دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
ایران, آمریکا و گرفتاری های انتخاباتی اوباما
رئیسجمهور آمریکا که این روزها در حال سپری کردن آخرین ماههای اولین دوره حضور خود در کاخ سفید است، همزمان با دست و پنجه نرم کردن با چالشهای فراوان این کشور در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و نظامی باید خود را برای حضور در انتخابات آتی ریاست جمهوری و رقابت با کاندیدای حزب جمهوریخواه آماده کند. از اینرو باراک اوباما این روزها بیشتر به فکر جلب حمایت گروههای مختلف و بویژه رژیم صهیونیستی که لابی قدرتمندی در ایالات متحده آمریکا دارد افتاده است و سعی دارد تا در سخنان و موضعگیریهای خود بیش از قبل جانب این گروهها را داشته باشد.
همین مساله باعث شده تا برخی تناقضها در سخنان رئیسجمهور آمریکا که از ابتدای روی کار آمدن او همواره وجود داشته است، بیش از قبل بروز کند.
علت اینگونه اظهارنظرهای متناقض به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست که درخصوص جمهوری اسلامی ایران بروز و ظهور آشکارتری دارد.
اوباما یک روز اعلام میکند آمریکا دوست مردم ایران است و روز بعد تحریمهایی را امضا میکند که اصلیترین فشار آن به مردم ایران میآید. یک روز از ضرورت ادامه دیپلماسی در ارتباط با ایران سخن میگوید اما روز بعد به گونهای رفتار میکند که هیچ اثری از تمایل به گفتوگوی موثر در اقدامات او دیده نمیشود.
اما اینگونه موضعگیریهای شتابزده در قبال ایران حاکی از آن است که دولتمردان آمریکا این واقعیت را هنوز به درستی درک نکردهاند که دوران سیاستهای یکجانبه به پایان رسیده وکاخ سفید ناگزیر از پذیرش شرایط جدید است. آمریکا در ۳ دهه گذشته یکبار با دادن چراغ سبز به رژیم صدام برای حمله به ایران و سپس اشغال کویت و چند سال بعد با ادعای نابودی سلاحهای کشتار جمعی عراق و به بهانه مبارزه با تروریسم، افغانستان و عراق را اشغال کرد. آمریکا اکنون نیز که دچار بحران اقتصادی است، تلاش میکند تا زیانهای خود را از جیب کشورهای منطقه به بهانههای مختلف و با ادعاهای جعلی نظیر برقراری امنیت و نگرانی از فعالیتهای هستهای ایران و با سیاست ایران هراسی، جبران کند.
در چنین شرایطی حرکت در مسیر اشتباهات گذشته و استفاده از ادبیات و سیاستهای شکست خورده بوش نهتنها اعتباری برای سیاست خارجی اوباما به همراه نخواهد داشت، بلکه ضعف و سردرگمی در سیاست خارجی آمریکا را نمایانتر و عینیتر میسازد. از اینرو کارشناسان از مدتها پیش به اوباما توصیه کردهاند که قبل از هر تصمیمی به ضرورت تغییر در سیاست خارجی آمریکا و اصلاح رفتار آمریکا و جبران اشتباهات گذشته بیندیشد.
چنین رویکردی بویژه در قبال ایران از اهمیت مضاعفی برخوردار است و انتظار میرود اوباما حداقل این واقعیت را درک کرده باشد که جمهوری اسلامی ایران، نظامی مقتدر با پشتوانه مردمی است که نیازی به آمریکا و قدرتهای جهانی ندارد و با سیاست تهدید و ارعاب و جوسازی و اتهامهای واهی نمیتوان نقش کلیدی و تاثیرگذار آن را در حفظ ثبات و امنیت منطقه نادیده گرفت.
● کابوس آمریکا
به نظر میرسد دستیابی ایران به فناوری صلحآمیز هستهای کابوسی عجیب برای آمریکا و رژیم صهیونیستی است تا جایی که هر روز سیاستهای خاورمیانهای خود را با این کابوس تنظیم میکنند از اینروست که یعقوب هداس هاندلسمان سفیر جدید رژیم صهیونیستی در برلین گفته است: اگر ایران به فناوری هستهای دست یابد، دیگر نمیتوان به آن حمله کرد.
وی در گفتوگو با روزنامه آلمانی بیلد اذعان کرد ایران یک ابرقدرت منطقهای است، از سوی دیگر مقامهای رژیم صهیونیستی از جمله بنیامین نتانیاهو نخست وزیر آن هر روز بر طبل جنگ و حمله به ایران می کوبند و در این زمینه ، رفتار و سیاست های باراک اوباما را به دلیل عدم همراهی با خود مورد سرزنش قرار می دهند. این در حالی است که کارزار انتخاباتی حداقل میان جمهوریخواهان که باید نامزد نهایی خود را برای رقابت با اوباما در انتخابات ششم نوامبر آینده انتخاب کنند، چند ماهی است آغاز شده و فضای انتخاباتی در آمریکا هر روز رقابتی تر می شود. به جز ران پال، دیگر نامزدهایی که به رقابت با همدیگر میپردازند، نوک پیکان انتقادات خود را به سمت سیاست خارجی ایالات متحده در دوران باراک اوباما نشانه رفتهاند. در موضوع سیاست خارجی اوباما ۲ بحث بیش از مسائل دیگر مورد توجه قرار گرفته است، یکی مساله عراق که بسیار مورد انتقاد جمهوریخواهان بوده و دیگری نحوه برخوردی که دولت اوباما با ایران داشته است.
معمولا در آستانه انتخابات چنین صحبتهایی صورت میگیرد، حتی اگر در جبهه دموکراتها هم مبارزات انتخاباتی مقدماتی برقرار بود چنین بحثهایی وجود داشت. لذا اولین مساله این است که باراک اوباما تحت فشار رقبای انتخاباتی خود و جریاناتی از افکار عمومی قرار دارد. این جریانهای افکار عمومی بیشتر لابی اسرائیل و حامی این سیاستها در آمریکا و در راس آنها ایپک است. گرایشات حامی رژیم اسرائیل که بیشتر وظیفه منابع مالی انتخابات را به عهده دارند و در دستگاههای سیاسی مهم آمریکا مثل کنگره، سنا و مخازن فکری و نهادهای تصمیمساز آمریکا نفوذ دارند، اوباما را در مساله سیاست خارجی خصوصا در مواجهه با ایران تحت فشار قرار میدهند. بنابراین اوباما در ارتباط با فضای انتخاباتی آمریکا از این بابت تحت فشار است و تلاش میکند که به نوعی سیاستهای خارجی خود را با این وضعیت و خواستها تنظیم کند. در سخنرانی وضعیت آمریکا هم دیدیم که او بشدت در این موضوع موضع گرفت و سیاستهای آمریکا در دولت خود را از جمله خروج نیروهای آمریکا از عراق کارآمد دانست.
● در انتظارنتایج تحریم ها
مساله دیگری که استفاده از گزینه نظامی را در شرایط کنونی منتفی میکند، تحریمهای وضع شده علیه ایران است. به نظر میرسد غرب قصد دارد فرصت بیشتری به تحریمها بدهد و با توجه به قطعنامههای صادر شده و تحریمهای یکجانبه اروپا و آمریکا، اثرات تحریم را ببینند. از آنجا که افکار عمومی منطقه، آمریکا و دیگر کشورها با درگیری نظامی با ایران مخالف است، غرب تلاش میکند فشار خود را بر تحریمها بگذارد، تا شاید بتواند ازآن نتیجهای بگیرد. آمریکا و اروپا با تصمیم دستهجمعی در مورد تحریم بانک مرکزی و نفت ایران تلاش میکنند که فشار فلجکنندهای به اقتصاد ایران وارد کنند. آنها در ماههای گذشته، بیشترین فشار را بر شرکای اقتصادی نزدیک ایران نظیر هند، چین، ترکیه و کره جنوبی گذاشتهاند تا ایران نتواند براحتی به درآمد حاصل از فروش نفت خود دست یابد.
لذا به نظر میرسد در حال حاضر آنها فرصتی به تصمیمات دسته جمعی خواهند داد، چراکه هیچ یک از کشورهای اروپایی با ایده درگیری نظامی با ایران ـ که تندروها در آمریکا یا اسرائیلیها مطرح میکنند ـ موافقت ندارند و بیشتر تمرکزشان بر این است که از طریق دیپلماسی، فشارهای اقتصادی و تحریمها بتوانند به نتایجی در مورد ادعاهایی که در مسائل مورد اختلاف با ایران از جمله برنامه هستهای ایران دارند، دست یابند.
براساس آنچه گفته شد، اوباما احتیاج دارد که از یک طرف در کارزار انتخاباتی آمریکا جناحهای تندرو را تا حدی ساکت کند و به نوعی با آنها تعامل داشته باشد و از سوی دیگر با واقعیتهایی روبهروست که به هیچ وجه اجازه نمیدهد که در آستانه انتخابات آمریکا، افکار عمومی مردم آمریکا و دنیا معطوف به مسائلی شود که آمریکا توان انجام آن را ندارد.
در این میان، یک نکته در سخنان اوباما در اجلاس آیپک وجود داشت. اوباما در این سخنان گفت در صورتی که اسرائیل بخواهد اقدام به تامین امنیت خود کند، میتواند راسا وارد عمل شود. شاید برخی تلقی کنند که این سخن رئیسجمهور آمریکا به بحثهای اخیر در مورد حمله اسرائیل به ایران برای مقابله با برنامه هستهای ایران مربوط باشد. طی هفتههای گذشته هم این بحث فراوان در محافل خبری دنبال شد. عدهای نیز سخنان اخیر اوباما در آیپک را به نوعی دادن «مجوز حمله» به اسرائیل علیه ایران تلقی میکنند. در این زمینه باید گفت در روابط بینالملل و حقوق بینالملل حاکمیت کشورها به طور ظاهری از استقلال برخوردارند و به لحاظ عرف بینالملل و حقوق بینالملل نمیتوان گفت که اسرائیل برای حمله به کشور دیگری باید از آمریکا اجازه بگیرد. حال آن که این امر به معنای حمله خودسرانه و اقدام یکجانبه اسرائیل علیه ایران نمیتواند تلقی شود. رجوع به سخنان قبلی باراک اوباما این امر را بهتر نشان میدهد که اسرائیل برای تامین امنیت خود قادر نیست به ایران حمله کند.
به واقع هرچند اسرائیل بتواند که این اقدام را صورت بدهد و به تعبیر استراتژیک بتواند «ضربه اول» را به ایران وارد کند، اما اسرائیل در بحث دفاع در برابر «ضربه دوم» بشدت آسیبپذیر و ناتوان خواهد بود.
حسن محمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست