دوشنبه, ۲۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 17 June, 2024
مجله ویستا

نسل خورشید


نسل خورشید

آنان که لجوج و کینه توزند
آنان که شرار غم فروزند
آنان که نفاق در نقاب اند
غافل زقیامت و حساب اند
آنان که به دوست دل نبستند
آنان که حقیر و خودپرستند
آنان که خدای را ندیدند
در معرکه …

آنان که لجوج و کینه توزند

آنان که شرار غم فروزند

آنان که نفاق در نقاب اند

غافل زقیامت و حساب اند

آنان که به دوست دل نبستند

آنان که حقیر و خودپرستند

آنان که خدای را ندیدند

در معرکه پای پس کشیدند

گفتند که ابتر است احمد

این است نهایت محمد

¤ ¤ ¤

غافل که حبیب کبریا اوست

معیار قضاوت خدا اوست

غافل که رسول مرسل است او

از کل خلائق افضل است او

میزان و صراط و نور و حلم است

گنجینه صبر، شهر علم است

روزی خلائق از کف اوست

زنجیره عشق بردف اوست

از ضربت او زمان بماند

او کیست مگر؟ خدای داند

¤ ¤ ¤

شب بود و سکوت و خانه ی وحی

معراج و هبوط و خانه ی وحی

شب بود و ترنمی زقرآن

آوای خدیجه بود و قرآن

شب بود و ملک به سجده آمد

جبریل برون زپرده آمد

آنانکه زنور می گسستند

هر پنجره ای که بود بستند

با کفو نبی مهربانی

شب بود و نبود همزبانی

بر لعل لب اش دعا فزون شد

تا تیر اجابت اش برون شد

فوجی ز زنان آسمانی

بستند کمر به مهربانی

محبوب رسول آخرین شد

در حلقه ی عرشیان نگین شد

شب بود و سپیده آمد از راه

خورشید برون دمید با ماه

¤ ¤ ¤

ناگاه زعرش کبریایی

پیچید در آسمان صدایی

عالم همه جمله گوش گشتند

در جنبش و در خروش گشتند

کای ختم رسل ولی سرمد

آئینه ی حق نما محمد

این هدیه ی ناب داور است این

این خیر کثیر کوثر است این

او غایت خلقت الهی است

او رمز عبور از سیاهی است

صدیقه و طاهر و بتول است

طفلی که محیرالعقول است

منظومه ی عشق عالمین است

شیرازه ی مکتب حسین است

او مادر کل کائنات است

محسن نسب و حسن صفات است

محبوبه ی ختم الانبیاء اوست

همتای علی مرتضی اوست

¤ ¤ ¤

ای آن که تو را امید وصل است

خورشید مگر بدون نسل است

نسلی که تو را امام گیرد

صد قرن که بگذرد نمیرد

ای آن که زناکسان بریدی

رنج دگران به جان خریدی

ای آن که دلت محیط نور است

از ظلمت این زمانه دور است

زهراست چراغ این شب تار

برخیز نماز شکر بگذار

حامد انتظام