شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

با افسردگی چه کنم


با افسردگی چه کنم

افسردگی, به معنای پژمردگی است پژمردگی, یکی از بدترین علل رفتاری در تغییر حالات روحی, روانی ارائه می نماید

● علائم بیماری

عدم انگیزه، عدم تحرک، انزواطلبی، عدم نشاط، خیره شدن به نقطه ای مبهم، میل به خودکشی، پریشان حالی، پرخاشگری، عدم تعادل، فراموشی، نشنیدن و یا عدم توجه به صحبتهای دیگران، تکرار مکررات و یا میل به شنیدن مجدد خبر و یا توضیح، خواب زیاد و یا کم، علاقه مندی به موسیقی های آرام و غمگین و...

پژمردگی، بطور معمول به دو صورت: ناگهانی و تدریجی غالب می گردد ولی برحسب پژوهش های صورت گرفته بالاترین سطح آمار موجود به تدریجی بودن حاکمیت افسردگی، دلالت می کند.

این بیماری مختص انسانها نیست و نباتات و حیوانات را هم دربرمی گیرد و لذا این بیماری در شکل و عنوان کلی آن، بر همه موجودات زنده جهان، صدق می کند.

در نهاد و سرشت هرموجودی، به دلیل دوری از ذات احدیت، حالتی به نام انتظار وجوددارد که این انتظار به خاطر طولانی بودن مدت آن، نوعی افسردگی را درنهاد موجودات زنده نهادینه می کند چرا که کل موجودات جهان به دلیل هجران و دوری از خالق و صاحب اصلی خویش یعنی پروردگار متعال از یک نوع انتظار و غم درونی رنج می برند.

شما دقت کنید به خودتان و یا دیگرانی که دیده اید و یا حتی بارزترین نمونه متقن آن کودکی شیرخوار که در آسایش کامل به سر می برد بازهم گاه او را درغم بخصوصی مشاهده خواهیدکرد و متعجب می شوید چگونه این کودک شیرخوار نیز اینگونه به اندیشه فرورفته است؟!... و این همان است که بدان اشاره شد یعنی هجران.

بنابراین زمینه افسردگی در نهاد موجودات جهان وجوددارد.

● اما در انسانها

بیدارکردن و شدت دادن به این غم درونی به عواملی بازمی گردد که به دو دسته اولیه (نهادینه شده) و ثانویه تقسیم می گردد. عوامل اولیه (نهادینه شده) عبارتند از

▪ اندیشه زیاد

▪ اندیشه کم

▪ بعد جسمانی

▪ گناهان و عدم ارتباط با ذات احدیت

● عوامل ثانویه

۱) افکار منفی و مزاحم

۲) داروها و غذاها و نوشیدنیها

۳) مواد مخدر و مسکر و دخانیات و هوای آلوده

۴) آپارتمان نشینی و عدم استفاده از طبیعت و آفتاب

۵) عدم تحرک و ورزش

۶) زیاد گوش دادن به موسیقی های غمگین و غیر متحرک

۷) داشتن مشکلاتی خاص در زندگی که لاینحل مانده اند

۸) استفاده زیاد از تلویزیون

۹) مطالعه زیاد بیمارگونه بخصوص مطالب منفی، حادثه ای و داستانهای غمگین

۱۰) نداشتن مدیریت وبرنامه ریزی در امور مختلف زندگی

۱۱) تماشای زیاد غروب به جای تماشای طلوع خورشید

۱۲) دوربودن از چیزی و یا کسی و مرگ عزیزان و طلاق

۱۳) نداشتن ارتباط با اجتماع و اقوام و خانواده

۱۴) احساس حقارت نسبت به دیگران و نقش تربیتی خانواده

۱۵) نداشتن و یا کم بودن مطالعه بخصوص مطالب مثبت، شاد و آموزنده

۱۶) حسادت زیاد و وجود افراد منفی و افسرده در اطراف، (موقعیت زمانی و مکانی)

۱۷) نرسیدن به آرمانها

۱۸) رنگهای تیره

۱۹) بیماری ها

۲۰) تکنولوژی و موبایل و دستگاههایی که میدان مغناطیسی ایجاد می کنند.

● چه کنم؟

▪ بهترین راه: پیشگیری است. چرا که افسردگی بیماری روحی است و اگر روح گرفتار شود رهاشدن او بسیار مشکل خواهدبود.

بنابراین اگر کوشش شود که هریک از عوامل ۲۰ گانه افسردگی را بشناسیم و از گرفتارشدن به آنها فرارکنیم ویا لااقل کمتر درتیررس آنها باشیم بزرگترین و اولین کمک را به خود خواهیم کرد. اما اگر گرفتار شده اید قبل از مراجعه به پزشک این موارد را رعایت کنید:

الف) کوشش درجهت شناخت دقیق و آگاهانه عامل و یا عوامل بروز بیماری ازطریق تفکر درتاریخچه زندگی و بررسی اینکه درطول و عرض زندگی خود درمعرض کدام یک و یا چندعامل از عوامل فوق قرار گرفته اید.

ب) نیت در اهتمام جدی و پیگیر درجهت برطرف نمودن عامل یا عوامل.

الف) کوشش آگاهانه ای کنید تا هرآنچه را که در زندگی با آنها روبرو شده اید و یا حتی عواملی را که نگران بروز آنها در آینده بوده و یا هستید را بشناسید و به یاد آورید.

دراین مرحله ابتدا این عوامل را پس از یادآوری، به صورت فهرست وار بنویسید تا عناوین آنها از یاد شما نروند.

ب) در پایان درباره هریک از این عوامل، بطور کامل شرح کاملی با ذکر تاریخ و مدت آن عوامل آنها بنویسید.

درمرحله بعد به تجزیه و تحلیل هریک از این عوامل بپردازید و توجه کنید اولاً درکدام مرحله خود شما مقصر بوده اید و اشتباه را مرتکب شده اید؟ دوماً: چیزها و اشخاص دیگری را که منصفانه می توان مقصردانست بشناسید. حال با شناخت عمیق این عوامل با خود عهد ببندید دیگر دست به دست آنها ندهید. با این پایه گذاری که درجهت مخالف این بیماری گام برمی دارید اینک به عوامل ۲۰گانه ای که با هم خواندیم سری می زنیم و درمخالف با آنها با یکدیگر گام برمی داریم یعنی:

۱) مثبت اندیش باشید: البته این به معنای از بین بردن حقیقت نیست . بلکه به این معناست که اندیشه مثبت را هم به ذهن خود راه بدهید و گرنه افکار منفی در ذهن شما رسوب خواهند کرد . تو گویی افکار منفی افکار مثبت را می خورند . اگر می خواهید قاضی خوبی باشید هر دو طرف دعوا را به محکمه وجدان راه بدهید .

۲) به بروشور داروهایی که پزشک تجویز خواهد کرد ، دقت کنید که چه عوارضی خواهند داشت و آنها را یادداشت کنید . بهتر است لااقل از هم اکنون یک دفترچه حاوی تاریخچه بیماریها و درمانها و مشکلات روحی و جسمی که به شما وارد شده اند و یا وارد خواهند شد تهیه کنید و این موارد را به طور منظم و پیگیر در آنها یادداشت کنید . فهرست نوشیدنی ها و غذاهای نشاط آور و کسل کننده را از منابع و کتب علمی در رابطه با غذا و دارو شناسایی و تهیه کنید . به عنوان مثال : زعفران نشاط آور است و برنج دشمن ویتامین ب که کسل کننده است.

۳) مواد مخدر و مسکر و دخانیات مثل سیگار و قلیان را به موزه زباله ها بفرستید . اگر معتاد هستید در پنج مرحله و طی پنج ماه ترک کنید، یعنی تدریجی ولی پیگیر و جدی : نیت در ترک، کم نمودن مصرف ، کمتر مصرف نمودن، کوشش در فراموش نمودن ، ترک نهایی آن .

۴) در صورت امکان آپارتمان نشینی را ترک کنید ، یک خانه کوچک ولی حیاط دار رو به آفتاب ، به آپارتمان ۶۰۰ متری نیز ارجح خواهد بود . به طور منظم و به صورت هفتگی به دل طبیعت بزنید اگر این کار به همراه خانواده و اقوام و به خصوص افرادی که با آنها در تفاهم هستید صورت بگیرد بهتر است . دو رکعت نماز در طبیعت آرامش دل را دو چندان می کند . هر روز صبح ، ظهر و عصر خود را به مدت ۵ الی ۳۰ دقیقه در معرض آفتاب قرار دهید . از طریق اتخاذ روشهای علمی ، حقایق را چاره کنید تا بتوانید از اضطراب بپرهیزید .

۵) هر روز صبح ناشتا ۱۵ الی ۳۰ دقیقه بدوید و ورزش کنید . هر روز عصر به مدت ۳۰ الی ۶۰ دقیقه دویده، نرمش کرده و ورزش کنید و ورزشهایی که همه بدن در آن شرکت کنند مثلاً بسکتبال ، فوتبال و والیبال در اولویت خواهند بود. شنا یکی از مفرح ترین عوامل فرار از افسردگی است . کوه نوردی را هر هفته انجام دهید . استحمام بعد از ورزش بسیار مناسب و خوب است و از همه بهتر شنا است ، بنابراین اگر به فن شنا هم آشنا نیستید در هفته دو مرتبه ، در عمق کم آن ، آب تنی کنید .

۶) گوش دادن به موسیقی آرام و غمگین را به یکبار در ماه کاهش دهید البته موسیقی آرام ولی کلاسیک مثل آهنگهای موزارت و بتهوون را اگر هر ۴۸ ساعت گوش کنید مفید هم خواهد بود چرا که برحسب تحقیقات و پژوهشهای دانشمندان این آهنگ مغز را بیدار کرده و وادار به تحرک می کند چون این آهنگها ، روی قاعده کلی و نظم خاصی تهیه شده اند و چون به صورت مرحله ای هستند یعنی همانند این مقاله دارای سه رکن مقدمه، متن و نتیجه گیری هستند شما ناآگاهانه به آرامش خاصی می رسید مغزتان با طی کردن این فرایند سه مرحله ای بیدار شده و وادار به تحرک می شود . در صورت امکان در کنسرت ها شرکت کنید رقص را هر ۷۲ ساعت انجام دهید . لازم نیست این رقص خیلی تند و شاد باشد هم این که انجامش دهید کافی خواهد بود . چرا که رقص هیجان آور است و در واقع هیجان رقص زندگی است . به خصوص اگر این رقص با همسر و فرزندان باشد .

۷) اگر مسأله ای در زندگی شماست که به راستی لاینحل است با آن مدارا کنید ولی با مشکلات زندگی بجنگید ولی جنگی هوشمندانه و صبورانه یادتان باشد زندگی همچون کوهی است که ما در حال بالا رفتن از آن برای رسیدن به قله آن هستیم ، مهم این است که ما به بالا رفتن ادامه دهیم وگرنه به دره اش سقوط خواهیم کرد .

۸) تماشای تلویزیون را به میزانی که باید استفاده کرد محدود کنید . (تماشای خبرها، مباحث علمی و مثبت و برنامه های آموزشی و طنز و مفرح) را جایگزین کنید به طبیعت بروید. ورزش کنید شنا کنید قایقرانی کنید . تیراندازی و ...

۹) مطالعه مطالب حادثه ای را فقط تا به آن اندازه که در جریان شناخت و چگونگی مبارزه خلافکاریهای جاری جامعه باشید مطالعه کنید و نه به صورت علاقه مندانه.

۱۰) داشتن مدیریت علمی در برنامه ریزی های ریز و درشت مسائل زندگی علاوه بر اعتماد نفس به شما باعث جلوگیری از شکست و سرخوردگی های شخصی و در نزد جامعه می شود .

۱۱) به جای تماشای زیاد غروب ، طلوع خورشید را زیاد ببینید . حکایت، حکایت همان دیدن نیمه پر لیوان است.

۱۲) او که رفته رفته داشته ها را داشته باش. زندگی همچون دایره است با خود بگو به او خواهی رسید گردش روزگار در این دنیا و یا آن دنیا این مهم را ثابت می کند .

۱۳) دیدار و مباحثت و همنشینی با اجتماع بخصوص قشر نمونه و فهمیده آن و نیز اقوام و خانواده به خصوص آنان که هدفمند و مثبت اندیش هستند را قدر بدانید .

۱۴) خود باشید و پیروزیهای دیگران را معلم شکستهای خود کنید تا بیش از این شکست نخورید، شما هم آن سربالایی هایی را که دیگران رفته اند طی کنید . سربالایی های زندگی را نه با سرعت که با قدرت طی کنید .

۱۵) مطالب مثبت ، شاد و آموزنده را جزو وظایف روزانه خود کنید، تا آموزش ببینید و لذا از قبل این فراگیریها شاد هم خواهید شد . چون مسائل مهمی را که تاکنون نمی دانسته اید یاد می گیرید و توأم با آن به خاطر بالا رفتن ظرف داشته هایتان به خود می بالید و شادمان خواهید بود . (غرور مثبت شادی آور است )

۱۶) با رعایت بند ۱۵ از این به بعد به دیگران نیز حسادت نخواهید کرد بلکه سعی می کنید از آنها مسائل جدیدی یاد بگیرید و از مباحث و جلوس با آنان لذت خواهید برد و با جایگزینی غرور مثبت به جای غرور منفی ، شادمان تر خواهید شد . مسائل را بهتر و متواضعانه تر درک خواهید کرد. حرف های افراد منفی را از این گوش به آن گوش به در کنید و طرف خالی نیمکت خود را به افراد مثبت دهید .

۱۷) لازم نیست حتماً به آرمانهایتان برسید حتی اگر مثبت بوده باشند، همین که شما تلاش خود را کرده باشید و یا تلاش کنید که از رسیدن به هدف مهم تر است . شنیده اید که می گویند ورزش وسیله است نه هدف.

۱۸) رنگهای تیره مثل مشکی ، قهوه ای را از لباس و کفش و شلوار تن خود و دکوراسیون محل کار و منزل و حتی رنگ خودرو و رنگ قلم خود دور کنید.

رنگهای آبی ، زرد، صورتی را جایگزین کنید. رنگ قرمز اگر چه شاد است ولی باید به صورت تلفیقی با سایر رنگها باشد و به تنهایی به کار نرود چون در غیر این صورت زیادی و تندی رنگ آن محرک بد اعصاب خواهد بود . رنگ سبز آرامبخش است ولی همنشینی زیاد با آن افسردگی می آورد و لذا باید آنرا با رنگهای شاد تلفیق نمود .

۱۹) سعی کنید با اتخاذ روشهای مدیریتی و مدبرانه، بر اعصاب خود مسلط شوید و مواردی را که تاکنون به آن پرداخته شد را به صورت جدی پیگیر باشید تا کمتر در معرض بیماری ها باشید .

چراکه: روح که بیمار شود جسم را هم گرفتار خواهد شد . بله البته اگر بیماری دارید که صعب العلاج است باید به افکار مثبت روی آورید و مدارا را سرلوحه قرار دهید و سعی کنید وجود آن را به فراموشی بسپارید و یا لااقل افکار حاشیه آن را پرورش ندهید و بزرگنمایی نکنید .

۲۰) سعی کنید زیاد در معرض دستگاه هایی همچون لوازم برقی: دلر، ماشین لباسشویی، آبمیوه گیری ، چرخ گوشت، جارو برقی و لوازم صوتی و تصویری و موبایل قرار نگیرد .

مثلاً: برای موبایل خود از گوشی های سیم دار استفاده کنید و یا به هنگام کار کردن ماشین لباسشویی به اتاق دیگری بروید و یا فاصله ۲ ، ۳ متری خود را از لوازم صوتی و تصویری حفظ کنید و مدت زیادی را با آنها به سر نبرید . افسردگی قابل درمان است. مگر ندیده اید درخت یا گیاهی خشکیده را که پس از مبارزه دوباره شکوفا می شود بنابراین با شناخت عوامل ۲۰گانه ای که شما به دلیل یک یا چند عامل آن به این بیماری گرفتار شده اید به جنگ علمی و پیگیر آن بروید مراجعه پیگیر نزد روانپزشک را فراموش نکنید . هیچ انسان عاقل و مثبتی به شخصی که در حال سقوط به دره ای است و این در حالی است که او فقط گیاهی را در دستانش محکم گرفته و ادامه زندگی اش به آن گیاه کوهی است ، هرگز توصیه به رها کردن آن ناجی نمی کند ، چرا که او می تواند به جای سقوط به دره ، به بالا رفتن و نجات خود ادامه دهد ، به خود مشاوره های مثبت و منطقی بدهید. هیچ کس بهتر از خود شما ، ناجی شما نخواهد بود ، چون در این صورت شما همچون بیننده ای خواهید بود که فقط خارها را نخواهد دید و گل قرمز را نیز خواهد دید ، حتی اگر خارها، گل را احاطه کرده باشند ، اما شما وظیفه دارید خارها را به کناری بزنید ، چون شما گل را دوست دارید و باید او را نجات دهید.

کوروش درخشان یگانه