شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ولادت حضرت مهدی عج


ولادت حضرت مهدی عج

محمد بن حسن عسكری عج آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسكری ع , یازدهمین امام شعیان ما است مادر آن حضرت نرجس نرگس است كه گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است «مهدی» حُجَت, قائم منتظر, خلف صالح, بقیه الله, صاحب زمان, ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است

●زندگی‌نامه مهدی

بسم الله الرحمن الرحیم

" اللهم کن لولیک الحجـهٔ بن الحسـن صلواتک علیه و علی آبائـه فی هذه السـاعه و فـی کل ساعهٔ ولیاً و حافظاً وقائداً وناصراً و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه

فیها طویلا "

محمد بن حسن عسكری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسكری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است كه گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.

تولد امام زمان (عج) پنهان نگاهداشته شد و امام حسن عسكری (ع) خبر آن را تنها به عده ای از شیعیان داده بود. حضرت در سال ٢٦٠ هـ ق پس از وفات پدر به امامت رسید. امامت ایشان بنا به حدیثهای بسیاری بود كه از پیامبر (ص) و امامان پیشین روایت شده بود. امام زمان (عج) پس از آنكه بر جنازه پدر نماز گزارد از چشم مردمان پنهان شد. سبب پنهان شدن آن حضرت این بود كه خلیفه های عباسی تصمیم به كشتن او داشتند.

بنا به اخبار و روایات شیعه غیبت آن حضرت دو بار صورت گرفته است. دوران غیبت نخست را كه تا سال ۳۲۹ هـ ق ادامه داشت دوران غیبت صغرا یا دوره نیابت خاصه می نامند. در این سالها امام به وسیله چهار نفر از نمایندگان خاص خود با شیعیان ارتباط داشت. این چهار تن كه آنان را نواب اربعه (نایبان چهارگانه) می خوانند عبارتند از:

١- عثمان بن سعید بن عمری، از یاران امام هادی (ع) و امام حسن عسكری (ع) او به دستور امام حسن عسكری تا پایان عمر نایب امام زمان (عج) بود.

٢- ابوجعفر محمدبن عثمان بن سعید، از شاگردان یاران امام حسن عسكری كه پس از مرگ از پدرش، عثمان بن سعید بن عمری، نیابت امام زمان (عج) را به عهده گرفت، او در سال ۳۰۴ یا ۳۰٥ هـ ق در بغداد درگذشت.

۳- حسین بن روح نوبختی كه دستیار محمدبن عثمان بن سعید بود و پس از مرگ وی نیابت امام را به عهده گرفت و در سال ۳۲٦ در بغداد درگذشت.

٤- علی بن محمد سُمری كه بنا به وصیت حسین بن روح نوبختی نایب امام شد و در حدود دو سال رابط امام و شیعیان بود. او در نیمه شعبان ۳٢۹ در بغداد درگذشت.

ـ با مرگ علی بن محمد سمری دوره غیبت صغرا یا نیابت خاصه پایان یافت و دومین دوره غیبت آن حضرت، یعنی دوران غیبت كبری، آغاز شد. این دوره تا ظهور امام زمان ادامه خواهد یافت. آخرین نامه و دستوری كه سمری از امام زمان دریافت نمود به مضمون ذیل نقل شده است:

ـ «بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری خدا اجر برادران ترا در مصیبت تو بزرگ گرداند. تو بعد از شش روز خواهی مرد. پس خود را آماده كن و به احدی برای جانشینی خود وصیت نكن. زیرا غیبت تامه آغاز می شود و دیگر ظهوری نخواهد بود مگر به اذن خدای تعالی و آن بعد از طول زمان و قساوت قلبها و پر شدن زمین از جور خواهد بود. زود باشد كه در بین شیعیان كسانی بیایند كه ادعای مشاهده كنند، هر كس مدعی مشاهده من قبل از خروج سفیانی و صیحهٔ آسمانی بشود كذاب و مفتری است. و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.»

