جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

خانواده گرایی در جوامع غربی


بطور خلاصه , به احساس قوی هویت خانوادگی و وفاداری , همکاری و کمک متقابل اعضای خانواده و نگرانی برای تداوم واحد خانواده , وابستگی علایق و شخصیت اعضای خانواده فرد به علایق و رفاه گروه خانوادگی می گویند که متاسفانه در بسیاری از کشورهای مغرب زمین و پیشرفته ارزش واقعی خود را از دست داده است

خانواده‌ جامعه‌ نسبتا کوچکی‌ است‌ که‌ هر یک‌ از اعضای‌ آن‌ به‌ نحوی‌ بر دیگری‌ تاثیرگذار هستند. در چنین‌ شرایطی‌ بدون‌ شک‌ مجموعه‌ اعتقادات‌، آداب‌، رسوم‌ و ارزش‌های‌ اخلاقی‌، عاطفی‌ و اجتماعی‌ نیز شکل‌ می‌گیرد که‌ حاصل‌ و نتیجه‌ بی‌چون‌ و چرای‌ تقابل‌ و رفتارهای‌ افراد در سطح‌ جامعه‌ است‌.

● نظام‌ خانواده‌ در غرب‌

خانواده‌ به‌ عنوان‌ قدیمی‌ترین‌ و اساسی‌ترین‌ نهاد اجتماعی‌ در میان‌ تمام‌ جوامع‌ و تمدن‌ها از اهمیت‌ بسیار بالایی‌ برخوردار است‌ اما بررسی‌ این‌ بخش‌ کوچک‌ از جامعه‌ خود ابعاد و بخش‌های‌ متفاوتی‌ را می‌طلبد.

به‌ عنوان‌ نمونه‌ بسیاری‌ ازکارشناسان‌ بر این‌ عقیده‌ هستند که‌ نظام‌ خانواده‌ در اروپا و امریکا بدون‌ محتوا و بی‌پایه‌ و اساس‌ است‌. از این‌ رو تقلید از نظام‌ خانوادگی‌ مغرب‌ زمین‌ تقلیدی‌ نابجا و هموار کردن‌ راه‌ حیات‌ برای‌ گرفتاری‌ در چاه‌ بدبختی‌ و رذالت‌ است‌.

برای‌ توضیح‌ و تفسیر بهتر و روشن‌تر، دلایل‌ انحطاط‌ خانواده‌ را در دولت‌ سوئد و دیگرکشورهای‌ اروپایی‌ بررسی‌ می‌کنیم‌.

سوئد به‌ دلیل‌ داشتن‌ امکانات‌ و تجهیزات‌ رفاهی‌ مورد توجه‌ بسیاری‌ از مردم‌ جهان‌ است‌ اما نکته‌ بسیار مهم‌ در این‌ کشور توسعه‌ یافته‌ این‌ است‌ که‌ خانواده‌ در سوئد بیشتر از هر جای‌ دیگر جهان‌ تضعیف‌ گردیده‌ است‌. آنچه‌ در چند دهه‌ گذشته‌ در سوئد برای‌ خانواده‌ رخ‌ داده‌ تاییدی‌ بر انحطاط‌ خانواده‌ در این‌ دولت‌ رفاهی‌ است‌.

دولت‌ سوئد با فراهم‌ کردن‌ امکانات‌ رفاهی‌ تلاش‌ می‌کرد انحطاط‌ و زوال‌ ایجاد شده‌ میان‌ خانواده‌ها را تا اندازه‌یی‌ مرتفع‌ ساخته‌ و در این‌ راه‌ آنها را یاری‌ کند اما به‌ مرور زمان‌، دولت‌ بطور چشمگیری‌ جایگزین‌ خانواده‌ شد بطوری‌ که‌ وابستگی‌ مردم‌ به‌ دولت‌ افزایش‌ یافته‌ و خانواده‌ و جایگاه‌ آن‌ آرام‌ آرام‌ تنزل‌ کرده‌ و خانواده‌ توانایی‌ و اراده‌ اولیه‌اش‌ را از دست‌ داد. بنابراین‌ به‌ جرات‌ می‌توان‌ گفت‌ احتمال‌ بحران‌ اجتماعی‌ بیش‌ از مسائل‌ و مشکلات‌ اقتصادی‌ است‌.

نرخ‌ ازدواج‌ در سوئد پایین‌ترین‌ و سن‌ ازدواج‌ بالاترین‌ رتبه‌ را در جهان‌ صنعتی‌ دارد. از این‌ رو اندازه‌گیری‌ نرخ‌ شکست‌ خانواده‌ در سوئد چندان‌ آسان‌ نیست‌. اگر چه‌ نرخ‌ طلاق‌ در سوئد بیشتر از دیگر جوامع‌ اروپایی‌ است‌ اما در مقایسه‌ با امریکا در سطوح‌ پایین‌تری‌ قرار دارد.با این‌ وجود نرخ‌ طلاق‌ در سوئد جای‌ بسی‌ شگفتی‌ دارد زیرا از نظر سنتی‌ عوامل‌ زیادی‌ در ایالت‌ متحده‌ امریکا با طلاق‌ مرتبط‌ هستند، که‌ در سوئد تعدیل‌ شده‌اند و عبارتند از: دوره‌های‌ کوتاه‌ معاشرت‌ قبل‌ از ازدواج‌ و ازدواج‌ زودهنگام‌، فقر و بی‌ثباتی‌ درآمد، بارداری‌ نوجوانان‌، اعتقادات‌ نژادی‌ و دینی‌.همچنین‌ نرخ‌ جدایی‌ در میان‌ خانواده‌های‌ تک‌ فرزندی‌ بسیار بالاست‌. بطوری‌ که‌ در سال‌ ۱۹۸۰ درصد خانوارهای‌ تک‌ فرزندی‌ سوئد در مقایسه‌ با سفیدپوستان‌ امریکایی‌ ۱۸ درصد بود.

