پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
امام حسن ع و افسانه طلاق
یكی از موضوعات ساختگی، كه برخی از مورّخان اسلامی، آگاهانه یا نا آگاهانه به نقل آن پرداختهاند، موضوع ازدواجها و طلاق های متعدد حضرت امام حسن مجتبیعلیه السلام است. بسیار جای تأسف است كه اینان بدون بررسی صحّت و یا عدم صحّت این گونه قضایا، آنها را در كتابهای خود آوردهاند.
همین كوتاهیها موجب شد دشمنان اسلام و اهل بیتعلیهم السلام برای انتقام گرفتن از اسلام، روی همین موضوع ساختگی، سخت پافشاری نموده و توهین و جسارتها را از حد بگذرانند. وظیفه خود دیدیم در برابر هتّاكیهای نویسندگان مغرض، مانند «اكرم البستانی»، به بررسی این موضوع از جنبه تاریخی بپردازیم.
● امام حسنعلیه السلام و تهمت طلاق
برخی از مورّخان نوشتهاند كه امام حسن مجتبیعلیه السلام پی در پی ازدواج میكرد و طلاق میداد. و این كار آن قدر تكرار شد كه امیرمؤمنانعلیه السلام به مردم كوفه فرمود: ای اهل كوفه! دخترانتان را به عقد حسن در نیاورید؛ چرا كه او فردی طلاق دهنده است. مردی از طایفه هَمْدان گفت: ما به او دختر میدهیم؛ اگر خواست، نگه دارد واگر مایل نبود، طلاق دهد.۱
این سخن، تهمتی بیش نیست و از واقعیت به دور است؛
۱) اوّلاً: این روایات هرگز با شأن و منزلت و مقام امام حسن مجتبیعلیه السلام سازگار نیست. ۲) ثانیاً: بیشتر این نقلهای تاریخی از سه مورّخ نقل شده است كه آن سه نیز كتابهای خود را زیر سایه دولتهای غاصب بنیعباس به رشته تحریر درآوردهاند.
۳) ثالثاً: این تهمت از سوی منصور عباسی برای خنثی سازی شورش حسنیها طرح ریزی شده است.ما نخست به نقل روایات و نقلهای تاریخی پیرامون این مسئله میپردازیم و سپس پاسخ آنها را میآوریم.
● روایات پیرامون ازدواجهای مكرّر امام حسن مجتبیعلیه السلام سه دسته هستند:
۱) دسته اوّل
در این دسته از روایات فقط به نهی از ازدواج و علت آن اشاره شده است.
▪ برقی در كتاب محاسن از حضرت صادقعلیه السلام روایت كرده كه مردی خدمت امیرمؤمنانعلیه السلام آمد و عرض كرد: آمدهام با تو درباره دخترم مشورت كنم؛ چرا كه فرزندانت: حسن و حسین و عبداللّه بن جعفر به خواستگاری او آمدهاند. امام فرمود: «المستشار مؤتمن؛ بدان كه حسن، همسران خویش را طلاق میدهد، دخترت را به ازدواج حسین درآور كه برای دخترت بهتر است.»۲
▪ كلینی به سند خود از عبداللّه بن سنان نقل كرده: امام صادقعلیه السلام فرمود: روزی امیرمؤمنانعلیه السلام بر فراز منبر، مردم كوفه را مخاطب قرار داده، فرمود: به فرزندم حسن زن ندهید كه او مردی است طلاق دهنده. پس مردی از طایفه هَمْدان گفت: آری! به خدا سوگند، دخترانمان را به ازدواج او درمیآوریم؛ چرا كه او فرزند رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و امیرمؤمنانعلیه السلام است؛ پس اگر خواست، نگه دارد و اگر مایل نبود، آنها را طلاق دهد.۳
۲) دسته دوم
در این دسته از روایتها امیرمؤمنانعلیه السلام از ازدواجها و طلاقهای مكرّر امام حسن مجتبیعلیه السلام سخت اظهار نگرانی كرده است.
