سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مروری بر چالشهای آیین بودایی
بودا به پرسشهای متافیزیكی به خاطر نامفید بودن، بیتوجه بود و هیچ امر ثابتی را نمیپذیرفت و آتمن را نیز تأیید نمیكرد، با این همه آیین بودا، به دلیل نیاز به جنبههای متعالی و متافیزیكی نوع بشر، اندك اندك مواجه با تغییراتی شد و به آنجا رسید كه گروههایی از بوداییان سخن بودا را حقیقت ازلی و ابدی دانسته و حتی شماری به پرستش او دست یازیدند. در واقع میتوان گفت كه بودیسم در سیر تحول خود مواجه با دو پدیده گردید، یكی تحجر رهبانیت بودایی (كه با طرح مسائل بیارزش و فرمال، از آموزههای بودا فاصله گرفتند) و دیگری به دلیل خالی بودن بودیسم از توجه به پرسشهای متافیزیكی و بنیادی، عملاً زمینه دوری مردم از بودیسم پدید آمد و همانطور كه خواهیم دید یكی از دلایل برچیده شدن بودیسم از هندوستان، همین موضوع اخیر بود.
در تشریح نكته اخیر باید گفت كه اساساً انسان چون هم با اندیشیدن و ژرفنگری، و هم به آزمون و آزمایش، دریافته كه دانش عقلانی و تجربی نارساست، هرگز نمیتواند دستیافتههای خردپسند را مطلق و پایدار دانسته به آنها ایمان آورد. به عبارت دیگر، انسان نیاز به تكیهگاههای مطلق و پایدار دارد. مقدس برای انسان همان تكیهگاههای پابرجاست كه میتوان ایمان را بر آن استوار ساخت.
در یك گروه از ادیان بزرگ نَبی و پیامبر نقش میانجی و بیانكننده گفتار مقدس و بنیانگذار آیین را داشته است، ولی در هند از دوران كهن نشانی از نبی و پایهگذار دین نیست، بلكه به باور آنها حقایق جاودانی در فضای ناپیدای روحانی پراكندهاند و انسانهای بینشمند و پیشبین، گیرنده و دریافتكننده و بیننده این حقایقند، كه همان وداها، دانشهای مقدسند.
ازهمینرو بودا هم كه به یك خدای انسانگونه سرنوشتساز باور نداشت، و تقدس وداها را نیز نمیپذیرفت، هرگز نه مدعی پیمبری شد، نه سخن خود را گفتار خدا و مقدس دانست. او چون انسانهای دیگر بود، (۱) ولی با بینشی بسیار ژرف كه انگیزه تنویر یا آگاهی و بیداری او شد. او راه درنگ رنج و آشفتگی، و دستیابی به آرامش و خوشبختی و رضای درونی را دریافت و به دیگران آموزش داد. او نه درباره اسرار گیتی و حقایق پنهان، چگونگی پیدایش و نابودی جهان... سخن گفت و نه دستورهای پزشكی و خانهداری و قوانین اقتصاد و دانشهای طبیعی و روش شهرداری و دولتداری... را بیان كرد، تا نیاز به فرمان مقدس برای جاودان ساختن آنها داشته باشد. بودا نه خود را مطلق دانست، نه درباره مطلق سخن گفت، نه سخنگوی مطلق بود؛ پس نیازی به ایمان و كورباوری نداشت. او پیوسته از بُدهی (۲) یا آگاهی و بیداری و خرد سخن میگفت و دین او نیز بودی درمه (۳) بود، آموزشی كه با بینش و خرد دریافت شده و به بیداری و آگاهی میانجامد؛ آگاهی به راه اصیل هشتگانه. ولی همانگونه كه بیان شد، انسان نیاز به تكیهگاه مقدس و مطلق دارد، و در آیینی كه بر خرد و بینش استوار است، این تكیهگاه را نمییابد.
دینی كه گفتار خدا نباشد، یا مقدسین آن را به نام آیین جاودان و مقدسی كه با رمز و راز ورای دنیا پیوند دارد، اعلام نكنند مردم را به سوی خود نخواهد كشاند، كه آنها پیرو راه دلپسندند، نه آموزش خردپسند. در دنیایی كه پیوسته همه چیز با شتاب در حال دگرگونی است و هیچ وجودی پایدار نیست، دستور پایدار و جاودان را تنها میتوان از وجود مقدس و مطلق پذیرفت. پس بوداییان نیز از یكسو به گرایش توده مردم به ستایش و پرستش، و از سوی دیگر برای افزودن بر پشتوانه گفتار بودا، او را نه تنها برتر از انسان، كه استاد خدایان ساختند، و رفته رفته وجود مطلق همهدان را پذیرفتند تا كلام او هم جاودان و مقدس گردد. از زبان همان بودایی كه در آخرین دم زندگی به شاگردان خود سفارش میكرد كه بر خرد خویش تكیه كنند نه بر گفتار بودا، سخن او را حقیقت مطلق خواندند.
پینوشتها
۱. همهدانی بودا برخلاف آنچه در بودیسم كنونی پذیرفته میشود در زمان خود او اصلاً مطرح نبود، نخستین پیروان بودا در فرمانبری از دستورهای استاد یكپارچگی و یگانگی نداشتند و ازهمینرو شاكیامونی حتی در دوران زندگی خویش با ناهمسوییها و ناسازیهای فراوانی رو به رو شده است. ناسازگار با آنچه امروز تبلیغ میكنند، بودا را در زمان حیاتش انسان لغزشناپذیر و همهدان و وجودی مطلق نمیشناختند و ازهمینرو به خودپروای جداراهی و خردهگیری میدادند. ما نشانههایی از این برخوردها را، حتی در گزارشهایی كه میكوشند بودا را واجبالاطاعه بشناسانند، به روشنی مشاهده میكنیم. در این گزارشها سخن از شاگردانی است كه دستورهای او را نادیده میگیرند و یا در برابر او به ایستادگی میپردازند. برای نمونه در گزارشی از رساله مهاوگا (mahجvagga) ی (انضباط) كه رویههای بسیاری را دربر گرفته است، سخن از كشمكشی است كه در خانگاهی به نام گوسیتا (Ghosita) در كوسامبی (Kosambi) روی داده است. در این خانگاه دو استاد، هر یك با ۵۰۰ شاگرد، به سر میبرند، كه یكی خبره در پرسشهای سازمانی و سامانی (vinayadhara) بود و دیگری استاد كاردان اصول عقیدتی (dhammakathika) . این دو با یكدیگر به نزاع برمیخیزند... . پس برخوردها تا جایی بالا میگیرد كه بودا ناگزیر به میانجیگری میشود و آنها را پند میدهد با هم آشتی كنند. ولی این اندرزها نیز به جایی نمیرسد. بودا از كوشش باز نمیایستد و از این گروه به آن گروه و از این دسته به آن دسته روی میآورد اندرز میدهد... ولی باز هم برای چند چكه آب كه در آفتابه به جای مانده ستیز و پرخاشگری پیگیری میشود. سرانجام كار به جایی میرسد كه بودا برآشفته شده پشت به همه شاگردان كرده و خانگاه را ترك و از همه پیروان كنارهگیری میكند. ردای زعفرانی بر تن میپوشد و در كنار یك فیل و یك میمون به جنگل پناه میبرد، و چند فصل را در جنگل به مراقبه میپردازد. نگ: آشتیانی، عرفان بودایی ، تهران، انتشار، ۱۳۷۷، ص ۹۰.
۲. bodhi
۳. bodhidharma
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رافائل گروسی نیچروان بارزانی رهبر انقلاب حج عراق مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم
شهرداری تهران تهران حجاب هواشناسی قوه قضاییه آموزش و پرورش قتل فضای مجازی پلیس سازمان هواشناسی شهرداری باران
خودرو ایران خودرو بازار خودرو قیمت دلار بانک مرکزی قیمت طلا قیمت خودرو دلار حقوق بازنشستگان مسکن قیمت بورس
نمایشگاه کتاب سریال افعی تهران مسعود اسکویی زنان تئاتر محمدعلی علومی تلویزیون دفاع مقدس سینمای ایران صدا و سیما سریال کتاب
مغز دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان گوشی هوشمند
اسرائیل رژیم صهیونیستی حماس غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه رفح اوکراین طوفان الاقصی نوار غزه
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر ذوب آهن نساجی لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی سپاهان رئال مادرید جواد نکونام
هوش مصنوعی اپل سامسونگ آیفون باتری گوگل مایکروسافت تلفن همراه ماهواره ناسا
رژیم غذایی بیمه کاهش وزن زیبایی چای دندانپزشکی فشار خون بیماران خاص سبزیجات