ـ دوره غیبت كبری را دوران نیابت عامه نیز می نامند. نیابت عامه به این معنی است كه در این دوره راهنمایی شیعیان به عهده فقهایی عالم از شیعیان است، كه دارای شرایط تعیین شده برای راهنمایی هستند. در این دوره كسی مستقیماً از طرف امام زمان (عج) برای نیابت تعیین نمی شود.

ـ سبب واقعی پنهان شدن امام زمان (عج) از چشم مردمان در حدیثها بیان نشده است. حتی گروهی گفته اند علت غیبت بعد از ظهور امام زمان (عج) آشكار خواهد شد. اما از دلائل مهم غیبت، حفظ وجود امام از گزند دشمنان به فرمان خدا برای مصلحت اسلام و مسلمانان است. گذشته از این، غیبت امام زمان (عج) فقط از نظر ظاهری است و از نظر معنوی رابطه او با مردم قطع نشده است.

در حدیثی از پیامبر (ص) درباره دوره غیبت امام زمان (عج) نقل شده، آمده است كه ایشان مانند خورشید پنهان شده در پس ابر است كه دیده نمی شود، اما انوارش به زمین می رسد وبه آن سود می رساند، همه مسلمانان، به دلیل حدیث هایی كه از پیامبر (ص) روایت شده است، معتقدند كه مهدی (عج) روزی ظهور خواهد كرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت. امام تنها شیعیان هستند كه به امامت او در دوران غیبت نیز معتقدند.....

ـ در دوران غیب كبری افراد بسیاری ادعای مهدویت كرده اند از جمله غلام احمد قادیانی، موسس فرقه قادیانی هند در ۱٢۳٥ هـ ق، سید علی محمد شیرازی معروف به سید باب، موسس فرقه بابیان در ایران، كه به سال ۱۲۶۶ هـ ق در تبریز كشته شد و محمد احمد معروف به مهدی سودانی كه در ۱۳۰٢ هـ ق (۱٨٨۱ م) در سودان بر ضد استعمارگران انگلیسی قیام كرد.....

ـ فرهنگنامه كودكان و نوجوانان/ جلد سوم/ ص ۲۶۹/ چاپ اول سال ۱۳۶۷

ـ دائره المعارف تشیع/ جلد دوم/ ص ۳۷۴/ چاپ دوم سال ۱۳۷۲

●مهدی از زبان دیگران

نیمه شعبان، میلاد مسعود تک سوار سفیدپوش دشت انتظار، مولای سپید سیرتان، حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) خجسته باد. اللهم عجل لولیک الفرج

▪شهید زنده یاد؛ مرتضی مطهری:

اندیشه پیروزی نهایی نیروهای حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار كامل و ارزشهای انسانی، تشكیل مدینه فاضله و جامعه ایده آل، و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر كه در روایات متواتر اسلامی از او به «مهدی» تعبیر شده است، اندیشه ای است كه كم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی – با تفاوتها و اختلافهایی – بدان مومن و معتقدند؛ زیرا این اندیشه به حسب اصل و ریشه، قرآنی است؛ این قرآن مجید است كه با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی ایمان اسلامی، غلبه قطعی صالحان و متقیان، كوتاه شدن دست ستمكاران و جباران برای همیشه، و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت را نوید داده است. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان كار بشریت است كه طبق بسیاری از نظریه ها و فرضیه ها فوق العاده تاریك و ابتر است.

▪انتظار فرج

امید و آرزوی تحقق این نوید كلی جهانی انسانی، در زبان روایت اسلامی « انتظار فرج » خوانده شده و عبادت، بلكه افضل عبادات شمرده شده است. اصل « انتظار فرج » از یك اصل كلی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج میشود و آن اصل «حرمت یاس از روح الله» است. مردم مومن به عنایات الهی، هرگز و در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نمیدهند و تسلیم یاس و ناامیدی و بیهوده گرائی نمی گردند. چیزی كه هست این «انتظار فرج» و این «عدم یاس از روح الله» در مورد یك عنایت عمومی و بشری است نه شخصی یا گروهی، و بعلاوه توأم است با نویدهای خاص و مشخص كه به آن قطعیت داده شده است.

▪دو گونه انتظار

انتظار فرج و آرزو و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری كه سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است نیرو آفرین و تحرك بخش است، به گونه ای است كه میتواند نوعی عبادت و حق پرستی شمرده شود؛ و انتظاری كه گناه است، ویرانگر است، اسارت بخش است، فلج كننده است. این دو نوع انتظار فرج معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم مهدی موعود است؛ و این دو نوع برداشت به نوبه خود از دو نوع بینش درباره تحولات و انقلابات تاریخی ناشی میشود. بر داشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است كه صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حق كشی ها و تباهیها ناشی میشود؛ نوعی سازمان یافتن است كه معلول پریشان شدن است. آنگاه كه صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یكه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیروئی حكومت نكند، فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت – نه اهل حقیقت زیرا حقیقت طرفداری ندارد – از آستین بیرون میآید.

علیهذا هر اصلاحی محكوم است، زیرا هر اصلاح نقطه ای روشن است؛ تا در صحنه اجتماع دست نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشود بر عكس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حق كشی، هر پلیدی ای به حكم اینكه مقدمه صلاح كلی است و انفجار را قریب الوقوع میكند رواست، زیرا «الغایات تبر المبادی» (هدفها و وسیله های مشروع را مشروع میكنند) پس بهترین كمك به تسریع در ظهور و بهترین شكل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.

اینجاست كه گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و كامجوئی است و هم كمك به انقلاب نهایی. اینجاست كه این شعر مصداق واقعی خود را می یابد:

در دل دوست به هر حیله رهی باید كرد

طاعت از دست نیاید گنهی باید كرد

این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منكر با نوعی بغض و عداوت مینگرند، زیرا آنان را از تاخیر اندازان ظهور و قیام مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه ) میشمارند. برعكس اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناهكاران و عاملان فساد مینگرند، زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم مینمایند.

▪انتظار سازنده

آن عده از آیات قران كریم – كه همچنانكه گفتیم ریشه این اندیشه است و در روایات اسلامی بدانها استناد شده است – در جهت عكس برداشت بالاست. از این آیات استفاده میشود كه ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل كه به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. سهیم بودن یك فرد در این سعادت موقوف به این است كه آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد، آیاتی كه بدانها در روایات استناد شده است، نشان میدهد كه مهدی موعود (عج) مظهر نویدی است كه به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است:

« وعد الله الذین امنو {منكم} و عملو الصالحات لیستخلفنهم فی الارض {كما استخلف الذین من قبلهم } و لیمكنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدونی لا یشكرون بی شیئا ….

خداوند به مومنان و شایسته كاران {شما } وعده داده است كه آنان را جانشینان زمین قرار دهد { همچنان كه پیشینیان را قرار داد }، دینی كه برای آنها آن را پسندیده است مستقر سازد، دوران خوف آانان را تبدیل به دوران امنیت كند، (دشمنان آنان را نابود سازد)، بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گردن ننهند، و چیزی را در عبادت یا طاعت شریك حق نسازند. »

ظهور مهدی موعود منتی است بر مستضعفان و خوار شمردگان، و وسیله ای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان و مقدمه ای است برای وراثت آنها خلافت الهی را در روی زمین:

« و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین . »

ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعده ای است كه خداوند متعال از قدیم ترین زمانها در كتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است كه زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد:

«و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون. ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین. »

حدیث معروف كه میفرماید: «یملا الله به الارض قسطا وعدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا » نیز شاهد مدعای ماست نه بر مدعای آن گروه. در این حدیث نیز تكیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است كه مستلزم وجود گروه مظلوم است و میرساند كه قیام مهدی برای حمایت مظلومانی است كه استحقاق حمایت دارند. بدیهی است كه اگر گفته شده بود: « یملا الله به الارض ایمانا و توحیداً و صلاحاً بعد ما ملئت كفراً و شركاً و فساداً » مستلزم این نبود كه لزوماً گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت استنباط میشد كه قیام مهدی موعود برای نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است نه برای گروه اهل حق ولو به صورت یك اقلیت.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.