول‌هایی که جمع کرده، پول داغش می کنند.

هیچ وقت هم نمی شود که احتیاج و خلأ فقری در اجتماع نباشد، مگر در زمان ظهور و حکومت حضرت ولیّ عصر«ارواحنافداه» که به دلیل پرداخت خمس و زکات توسّط همه مردم و عمل به قانون مواسات، فقیر و محتاج پیدا نمی‌شود. بنابراین جمع کردن و اندوختن مال و ثروت و عدم رسیدگی به فقرا و نیازمندان، از نظر قرآن کریم و روایات اهل بیت«علیهم السّلام»، بسیار مذموم و مستوجب عذاب الهی است.

تصوّر نکنید انفاق مختصّ متموّّلین است، نه، هرکه به اندازه وسعش و به هر اندازه که می‌تواند باید کمک مالی و رسیدگی داشته باشد : « لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ ؛ صاحب وسعت باید از وسعت خود انفاق کند و هر که تنگدست باشد، باید از آنچه خدایش داده انفاق کند .»

● اقسام تعاون

تعاون چند قسم دارد و در ادامه به اقسامی از آن اشاره می‌شود ؛

قسم اول این است که همه باید از نظر مالی، به انداز? توان، به همنوعان خود رسیدگی کنند. اگر بدانیم یک کسی شام ندارد، حتماً باید شام خودمان را تقسیم کنیم. فراموش نمی‌کنم که استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی«قدّس سرّه»، در درس می فرمودند: «اگر به راستی بدانم کسی محتاج است، باید عبای خود را بفروشم و از وی دستگیری کنم». هرکس به اندازه وسعش باید کمک مالی داشته باشد:« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏، الم ، ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدیً لِلْمُتَّقینَ ، الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ ؛ الف، لام، میم. این است کتابی که در [حقانیت‏] آن هیچ تردیدی نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است: آنان که به غیب ایمان می‏آورند، و نماز را بر پا می‏دارند، و از آنچه به ایشان روزی داده‏ایم انفاق می‏کنند.» [۳]

قرآن شریف در آیه دیگری می‌فرماید: تصوّر نکنید انفاق مختصّ متموّّلین است، نه، هرکه به انداز? وسعش و به هر اندازه که می‌تواند باید کمک مالی و رسیدگی داشته باشد : « لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ ؛ صاحب وسعت باید از وسعت خود انفاق کند و هر که تنگدست باشد، باید از آنچه خدایش داده انفاق کند .» [۴]

قسم دوّم تعاون که آن هم مهم است، رسیدن به فریاد دیگران و به خصوص مظلومان است: « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِم‏ ؛ به راستی اگر کسی مظلوم واقع شده، همه باید داد بزنند و به فریاد مظلوم برسند. نظیر این روایت نیز فراوان است و باید به آن اهمیّت داده شود.»[۵].

قسم سوّم تعاون و دیگرخواهی که کمر آدم را می شکند و در بیش از هزار روایت نقل شده، این است که ما باید خادم یکدیگر باشیم. روایاتی که بر ضرورت خدمت به دیگران تأکید می‌ورزند، در کتب روایی شیعه و سنّی فراوانند و در این جلسه به بیان یکی از این روایات از باب نمونه می‌پردازیم.

عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السّلام : الْمُؤْمِنُونَ خَدَمٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ قُلْتُ وَ کَیْفَ یَکُونُونَ خَدَماً بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ قَالَ یُفِیدُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً ؛ امام صادق«سلام الله علیه» فرمودند: همه باید نوکر یکدیگر باشیم. راوی می‌گوید: همه نوکر هم باشیم یعنی چه؟ حضرت فرمودند: همه باید مفید برای همدیگر باشیم. همه باید به هر اندازه که می شود به همدیگر خدمت کنیم. [۶]

● خادم یکدیگر بودن یعنی چه؟

در روایات دیگری خادم دیگران بودن، به صورت عملی معنا شده است.

مثلاً راوی می گوید من یک گره داشتم، رفتم خدمت امام حسن مجتبی«سلام‌الله‌علیه» و به ایشان گفتم: این گره به دست شما باز می‌شود. مثل یک خادم دنبال من راه افتادند، رسیدیم به مسجد رسول الله، امام حسین«سلام‌الله‌علیه» آنجا معتکف بودند. امام دوم گفتند: چرا به برادرم نگفتی تا گره ات را باز کند. گفتم آقا مُعتکف بودند و نخواستم مزاحم ایشان بشوم. ایشان فرمودند:«إِنَّهُ لَوْ أَعَانَکَ کَانَ خَیْراً لَهُ مِنِ اعْتِکَافِهِ شَهْراً ؛ همانا اگر او تو را یاری می‌کرد، از اعتکاف یک ماهش بهتر بود.»[۷]

اگر کسی بتواند گره‌ای از کار دیگران باز کند، از یک ماه اعتکاف، آن هم در مسجد رسول الله بالاتر است. ما بعضی اوقات می گوییم و سرسری از آن می گذریم .

مرحوم کلینی در روایت صحیح السّند و ظاهرالدّلاله نقل می کند که مؤمن هفت حق بر مؤمن دارد و یک حقّش این است که اگر او کسی را ندارد، تو برو و یا جاریه ات را بفرست تا برود و کارهای او را انجام دهد. کارهایی نظیر جاروکشی، نان پزی، و بالاخره همه امور منزل او را، مثل منزل خودتان باید بر عهده بگیرید.

خودخواهی و خودخوری و خودمحوری، در فرهنگ تعالیم قرآن و عترت جایگاهی ندارد و بسیار نکوهش شده است. پیغمبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» گریه می کردند و می فرمودند که چند چیز در امت من عملی نخواهد شد و یکی از آن موارد، قانون مواسات است.

اهانت به دیگران، بر اساس روایت صحیح السّندی که در اصول کافی آمده،[۸] ولایت انسان را قطع می‌کند

به راستی عمل به قانون مواسات در زمان فعلی کجا پیدا می شود؟ خیلی کم است.

خدا رحمت کند مرحوم آخوند خراسانی را، یکی از شاگردان ایشان نقل می‌کند: دیدم بعد از نیمه شب، با یک چراغ به جایی می روند. تعجب کردم که آقا این موقع کجا می روند؟ جلو رفتم و سلام و تعارف که آقا کجا؟ من کارهایتان را انجام می‌دهم. فرمود: این همسایه ما، غریب است و زنش می خواهد زایمان کند و کسی را ندارد و اگر کس دیگری دنبال قابله برود، نمی‌آید. لذا خودم آمد تا قابله برای او ببرم.

چه کسی می‌تواند ادعا کند که به یاد دیگران است و به همنوعان خود خدمت می‌کند؟

اساساً قسم سوم تعاون، یعنی اینکه نوکر مردم باشیم. همه باید نوکر یکدیگر باشیم. این مطالب که ما حمل بر استحباب می‌کنیم را به صورت جدی از ما خواسته‌اند ولی در زمان فعلی اهمیّت لازم را ندارد .

● آنچه را نمی‌دانیم ، انکار نکنیم

من یک تقاضا از شما دارم؛ اگر به قانون مواسات عمل نمی‌کنید، لا اقل منکر آن نشوید. اکنون که روح تعاون در جامعه حاکم نیست، منکر بیش از هزار روایت نشوید.

در خصوص علومی نظیر فلسفه و عرفان نیز همین فرمایش حضرت امام کاربرد دارد. تو فلسفه بلد نیستی، خوب بلد نباش، اما دیگر منکر نشو و علیه فلسفه چیزی ننویس.

● اگر خدمت نمی‌کنید، لااقل آزار نرسانید

اگر خادم یکدیگر نیستیم، غیبت پشت سر هم نکنیم. چرا ما یکدیگر را خراب می کنیم؟ چرا پشت سر یکدیگر حرف می زنیم؟ چرا پشت سر بزرگان حرف می زنیم؟ چرا تهمت به بزرگان می زنیم؟ نوکری بزرگان را نکنید، اما دیگر غیبت و تهمت و شایعه و اینها هم نسبت به آنان نداشته باشید. این کفر است، ذنب لا یغفر است. چرا تهمت؟ چرا غیبت؟ چرا شایعه و تخریب دیگران؟ اینها کفر است. چرا پشت سر هم غیبت می کنیم و چرا همدیگر را مسخره می کنیم؟ این روایت می گوید همه باید خادم هم باشیم، اما کار به جایی رسیده که همه دشمن هم هستند. غیبت و تهمت و تخریب شخصیّت، یعنی دشمنی با همدیگر.

اهانت به دیگران، بر اساس روایت صحیح السّندی که در اصول کافی آمده،[۸] ولایت انسان را قطع می‌کند.

قطع ولایت، معانی متعدّدی دارد و توضیح آن از توان این بحث خارج است اما همین مقدار بدانیم که منجر به کفر می‌شود. ما از قانون مواسات و از تعاون گذشتیم، اما دشمنی کردن، تهمت زدن ، شایعه پراکنی، غیبت کردن و مسخره کردن، قانون ضد تعاون است و منجر به کفر خواهد شد.

به قانون تعاون عمل کنیم و اگر عمل نمی‌کنیم، لااقل ضدّ قانون تعاون در ما نباشد.

پی‌نوشت‌ها :

۱.‌ توبه / ۳۴

۲.‌ توبه / ۳۵

۳.‌ بقره / ۳-۱

۴.‌ طلاق / ۷

۵.‌ الکافی، ج ۲، ص ۱۶۳

۶.‌ الکافی، ج ۲، ص ۱۶۷

۷.‌ الکافی، ج ۲، ص ۱۹۸

۸. الکافی، ج ۲، ص ۳۵۸

منبع :

تلخیصی از درس اخلاق آیت الله مظاهری