شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

شرایط مذاكره با آمریكا


شرایط مذاكره با آمریكا

در یك تحلیل كلی, حضور در پای میز مذاكرات رسمی با كشورهای دشمن, بدون توجه به ماهیت نتایج مذاكرات به مفهوم پذیرش موجودیت طرفین مذاكرات است به همین روی صرف حدوث مذاكره در وهله اول خود به معنای «امتیاز» برای هر دو طرفی است كه در پی اعتبار دادن به ادعاها و خواست هایش بوده اند

در یك تحلیل كلی، حضور در پای میز مذاكرات رسمی با كشورهای دشمن، بدون توجه به ماهیت نتایج مذاكرات به مفهوم پذیرش موجودیت طرفین مذاكرات است. به همین روی صرف حدوث مذاكره در وهله اول خود به معنای «امتیاز» برای هر دو طرفی است كه در پی اعتبار دادن به ادعاها و خواست هایش بوده اند. كشورهایی كه می خواهند با دولتی مانند آمریكا مذاكره كنند بایستی به نكاتی چند توجه كنند. مذاكره با آمریكا در خلأ امكان پذیر نیست بلكه می بایستی با وقوف به یك چارچوب تحلیلی و ادراكی انجام شود. این چارچوب موسوم به چارچوب شناخت است. اجزای این چارچوب شناخت به شرح ذیل هستند كه كشور مترصد مذاكره با آمریكا می بایستی آنها را به تفكر بنشیند.

●شناخت محیط بین المللی

بازیگرانی كه درصدد تجربه مذاكره با آمریكا هستند می بایست آگاه به این باشند كه ساختار نظام بین الملل در كجا قرار گرفته است. این محل است كه تعیین می كند هنجارها و ارزش های مطلوب و مطرح چه هستند. براساس این ارزش ها است كه كیفیت روابط بین بازیگران و ارزیابی رفتارهای آنان انجام می شود. دولتی مثل آمریكا در نظام كنونی بین الملل مدعی نقش مسئول امنیتی است و براساس نیازها و الزامات خود به اعمال هنجارها می پردازد. او هزینه های مترتب بر رفتارهای بازیگرانی را كه با او مخالف هستند و ارزش های سیستم را به چالش می كشند به حداكثر می رساند و وسیع ترین تشویق ها را برای بازیگرانی كه در راستای دفاع از هنجارهای حاكم در صحنه جهانی برمی آیند امكان پذیر می سازد. حال كشوری كه آماده مذاكره با آمریكا است، به ضرورت باید وقوف داشته باشد كه ارزش های حاكم بر فضای مذاكره و هنجارهای محیطی به شدت در تقارن با دیدگاه های ارزشی آمریكا هستند. آمریكا به عنوان مدعی حاكمیت صحنه جهانی پرواضح است كه فضای حاكم بر مذاكرات را تحت الشعاع قرار خواهد داد. پس در هر مذاكره ای كه آمریكا با بازیگران متخاصم با ارزش ها و منافعش وارد شود، به طور اتوماتیك در موضع مدعی قرار دارد چرا كه محیط ذهنی حاكم بر مذاكرات و چارچوب های هنجاری مترتب بر ارزیابی های مذاكرات به وسیله بازیگران دولتی و غیردولتی بیرون از صحنه مذاكرات مبتنی بر قالب های مفهومی لیبرال خواهد بود.

●شناخت ظرفیت های فیزیكی و روانی آمریكا

كشوری كه آماده مذاكره با آمریكا در جهت پایان دادن به تعارضات موجودیتی است می بایست به توانمندی ها و كاستی های این كشور احاطه داشته باشد و آنها را به ارزیابی بگیرد. توانمندی ها این امكان را به یك كشور می دهد تا در موقعیتی قرار بگیرد كه بتواند به تهدید عملی متوسل شود و این نكته را یادآور شود كه این امكان را دارد تا در صورت عدم توافق بر سر میز مذاكرات با توسل به خشونت به خواست های خود دست یابد. توانمندی ها، قدرت مانور را افزایش می دهند و صلح به هر قیمت را الزامی نمی سازند و سبب می شوند كه حیطه گزینه ها و تعدد گزینه ها فرصتی برای عقب نشینی فراهم نیاورند. در كنار وقوف به ظرفیت فیزیكی ، نیاز به درك ویژگی های روانی طرف مذاكره است. این یعنی وقوف به سیستم اعتقادی. سیستم اعتقادی از دو بخش تشكیل شده است: آنچه یك بازیگر خواهان دستیابی به آن است كه به مفهوم صحبت از بایدها است. این جنبه فلسفی سیستم اعتقادی است و فضای آرمانی دارد. بخش دیگر درك بازیگر از واقعیات است و اینكه چه برداشتی از واقعیات دارد. توجه شود كه برداشت از واقعیات و خود واقعیات ممكن است با هم تفاوت داشته باشند چرا كه برداشت بازیگر برخاسته از مفاهیم ارزشی است كه به واسطه آنها او به تعریف پدیده ها می نشیند. حال كشوری كه آماده مذاكره با آمریكا است این را باید الزامی بیابد كه به مبانی فلسفی و زیربناهای فكری تصمیم گیرندگان آمریكایی وقوف كامل داشته باشد. بر پایه این چشم اندازهای فكری است كه آنها به تعریف گستره گیتی و به ارزیابی رفتار دیگر بازیگران می نشینند. براساس این قالب های نظری است كه آنان خوب و بد و دشمن و دوست را به تمایز می گیرند. اگر كشور طرف مذاكره، از زاویه ذهنی رهبران آمریكا دارای ارزش های همسو با آنها باشد، از دادن امتیاز ابا نخواهند داشت ولیكن اگر با كشوری طرف مذاكره هستند كه در تعارض با تعاریف آنان از صحنه جهانی قدم برمی دارد تلاش بر مذاكراتی با نتیجه برد- باخت می كنند.

●شناخت ظرفیت های فیزیكی و روانی خود

پیش از قدم گذاشتن در هر مذاكره ای این برای بازیگر ضروری است كه به جایگاه خود و موقعیت داخلی وقوف داشته باشد. این به معنای توانایی در سنجش سرمایه سیاسی بازیگر است. سرمایه سیاسی نیز چیزی جز میزان مشروعیت نیست. در تحلیل نهایی میزان مشروعیت است كه باید معیار قدم گذاشتن در مسیر مذاكره با آمریكا مطرح شود. كشوری كه آماده مذاكره با آمریكا است در ابتدا باید مطمئن شود كه در قلمرو داخلی از مشروعیت فزاینده بهره مند است. مشروعیت در حیطه داخلی از این روی اهمیت اساسی دارد كه آمریكا از ابزارها و اهرم های فراوان برای فشار آوردن و امتیاز گرفتن به ناحق استفاده می كند. كشوری كه طرف مذاكره با آمریكا است به ضرورت باید در داخل از آنچنان اقتداری برخوردار باشد كه با اطمینان حمایت داخلی در برابر فشارها تسلیم نشود و به چانه زنی و بده بستان بپردازد بازیگری كه از مشروعیت در داخل برخوردار است به علت اطمینان از ناتوانی آمریكا برای بحران سازی داخلی با تمام ظرفیت به چانه زنی با این كشور می پردازد. اجماع داخلی منجربه این می شود كه آمریكا نتواند با یادآوری بحران داخلی به بازیگر طرف مذاكره، او را به سوی امتیاز دادن غیرضروری سوق دهد. بازیگری كه در داخل اقتدار دارد برای بقای خود نیازی به سر فرو آوردن در برابر آمریكا نخواهد داشت درحالی كه اگر بازیگر بدون تكیه بر مشروعیت داخلی به سوی مذاكره با آمریكا قدم بردارد در نهایت موجودیت خود را هزینه خواهد كرد. تاكید و تقویت مشروعیت داخلی و به دست آوردن آن شرط اول و لازم برای حركت در سیر مذاكره با آمریكا است.

دكتر حسین دهشیار



همچنین مشاهده کنید