سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی آشفته نفت


دیپلماسی آشفته نفت

در حدود ۹۵ درصد از نفت شناخته شده در جهان فقط در ۵۰ حوضه رسوبی و ۷۵ ۷۰ درصد آن دقیقا در ۱۰ حوضه قرار دارند خلیج فارس Gulf Persian به تنهایی نیمی از ذخایر نفت جهان ۵۵ درصد را داراست

تاکنون بیش از ۳/۶ میلیون چاه به وسیله شرکت های نفتی حفرشده است. در حدود ۶۰۰۰۰ چاه تولید نفت (well Probucing) با تولیدی به طور متوسط در حدود ۳ متر مکعب در روز در قاره آمریکا وجود دارد. در صورتی که در خاورمیانه تعداد چاه های تولید نفت به مراتب کمتر است(۷۰۰۰ حلقه) ولی به طور متوسط تولیدی در حدود ۱۰۰۰ متر مکعب در روز دارند.

تعداد چاه های نفتی در اروپای غربی تقریبا ۶۰۰۰ حلقه است و تعداد حوضه های نفت و گاز شناخته شده در جهان بیش از ۳۲۰۰۰ حوضه است که از این تعداد حدود ۱۸۰۰۰ حوضه آن در قاره آمریکا، بیش از ۳۰۰۰ حوضه آن در روسیه، ۱۰۰۰ حوضه آن در کانادا و فقط ۱۵۰ حوضه آن در خاورمیانه قرار دارد.

در حدود ۹۵ درصد از نفت شناخته شده در جهان فقط در ۵۰ حوضه رسوبی و ۷۵-۷۰ درصد آن دقیقا در ۱۰ حوضه قرار دارند. خلیج فارس (Gulf Persian) به تنهایی نیمی از ذخایر نفت جهان (۵۵ درصد) را داراست.

تقریبا در اکثر کشورهای جهان تا پایان سال ۲۰۰۶ ذخیره نفتی دیده و شناسایی شده است، و همه کشورهای جهان به غیر از کشورهای ایرلند، ماداگاسکار، موزامبیک، نامیبیا، روآندا، سومالی و تانزانیا دارای ذخایر نفتی می باشند. همچنین بجز کشور سورینام در آمریکای جنوبی که فاقد هرگونه ذخایر گازی است، در تمام کشورهای جهان ذخیره گازی شناسایی شده است.

اگر چه اکثر کشورهای جهان دارای نفت و گاز هستند، اما تعداد کمی از آنها، به خصوص کشورهای منطقه خاورمیانه، می توانند تولید بالا یی داشته باشند. در جدول یک ذخایر نفتی قاره های مختلف جهان تا پایان سال ۱۹۹۸ نشان داده شده است. این آمار اهمیت کشورهای منطقه خاورمیانه را از نظر دارا بودن ذخایر نفت و گاز بیش از پیش نشان می دهد.

نظر به اکتشافات جدید و آمارها تا سال ۲۰۰۷ مقدار ذخیره نفت و گاز قطعی جهان تا پایان سال ۲۰۰۶ بدین ترتیب افزایش یافته است; ذخیره نفتی به ۱۳۴۹ میلیارد بشکه و ذخیره گازی جهان به ۱۷۴۶۰۰ میلیارد متر مکعب که از این مقدار ۷۸/۱ درصد ذخایر نفتی و ۴۲/۷ درصد از ذخایر گازی جهان متعلق به کشورهای عضو اوپک می باشد.

عربستان سعودی، کانادا، ایران، عراق، امارات متحده عربی، کویت، ونزوئلا ، روسیه، لیبی و نیجریه دارای بیشترین ذخایر نفت جهان (۸۰ درصد از ذخایر کل جهان) بوده و کشورهای روسیه، ایران، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، آمریکا، الجزایر، نیجریه، ونزوئلا و عراق به ترتیب دارای بیشترین ذخایر گازی جهان هستند که در مجموع ۷۷ درصد کل این ذخایر را در بر می گیرد.

در سال ۲۰۰۶ کشورهای حوزه خلیج فارس (ایران، عراق، کویت، قطر، عربستان سعودی و امارات )در حدود ۲۸ درصد از نفت دنیا را تولید کرده اند، در حالی که همین کشورها ۵۵ درصد (۷۲۸ میلیارد بشکه) از کل ذخایر نفت دنیا را در خود جای داده اند.

