شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دلایل در جا زدن فوتبال ایران


دلایل در جا زدن فوتبال ایران

فوتبال ما برای پذیرش و گذر از مسیر سنتی و پیوستن به فوتبال نوین همه گونه استعداد در اختیار دارد

درجازدن ‌فوتبال ما از آنجا آغاز شد که بعضی از مربیان پیشکسوت و سنت‌گرا جا انداختند که تمرینات آماده‌سازی در همه جای دنیا یکسان است و منظور از سیستم‌های مختلف بازی، آرایشی است که فقط در آغاز بازی دیده می‌شود، اما کمتر کسی به این نکات توجه کرد که چگونه این آمادگی‌ها متفاوت می‌شود که تیمی در پایان ۹۰ یا ۱۲۰ دقیقه همچنان آهنگ یکنواختی دارد یا در سیستم‌های مختلف از بازیکنان هر منطقه چگونه استفاده می‌شود و دستورات مربی چیست و با چه طرز تفکری حرکات دفاعی و هجومی و به عبارت دیگر تاکتیک و استراتژی تیم در تمرینات برنامه‌ریزی می‌شود.

در فوتبال امروزی دنیا پیش از آن که توان تاکتیک‌های دفاعی و هجومی را به کار برد و مقابل حریفانی متفاوت استراتژی‌های متناسبی را انتخاب کرد باید به ۲ حربه تکنیکی و آمادگی جسمانی مجهز شد. از نظر تکنیک فردی که مکمل تاکتیک تیمی است هر بازیکن باید بتواند آنچه را در گذشته با استوپ‌کردن،‌ پا به توپ شدن و ارسال توپ و پاس‌دادن هنرنمایی می‌کرد در یک حرکت خلاصه کند و هنگام از دست‌دادن توپ، بدون آن که ایستا و بی‌حرکت شود،‌ در موضع دفاعی قرار گیرد و دست به پرسینگ (تحت فشار قراردادن بازیکن حریف)‌ بزند و روی بازیکن پا به توپ حریف فشار وارد آورد و بازیکنانی قادرند در این دو مورد موفق باشند و در پیروزی تیم خود سهم زیادتری برعهده بگیرند که از آمادگی جسمانی بیشتری برخوردار باشند.

فضاسازی و بازی بدون توپ که هنوز در فوتبال ما بدرستی جا نیفتاده و در دنیا بحث کهنه‌ای شده است؛ یکی دیگر از ضروریات اولیه است که پیش از آنچه در بالا آمد، در فوتبال به آمادگی جسمانی بازیکنان نیاز دارد.

چون غرض از آنچه در بالا آمد رشد و تعالی فوتبالی است که جوانان سرزمین ما لایق آن هستند و غفلت و خواب طولانی موجب شده است ورزشی را که در آستانه انقلاب سال‌ها آقایی آسیا و سرآمدی در قاره کهن را در اختیار داشتیم، از دست بدهیم. به اتفاقاتی که برای چند تیم ایرانی در صحنه‌های بین‌المللی و داخلی رخ داد اشاره می‌کنیم تا آنچه را لازم است دریابیم، ملموس‌تر باشد. امیدواریم شما از کسانی باشید که بازی‌های ۳ تیم استقلال، سپاهان و پرسپولیس را در رقابت‌های جام قهرمانان آسیا و مصاف ۲ تیم سپاهان و ملوان را در بندر انزلی دیده باشید.

