چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

هالیوود تفنگ همیشه سرپر آمریکا علیه جهان


هالیوود تفنگ همیشه سرپر آمریکا علیه جهان

سینمای هالیوود یکی از ابزارهای اصلی گسترش ایدئولوژی نظام سرمایه داری است که سال های متمادی در خدمت پیشبرد اهداف ایالات متحده آمریکا نقش آفرینی کرده و هرگاه حرکتی در گوشه ای از جهان, برخلاف منافع آمریکا آغاز شده, سینمای هالیوود اقدام به بازتاب این حرکت بر اساس خواسته های نظام سود محور آمریکا کرده است

سینمای هالیوود یکی از ابزارهای اصلی گسترش ایدئولوژی نظام سرمایه‌داری است که سال‌های متمادی در خدمت پیشبرد اهداف ایالات متحده آمریکا نقش‌آفرینی کرده و هرگاه حرکتی در گوشه‌ای از جهان، برخلاف منافع آمریکا آغاز شده، سینمای هالیوود اقدام به بازتاب این حرکت بر اساس خواسته‌های نظام سود محور آمریکا کرده است.

از سوی دیگر، در عصر سلطه رسانه‌ها بر افکار بشری که در آن اساس کار رسانه‌هایی مانند سینما بازآفرینی واقعیت است و نه بازتاب آن، هر کدام از ابنای بشر فهمی متفاوت از وقایع و رویداد‌های اطراف دارند که این بخش عمده‌ای از این فهم مبتنی بر انگاره‌ها و تصاویر رسانه‌هاست، بنابراین طبیعی است شناخت ما از جهان بی‌واسطه نباشد و رسانه‌ها نقشی انکارناپذیر در آن ایفا کنند.

نکته‌ای که باید بر آن تأکید کرد، این است که رسانه‌ها با گفتمان خاص خود، مفاهیم و واقعیات را چنان که خود می‌خواهند به ذهن مخاطبان القا می‌کنند، نه چنان که اتفاق افتاده‌اند؛ از سوی دیگر به علت این‌که این رسانه‌ها بر پایه جریان قدرت و ثروت حرکت می‌کنند، طبیعی است در برابر هر حرکتی که بر هم زننده منافع آنان باشد واکنش نشان دهند.

چنان‌که گرامشی، یکی از متفکران مکتب مطالعات انتقادی نیز تأکید می‌کند، رسانه‌ها در نظام سرمایه‌داری ابزاری برای گسترش ه‍ژمونی این نظام هستند و کارکرد آنها قرار گرفتن در مسیر فعالیت‌های کلانی است که نظام سرمایه‌داری برای خود و آینده جوامع مبتنی بر سرمایه‌داری تعریف کرده است.

تصویری که هالیوود از شرق ارائه می‌دهد، ادامه فرآیندی است که آمریکا و سایر کشورهای قطب سرمایه‌داری در مواجهه سیاسی با مخالفان خود پی می‌گیرند و ادوارد سعید از آن به‌عنوان شرق‌شناسی نام می‌برد و تأکید می‌کند این شرق شناسی برآمده از واقعیات جامعه شرقی نیست، بلکه آفرینش جامعه‌ای غیر خودی در برابر جامعه آمریکاست که در نهایت به دولت آمریکا در همراه کردن افکار عمومی برای مقابله با شرق کمک می‌کند.

البته این نگاه هالیوود تنها به ایجاد کلیشه‌های قومیتی و بین‌المللی برای ایجاد تقابل میان شرق و غرب منتهی نمی‌شود و این سینما با تمام ظرفیت خود به ایجاد کلیشه‌های جنسیتی و طبقاتی نیز دامن می‌زند؛ به‌عنوان مثال در اغلب فیلم‌های برآمده از هالیوود، ویژگی ذاتی زنان، احساسی بودن و تمایل به نمایش جذابیت‌های جنسی و ویژگی ذاتی مردان، منطقی بودن نمایش داده می‌شود که این امر کاملا برآمده از گفتمان مرد‌سالاری و نژاد‌پرستی است.

مولفه‌هایی چون ذهنیت نظامی‌گرایی، برتری اخلاقی نیروهای آمریکایی، ترسیم ابر‌مردانگی، طرح نیروی نظامی قدرتمند آمریکا در جهان و ترسیم جنگ سرد از ویژگی‌های اصلی فیلم‌های دهه ۱۹۸۰ میلادی است که بخوبی نشان می‌دهد هالیوود تمام توان خود را در دوران جنگ سرد برای مقابله با جبهه مخالف آمریکا که همان بلوک شرق کمونیستی است به کار برده؛ این رویکرد بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام سوسیالیستی نیز همچنان ادامه دارد و این بار سینمای هالیوود دشمنی تازه برای مردم آمریکا می‌آفریند و شرق مسلمان و جوامع انقلابی مسلمان را در تقابل با منافع آمریکا قرار می‌دهد.

انقلاب اسلامی ایران یکی از مهم‌ترین چالش‌های منافع نظام سرمایه‌داری در ۳ دهه گذشته بوده است که به واسطه مقابله با نظام سود محور آمریکایی و تلاش برای گسترش جبهه مقابله با کاپیتالیسم در کشورهای جهان، به اعتراف سیاستمداران آمریکایی لطمات فراوانی به پیکره نظام سرمایه‌داری وارد کرده و موجب شده است که بسیاری از مردم جهان به نظام مطلوبی غیر از نظام سرمایه‌داری برای اداره امور خود بیندیشند.

همین موضوع موجب شده است هالیوود به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بازوهای تبلیغاتی و رسانه‌ای آمریکا طی ۳ دهه گذشته در فیلم‌های متعددی به بازنمایی چهره‌ای خشن و غیردموکراتیک از انقلاب اسلامی مردم ایران اقدام کند و این انقلاب را سیطره گروه معدودی از مردم خشن، متحجر و سلطه‌خواه بر جمع کثیری از آزادیخواهان القا کند.

باید دوباره تأکید کرد که سینمای غرب خلق‌الساعه ضدایران و ضداسلام نشده است، بلکه پیشینه‌ای قدرتمند و جریانی ایدئولوژیک پشت کارخانه فیلمسازی هالیوود وجود دارد و یکی از اشتباهات بزرگ در برخورد با سینمای هالیوود این است که این سینما را سینمای سرگرمی بدانیم؛ سینمای هالیوود چنان‌که گفته شد از کانون‌های خاصی برای جریان‌سازی خوراک فکری نشات می‌گیرد و تاکید بر جنگ‌های صلیبی، برپایی جنگ آخر‌الزمان، بی‌اخلاق نشان دادن جوامع مخالف آمریکا و کوچاندن اسرائیل و قوم یهود به سرزمین موعود بخش لاینفک این جریان فیلمسازی است.

هالیوود در بازنمایی انقلاب اسلامی چنانکه در برخورد با بلوک شرق و کشورهای کمونیستی رفتار می‌کرد، تلاش می‌کند با توسل به ترفندهای سینمایی، بدون این‌که به طور مستقیم منظور خود را درباره انقلاب ایران بیان کند، چهره‌ای خشن و غیر انسانی از انقلاب ارائه کند.

غرب با بهره‌گیری از توان و ظرفیت رسانه‌ها از جمله سینمای هالیوود، قصد دارد اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی را ترویج نماید، زیرا اگر پروژه اسلام‌هراسی کلید زده نشود، اتفاقی مانند قرآن سوزی به وقوع نمی‌پیوندد و اگر سینمای هالیوود به ایران هراسی دامن نزند، دولت آمریکا و همراهانش نمی‌توانند پشت سر هم علیه ایران تحریم‌نامه تصویب کنند یا دانشمندان هسته‌ای ایران را ترور کنند و کشتار آنان را با افتخار در کارنامه خود قرار دهند؛ باید توجه داشت که این اقدامات عملی آمریکا در تقابل با ایران و کشورهای اسلامی تنها در صورت آماده کردن افکار عمومی جهانی میسر خواهد بود؛ همان افکار عمومی که تولیدات هالیوود نقش مهمی در شکل‌دهی به آن دارد.

نمونه یکی از فیلم‌هایی که سینمای هالیوود برای جهت دادن به افکار عمومی غرب برای تقابل با ایران ساخته، فیلم «بدون دخترم هرگز» است. این فیلم بازنمایی غیر واقعی جامعه ایرانی بعد از انقلاب است که در آن مردم ایران بر سر سفره‌های خود کرم و حشره می‌خورند و مانند اقوام بدوی رفتار می‌کنند. در این فیلم شخصیت مردان ایرانی که نماینده انقلابیون نیز هستند، شخصیتی خشن و غیر انسانی بازنمایی شده است که هیچ عطوفتی در قلب آنان وجود ندارد و از هیچ خشونتی در برخورد با اطرافیان و خانواده خود دریغ نمی‌کنند.

فیلم دیگری که موضوع آن اساسا به انقلاب اسلامی ایران اختصاص دارد و از سینمای هالیوود بر آمده؛ فیلم انیمیشنی «پرسپولیس» است که واضح و آشکارا تلاش می‌کند چهره‌ای خشن و غیرانسانی از انقلاب ایران ارائه دهد. موضوع این فیلم که از اغلب جشنواره‌های غربی نیز جایزه گرفته است به زندگی دخترکی بازمی‌گردد که انقلاب اسلامی زندگی شیرین او را تلخ کرده است؛ انقلابی که از هیچ صدمه‌ای به مردمش فروگذار نمی‌کند و تنها عده‌ای خاص که خشن و متعصب هستند، از آن طرفداری می‌کنند.

یکی دیگر از فیلم‌هایی که موضوع آن به ایران پس از انقلاب اختصاص دارد و سازندگان آن تلاش می‌کنند در لفافه انتقاد از احکام قضایی اسلام، اصل انقلاب اسلامی را زیر سوال ببرند فیلم «سنگسار ثریا»ست؛ فیلمی که به اذعان بسیاری از فیلمسازان فاقد هرگونه رویکرد هنری است و تنها برای تخریب چهره انقلاب اسلامی ساخته شده است. در این فیلم نیز انقلابی‌ها افرادی فاسدالاخلاق، زورگو و سوء استفاده‌گر معرفی شده‌اند که تنها و تنها به دنبال منافع مادی خود هستند و برای رسیدن به این منافع از هیچ جنایتی فروگذار نمی‌کنند.

فیلم‌هایی «مانند خانه‌ای از شن و مه»، «محاصره یا حکومت نظامی» و «مریم» نمونه‌های دیگری از فیلم‌های هالیوودی هستند که آشکار یا پنهان تلاش می‌کنند چهره انقلاب اسلامی را تخریب کنند و با جهت دادن به افکار عمومی آمریکا راه را برای سیاست‌های خصمانه دولت آمریکا علیه مردم ایران و انقلاب اسلامی هموار کنند.

مهدی جلیلی