جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بوشیدو, طریقت سامورائی


بوشیدو, طریقت سامورائی

واژهٔ بوشیدو از دو کلمهٔ مجزای بوشی Bushi و دو Do تشکیل یافته که به احتمال بسیار زیاد ریشه ای چینی دارند, خصوصاً لغت دو که از واژه چینی دائو Dao به معنای راه اتخاذ شده لغت بوشی نیز به معنای سلحشور و جنگاور می باشد, در نتیجه لفظ بوشیدو به معنای راه سلحشوران می باشد

در تاریخ پرفراز و نشیب ژاپن (نیهون Nihon)، سامورائی‌ها Samurai از جایگاه خاصی برخوردار هستند. این سلحشوران و مبارزان بی‌باک، از سلسله قوانین و راه و رسم‌هائی پیروی می‌کردند که تابع طریقتی به نام بوشیدو Bushido بود.

واژهٔ بوشیدو از دو کلمهٔ مجزای بوشی Bushi و دو Do تشکیل یافته که به احتمال بسیار زیاد ریشه‌ای چینی دارند، خصوصاً لغت دو که از واژه چینی دائو Dao به معنای راه اتخاذ شده. لغت بوشی نیز به معنای سلحشور و جنگاور می‌باشد، در نتیجه لفظ بوشیدو به معنای راه سلحشوران می‌باشد.

واژهٔ سامورای یا سامورائی به معنای خدمتگزار و ملازم بوده و ریشه‌ای چینی دارد. این کلمه در ژاپن و پیش از دورهٔ هیان Hian به‌صورت سابورایو Sabrau و سپس سابورای Saburai تلفظ می‌شد که بعدها به‌صورت واژهٔ سامورای تغییر یافت. اولین سند مکتوبی که این کلمه در آن به ثبت رسیده کوکینشو Kokinshu است که در اوایل قرن دهم میلادی نگاشته شده.

قبل از دورهٔ هیان، نظامیان ژاپنی با الگوهائی از ارتش امپراتوری چین به سازماندهی ارتش پرداختند. در آغاز دورهٔ هیان یعنی اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم میلادی، امپراتور کامو Kammu برای فتح سرزمین‌های شمالی و شکست یاغیان امیشی Emishi، گارد ویژه‌ای را فراهم آورد که بعدها سامورائی‌ها به‌صورت رسمی از این گارد امپراتوری‌ مشتق شده و تکامل یافتند.

سامورائی‌ها به‌عنوان محافظان و مردان جنگی استخدام می‌شدند و گاه در خدمت یک خانوادهٔ اشرافی و یا ملاکان و نجیب‌زادگان که به آنان دای میو Daimyo گفته می‌شد درآمده و به ارباب خود بسیار وفادار بودند. به سامورائی‌هائی که ارباب و یا دای میوای نداشتند رونین Ronin گفته می‌شد. این افراد گاه بسیار خطرناک قلمداد می‌شدند.

در قرن دوازدهم میلادی جنگ‌های طایفه‌ای میان دو خاندان تایرا Taira و میناموتو Minamoto شکل گرفت و این امر سبب شد تا در دورهٔ توکوگاوا Tokugawa، بسیاری از سامورائی‌ها به قدرت رسیدند و هنرهای جنگی پیشرفت نمود. از این رو در دوران شوگونی Shogun توکوگاوا (۱۸۶۷-۱۶۰۳) سامورائی‌ها به مقامات بالائی دست یافتند و در این میان رونین‌های بسیاری نیز پایدار شدند.

سامورائی‌های ناراضی و نزول‌یافته که اکثر آنان به قلمروهای چوشو Choshu و ساتسوما Satsuma تعلق داشتند. در این جنجال قدرت، نظام شوگونی را در سال ۱۸۶۷ برانداختند و پس از آن تمام ینیروها به‌صورتی واحد در خدمت امپراتور درآمده و امپراتور که در دوران شوگونی تنها به‌صورت یک نماد ملی بوده و در امور سیاسی نقشی نداشت، به‌طور مستقیم در رأس امور کشور قرار گرفت.

در این میان، هنور قبایل و طایفه‌هائی با دولت به مخالفت می‌پرداختند اما به مرور این قبایل نیز به حکومت مرکزی پیوستند.

سامورائی‌ها به‌عنوان سلحشورانی متعهد به اصول اخلاقی، پیرو طریقت بوشیدو یا راه و رسم سامورائی بودند. بنابر گزارشات تاریخی قوانین بوشیدو در دورهٔ کاماکورا (Kamakura (۱۳۳۳-۱۱۸۵ شکل گرفت و متونی نیز پیرامون آن به نگارش درآمد. اصول آئینی و اخلاقی بوشیدو از دو منبع عمده اتخاذ شد؛ یکی متکب ذن Zen و دیگری آئین کنفوسیوسی Confucianism.

طریقت ذن از مکاتب بودائی مهیانه Mahayana محسوب می‌شود که در حدود قرن ششم میلادی در چین تولد یافت. این مکتب که اساس آن مراقبه و عدم اتصال به عناصر ذهنی است در حدود قرن سیزدهم میلادی به ژاپن راه یافت و در این سرزمین به شکوفائی فوق‌العاده‌ای نایل آمد. بسیاری از سامورائی‌ها به‌سوی این طریقت سوق یافته و به مرور، بنیان‌های آئینی ذن در تار و پود سامورائیسم نفوذ پیدا کرده و جزئی از آن شد. آرامش ذهنی در ذن و نیز نگرش خاص آن به محیط و خصوصاً دستاوردهای ارزشمند این طریقت پیرامون مرگ، برای سامورائی‌ها بسیار مهم و گیرا بود. آئین کنفوسیوس نیز که پانصد سال قبل از میلاد در چین متولد شد، به‌صورتی غیرمستقیم بر فرهنگ و تاریخ ژاپن تأثیر گذاشت.

اصول اخلاقی بوشیدو بسیار تحت‌تأثیر اصول کنفوسیوس قرار گرفته و با بن مایه‌های اخلاقی ژاپنی‌ها، پایه‌های جدیدی تشکیل شد. شاید بتوان گفت اصول اخلاقی بوشیو تحت‌تأثیر کنفوسیوس قرار داشته و پایه‌های آئینی و ذهنی آن از مکتب ذن شکل یافته.

ذن، شمشیر سامورائی را از یک ابزار سلاخی به یک عنصر تعالی‌بخش ارتقاء داد. در این میان نقش آئین باستانی ژاپن، شینتو Shinto را بر چنین تکاملی نمی‌توان انکار کرد. احترام به نیاکان و ارزش نهادن به روح واحد جهان هستی که در تمامی عناصر مادی و معنوی زندگی تجلی یافته، یکی از بزرگترین بازتاب‌های مکتب شینتو محسوب می‌شود.

از این رو پیوند شینتو و ذن، یک فرانگری بسیار شگفت را در بینش و شعور سامورائی خلق کرد که در آن درک زندگی و مرگ تحقق یافت و با چنین بینشی، یک سامورائی آنچنان ذهنی قدرتمند یافت که حتی در برابر قوانین اخلاقی بسیار دشوار بوشیدو نیز ترسی به خود راه ندهد؛ از جمله می‌توان به مواقعی که سامورائی شکست خورده و یا شرافتش لکه‌دار می‌شد و باید مراسم انتحار (خودکشی) یا هاراگیری Haragiri را انجام می‌داد، اشاره داشت. نمونهٔ بسیار شگفت‌آور این رویداد را می‌توان در زمان جنگ جهانی یافت. پس از انفجار دو بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی و اعلام تسلیم رسمی ژاپن از سوی امپراتور، بسیاری از سربازان و افسرانی که هنوز با ذهنیت سامورائیسم می‌زیستند، دست به هاراگیری سنی زدند.

اصول اخلاقی بوشیدو نیز بر پایه احترام و وفاداری نسبت به ارباب و مقامات بالا و علی‌الخصوص خدمت به امپراتور و ملت استوار شد. حفظ اصالت، شرافت و راستی، اصول اخلاقی راه را رقم زد و تخطی از این ارزش‌های گرانبهاء، غیرقابل بخشش بوده و ننگ آلوده شدن به عدم رعایت چنین اصولی، تنها با ریخته شدن خون سامورائی‌ با دست‌های خودش پاک می‌شد.بنیان‌های فضیلت بوشیدو، بر تعهد و استواری بر هفت اصل اساسی و بنیادین ذیل استوار بود:

۱) گی (Gi): راستی

۲) یو (yu): شهامت

۳) جین (Jin): نیکخواهی

۴) ری (Rei): احترام

۵) ماکوتو (Makoto): درستی

۶) می یو (Meiyo): شرافت

۷) چویوگی (Chaugi): وفاداری

به قلم: علی فرح‌بخش