▪ بلاذری از ابی صالح نقل كرده كه امیرمؤمنانعلیه السلام فرمود: آن قدر حسنعلیه السلام زن گرفت و طلاق داد كه ترسیدم دشمنی دیگران را در پیداشته باشد.۴
▪ سیوطی از علیعلیه السلام نقل كرده: حسنعلیه السلام ازدواج میكرد و طلاق میداد، به طوری كه بیم داشتم از قبایل و طوایف عداوت و دشمنی به ما برسد.۵
▪ ابوطالب مكّی مینویسد: علیعلیه السلام از ازدواجهای امام حسنعلیه السلام دلتنگ میشد و در سخنرانی خود میفرمود: فرزندم حسن، زنان خویش را طلاق میدهد؛ به او زن ندهید.۶
▪ مجلسی از محمد بن عطیه نقل میكند: امیرمؤمنانعلیه السلام از طلاق زنان توسط امام حسنعلیه السلام دلتنگ میشد و از خانوادههای آنها شرم و حیا میكرد و میفرمود: حسن بسیار طلاق میدهد؛ به او زن ندهید.۷
۳) دسته سوم
در دسته سوم به تعداد زنها اشاره شده است؛ و ابن حجر، ابوطالب مكی، ابوالحسن مدائنی، كلینی، كفعمی، بلخی و ابن شهرآشوب به نقل آن پرداختهاند و تعداد زنان امام حسنعلیه السلام را چنین گفتهاند:
▪ كفعمی: شصت و چهار.۸
▪ ابوالحسن مدائنی: هفتاد.۹
▪ ابن حجر: نود.۱۰
▪ كلینی: پنجاه.۱۱
▪ بلخی: دویست.۱۲
▪ ابوطالب مكی: دویست و پنجاه.۱۳
▪ برخی نیز آوردهاند كه وی سیصد زن داشته است.۱۴
● پاسخ ما
الف ) تنافی این روایات با شخصیت امام
چنانچه گفته شد، این كار با شأن و مقام امام حسن مجتبیعلیه السلام هرگز سازگار نیست؛ زیرا چهرهای كه قرآن و سنت و سایر معصومینعلیهم السلام از امام حسنعلیه السلام ترسیم كردهاند، با روایاتی كه نقل شده، قابل جمع نیست. قرآن در شأن و منزلت امام حسنعلیه السلام و سایر اهلبیتعلیهم السلام آیه «تطهیر»۱۶ و آیه «مودّت»۱۷ را نازل فرموده است.
پیامبر درباره امام حسنعلیه السلام میفرماید: «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند.»۱۸ همچنین رسول اكرمصلی الله علیه وآله وسلم در مورد امام حسن و امام حسینعلیهما السلام فرمود: «هركس این دو را دوست داشته باشد، من دوستش دارم و كسی را كه من دوست دارم، خدا نیز او را دوست خواهد داشت و كسی كه خدا او را دوست داشته باشد، در بهشتهای پر نعمت وارد خواهد كرد.»۱۹
ابن كثیر دمشقی مینویسد: امیرمؤمنانعلیه السلام فرزند خود امام حسنعلیه السلام را بسیار احترام و تعظیم میكرد.۲۰
امام حسینعلیه السلام به خاطر احترام و عظمتی كه برای برادرش، امام حسنعلیه السلام قائل بود، هرگز در حضورش سخن نمیگفت.۲۱ در حین طواف، مردم برای اظهار ارادت به امام حسن و امام حسینعلیهما السلام آن چنان به یكدیگر فشار میآوردند كه گاه ممكن بود به زیر دست و پا بروند.۲۲
گاهی امام حسنعلیه السلام بر در خانه مینشست، در چنین لحظاتی رفت و آمد مردم به جهت هیبتی كه او داشت، قطع میشد.۲۳
در حالات معنوی امام حسنعلیه السلام آوردهاند: به هنگام وضو، رخسارش دگرگون میشد و در پاسخ پرسش كنندگان میفرمود: «حقّ علی كلّ من وقف بین یدی ربّ العرش ان یصفر لونه و یرتعد فرائصه۲۴؛ شایسته است كسی كه در برابر پروردگار میایستد، رنگش زرد گردد و لرزه بر اندامش بیفتد.»