● مجهز به فنون جدید

قطری‌ها که سال‌هاست پول بی‌حساب و کتاب نفت را برای تغییر ملیت ورزشکاران خارجی و بخشیدن هویتی جدید به ملیت و نژاد عربی خود هزینه می‌کنند، انتظار داشتند با چنین آرزویی تیم سپاهان را که بدون عقیلی و عمادرضا، در لیگ قهرمانان آسیا دنبال آرزوهای گمشده‌اش می‌گشت، وادار به شکست یا تقسیم امتیاز کنند، اما نه بازیکنان خارجی،‌ نه وعده پاداش‌ های کلان هیچ‌ کدام مانع نشدند تا سپاهان پا پس بگذارد و محتاط شود. سپاهان که می‌توان گفت با مدیریتی صحیح در طول سال‌های اخیر به انسجام لازم دست یافته و از دست دادن قلعه‌نویی در کادر فنی، رحمتی و عقیلی، ملی‌پوشان خوبش درون دروازه و خط دفاع و مصدومیت‌های نامی‌ترین مهاجم خارجی‌اش عمادرضا عراقی و مهم‌تر از اینها برکناری ساکت، مدیر تحول‌گرایش، ده‌ها بهانه برای نزول و ناکامی‌های احتمالی‌اش داشت، انسجام تیمی‌‌اش را از دست نداد و همان‌طور که در لیگ قهرمانی ایران مدعی قهرمانی مانده است در برابر این مدعی قطری هم مردانه و قدرتمندانه جنگید و در عین برتری ۹۰ دقیقه‌ای، دو بر یک به پیروزی رسید. شیرینی این پیروزی تنها به خاطر نتیجه نبود زیرا سپاهانی‌ها با یک بازی سریع هماهنگ و جسورانه که رگه‌های مهم‌تری از فوتبال مدرن امروزی را با برخورداری از پرسینگ لازم، بازی تک ضرب، پاس‌های کوتاه، حضور پرتعداد در حمله و دفاع، پوشش صحیح در دفاع و حمایت از مهاجم پا به توپ، چنان عرصه را بر تیم قطری تنگ کرده بود که فراموش شده بود از تیم سپاهان امتیازی نصیب «لخویا» شود. در واقع سپاهان مجهز به هر گونه سلاح امروزی فوتبال جهان، حریف قطری را زیر پنجه‌های خود می‌فشرد و جز لحظاتی کوتاه ناچار به عقب‌نشینی نبود و نه‌تنها در طول ۹۰ دقیقه جوش و خروش داشت، حتی گل پیروزی‌سازش را در آخرین دقایق بازی زد تا لخویا برای جبران این شکست همه فرصت دوهفته‌ای‌اش را صرف تجزیه و تحلیل و شناخت درباره تیم اصفهانی کند.

سپاهان تنها در یک بازی بین‌المللی و رقابت بر سر جام قهرمانان آسیا نیست که خوب و تحسین‌انگیز جنگیده است. درست در فاصله سه چهار روز بعد در انزلی و این بار بدون بنگر مدافعی که ۳ اخطاره بود مقابل تیمی قرار گرفت که تا به حال تیم‌های بلندآوازه‌ای چون استقلال و پرسپولیس سرافکنده و مغلوب از این دیار بازگشته‌اند، اما سپاهان با همان ویژگی‌ها و با همان امتیازاتی که برشمردیم در طول ۱۸ دقیقه طوفانی بازی ۳ بار دروازه ملوان را باز کرد و اجازه نداد پورغلامی، مربی خوب انزلی‌چی افکار خود را برای ارزیابی تهدیدات مکرر سپاهان جمع و جور کند، اما ۳ گل پی‌درپی که ملوانان را در وحشت شکستی سنگین فرو برده بود، ضربه سر نزهتی و غافلگیری دروازه‌بان سپاهان که از ناحیه زانوی چپ احساس ناراحتی می‌کرد، روحیه‌‌ای تازه بر سپیدجامگان ظاهر شد تا مجهز به همان سلاحی شوند که سپاهان به آن مجهز بود.

سرعت بخشیدن به بازی با پاس‌های سریع و صحیح، حرکت در تمام مناطق و انگیزش جبران ۲ گل عقب‌ماندگی با تازیانه تماشاگران متعصبی که بر تیم شهر خود می‌غریدند، کار را به آنجا رساند که نیمه نخست بازی به پایان نرسیده روی تابلوی الکترونیکی ورزشگاه نتیجه ۳ ـ ۳ دیده شد و دو تیم دست از پا درازتر با نتیجه مساوی به رختکن رفتند تا تدبیری نو بیندیشند. بدون اغراق هر دو تیم در نیمه نخست چنان جنگیدند که مورد تحسین همگان قرار گرفتند. با این تفاوت که گل‌های سپاهان نتیجه تدابیر تاکتیکی بود و ۲ گل از ۳ گل ملوان روی ضربه‌های ایستگاهی به ثمر رسید. در واقع سپاهان به حکم تجربه‌های بین‌المللی، امتیازات فنی بیشتر و انسجام کامل‌تر هر چه گل زد با تدبیر تاکتیکی بود چنان که در آغاز نیمه دوم نیز با پاس عرضی جانواریو و یک شلیک سنگین از اکبری در همان آغاز نیمه دوم دوباره کابوس شکست را بر ورزشگاه انزلی و مردم فوتبال‌دوستش تحمیل کرد، اما زیبایی، سرعت و هیجان یک بازی خوب از دو تیم به رغم پیروزی مطلوب سپاهانی‌ها، همچنان بر میدان غالب بود.