در همین سال کشورهای منطقه به طور متوسط روزانه ۱۸/۲ میلیون بشکه نفت صادر کرده اند که ۱۷ میلیون بشکه آن از طریق تنگه هرمز (یک پنجم کل مصرف دنیا) و بقیه آن نیز از طریق خطوط لوله به ترکیه و دریای سرخ صورت گرفته است.

کشورهای عضو OECD به طور متوسط روزانه ۱۰/۴ میلیون بشکه نفت از کشورهای این منطقه وارد کرده اند که این رقم ۲۱ درصد از کل واردات نفت آنهاست. آمریکا هم با واردات روزانه ۲/۲ میلیون بشکه نفت از منطقه، ۱۷ درصد از واردات خود را از خلیج فارس تامین می کند.

● نفت و OPEC

کشورهای خلیج فارس بخش اعظمی از ذخایر و تولید نفت دنیا را دارا هستند و این منطقه همچنین بخش اعظمی از مازاد ظرفیت تولید جهانی را به خود اختصاص داده است، اعداد و ارقام زیر اهمیت این منطقه را در تامین نیازهای انرژی دنیا بیشتر تبیین می کنند:

۱) ذخایر قطعی ۷۲۸ میلیارد بشکه نفت که ۵۵ درصد از کل ذخایر دنیاست.

۲) ظرفیت تولید روزانه ۲۵/۴ میلیون بشکه نفت (۲۳ درصد از ظرفیت کل دنیا)

۳) در حدود ۲/۴ تا ۲/۹ میلیون بشکه ظرفیت مازاد تولید نفت که تنها ۱/۹ تا ۲/۴ میلیون بشکه آن متعلق به عربستان سعودی است، و بقیه آن مربوط به کویت و امارات است.

۴) صادرات روزانه ۱۸/۲ میلیون بشکه نفت که ۸/۷ میلیون بشکه آن متعلق به عربستان سعودی، ۲/۵ میلیون بشکه ایران، ۲/۵ میلیون بشکه امارات، ۲/۲ میلیون بشکه کویت، ۱/۴ میلیون بشکه عراق، قطر با ۱ میلیون و بحرین با ۲۰ هزار بشکه در مکان های بعدی قرار دارند.

سازمان کشورهای صادرکننده نفت OPEC یک کارتل متشکل از الجزایر، اندونزی، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ونزوئلا است، که مقر بین المللی آن از سال ۱۹۶۵ در شهر وین در کشور اتریش قرار دارد. حق عضویت در اوپک سالانه ۵ میلیون دلار بوده و تنها کشورهای صادرکننده نفت می توانند عضو این سازمان باشند.

ونزوئلا اولین کشوری بود که با نزدیک شدن به ایران، عراق، کویت و عربستان سعودی در سال ۱۹۴۹ و ارائه این پیشنهاد که با آنها به تبادل نظر بپردازند و برای برقراری روابط نزدیک تر و همیشگی بین خود، راه های جدیدی کشف کنند و در راستای تاسیس سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) گام برداشت.

در سپتامبر ۱۹۶۰ دولت عراق، کشورهای ایران، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا را به اجلاسی در بغداد دعوت کرد تا در مورد کاهش قیمت مواد خام تولید شده توسط کشورهای متبوع خود به مذاکره بپردازند. در نتیجه این مذاکرات، اوپک با هدف یکپارچه سازی و هماهنگ کردن سیاست های ناظر بر نفت کشورهای عضو تاسیس شد.

هدف اصلی این سازمان، آنچنان که در اساسنامه بیان شده است، بدین شرح است: «هماهنگی و یکپارچه سازی سیاست های نفت کشورهای عضو و تعیین بهترین راه برای تامین منافع جمعی یا فردی آنها، طراحی شیوه هایی برای تضمین ثبات قیمت نفت در صنعت و بازار نفت بین المللی به منظور از بین بردن نوسانات مضر و غیرضروری; عنایت و توجه ویژه بر کشورهای تولید کننده نفت و توجه خاص به ضرورت فراهم کردن درآمد ثبات برای کشورهای تولید کننده نفت جهت تامین نفت کشورهای مصرف کننده به صورت کارآمد، مقرون به صرفه و همیشگی; بازده مناسب و منصفانه برای آنهایی که در صنعت نفت سرمایه گذاری می کنند.»

این سازمان بین سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۵ گسترش یافت و قطر (۱۹۶۱)، اندونزی (۱۹۶۲)، لیبی (۱۹۶۲)، امارات متحده عربی (۱۹۶۷)، الجزایر (۱۹۶۹) و نیجریه (۱۹۷۱) به جمع کشورهای اولیه اوپک پیوستند. اکوادوروگابن نیز بعدها به عضویت اوپک درآمدند. که اولی، یعنی اکوادور، در دسامبر ۱۹۹۲ از عضویت اوپک خارج شد و گابن نیز در ژانویه ۱۹۹۵ با تکرار حرکت اکوادور، از جمع کشورهای عضو اوپک خارج گردید.

● راه های صادراتی

تنگه هرمز نقش مهمی در صادرات نفت این منطقه بازی می کند و هم اکنون داده های جایگزین این تنگه برای صادرات بسیار کم هستند. تقریبا نیمی از ۲۰ راه پرترافیک صادراتی نفت جهان از منطقه خلیج فارس می گذرد. در سال گذشته ۹۳ درصد از نفت صادراتی کشورهای خلیج فارس از تنگه هرمز عبور کرده است. این تنگه ۶۰۰ مایلی ایران را از کشورهای عربی خلیج فارس جدا می کند و یکی از استراتژیک ترین راه های آبی دنیا به شمار می رود و تنها مسیری به وسعت ۲ مایل از این تنگه برای عبور و مرور تانک های نفت در نظر گرفته شده و از نظر بین المللی جزو آبهای آزاد است. باریک ترین بخش این تنگه در حدود ۳۴ مایل عرض دارد و هم اکنون دو پنجم نفت دنیا از آن عبور می کند. علاوه بر نفت در حدود ۳/۵ میلیارد فوت مکعب گاز روزانه از این تنگه به شکل LNG صادر می شود.

● جنگ

در نتیجه تداوم جنگ اعراب و اسرائیل، سرانجام اوپک از یک کارتل صرف به یک نیروی سیاسی عظیم مبدل شد. پس از جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷، اعضای عرب اوپک، یک گروه مستقل و همپوشانی را به نام «سازمان کشورهای عرب تولیدکننده نفت» تشکیل دادند. هدف این کشورها از این اقدام، متمرکز کردن سیاست های مربوطه و اعمال فشار به غرب، به سبب حمایت هایش از اسرائیل بود. مصر و سوریه هم هر چند در ردیف اصلی تولیدکنندگان نفت قرار نداشتند، به اعراب پیوستند، تا به آنها کمک کنند تا اهداف خود را بیان دارند. چندی بعد «جنگ اکتبر» در سال ۱۹۷۳ رخ داد و باور عمومی اعراب را به تحریک واداشت.

اعراب که از حمایت های فوری آمریکا و غرب از اسرائیل، که باعث شد اسرائیل در برابر نیروهای سوری و مصری مقاومت کند به خشم آمده بودند، «بحران نفت ۱۹۷۳ / تحریم نفت ۱۹۷۳» را بر ضد آمریکا و اروپای غربی رقم زدند و در دهه هفتاد قرن بیستم، شرکت های مختلط نفتی غربی، ناگهان با بلوک های متحد تولیدکننده نفت رودررو شدند. آنها سرانجام نفت را از کشورهای غیرعرب دور کردند و در این شرایط غرب که دیگر افزایش ۵ درصدی مصرف انرژی در سال را از دست داده بود، دیگر نمی توانست، از طرفی نفت ارزان قیمت بخرد و از طرف دیگر کالا های خود را که به واسطه تورم مشمول افزایش بها شده بود به کشورهای جهان سومی تولیدکننده نفت بفروشد.

قیمت نفت در این دوران و در بازارهای جهانی ۴ برابر افزایش پیدا کرد. این رشد قیمت که به مدت ۵ ماه ادامه داشت از ۱۷ اکتبر ۱۹۷۳ شروع شد و در ۱۸ مارس ۱۹۷۴ به پایان رسید. پس از آن کشورهای عضو اوپک در ۷ ژانویه ۱۹۷۵ با هم موافقت کردند و قیمت نفت خام را ۱۰ درصد افزایش دادند. در آن زمان کشورهای عضو اوپک، از جمله کشورهایی که از قبل صنعت نفت خود را ملی کرده بودند، به اتفاق خواستار برقراری «نظم نوین اقتصاد جهان» با ائتلا ف کشورهای اصلی تولیدکننده نفت شدند. آن کشورها که موافق شدند اولین اجلا س اوپک را در الجزایر ترتیب دهند، خود همان قیمت ثابت و عادلا نه برای کالا ، یک برنامه بین المللی غذا و کشاورزی، انتقال فناوری شمال به جنوب و دموکراتیک کردن نظام اقتصادی جهان شدند.

سیاست اتخاذ شده مفید واقع شد و قیمت نفت خام را تا حدی بالا برد که قبل از آن تنها یک بار قیمت محصولا ت پالا یش شده به آن حد بالا رسیده بود. با وجود این، توانایی اوپک برای بالا بردن قیمت نفت محدودیت هایی نیز داشت. افزایش قیمت نفت باعث کاهش مصرف آن می شود و در نتیجه درآمد خالص سازمان کاهش می یابد. علا وه بر این، افزایش بی حد و حصر قیمت نفت می تواند زمینه ساز تلا ش برای تغییر نظام مند در رفتار کشورها، از قبیل استفاده از انرژی جایگزین یا بقای انرژی، بیش از پیش گردد.

به هر حال افزایش قیمت نفت بر عراق و دیگر کشورهای عضو اوپک کمک کرد، سود بدهی های خود را بپردازند. از طرف دیگر بالا رفتن قیمت نفت منجر به بروز جنگ خلیج در سال های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ شد و جدایی و دودستگی بین کشورهای عضو اوپک با جنگ ایران و عراق رقم خورد و پس از آن حمله عراق به کویت باعث شد همبستگی بین کشورهای صادرکننده نفت به کمترین حد خود برسد و در نهایت هراس و اضطراب قطع عرضه و تامین نفت که از این درگیری ها ناشی شده بود، برطرف شد و قیمت نفت به شدت رو به کاهش نهاد. پس از آن که قیمت نفت تا حد ۱۰ دلا ر برای هر بشکه کاهش یافت، در آگوست سال ۲۰۰۴ اوپک اعلا م کرد که اعضای این سازمان ظرفیت عرضه مازاد را ندارند و این اعلا م به معنای آن بود که کارتل، دیگر نفوذ و تاثیری بر قیمت نفت خام در بازارهای جهانی ندارد.

● دلا یل قیمت های بالا ی نفت

زلزله هایی مبنی بر کاهش منابع در بخش نفتی غیر عضو در اوپک همانند خلیج مکزیک و دریای شمالی به استفاده آمار منتشره آژانس بین المللی انرژی (EIA) که کاهش تولیدات عرضه کنندگان غیر اوپکی را به سقف ۲۰۰ هزار بشکه در روز نشان می داد به همراه سفته بازی های نفتی و برخی دلا یل دیگر از جمله شرایط سیاسی و عدم جذابیت در قوانین سرمایه گذاری پاره ای از کشورها همانندمکزیک و روسیه که مشکلا تی در راه کشف و توسعه منابع جدید نفتی در آنها بوجود آورده بود به همراه جنگ عراق و آمریکا و ناامنی منطقه خاورمیانه در کنار فشارهای اعمال شده به تولید کنندگان نفت در خاورمیانه و به خصوص عربستان سعودی و تقاضای بیشتر در کنار محدودیت عرضه نفت از جمله برخی عوامل بودند که سبب بالا رفتن قیمت تا رقمی بالا تر از ۸۰ دلا ر برای هر بشکه را در سال ۲۰۰۷ شدند واین نظریه را که به زودی نفت به بشکه ای ۱۲۰ دلا ر خواهد رسید تقویت کردند.

از طرف دیگر منازعاتی که بر سر عدم شفافیت گزارش های اعلا م شده توسط عربستان مبنی بر حجم واقعی ذخیره نفتی این کشور به وجود آمد، خود دلیل دیگری بر متشنج شدن بیشتر بازار نفت شد.

از دلا یل دیگر می توان به مسئله ظرفیت بهره وری پالا یشگاه های جهان اشاره کرد، به طوری که در اواسط دهه ۸۰ ظرفیت بهره وری پالا یشگاه های جهان تقریبا ۷۵ درصد بوده است، لیکن امروزه این ظرفیت به بیش از ۹۵ درصد رسیده و خصوصا پالا یشگاه های ایالا ت متحده تحت فشار سنگین قرار گرفته اند و ظرفیت بهره وری از آنها حتی از ۹۸ درصد نیز فراتر رفته است. از نظر تاریخی بخش پالا یشگاهی جزو بخش های مشکل زا برای شرکت های نفتی در جهت در آمدزایی بوده و نتیجه بلندمدت آن، سرمایه گذاری اندک در این بخش می باشد که خود سبب شده پالا یشگاه ها فرسوده و تجهیزات آنها قدیمی مانده باشد.

در همین راستا، به سبب دلا یل زیست محیطی، از سال ۱۹۸۰ تا اواخر سال ۲۰۰۵ پالا یشگاه جدیدی نیز در ایالا ت متحده ساخته نشده است. این نکته نشان می دهد که پالا یشگاه های فعلی تحت فشار هستند و به علت خرابی های زیاد و تعمیرات مکرر به سمت بسته شدن حرکت می کنند.

علا وه بر موارد فوق، طوفان های فصلی در خلیج مکزیک و اضافه شدن تقاضای نفت از طرف چین و هند و همچنین فاکتورهای ژئوپلتیک و گمانه زنی ها برای قیمت های بالا تر نفت نیز در بالا رفتن قیمت نفت تاثیرگذار بوده و جنگ آمریکا وعراق نیز با توجه به بحران های موجود در خلیج فارس باعث بیشتر متشنج شدن و افزایش ناامنی ها در این منطقه شده است.

با توجه به تمامی مباحث فوق و علی رغم مشکلا ت بوجود آمده وبالا رفتن قیمت نفت، اقتصاد جهانی کاهش شدیدی را در تقاضا برای نفت از خود بروز نداده است. در گذشته با بالا رفتن قیمت نفت، اقتصاد دچار افت و بحران می گشت، ولی تاکنون علی رغم قیمت های بیشتر نفت، رشد اقتصادی مشاهده می گردد. چنانکه صندوق بین المللی پول، رشدی بالغ بر ۵ درصد را برای اقتصاد آمریکا به همراه اروپا و ژاپن پیش بینی کرده است. به همین دلیل می توان اظهار کرد که تقاضا برای نفت کاهش نخواهد یافت واین سبب شده که نفت تبدیل به اهرمی کلیدی برای اقتصاد جهانی در این سال ها و سال های آتی شود. دنیای تازه ای که قیمت های بالای نفت خواهد ساخت، تاثیر قابل توجهی بر ساختار مناسبات سیاسی کشورها گذاشته و خواهد گذاشت.

تنش های میان آمریکا و چین برسر تمایل چین به خرید شرکت نفتی آمریکا UNOCAL توسط شرکت نفتی چین CNOOC و تنش های دیگری در بین چین و ژاپن برسر ذخایر احتمالی نفت و گاز در دریای میان این دو کشور و همچنین دسترسی به منابع انرژی روسیه از دیگر دلا یل افزایش قیمت های نفت تاکنون و تا به این حد می توان دانست.

● مسائل ژئوپلیتیک

عموم مسائل ژئوپلیتیک حول محور خاورمیانه می گذرد و این بدان دلیل است که سرمنبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار دارد. این سرمنبع اصلی که در کشورهای ایران، عراق و عربستان سعودی واقع می باشند هر کدام دستخوش مشکلاتی بوده و هستند.

عراق کماکان دچار درگیری ها، جنگ های داخلی و حضور نظامیان آمریکایی و بین المللی می باشد و صنعت نفتی آنها هدف خرابکاری ها قرار می گیرد و تولیدات این کشور بسیار کمتر از ظرفیت آن است.

از دیدگاه جهانی برنامه هسته ای ایران هم جزو دیگر مسائل مرتبط با نفت قرار می گیرد و تحولات و گفت وگو ها و نتیجه گیری های مرتبط با این موضوع در حرکت دادن قیمت ها تاثیر گذار است.

با توجه به تمامی شرایط گفته شده و حضور نظامی آمریکا در عراق، خلیج فارس و افغانستان و متشنج بودن کلی منطقه خاورمیانه و دیگر موارد طرح شده، اینگونه به نظر می رسد، بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتری در جهت افزایش قیمت ونه کاهش آن مشاهده خواهد شد. البته اقتصاد جهانی به لطف فناوری های گذشته، توانسته است با این افزایش قیمت ها مدارا کند، اگرچه نقطه ای وجود خواهد داشت که در آن قیمت، اقتصاد جهانی متحمل ضربات سنگینی خواهد شد. اما به راستی این نقطه در چه سطح قیمتی و چه زمانی خواهد بود؟!

● اکتشاف و استخراج نفت

آنچه به ادعای مدعیان به اوج رسیدن تولید نفت اعتبار می دهد، ماجرایی مشهور در تاریخ نفت است. در سال ۱۹۶۵ یک زمین شناس به نام کینگ هوبرت پیش بینی کرد که تولید نفت آمریکا در سال ۱۹۷۰ به اوج خود خواهد رسید. مدیران وی در شرکت شل از این سخنان بهت زده شده بودند و کوشیدند او را متقاعد کنند تا از اظهارنظر علنی این ادعا منصرف شود. اما حق با وی بود، تولید نفت آمریکا در سال ۱۹۷۰ به نقطه اوج رسید و از آن زمان مرتبا کاهش یافته است و حتی کشف ذخایر قابل ملاحظه در خلیج پرو در آلاسکا به میزان ۱۳ میلیارد بشکه، نتوانسته است این روند را تغییر دهد.

آقای هوبرت همچنین محاسبه کرد که کل ذخایر قابل استخراج نفت آمریکا ۱۷۰ میلیارد بشکه خواهد بود، هر چند در ابتدا منتقدان با تحلیل وی مخالفت کردند و استدلال نمودند، پیشرفت فناوری اکتشافات و استخراج سبب می شود، میزان نفت موجود آمریکا افزایش یابد، لیکن علی رغم تمامی پیشرفت های فناوری، ذخایر آمریکا از حدی که سرهوبرت تخمین زده بود تجاوز نکرد. در چند سال گذشته، زمین شناسان شیوه های هوبرت را به کل تولید نفت جهان تعمیم دادند و تحلیل نهایی آنها حاکی از آن بود که تولید نفت در خلال دومین دهه قرن بیست و یکم به اوج خواهد رسید و دیوید گوستاین، فیزیک دان موسسه فناوری کالیفرنیا در کتابش که به عنوان پایان نفت انتشار یافته است، پیش بینی کرده که اوج تولید نفت تا پیش ازسال ۲۰۱۰ خواهد بود و پس از آن سیرنزولی خود را شروع خواهد کرد. در همین راستا، رابرت هرش، تحلیلگر انرژی، می گوید که سال دقیق خیلی مهم نیست، چون همین حالا خیلی دیر شده است و زمان زیادی نیاز است تا اقتصاد کشورها با افت تولید نفت سازگار شوند.

هر چند در آخرین گزارش ها و پیش بینی های مرکز تحقیقات انرژی کمبریج اعلام شده است که، برخلاف تئوری های «به اوج رسیدن تولید نفت جهان و آغاز روند نزولی ظرفیت تولید» طی ۱۵ سال آینده، ظرفیت تولید نفت دنیا کاهش نخواهد یافت و ذخایر فعلی جهان پاسخگوی ۱۲۲ سال مصرف نفت جهان در سطح تقاضای فعلی خواهد بود.

● جابجایی دلا ر بادیگر ارزها

از آنجایی که فروش نفت در جهان بر مبنای دلا ر آمریکا سنجیده می شود، تغییر ارزش دلا ر در برابر دیگر ارزهای رایج جهان، برای تصمیمات اوپک در خصوص میزان تولید نفت تاثیر گذار است.

برای مثال، وقتی دلا ر در مقایسه با دیگر ارزهای رایج افت نسبی پیدا کند، عایدات حاصل از نفت کشورهای عضو اوپک در برابر ارزهای دیگر کاهش می یابد و در نتیجه توان خرید آنها تا حد معتنابهی کاهش می یابد، چرا که آنها کماکان نفت خود را به دلا ر می فروشند.

پس از عرضه شدن «یورو/ یورو و نفت/یورو»، عراق اعلا م کرد که می خواهد در ازای نفتی که می فروشد ، به جای دلا ر آمریکا، یورو دریافت کند، که این امر باعث شد، اوپک به فکر تجدیدنظر در ارز حاصل از فروش نفت و جایگزینی یورو به جای دلا ر بیفتد. البته برخی بر این باورند که این تصمیم عراق از عوامل اصلی تعیین کننده شروع جنگ آمریکا و عراق بوده است.

● صادرات نفت

در سال ۲۰۰۶ آمریکا به طور متوسط روزانه ۲/۲ میلیون بشکه نفت از منطقه خلیج فارس وارد کرده است. این رقم ۶۶ درصد متعلق به عربستان، ۲۵ درصد عراق، ۸ درصد را کویت و کمتر از یک درصد را نیز امارات و قطر تامین می کنند.

اروپای غربی (کشورهای اروپایی عضو OECD به طور متوسط روزانه ۲/۸ میلیون بشکه نفت از خلیج فارس، در سال گذشته وارد کرده اند که نشان دهنده ۰/۱ میلیون بشکه کاهش می باشد که ۴۴ درصد از این رقم را عربستان، ۳۳ درصد را ایران، ۱۳ درصد را عراق و ۷ درصد را کویت تامین کرده است.

ژاپن هم روزانه ۴/۴ میلیون بشکه نفت از خلیج فارس وارد می کند و وابستگی ژاپن بر نفت این منطقه در سالهای اخیر افزایش چشم گیری داشته است به طوری که از ۵۷ درصد در سال ۱۹۸۸ به ۸۳ درصد در سال ۲۰۰۶ رسیده است. گفتنی است ایران ۱۲ درصد از نفت وارداتی ژاپن از خلیج فارس را تامین می کند.

● جریان درآمدهای نفتی

مخالفت های هوگوچاوز (در کنار دیگر بحران ها و محرک هایی که قبلا گفته شد) با سیاست های ایالا ت متحده منافعی برای او و دیگر کشورها به همراه داشته است، از جمله او از بالا تر رفتن قیمت نفت در جهت محکم ساختن پایه های حکومت داخلی خویش استفاده کرد و کمک هایی نیز به دیگر هم کیشان خود در آمریکای لا تین صورت داد و از طرف دیگر براساس سیاست های اعمال شده تغییرات سریع ذخایر مالی خارجی ونزوئلا را می توان ملا حظه کرد که از مبلغی بالغ بر ۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۲ به رقمی بالغ بر ۲۰ میلیارد دلا ر در اواسط سال ۲۰۰۵ افزایش داشته است.

از طرف دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، منجمله عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر و امارات متحده عربی درحال حاضر برای پاسخ گویی به تقاضای روز افزون موجود بازار نفت با رکوردی که در ۲۸ سال اخیر بی سابقه بوده است به استخراج نفت می پردازند.

این حرکت در تمامی این کشورها و با نرخ رشد سریعتر و افزایش منابع مالی خارجی قابل مشاهده است. همانگونه که تحقیقات موسسه مالی بین المللی واشنگتن نشان می دهد، کشورهای حوزه خلیج فارس در طی سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ بالغ بر ۳۶۰ میلیارد دلا ر دارایی خارجی، از قبیل اوراق قرضه و دارائیهای ثابت خریداری کرده اند، که این ارقام چیزی در حدود ۵۰ درصد بیشتر از مجموع خرید همین موارد در طی پنج سال قبل آن است.

بیشتر این پول ها به سمت بازارهای آمریکایی و اروپایی سرازیر شده و همچنین مقداری از آن هم به خاورمیانه وارد شده است.

موسسه تحقیقاتی هرولد آمریکا در تازه ترین گزارش خود اعلا م کرده: صنعت نفت وگاز جهان طی سال ۲۰۰۶ میلا دی با سود خالص ۲۴۳ میلیارد دلا ری روبرو بوده و بیش از ۴۰۱ میلیارد دلا ر، برای توسعه پروژه های نفت و گاز هزینه شده است.

میزان ذخایر نفتی جهان طی سال گذشته تنها ۹/۱ میلیارد بشکه رشد داشته است که این بدان معناست که ۲۲۸ شرکت نفتی دولتی و خصوصی در سطح جهان بیش از آن چه که کشف کرده اند، اقدام به تولید نفت نموده اند.

کل درآمد صنعت نفت و گاز جهان طی سال ۲۰۰۶ به بیش از ۸۳۲ میلیارد دلا ر رسید که این رقم ۱۳۳ میلیارد دلا ر بیش از سال ۲۰۰۵ بوده است.

نویسنده : پیمان جنوبی