حال سؤال ما این است:
۱) آن امام معصومی كه برای حضور در برابر خالق یكتا، آن چنان لرزه بر اندامش میافتد، چگونه حاضر میشود خدا را به وسیله چهار صد مرتبه طلاق دادن - كه مبغوضترین عمل حلال در نزد خداوند شمرده میشود - از خود برنجاند؟
۲) روایات بر فرض صحّت، در زمانی صادر شده است كه امیرمؤمنانعلیه السلام در كوفه بودهاند، كه اگر تعداد روزهای حضور آن حضرت را در كوفه با حذف روزهای جنگ جمل، صفین و نهروان و پیامدهای آن حساب كنیم، به یقین دروغ بودن این اتهام آشكار خواهد شد؛ چرا كه آن فرصت بسیار كم و پردردسر گنجایش چنین مدعایی را نداشته است. اگر زمان هریك از ازدواجها تا طلاق را در نظر بگیرید و اینكه بیشتر از چهار زن دائم، جایز نبوده و نیز لحاظ شرایط فقهی طلاق دادن، خود به دروغ بودن این روایات گواهی خواهید داد.
۳) آیا نهی امام علیعلیه السلام، نهی از منكر بود یا نهی از حلال؟ در هر دو صورت، هیچ كدام درست نیست؛ زیرا به شهادت آیه «تطهیر»، هرگز فعل قبیح و منكر از امام معصوم مشاهده نمیشود تا مورد نهی قرار گیرد. نهی از حلال هم نمیتواند باشد؛ زیرا در كدام شریعت از حلال نهی شده كه در اسلام چنین باشد؟!
۴) آیا نهی امیرمؤمنانعلیه السلام با مقدمه بوده یا بدون مقدمه؟ اگر بدون مقدمه و یادآوری بوده، كه چنین سخنی با مقام والای امیرمؤمنانعلیه السلام سازگار نیست كه آن حضرت بدون یادآوری قبلی، آبروی فرزند خود را بریزد! و اگر پس از یادآوری بوده، ولی امام حسنعلیه السلام زیربار نرفته، میگوییم این هم با شخصیت والای امام حسن مجتبیعلیه السلام سازگار نبوده است كه این گونه پدر و امام خویش را در تنگنا و مشكل قرار دهد.
۵) آیا باور میكنید امام حسن مجتبیعلیه السلام با آن شأن و منزلت، اسباب شرمندگی پدر خویش را فراهم آورد تا جایی كه حضرت دلتنگ شده و از خانوادهها شرم و حیا كند، و یا از بیم دشمنی طوایف و قبایل كوفه نسبت به آنها رنج برد؟!
پینوشتها:
۱. كافی، ج ۶، ص ۵۶.
۲. محاسن برقی، ج ۲، ص ۶۰۱؛ منتخب التواریخ، ص ۱۹۰.
۳. كافی، ج ۶، ص ۵۶؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۷۲.
۴. انساب الاشراف، ج ۳، ص ۲۵.
۵. تاریخ الخلفاء، ص ۱۹۱.
۶. وكان علی(ع) یضجر من ذلك فكان یقول فی خطبته ان الحسن مطلاق فلاتنكحوه (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۶۹.)
۷. همان، ص ؟
۸. چهارده معصوم (زندگانی امام حسن(ع))، ص ۵۵۳.
۹. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۷۳.
۱۰. الصواعق المحرقه، ص ۱۳۹.
۱۱. كافی، ج ۶، ص ۵۶.
۱۲. البدء و التاریخ، ج ۵، ص ۷۴.
۱۳. مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۳۰.
۱۴. همان.
۱۵. چهارده معصوم، ص ۵۵۳، به نقل از قوت القلوب.