در بسیاری‌ از کشورهای‌ اروپایی‌ و امریکایی‌ به‌ سبب‌ وجود شاخص‌هایی‌ مثل‌ انحطاط‌ ازدواج‌، افزایش‌ فروپاشی‌ خانواده‌ها و رشد ساختارهایی‌ غیر از خانواده‌ تغییرات‌ بنیادی‌ یافته‌ که‌ عموما با تضعیف‌ آن‌ با عنوان‌ یک‌ نهاد اجتماعی‌ رابطه‌ دارد.

خانواده‌ و خانواده‌گرایی‌: بطور خلاصه‌، به‌ احساس‌ قوی‌ هویت‌ خانوادگی‌ و وفاداری‌، همکاری‌ و کمک‌ متقابل‌ اعضای‌ خانواده‌ و نگرانی‌ برای‌ تداوم‌ واحد خانواده‌، وابستگی‌ علایق‌ و شخصیت‌ اعضای‌ خانواده‌ فرد به‌ علایق‌ و رفاه‌ گروه‌ خانوادگی‌ می‌ گویند که‌ متاسفانه‌ در بسیاری‌ از کشورهای‌ مغرب‌ زمین‌ و پیشرفته‌ ارزش‌ واقعی‌ خود را از دست‌ داده‌ است‌. همچنین‌ خانواده‌، بیشترین‌ استقلال‌ و کمترین‌ محدودیت‌ و انسجام‌ را دارا است‌. به‌ گونه‌یی‌ که‌ اعضای‌ آن‌ کمترین‌ زمان‌ از زندگی‌ خود را به‌ خانواده‌ و اعضای‌ آن‌ اختصاص‌ می‌دهند.اکنون‌ با فرض‌ محدودیت‌ علوم‌ اجتماعی‌ احتمالا هرگز پی‌ نمی‌بریم‌ که‌ دقیقا چه‌ نیروهایی‌ سبب‌ تغییرات‌ شگرف‌ خانواده‌های‌ جوامع‌ پیشرفته‌ شده‌ است‌ اما توافق‌ روزافزون‌ میان‌ کارشناسان‌ خانواده‌ وجود دارد مبنی‌ بر اینکه‌ اگر یک‌ عامل‌ در اولویت‌ غیررسمی‌ باشد دیگر جوانب‌ زندگی‌ تحت‌الشعاع‌ آن‌ قرار گرفته‌ و ابعاد دیگر به‌ دست‌ فراموشی‌ سپرده‌ می‌شوند.

● ارتباط‌ اقتصادی‌ خانواده‌

خانواده‌ در بخش‌ اعظم‌ تاریخچه‌ زندگی‌ بشریت‌ یک‌ واحد اقتصادی‌ نیز به‌ شمار می‌آمد. تعهدی‌ که‌ اعضای‌ خانواده‌ به‌ یکدیگر دارند عموما برای‌ بقای‌ محض‌ خانواده‌ لازم‌ و ضروری‌ است‌. شرایط‌ در حال‌ تغییر جوامع‌ اقتصادی‌ به‌ وسیله‌ آسایش‌ فراگیر شخص، شبکه‌های‌ امنیت‌ فردی‌ و توزیع‌ مجدد درآمد مشخص می‌گردد تعهد اقتصادی‌ خانواده‌ را بشدت‌ تقلیل‌ داده‌ است‌ بطوری‌ که‌ با رشد امنیت‌ اقتصادی‌ شخا، روابط‌ اقتصادی‌ نیز به‌شدت‌ جایگزین‌ محبت‌ شده‌ است‌ . از این‌ رو امنیت‌ اقتصادی‌ فرد و در کنار آن‌ امنیت‌ و آسایش‌ و رفاه‌ که‌ برای‌ هرچه‌ بهتر شدن‌ موقعیت‌ خانواده‌ ایجاد شده‌ بود خواه‌ ناخواه‌ به‌ عامل‌ انحطاط‌ و زوال‌ خانواده‌ در میان‌ جوامع‌ پیشرفته‌ تبدیل‌ شده‌ است‌ به‌ عبارت‌ دیگر جابه‌جایی‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ منجر به‌ ایجاد تغییرات‌ اساسی‌ در وظایف‌ و نقش‌ زنان‌ و مردان‌ در غالب‌ خانواده‌ است‌ .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.