نکته: در استقلال به جز جباری و تیموریان که هرکدام ویژگی‌های منحصر به فردی دارند، شاید فریدون زندی تنها کسی است که به دلیل حضور در اروپا و رشد کردن در فوتبال آلمان، ‌از فوتبالی نوین برخوردار است

بازی‌های خوب سپاهان در لیگ قهرمانان آسیا طی سال‌های اخیر و همچنان مدعی ماندن و قهرمانی چندباره در لیگ قهرمانی ایران، حکایت از این دارد که سپاهان در مسیر تحولات و دگرگونی‌ها و پیشرفت‌های فوتبال و جذابیت‌هایی که در این راه نصیب این ورزش شده است، مثل دیگر تیم‌ها در جانزده و پیش رفته است، اما دیگر تیم‌های ما چه کرده‌اند؟

● در پیله بازی سنتی

استقلال که در زمین خود برای چندمین بار مغلوب الجزیره امارات شد می‌تواند دلیل و بهانه این شکست را مجهز بودن حریف به بازیکنان و مربیان خارجی، پشتوانه‌های مالی و ورزشگاه مدرن بداند یا غیبت آندرانیک تیموریان، مجتبی جباری و کیانوش رحمتی که هر‌سه آسیب‌دیده بودند و فریدون زندی را در میانه میدان تنها و بدون یار و همراه رها کرده بودند یا پرویز مظلومی، سرمربی تیم به حواشی زیادی که در اطراف تیم بر سر زبان‌هاست اشاره کند که کمر هر تیمی را خرد می‌کند، اما هیچ یک از این ادله و بهانه‌ها نمی‌تواند پاسخگوی درستی به بازی کردن تیمی باشد که با آن همه تجربه بین‌المللی هنوز نمی‌داند برای حفظ گل برتری چه باید کرد و ارزش پرسینگ در زمین حریف چیست؟ یا چرا در خط دفاع، رهبری برای آرام کردن بازی و بازی‌سازی کسی ماموریت ندارد و دلیل خروج‌های پراشتباه رحمتی از دروازه‌ که اعتمادی به مدافعان تیم ندارد، چیست؟ آیا مظلومی و کاپیتان تیمش می‌دانند وظیفه دیگر بازیکنان در زمانی که حملات حریف بالا می‌گیرد چیست؟ آیا وظیفه کاپیتان تیم این است که وقتی پا به توپ می‌شود، اسبش را زین کند، از سپاه خود جدا شده و یک تنه تا قلب سنگر دفاعی حریف پیش برود و با از دست دادن توپ، نگران ضدحمله حریف شود؟

این پرسش هم باقی است. وقتی دفاع تیم استقلال تن به پاس‌های بلند می‌دهد و تنها مهاجم اغلب ناموفقش را در تنگنای مهار توپ، فرار و آفساید قرار می‌دهد بهتر نتیجه می‌گیرد یا زمانی که بازی را با گردش توپ، پاسکاری و پیشروی گام به گام به جلو می‌برد؟ حتی اگر استقلال با تمام نیرو و با کمک مصدومین رهایی یافته از آسیب به میدان برود و به لطف گردش توپ و پاسکاری سالم بر حریفانش تسلط داشته باشد و از همه اشتباهات یاد شده و ضعف‌هایش بری و بی‌پیرایه شود هنوز در فوتبال سنتی‌اش که همراه با روزهای خوبی بوده است در جا می‌زند زیرا مجهز به ابزار فنی نوین، تبدیل سه حرکت در یک حرکت برای سرعت بخشیدن به بازی و پرسینگ در سرتاسر زمین نیست. به جز جباری و تیموریان که هرکدام ویژگی‌های منحصر به فردی دارند، شاید فریدون زندی تنها کسی است که به دلیل حضور در اروپا و رشد کردن در فوتبال آلمان از این امتیازات برخوردار است و دیدیم که در غیبت جباری و تیموریان به تنهایی در تمام منطقه میانی چگونه مقتدرانه جولان می‌دهد و جور هر‌سه غایب ارزشمند تیمش در این منطقه را می‌کشد.

● بازی فکورانه و بی‌اشتباه

پرسپولیس که در فصل با مدیریتی سردرگم و یارگیری غلط شروع بدی در لیگ برتر داشت و با محرومیت سنگین و ناگهانی دو مدافعش بشدت نزول کرد و به کلی دست از همراهی با مدعیان قهرمانی برداشت، به لطف دنیزلی مربی کارکشته فوتبال ترکیه قوت قلب گرفت.

جذب دروازه‌بان کرووات اودوکیچ و اجازه بازی به شیث رضایی و پولادی که نمی‌توانند در بازی‌های داخلی در ترکیب تیم قرار گیرند، دیگر بارقه‌های امیدی بود که در اردوی سرخ‌جامگان جرقه زد و ایمون زائد لیبیایی که ناگهان با ۳ گل خود مقابل الشباب امارات گلزن ثابت و نوک حمله این تیم شد، به دنیزلی، پرسپولیس و طرفدارانش اجازه داد دوباره امیدهایشان را بارور ببیند و با اعتماد به نفس و روحیه‌ای عالی به دوحه بروند و در لیگ قهرمانان آسیا با الغرافه، قهرمان قطر روبه‌رو شوند. حاصل این نبرد ۳ بر صفر به سود تیم پرسپولیس بود که هیچ‌کس حتی دنیزلی با خوشبینی از آن یاد نمی‌کرد، اما در دوحه چنان شاگردانش را به میدان فرستاد که معلوم شد در زمان کوتاه چند ماهه با پرسپولیس به خوبی تیمش را متحول کرده و در اختیار گرفته است. دنیزلی گفته بود برای فرهاد مجیدی مهاجم ارزشمند ایرانی الغرافه، نقشه‌هایی دارد و دیدیم که او چگونه در چنگ شیث رضایی اسیر شد تا در نیمه دوم تعویض شود. نقطه اوج هنر دنیزلی اعتماد به نفسی بود که به ۲بازیکن سرکش و گاه پرخطای تیمش نصرتی و شیث رضایی داد تا هیچ ضربه‌ای را بی‌هدف به توپ نزنند و خود آغازگر بازی باشند. دنیزلی علاوه بر آن که نقش بازیگردان اصلی و پایه‌گذاری حملات و گل‌ها را به علی کریمی داد با اندرزها و راهنمایی‌های خود غلامرضا رضایی را از حرکات اضافی با توپ و دوندگی‌های بی‌ثمر بازداشت تا جایی که حالا در نقش یک گلزن ظاهر می‌شود.

الغرافه که به جرات باید گفت تیمی است که پیش از دوسوم افرادش تبعیت خارجی دارند یا تابعیت کشور قطر را پذیرفته‌اند، با آن که کاملا اسیر و درمانده حملات پرسپولیس نبود، اما با درک این واقعیت پرسپولیس چنان فکورانه بازی کرد و دستورات دنیزلی را مو به مو به اجرا گذاشت که الغرافه و مربی برزیلی‌اش هیچ راه گریزی برای نجات خود از بلایی که به سرشان آمد نداشتند.

۲ گل سریع از رضایی و ایمون زائد تا مدتی از بازی آنها را گیج کرد سپس برای حفظ این گل‌های باارزش پرسپولیس با نگاهی دائمی به اشتباهات حریف و دروازه آنها، حفظ و گردش توپ را در اولویت قرار داد که پرسپولیسی‌ها بخوبی از عهده آن برآمدند و در نهایت با گل دیگری که کاظمیان به حریف قطری تحمیل کرد و موقعیت‌های دیگری که پرسپولیس داشت، این تیم ایرانی مقتدرانه و سرشار از خاطره خوب از دوحه بازگشت.

در بازی پرسپولیس با الغرافه آنچه با ارزش و به یادماندنی بود تاثیر مثبت مربی ترک بر این تیم و اطاعت محض از دستورات او بود، اما هنوز زود است بگوییم پرسپولیس به فوت و فن فوتبال مدرن تجهیز شده است زیرا هنوز نزد همه افراد این تیم، پرسینگ در کل زمین بازی معنا ندارد و تکنیک‌ فردی همه بازیکنان چنان نیست که برای سرعت بخشیدن به بازی یک حرکت را جایگزین ۳حرکت کنند. به‌گمان دنیزلی هنوز وقت دارد فنون جدید را به آنها بیاموزد، او معتقد است پرسپولیس فصل آینده را با سودای پیروزی آغاز می‌کند.

کلام آخر این که فوتبال ما برای پذیرش و گذر از مسیر سنتی و پیوستن به فوتبال نوین و دوباره نزدیک شدن به فوتبال اروپا همه‌گونه استعداد دارد؛ اگر به دانش مربیان افزوده شود و به جای خودروییدن بازیکنان، شیوه‌های آموزش صحیح و اصولی در کلاس‌های پایه در باشگاه‌ها رایج و اجباری ‌شود.

پرویز زاهدی



همچنین مشاهده کنید