چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

بازی قدرت روسیه در کره شمالی و سرگردانی چین و امریکا


بازی قدرت روسیه در کره شمالی و سرگردانی چین و امریکا

دو هفته پیش, زمانی که روسیه بمب افکن هایش را بر فراز آسمان شبه جزیره کره فرستاد, به همان اندازه که تلاش داشت سیگنالی به متحدانش در پکن بفرستد, برای واشنگتن نیز پیام هایی مبنی بر این داشت که مسکو هم می تواند موقعیتش در خاورمیانه را تغییر دهد کرملین ممکن است مدافع پایدار و مهم پیونگ یانگ در تازه ترین معرکه به راه افتاده, نباشد, اما ظهور آن در منطقه یکی دیگر از تلاش های رئیس جمهوری روسیه, ولادیمیر پوتین, برای وارد شدن به معادله ای جغرافیایی سیاسی در برابر ایالات متحده است در ادامه بیشتر بخوانید

کارشناسان می گویند حمایت غیرمستقیم نظامی روسیه از کره شمالی، ممکن است در ماه های آینده، تمرکز نظامی در بلاروس و غرب روسیه را منحرف کند، تمرکز نظامی ای که اعضای ناتو را بابت ازدیاد حضور نظامی روسیه در شرق اروپا نگران کرده است. چین که بلافاصله پس از آن بمب افکن ها را به آسمان فرستاد، درباره نمایش قدرت مسکو هیچ اظهارنظری نکرد. سخنگوی وزارت امور خارجه چین می گوید که وزیر امور خارجه این کشور، درباره چگونگی نزدیک شدن چین و روسیه در همکاری در کره شمالی صحبت نخواهد کرد. وی گفت: «درست مانند چین، روسیه نقش مهمی در حفظ صلح و ثبات در جهان دارد و همچنین این کشور راه حل های صلح آمیز برای مسائل مهم در منطقه را ترویج می کند. چین مایل است همکاری و هماهنگی خود را با روسیه تقویت کند تا به طور مشترک در راه حفظ صلح و ثبات در منطقه و سراسر جهان گام بردارند.»

مشکل ساز واقعی

اگر چین از بابت شریک کمونیست خود که به دنبال نفوذ بیشتر و افزایش گستره فرمانروایی اش در منطقه است، نگران باشد، سعی می کند نگرانی اش را فوراً بروز ندهد.

تونگ ژائو، یکی از محققین سیاست جهانی در مرکز Carnegie-Tsinghua در پکن می گوید: «من فکر می کنم چین اطمینان دارد توسعه اقتصادی و توسعه نظامی آن با سرعت بیشتری نسبت به روسیه به پیش می رود، بنابراین روسیه در دراز مدت نمی تواند به طور جدی منافع هسته ای چین را به چالش بکشد. عناصر مشخصی از وجود رقابت بین دو کشور وجود دارد، اما کفه نگرانی های مشترک آنها بابت ایالات متحده بسیار سنگین تر از کفه رقابتشان است.» این کارشناس به CNN گفت: «هم مسکو و هم پکن درک اساسی ای از مشکل سازان واقعی و بزرگ ترین تهدید مشترکشان در شبه جزیره کره دارند.» او در ادامه گفت که این مشکل ساز، ایالات متحده و به طور خاص، صاحب صندلی قدرت در کاخ سفید است.

تونگ با اشاره به وزیر امور خارجه امریکا گفت: «تیلرسون می گوید که او می خواهد دیپلماسی را پیش از انتخاب گزینه های دیگر به کار گیرد، اما صحبت های دیگری که از کاخ سفید شنیده می شود، صحت این ادعا را زیر سؤال می برد. مثلاً دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا، در توئیتی نوشته بود، صحبت کردن پاسخگو نیست، من فکر می کنم از نقطه نظر چینی ها، امریکا هنوز در حال بررسی گزینه نظامی است. به همین دلیل رهبران کره شمالی یا چین به صحبت های امریکا اطمینان پیدا نمی کنند.»

این محقق مطالعات سیاست جهانی گفت، هر عملیاتی که پیونگ یانگ انجام می دهد، می تواند واکنش چین و روسیه نسبت به موضع فورانی ترامپ تلقی شود. پوتین در مقاله ای که کرملین منتشر کرد، نوشت: «روسیه معتقد است سیاست فشار روی پیونگ یانگ برای متوقف ساختن برنامه های موشکی هسته ای وی، اشتباه و بی فایده است. تحریم ها، فشارها و زورگویی های نظامی و توهین آمیز راه حلی متزلزل و بی سرانجام است.»

ساموئل رامانی، کارشناس سیاست خارجی روسیه در واشنگتن پست در اواخر ماه جولای نوشت: «همانطور که روسیه رویکرد تهاجمی ای را در مقابل اتفاق های جهانی در پیش گرفته است، شهروندانش از موقعیت اتحاد جماهیر شوروی به عنوان ابرقدرتی یاد می کنند که می توانست بر تعارضات در سراسر جهان تأثیر بگذارد. در این راستا، توجه بیشتر روسیه به کره شمالی بسیار شبیه مداخله نظامی آن در سوریه و گسترش حضور دیپلماتیک آن در لیبی و افغانستان است. مسکو تلاش می کند تا بار دیگر خود را به عنوان یک قدرت جهانی معرفی کند.»

رقبای قدیمی

ریشه درگیری میان دو قدرت بزرگ جهانی بر سر کره شمالی، قدمتی چندین دهه ای دارد. کارل شوستر، کاپیتان بازنشسته نیروی دریایی که در حال حاضر استاد هوانوردی دانشگاه اقیانوس آرام است، در این باره گفت: «تا حدودی این کشمکش زمانی آغاز شد که چین و روسیه برای نفوذ در دنیای کمونیست تبدیل به رقیب یکدیگر و در اواخر سال های 1960 وارد جنگ های مرزی شدند.»

کیم ایل سون، بنیانگذار کره شمالی، رهبری چریکی بود که در میانه اوج قدرت ارتش سرخ شوروی بزرگ شد و تا پایان جنگ جهانی دوم به آن خدمت کرد. پس از بازگشت به کره بعد از 26 سال تبعید و دوری، شوروی او را به عنوان رئیس حزب کمونیست کره انتخاب کرد. با کمک آنها، او ارتش و نیروی هوایی را ساخت، سپس اعلام کرد که جمهوری دموکراتیک خلق کره در سال 1948 تأسیس شد.

شوستر به یاد می آورد: «روسیه در این میان دست بالاتر و مزیت بیشتری داشت، آنها نفوذ بسیار بیشتری در منطقه داشتند. هنگامی که دیوار برلین فرو ریخت، روسیه بسیار فقیر شد و چین از فرصت استفاده کرد و بر آنها مسلط شد.»

دیدگاه پیونگ یانگ در مورد بحران کره شمالی و امریکا

در مسأله بحران کره باید گاهی هم از جایی که پیونگ یانگ ایستاده، به ماجرا نگاه کرد. داستان روابط کره شمالی و امریکا از منظر کره شمالی اینگونه به نظر می رسد: پیونگ یانگ پیش از تحلیف ترامپ، به وضوح اعلام کرد، آماده است، به حکومت جدید امریکا زمان بدهد تا سیاستش در مورد این کشور را بررسی کند و چیزی بهتر از آنچه اوباما پیش گرفته بود، ارائه دهد. تنها مشکل این بود که اگر ایالات متحده برای مانور مشترک سالانه با کره جنوبی اصرار ورزد، کره شمالی بشدت واکنش نشان خواهد داد. خصوصاً اگر در این دیدار در مورد براندازی حکومت و پرواز بمب افکن ها بر فراز شبه جزیره کره صحبت شود. امریکا این کار را کرد و کره شمالی واکنش نشان داد. در پشت پرده گفت و گوهایی انجام گرفت اما به ثمر ننشست و در ماه آوریل رهبر کره شمالی کیم جونگ اون به عنوان هشدار کاروانی از موشک هایی را به نمایش در آورد اما بی تأثیر بود. حکومت سیستم های جدیدی را پشت سر هم اعمال می کرد اما واشنگتن همچنان بر سیاست خود پابر جا ماند.

در روز ۴ جولای روز استقلال امریکا، بعد از نخستین موفقیت کره شمالی در پرتاب موشک بالستیک بین قاره ای، کیم جونگ اون در یک پیام عمومی اعلام کرد که در صورتی که ایالات متحده روند عملکردی خود را تغییر ندهد کره شمالی برنامه های هسته ای و پرتاب موشک را به عنوان یک گزینه مطرح می کند. امریکا چنین نکرد و کره شمالی موشک بالستیک دیگری را با این هدف پرتاب کرد که به ایالات متحده هشدار دهد، باید جدی گرفته شود. اما با این حال این بار نیز بمب افکن ها در آسمان شبه جزیره نمایان شدند و دبیر کل شورای امنیت سازمان ملل تحریم های جدیدی تصویب کرد.

پیونگ یانگ در واکنش به این تهدیدات گزینه گوام را روی میز گذاشت: بر اساس آن به محض اینکه کارشناسان استراتژیک، طرح نهایی را تنظیم کنند و به «اون» تحویل دهند ۴ موشک در اطرف جزیره مستقر خواهند شد. این اعلامیه نشان می داد، این چهار موشک از آسمان ژاپن عبور خواهند کرد. این در عمل به معنی پایان دادن به محدودیت ها در مورد خودداری از عبور از حریم هوایی ژاپن است. ۱۴ اوت رهبر کره شمالی اعلام کرد با طرح گوام موافقت کرده اما در مورد اعمال آن دست نگه داشته و تصمیم دارد امریکا را مدت طولانی تری تحت نظر بگیرد. او دو هفته همچنان به این روند ادامه داد البته نه کاملاً چون یک موشک بر فراز ژاپن پرتاب کرد. از سال ۲۰۱۰ زمان حمله توپخانه ساحل کره شمالی به جزیره ای تحت حاکمیت کره جنوبی، این در واقع نخستین اقدام تحریک آمیز از سوی کره شمالی بوده است. پرتاب موشک های گذشته در واقع اصلاً تحریک کننده نبودند بلکه فقط به منظور امتحان برای درستی عملیات و دستگاه ها انجام شده بودند.

آزمایشات هسته ای سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ هم تحریک کننده نبودند. آنها تنها قسمتی از برنامه توسعه بودند. اما پرتاب موشک بر فراز ژاپن یک اقدام تحریک آمیز است و هدفش هم همین بوده است. این اقدامات حساب شده برای هشدار انجام گرفته بود که اگر امریکا سیاستش را در مورد کره شمالی تغییر ندهد باید انتظار این دست عملیات را داشت.اتفاقاتی که در کره شمالی در حال وقوع است نمایانگر مباحثات جدی در مورد تفسیر موقعیت فعلی و طرح قدم های بعدی است. اینها علامت از هم پاشیدگی حکومت نیست بلکه تنها نشان دهنده بازنگری در تصمیمات حیاتی است و بنابراین می تواند دریچه ای برای به کار گیری ایده های نو باشد. هنوز نشانه ای از بسیج مردم برای شرکت در بحران نظامی نیست اما این می تواند در چشم بر هم زدنی تغییر کند. وقتی زمان فرا برسد بسته به وسعت بسیج مردمی برای مثال در سطح کشور یا تنها در مرزها، نمایانگر این خواهد بود که کیم قصد دارد بازی را شروع کند. تا به امروز کیم در مورد اقتصاد کاملاً جدی عمل کرده و سیاست های اصلاحات اقتصادی اش بخوبی اجرا شده اند. اما موضوعی که باید مراقبش باشیم نشانه های حاکی از جبرگرایی رژیم اعتقاد به اینکه باید تا پایان جنگید، است، چرا که گزینه دیگری وجود ندارد. در آن صورت است که ما شاهد استفاده از سلاح های هسته ای خواهیم بود.

در طول 25 سال گذشته، روسیه تقریباً توانایی تغییر پیونگ یانگ را نداشت؛ این کشور قادر به ارائه پشتیبانی فنی یا سرمایه گذاری قابل توجهی در صنعت کره شمالی نبود. شوستر می گوید: «در حال حاضر، پوتین فرصتی برای افزایش نفوذ خود، پیدا کرده است که امریکا با آن مخالف است. البته نفوذی که چندان هم نمی تواند زیاد باشد اما هر چه است، از وضعیت کنونی اش بهتر می تواند باشد.»

روند آرامی، همراه با موضع لرزان و شکننده چین در رابطه با کره شمالی، نشان دهنده این است که قدرت با ایجاد روابط دوستانه مشخص با حکومت های منزوی چندان همراستا نیست. جیمز فرد، متخصص مسائل کره در مرکز ویلسون، در این باره گفت: «احساسی عمیق از بی اعتمادی درباره رابطه کره شمالی با چین و حتی با روسیه وجود دارد. دیدگاهی بویژه در رابطه با چین وجود دارد که می گوید پکن در طول سال ها بیش از حد مداخله گر بوده و به حاکمیت رهبران کره ای احترام نگذاشته است.»

این کارشناس اظهار داشت که عزم چین برای ایجاد سلطه منطقه ای یا به زعم خودش «منطقه ای مملو از احترام» که نمونه اش در کره شمالی به چشم می خورد، باعث ایجاد سردرگمی در بین ناظران غربی در مورد ظرفیت چین در پیونگ یانگ شده است. «مردم در واشنگتن، از جمله رئیس جمهوری ترامپ، معتقدند چین می تواند انتخاب کند که تلفن را بردارد و مشکل را حل کند اما به دلیل تاریخچه شکنجه آور روابط میان دو کشور، توانایی اعمال نفوذ سیاسی بر کره شمالی را ندارد.»

علاوه بر این، در انتقاد کردن بیشتر چین از کره شمالی خطراتی وجود دارد؛ همان طور که از ماه مه، با اظهاراتی عواقبش آشکار شد. طی آن در آژانس خبری دولتی کره شمالی، چین به دلیل ممنوعیت واردات سوخت از کره شمالی پس از آزمایش های موشکی ماه فوریه، مورد سرزنش قرار گرفت.

بیانیه های کره شمالی به چین از «عواقب شدید» خبر داد و حاکی از این بود که: «چین نباید سعی کند ظرفیت های جمهوری دموکراتیک خلق کره را بررسی کند.» در این بیانیه آمده بود: «کره شمالی هرگز خواهان حفظ دوستی با چین نیست، بلکه برنامه هسته ای خود را به خطر می اندازد چیزی که به اندازه حیات شخصی خود ارزشمند است، مهم نیست که این دوستی چقدر ارزشمند است.» این کارشناس مسائل کره شمالی در ادامه اشاره کرد: «با وجود این چین تصمیم می گیرد تا با این خصومت آشکار سازش کند. چین همیشه رهبری فعلی در پیونگ یانگ را به هر آنچه که ممکن است منجر به انحطاط کیم شود، ترجیح می دهد.»

او گفت: «من فکر می کنم که آنها ترجیح می دهند با رژیم کنونی کره شمالی که سلاح های هسته ای دارد، کنار بیایند تا اینکه با کره ای متحد شوند که چشم به اتحاد و دوستی با امریکا دارد و چین را در اولویت بعدی قرار می دهد.»

رابطه مسکو با واشنگتن روز به روز پرتنش تر می شود. دولت ترامپ سه هفته قبل اعلام کرد مأموریت های دیپلماتیک روسیه در شهرهای امریکا را منحل خواهد کرد. به نظر می رسد این واکنشی است در پاسخ به دستور وزارت امور خارجه روسیه که در ماه جولای به واشنگتن اعلام کرد که باید نیمی از کارکنان دیپلماتیکش را در روسیه، به امریکا برگرداند.

هم مسکو و هم پکن در تلاش هستند ایالات متحده را دور نگه دارند تا از منافع خود در منطقه محافظت کنند. فرد می گوید: «ایالات متحده می تواند از این موقعیت استفاده کند، اگر بتواند موجب وحشت کره شمالی شود و دیپلماسی را دوباره دنبال کند می تواند ورق را به نفع خودش برگرداند. همه چیز بستگی به انتخاب دونالد ترامپ دارد.» روسیه می خواهد که قدرتی بزرگ باشد و به عنوان ابرقدرت شناخته شود. این کشور می خواهد کشورهایی را که در مقابل قدرت و نفوذ غرب ایستادگی می کنند، را رهبری کند. روسیه در مقابل سازمان ملل متحد و با حمایت از کره شمالی، موقعیتش را در داخل و خارج از کشور تحکیم می کند. بنابراین هماهنگی میان مسکو و کره شمالی در آینده نزدیک قوی تر خواهد شد.