یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
تاکسی نوشت، ژانر جدید مطبوعاتی ایران
رانندههای تاکسی اصولا با کمرویی و خجالت میانهای ندارند، نباید هم داشته باشند، اینکه هرروز باید روزیشان را از کف خیابان و با سر وکله زدن با صدها آدم جورواجور، عجیب، عصبانی، خوشحال، شاکی و...کسب کنند و ببرند سر سفره زن و بچه، جایی برای کمرویی و خجالت باقی نمیگذارد.
راننده تاکسیها هم میگویند، هم میشنوند. دست اولترین اخبار، شایعات، نگرانیها، جوکها، تحلیلها را میتوانید در تاکسیها بشنوید، دیالوگهای جانداری که در تاکسیها بین مخالف و موافق، پیر و جوان، راننده و مسافر، مسافر با مسافر رد و بدل میشود، یک گفتوگوی تمام عیار با طرفهای متفاوت و متنوع است که هیچ جا پیدا نمیشود. انگار یک جورایی رانندههای تاکسی نبض جامعه شهری هستند.
باید در اتوبوس نشسته باشی که بفهمی انگار در اتوبوس آدمها غریبهتر هستند، راننده اتوبوس فاصله دوری با مسافران دارد و دلش را بیشتر با حرف زدن با شاگرد یا رادیو و ضبطش پر میکند، اما تاکسی حکایت نزدیکی دارد، شاید به دلیل آن همجواری و همنشینی نزدیک مسافرها و راننده، تاکسی جان میدهد برای صمیمی شدنهای لحظهای، غر زدنهای بیخطر، سبک شدن، حرفهای بزن دررویی، درددل کردن لذت بخش با غریبههایی که شاید هرگز دیگر نبینیشان، فرار از فشار عصبی کار و اداره، در یک کلام حرف زدن و گفتن و شنیدن، یک کلاس تمام عیار و رایگان برای دیدن و آموختن مهارت کلامی و ارتباطی، این همه جذابیت دراماتیک کجا به این آسانی و رایگان پیدا میشود؟ این برکهای است که هر نویسندهای میتواند روحش را آبتنی بدهد و مگر یک نویسنده برای نوشتن چه میخواهد جز جرقههای یک روایت؟ برای نویسندههای خسته، افسرده و منزوی امروز که از فشار بیسوژهای مستاصل شدهاند، چه جایی بهتر از تاکسی؟
در سالهای اخیر، تاکسی نوشت به عنوان یک ژانر جدید نوشتاری از عرصه غیررسمی وبلاگی به عرصه رسمی مطبوعات هم راه یافت و همچنان میتوانید مدلهای گوناگون آن را در صفحه آخر روزنامهها ـ که معمولا جای نوشتههای نرم و غیرخبری روزنامه نگارهاست ـ پیدا کنید، اولین این وبلاگهای تاکسی نوشت را میتوان متعلق به ناصر غیاثی دانست، اما مشهورترین و شاید موفقترین تاکسی نوشت روزنامهها، سروش صحت، بازیگر و کارگردان طنز سینما و تلویزیون است که حکایتهای روزمره تاکسی را به روایتهای پستمدرن و سوررئال تبدیل میکرد و مشتریان خاص خود را پیدا کرده بود.
خیلی وقتها راننده تاکسیها درددل میکنند تا باقیمانده پول مسافران را بر اثر همین آشنایی و رودربایستی ایجاد شده از همکلامی موقت ندهند، اما مطمئنم رانندههای تاکسی هنوز نمیدانند چه خدمتی به ادبیات و روزنامهنگاری ایرانی کردهاند.
شاید یک روز رانندههای تاکسی ـ که استاد آدمشناسی هستند ـ وقتی بخواهید کرایه تان را بپردازید، بگویند: آهای آقا یا خانم روزنامهنگار که داشتی حرفهای تاکسی را مینوشتی، این هزارتومن اضافه هم برای سوژههایی که امروز از تاکسی من پیدا کردی!
بهمن هدایتی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات انتخابات مجلس مجلس دوازدهم مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور وزارت کشور شورای نگهبان رئیس جمهور رئیسی رهبر انقلاب
ایران زلزله تهران هواشناسی سیل فضای مجازی شهرداری تهران سازمان هواشناسی پلیس بارش باران قتل آموزش و پرورش
خودرو حقوق بازنشستگان قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار ایران خودرو گاز بانک مرکزی بازار خودرو نمایشگاه نفت مالیات نفت
نمایشگاه کتاب رضا عطاران تلویزیون کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سینما دفاع مقدس سریال مهران مدیری کتابخوانی
فناوری اینترنت
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه اسرائیل جنگ غزه آمریکا حماس روسیه سازمان ملل رفح اوکراین افغانستان
پرسپولیس فوتبال لیگ برتر استقلال هوادار لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران رئال مادرید سپاهان باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا بازی
رشد شفق قطبی ایلان ماسک طوفان خورشیدی اپل ناسا گوگل هوش مصنوعی فیبرنوری ماهواره
مغز استرس فشار خون بارداری شیر زایمان سرماخوردگی