شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

كدام ناشر


كدام ناشر

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سال ها به انواع شقوق همت بر آن داشته تا از صنعت نشر حمایت کند

● همیشه برایم سوال است که آیا صنعت نشر نیاز به حمایت دارد؟

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سال‌ها به انواع شقوق همت بر آن داشته تا از صنعت نشر حمایت کند. اجازه بدهید کمک‌های ریز و درشت دیگر نهادها را نادیده بگیریم. ارشاد در این سال‌ها گاهی به صورت مستقیم با وام‌های بلاعوض و یا طولانی مدت و کم بهره به برخی ناشران حمایت کرده، گاهی حمایت‌هایش جنبه ارائه تسهیلات داشته از قبیل تهیه فیلم و زینک تعاونی، گاهی خرید کتاب تولید شده را راه مناسب حمایت دانسته و گاهی حمایت از تولید آثار پر ارزش توسط نویسندگان و مولفان را. و البته در بیشتر مواقع چند شکل را توامان و همراه با هم در پیش گرفته است اما آیا آنچه امروز در صنعت نشر پیش روی ما قرار دارد همان است که انتظار داشته و داریم؟دوباره می‌پرسم از خودم آیا صنعت نشر نیاز به حمایت دارد؟

شاید شنیدن این حکایت تکراری باشد اما مطمئن هستم که برای کسانی که فاصله دورتری با صنعت نشر دارند داستان هنوز تازه است. من ناشری را می‌شناسم که در سال‌های گذشته با استفاده از یک تبصره حمایتی، حق ترجمه کتاب بسیار ارزشمندی را که به عنوان یک کتاب مرجع برای بسیاری از دانشگاهیان می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد از وزارت ارشاد گرفته بود. کتاب توسط استادی ترجمه شده بود که شهرتش کافی بود تا کتاب پرفروش باشد، حال آن که عنوان خود کتاب نیز بر این ویژگی می‌افزود.

ناشر گرانقدر کاغذ لازم برای چاپ را از سهمیه ارشادی‌اش دریافت کرد. طی یک قرارداد دیگر چاپ کتاب را به چاپخانه وزارت ارشاد سپرد و در نهایت یک سوم تیراژ را به عنوان هزینه‌های چاپ به آن چاپخانه واگذار کرد. ناشر محترم یک سوم کتاب دیگر از تیراژ کتاب را به بخش خرید کتاب وزارت ارشاد فروخت و یک سوم باقی مانده را با نفوذش در دیگر بخش‌ها و نهادها به ترتیب دو سوم قبل به فروش رساند و به این ترتیب یک اثر بسیار ارزشمند و یک مرجع دانشگاهی با حمایت‌های وزارت ارشاد در انبار بخش‌های مختلف دولت نابود و ناپدید شد.باز هم همان سوال در ذهنم می‌چرخد آیا صنعت نشر نیاز به حمایت دارد؟

جواب سخت نیست. اگر بپذیریم که نشر یک صنعت و یک حرفه است پس نمی‌توانیم درآمدزایی و کسب و کار آن را انکار کنیم. شاید صنعت نشر به نسبت تجارت الماس درآمد کمتری داشته باشد اما کسی که این صنعت را به عنوان حرفه انتخاب کرده است حتماً از سر انتخاب و آگاهی به این حرفه رسیده است. پس رشد آن را با شرایط خودش باور داشته و پذیرفته و جای گله و شکایت از هیچ فرد یا نهادی ندارد. اما آن که به طمع دریافت این حمایت‌ها ناشر شده است دیر یا زود به سراغ شغل دیگری می‌رود و حرفه پرسودتری را در پیش می‌گیرد. در این سال‌ها به عنوان کارشناس و مشاور با چندین نهاد دولتی و خصوصی در عرصه نشر همکار بوده‌ام و با جرأت می‌توانم بگویم که ناشران حقیقی به این حمایت‌ نیازی ندارند. از نظر آن‌ها دریافت کاغذ از ارشاد یعنی یک فرصت، که اگر دست داد چه بهتر، و اگر نشد چه غم، که چرخ صنعت در گردش است. این ناشران خرید کلی و پرتیراژ ارشاد و برخی نهادهای دیگر را نه مقوم فعالیت که عامل کسادی کسب می‌دانند. من با بسیاری از آنها همكلام شده‌ام؛ آنها ایمان دارند ناشری که نتواند سه هزار نسخه از کتابش را در بازار توزیع کند، اساساً شایسته عنوان ناشر نیست. من آمار نشر بسیاری از این ناشران را مقایسه کرده‌ام. ناشرانی که خود را عضو صنعت نشر می‌دانند هر سال بخش عمده‌ای از فعالیت‌شان به تجدید چاپ کتاب اختصاص دارد و در عوض ناشرانی که به دنبال بودجه‌های حمایتی هستند هر سال با فهرست جدید از کتاب‌های چاپ اول خود را معرفی می‌کنند، بی‌آن که تجدید چاپ کتابی از سال‌های قبل در دستور کارشان باشد.

بازهم از خودم می‌پرسم آیا صنعت نشر نیاز به حمایت دارد و قاطعانه پاسخ می‌دهم حمایت مادی از صنعت یعنی هلاک خلاقیت، یعنی قربانی کردن فعالیت در برابر خمودگی و مرجح داشتن بار بر کار. اگر قرار بود سیاستگذار عرصه نشر باشم شاید نمی‌توانستم با این قدرت و سرعت پاسخ بدهم اما از منظر کسی که بیش از یک دهه به عناوین مختلف با صنعت نشر همراه بوده است، چرا!

حمید باباوند، کارشناس حوزه نشر



همچنین مشاهده کنید