۱۶. الصواعق المحرقه، ص ۱۴۳؛ سنن بیهقی، ج ۲، ص ۱۴۹.
۱۷. الدرالمنثور، ج ۷،ص ۷.
۱۸. الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنهٔ، (مستدرك حاكم، ج ۳، ص ۱۶۷؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۲.)
۱۹. من احبهما احببته و من احببته احبه اللّه و من احبه اللّه أدخله جنات النعیم...(اخبار اصبهان، ج ۱، ص ۵۶.)
۲۰. البدایهٔ و النهایهٔ، ج ۷، ص ۳۷.
۲۱. مناقب آل ابیطالب، ج ۳، ص ۴۰۱.
۲۲. البدایهٔ و النهایهٔ، ج ۷، ص ۳۷.
۲۳. الامام المجتبی(ع)، ص ۱۰.
۲۴. همان، ص ۸۶.
۲۵. تاریخ دمشق، (حیاهٔ الامام الحسن(ع))، ص ۱۵۴.
۲۶. نیل الاوطار، ج ۶، ص ۲۳۰؛ من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۲۰.
۲۷. تاریخ دمشق، (ترجمه امام حسن(ع))، ص ۱۵۵.
۲۸. روضهٔالصفا، ج ۳، ص ۲۰.
۲۹. تاریخ الخلفاء، ص ۱۹۱.
۳۰. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۶۹.
۳۱. تذكرهٔالخواص، ص ۱۲۱.
۳۲. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۷۳.
۳۳. میزان الاعتدال، ج ۳، ص ۱۰۷.
۳۴. لسان المیزان، ج ۴، ص ۳۸۶.
۳۵. المنتظم، ج ۷، ص ۱۸۹.
۳۶. شذرات الذهب، ج ۳، ص ۱۲۰.
۳۷. الجرح والتعدیل، ج ۴، ص ۲۱.
۳۸. الكامل فیالتاریخ، ج ۹، ص ۴۴.
۳۹. الأعلام، ج ۷، ص ۱۶۰.
۴۰. الغدیر، ج ۵، ص ۲۹۰.
۴۱. اعیان الشیعه، ج ۴۶، ص ۱۷۲.
۴۲. سیرهٔالائمهٔ الاثنی عشر، ج ۱، ص ۶۲۰.
۴۳. لسان المیزان، ج ۴، ص ۳۸۶.
۴۴. میزان الاعتدال، ج ۱، ص ۴۳۰.
۴۵. همان، ج ۴، ص ۳۵۰.
۴۶. همان، ج ۶، ص ۱۹۸.
۴۷. تذكرهٔ الحفاظ، ج ۱، ص ۳۴۸.
۴۸. زندگی دوازده امام، ج ۱، ص ۶۰۴.
۴۹. جامع الرواهٔ، ج ۱، ص ۲۲۵ و ۲۸۴.
۵۰. الخلاصهٔ، ص ؟
۵۱. مرآهٔالعقول، ج ۲۱، ص ۹۶.
۵۲. همان.
۵۳. الخلاصهٔ، ص ؟
۵۴. سیرهٔالائمهٔ الاثنی عشر، ج ۱، ص ۶۱۸.
۵۵. زندگی دوازده امام، ج ۱، ص ۶۰۲.
۵۶. صلح الحسن(ع)، ص ۲۵.
۵۷. بین مورّخین اختلاف است، از هفت فرزند گفته شده تا سی و یك فرزند. رجوع شود به البدء و التاریخ، ج ۵، ص ۷۴؛ الفصول المهمه، ص ۱۶۶؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۶۸؛ كشف الغمه، ج ۲، ص ۱۵۲؛ اعلام الوری، ص ۲۱۳؛ ناسخ التواریخ، جلد امام حسن(ع)، ص ۲۷۰؛ تذكرهٔ الخواص، ص ۲۱۲؛ نورالابصار، ص ۱۳۶؛ ذخائرالعقبی، ص ۱۴۳؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۲۸.
منبع:فصلنامه كوثر ، شماره ۵۳
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست