شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
لطفا مرا نشویید
از دور خیلی ساده به نظر میآید. فکر میکنی «مشکلی نیست». با کمی ملاحظه و درک متقابل همه چیز قابل?حل است. قدیمیها یک چیزی میدانستند که میگفتند «تا نخوری ندانی». خیلی از خانوادهها هستند که به خاطر همین مشکل به ظاهر کوچک حالا در مرز جدایی قرار گرفتهاند و نمیدانند چاره گریزشان از این بنبست چیست...
شاید ندانی ولی خیلی سخت است وقتی که کسی که دوستش داری و فکر میکنی دوستت دارد، مدام به نوع نظافت تو ایراد بگیرد. مدام برای اینکه چطور بیایی و بروی که جایی را آلوده نکنی به تو تذکر بدهد. وقتی با یک آدم «وسواسی» زندگی میکنی، دیگر زندگیات مثل زندگی بقیه آدمها یک زندگی عادی نیست. باید خیلی کارهایی را که می خواهی، نکنی و خیلی کارهایی را که لازم نمیدانی انجام دهی. شاید فکر کنی با بیتوجهی به وسواس طرف مقابلت با او مقابله کنی. خیلیها قبل از تو این کارها را کردهاند ولی موفق نشدهاند. به جای اینکه از شدت وسواسشان کم شود، ناراحتیهای دیگری هم پیدا کردهاند. اصلا وسواس چیست؟ از کجا میآید؟ چطور بر افراد اثر میگذارد و...
داستان این هفته را با هم می خوانیم:
ناصر و زیبا ۳ سال است که ازدواج کردهاند. آنها نسبت خانوادگی دوری با هم داشتند و به طریقه کاملا سنتی با هم ازدواج کردهاند. ناصر کارشناس اداره مالیات است و آدم اهل حساب و کتابی است. زیبا تا مدرک دیپلم درس خوانده و بلافاصله بعد از پایان دوره تحصیل ازدواج کرده است. آنها ظاهرا هیچ مشکلی با هم ندارند و زندگیشان بسیار عادی دنبال میشود ولی در واقع اصلا اینطور نیست. ناصر با یک اخلاق زیبا مشکل دارد و همین یک مشکل همه زندگی آنها را از داخل به هم ریخته است. «وسواس». زیبا با تمام محسناتی که دارد، به شدت وسواسی است و همین مساله ناصر را اذیت میکند.
ناصر میگوید: «اوایل این موضوع اصلا برایم مهم نبود. زیبا تمام شرایطی را که من میخواستم داشت و من به او علاقه پیدا کردم. فقط میدانستم که به نظافت و تمیزی منزل و اینجور چیزها خیلی اهمیت میدهد. فکر میکردم که این موضوع خیلی هم بد نیست. چون خود من هم به نظافت اهمیت میدادم.»
چند ماه بعد از ازدواج بود که تازه ناصر متوجه رفتارهای غیرعادی زیبا شد. زیبا مدام به طرز نظافت ناصر ایراد میگرفت. لباسهای او را بعد از یکبار پوشیدن در سبد رختچرکها میانداخت. شستن دست و روی او را چک میکرد. «بعد از چند ماه حسم از زندگی مشترک پادگانی بود که فرماندهاش را دوست داشتم. نمیخواستم کاری کنم که زیبا از من ناراحت شود. چون میدیدم که روحیه حساسی هم دارد. سعی کردم مطابق میل او رفتار کنم. شاید باور نکنید ولی شاید تعداد دفعات شستن دست و صورتم با صابون بعضی روزها سه رقمی میشد.»
کمکم حوصله ناصر از این همه امر و نهی شنیدن درباره نظافت سر رفت. ضمن اینکه ناصر حس میکرد که وسواس زیبا نسبت به قبل بیشتر شده است. حالا ناصر کاملا وارد بازیای شده بود که آن را به هیچ وجه قبول نداشت. دستهایش را میشست با اینکه میدانست تمیز است. سرویس بهداشتی حمام را نظافت میکرد با اینکه تمیز بودند. لباسهای تمیزش را داخل سبد رخت چرکها میانداخت و خلاصه هر کاری که زیبا درست میدانست را انجام میداد. ناصر امیدوار بود که این جریان روزی به پایان برسد ولی خودش هم میدانست که با این روش هیچچیز درست نخواهد شد.
«به رفتارهای زیبا عادت کرده بودم ولی همه چیز فقط بین خودمان بود. سعی می کردم کمتر به خانه بستگان بروم تا زیبا ناراحت نشود. میهمانی?های دورهمی را هم کلا کنار گذاشته بودیم. یک زندگی دونفره، داخلی و البته پرمشکل را در خود دوره میکردیم و همه تلاش من این بود که کسی از ماجرا بویی نبرد. میدانستم که بستگان کم و بیش از ماجرا خبر دارند. طبیعی بود وقتی کسی به خانه کسی برود و برای نشستن، زیرانداز کوچک خودش را پهن کند یا وقتی برای گرفتن گوشی تلفن از دست کسی، از دستمال استفاده کند، همه متوجه خواهند شد. با این حال نمیخواستم حریم خانه ما برای نظر دادن دیگران باز شود.»
اما این استدلال زمان زیادی دوام نیاورد. یک روز که پدر و مادر زیبا برای میهمانی به خانه ناصر و زیبا آمده بودند، ناصر از اداره برگشت. کفشها را که پشت در دید متوجه حضور آنها شد. در را باز کرد. خواست داخل شود ولی زیبا مانع ورودش شد و خواست مثل همیشه رفتار کند. یعنی همان جا کفشو جورابش را درآورد و و کیف و لوزام کارش را درون سینی کنار در بگذارد. شلوارش را بالا بزند، دمپایی خانه را به پا کند و بدون اینکه به چیزی دست بزند وارد حمام شود. و تمام این اتفاقها داشت جلوی خانواده همسر ناصر رقم میخورد. اول خجالت کشید. کمی مکث کرد. سرخ شد. لبهایش را گاز گرفت. دست آخر کفشهایش را درآورد و بدون انجام تمام آن سلسلهمراتبها وارد اتاق شد. با میهمانها سلام و احوالپرسی کرد و به اتفاق آنها وارد اتاق پذیرایی شد. زیبا هم به اتاقش رفت و تا شب همانجا ماند. آن شب تا صبح گریه میکرد و فردای آن روز فرشها را به قالیشویی داد. مبلها را شست و کل خانه را دستمال کشید.
«دیگر خسته شده بودم. نمیخواستم به این بازی ادامه بدهم. همه چیز عذابآور بود. دیگر من زندانی پادگانی بودم که رفتارهای فرماندهاش آزارم میداد. چند بار خواستهام زیبا را پیش روانپزشک ببرم ولی هربار باتندی از من گلایه میکند و میرنجد. نمیدانم چهکار باید بکنم.»
● نظر روانپزشک
دکتر فربد فدایی/ مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
وسواس به داروها جواب می دهد
در اصطلاح عموم، وقتی کسی کاری را به دقت انجام میدهد، میگویند او وسواس دارد. اگر به پاکیزگی اصرار داشته باشد،میگویند وسواس دارد. البته چنین افرادی بیمار نیستند و دقیق و پاکیزه هستند اما آنچه به عنوان اختلال وسواسی- اجباری معروف است از جنس دیگری است و جنبه بیماری دارد. بیماری وسواس به صورت افکار یا به صورت اعمال تکراری و مزاحم است که وقت فرد را میگیرد و او را در زندگی تحصیلی یا شغلی یا خانوادگی با مشکل روبهرو میکند. گاهی نیز افکار و اعمال وسواسی هر دو با هم وجود دارند. برای اینکه افکار یا اعمالی به عنوان اختلال وسواسی شمرده شوند باید دستکم روزانه ۱ ساعت از وقت فرد را به خود مشغول کنند. نمونه آن فردی است که به هر چیز دست میزند باید ۴بار دست خود را با آب و صابون بشوید و به هیچ چیز هم دست نزند تا دستش با جریان هوا خشک شود یا فردی دچار این وسواس است که در خیابان تعداد پنجرههای هر ساختمان را به دقت بشمارد و اگر فکر کند اشتباه کرده باید این کار را از نو تکرار کند. شایعترین وسواسهای عملی که به آن اجباری هم میگوییم عبارت است از وسواس آلودگی که منجر به شستوشوهای مکرر و پایانناپذیر میشود.
حمام رفتن چنین فردی ممکن است از صبح تا شب به طول بکشد. نکته مهم این است که گاهی این اعمال اجباری به حدی برای بیمار ناخوشایند میشود که او اصولا از حمام رفتن خودداری میکند و ممکن است ماهها به حمام نرود زیرا میداند که تشریفات مکرر در مکرر شستن بدنش تا چه حد رنجآور است بنابراین برخلاف تصور عموم، خیلی از افرادی که وسواس شستوشو دارند نه فقط تمیز نیستند بلکه خیلی هم کثیف هستند. میزان وسواس به عنوان یک بیماری در همه جای جهان ثابت است و حدود ۳ درصد مردم به آن مبتلا هستند. عموما از دوران جوانی شروع میشود و در صورت عدم درمان همیشه باقی میماند و ممکن است زندگی فرد را فلج کند. عامل ژنتیک یعنی ارثیه زیستی در ایجاد آن بسیار مهم است و برخلاف تصور عموم جنبه یادگیری ندارد. اگر یکی از دوقلوهای همسان به وسواس دچار باشد در سهچهارم موارد دیگری هم مبتلاست. یک میانجی عصبی به نام سروتونین در ایجاد آن نقش دارد. مانند هر مشکل روانی دیگر، تشخیص و درمان بیماری وسواس در صلاحیت پزشک و به طور ویژه روانپزشک است و با توجه به آنها خیلی از بیماریهای مغزی و جسمی و روانی دیگر ممکن است با وسواس شروع شود. تشخیص افتراقی بسیار مهم است و به صورت تخصصی باید به وسیله روانپزشک به عمل آید. خط اول درمان وسواس، درمان دارویی است که در اکثر موارد منجر به بهبود چشمگیر میشود. پس از بهبودی علائم درمان دارویی باید دستکم یک سال ادامه بیابد و سپس برحسب نظر پزشک میتواند به تدریج کاهش یابد. بسیاری از بیماران از نتایج خوب درمان شگفتزده میشوند و در مقایسه با زمان بیماری احساس میکنند زندگی را از سرگرفتهاند. در برخی موارد ممکن است نوعی از رواندرمانی به نام رفتار درمانی نیز توسط پزشک توصیه شود ولی تجربه نشان میدهد اکثر بیماران درمان دارویی با توجه هزینه- اثربخشی کاملا مناسب را به هر درمان دیگر ترجیح میدهند.
● نظر روانشناس
دکتر پرویز رزاقی/ روانشناس، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی
وسواس به حساسیت زدایی تدریجی جواب می دهد
وسواس درواقع یک رفتار ذهنی و عملی غیرارادی تکراری است که از فرد مبتلا سر میزند. در این اختلال فرد با علم به اینکه انجام این رفتار ضرورتی ندارد، قادر به ترک آن نیست.
وسواس اصولا به ۲ نوع فکری و عملی تقسیمبندی میشود. وسواس فکری بیشتر ناشی از نشخوارهای ذهنی است و شامل شکها و تردیدهایی است که در ذهن فرد شکل میگیرد. در مقابل وسواس عملی بیشتر جنبههای رفتاری پیدا میکند.
● نمونههای وسواس فکری
در وسواس فکری، بیشتر اتفاقات در ذهن فرد شکل میگیرد. افراد مبتلا به این نوع وسواس اظهار میکنند که «انگار چیزی در ذهن ما، ما را برای انجام عملی خاص تحریک میکند.»
گاهی افراد مبتلا به وسواس فکری، نسبت به اعضای بدن خود دچار شک میشوند و مدام گمان میکنند که «نکند بیماری خاصی گرفته باشم». نمونه شایع این مشکل از وسواس فکری در برخی افراد دیده میشود که حتی با ایجاد یک زخم ساده با تیغ اصلاح، مدام به ابتلا به بیماریهای خطرناکی مثل ایدز و هپاتیت و... فکر میکنند. ذهن این افراد مدام درگیر همین مسایل است. مدام به سراغ پزشکهای متعدد میروند، آزمایشهای مختلف انجام میدهند تا مطمئن شوند که به بیماری دچار نشده و رضایتمندی خود را به دست آورند. گاهی این افراد اظهار میکنند که اگر کاری خاص یا فلان عمل را انجام ندهند (مثلا در هنگام خروج از خانه دو بار به دستگیره در دست نزنند)، کار آنها با شکست مواجه خواهد شد.
● نمونههای وسواس عملی
در وسواس عملی آنچه بیشتر قابل مشاهده و بررسی است، جنبههای عملی رفتار فرد است. نمونه بارز این نوع وسواس در کارهایی مثل شستوشو قابل مشاهده است. بسیاری از افراد مبتلا به وسواس عملی مدت زیادی از وقت خود را صرف شستوشو در حمام میکنند. نمونههایی از این حالت وجود دارد که حتی فرد زمانی بالغ بر
۵ ساعت را در حمام سپری میکند و با این حال پس از این مدت باز گمان میکند که آنطور که باید تمیز نشده است. نمونه دیگری از این نوع وسواس به صورت وارسیها نمود پیدا میکند. مشاهده میشود که این افراد مدام در حال وارسی کردن اجاق، در یخچال، سینک ظرفشویی و... هستند یا هنگام ورود به منزل چند بار لباس خود را وارسی میکنند که جایی از آن آلوده نشده باشد.
● دلایل بروز وسواس
یکی از دلایل بروز وسواس ارث است. وسواس در یک خانواده دچار وسواس، به شکل جدیتری بروز میکند. از دیگر علل بروز وسواس، الگوهای تربیتی فرآیند رشد و به اصطلاح «بکن، نکن»هایی است که خانواده بر فرد اعمال میکند. این خانوادهها معمولا بیش از حد به فرد امر و نهی میکنند و در مسایل مختلف روزمره این امر و نهیها را تکرار میکنند.
مشاهده نیز یکی از عوامل اصلی بروز وسواس در فرد است. وقتی فرد از کودکی این نوع رفتار را در پدر یا مادر خود میبیند به طور حتم تحت تاثیر آن قرار خواهد گرفت. عامل عمده دیگری که در بروز وسواس نقش دارد، مشکلات روانشناختی و آسیبهای روانیای است که در مسیر زندگی به وجود میآید. گاهی پاسخ این مشکلات در فرد به شکل وسواسگونه بروز میکند.
● درمان وسواس
برای درمان این اختلال حتما باید از رواندرمانگر و رفتاردرمانگر کمک گرفت. حضور روانشناس بالینی برای درمان این مشکل بسیار موثر است. داروهایی نیز برای کنترل این اختلال وجود دارد که فرد میتواند از آنها استفاده کند.
با این حال در مشاورهها توصیه میشود که فرد با وسواس خود مواجه شود و به سمت رفتارهای وسواسگونه برود. یعنی اگر وسواس او باعث میشود که فرد دست خود را ۵ بار بشوید، از آن فرار نکند و آن را تایید نکند و به مبارزه با آن برود. چون خود فرد در ناخودآگاه خود میداند که وسواس او یک رفتار افراطی است و دلیلی برای انجام آن وجود ندارد، میتواند با آن مبارزه کند. اصلیترین و سادهترین کار حساسیتزدایی منظم است. یعنی فرد به تدریج از شدت وسواس خود بکاهد. مثلا در طول یک ماه، ۵ بار شستوشوی دست خود را به ۴ بار کاهش دهد و این روند را در ماه بعد از آن به ۳ بار برساند.
اطرافیان نیز در درمان وسواس نقش عمدهای دارند. خانواده و آشنایان فرد مبتلا به وسواس نباید رفتار او را مسخره و برای انجام کاری به او تحکم کنند. آنها باید از توهین کردن به او خودداری کنند. این نوع واکنشها توسط اطرافیان موجب میشود که فرد احساس کند که دیگران مشکل او را درک نمیکنند و واکنشهای نامطلوبی نسبت به آنها نشان دهد.
پیمان صفردوست
الناز عبدالهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست