جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

خوارج و فرقه های آن


خوارج و فرقه های آن

خوارج، گروهی بودند که پس از داوری حکمین بین حضرت علی(ع) و معاویه بوجود آمدند. در جنگ صفین، در پی آشکار شدن خطر شکست سپاه شام، سپاهیان شامی با رهنمود عمروبن عاص، قرآن ها را به روی …

خوارج، گروهی بودند که پس از داوری حکمین بین حضرت علی(ع) و معاویه بوجود آمدند. در جنگ صفین، در پی آشکار شدن خطر شکست سپاه شام، سپاهیان شامی با رهنمود عمروبن عاص، قرآن ها را به روی نیزه هایشان برافراشتند و این کار در میان عراقیان تاثیر گذاشت. امام (ع) به این خدعه پی برد ولی عده ای از افرادش به دلیل اینکه امام به کتاب خدا پاسخ مثبت نداد، او را تهدید کردند.

این عده پس از قبول حکمیت و با مشاهده فریب خوردن خود، توبه کرد و مجددا خواستار جنگ شدند و فشارهای زیادی بر امام وارد کردند تا جنگ را از نو آغاز کند ولی امام از این کار خودداری کرد. این عده، سپس حکمیت را بر خلاف اسلام دانستند و فریاد “لاحکم الاالله” سر دادند. فلذا این عده که تعدادشان به دوازده هزار نفر بالغ می شد، از لشکر امام علی (ع) جدا شدند و به حروراء، نزدیک کوفه رفتند.

اینان اولین افرادی بودند که بر امام علی (ع) خروج کردند و غلیظ ترین و سخت ترین آنها، اشعث بن قیس کندی ورزیدی بن حصین طایی بود. این فرقه بعدها به فرق مختلفی تقسیم شدند که مهمترینشان عبارتند از: از ارقه، بخدات، عحارد، اباضیه، صغریه و شبیبیه.

با اینکه خوارج با گذشت زمان به شعبات مختلفی تقسیم شدند ولی اصول عقاید مشترک آنان را می توان به شرح زیر برشمرد: از نظر خوارج علی (ع) و عثمان و معاویه و حکمین کافر بودند. از نظر خوارج، لازم نیست که خلیفه و جانشین پیغمبرف عرب و از قبیله قریش باشد و خلافت غیر عرب و حتی غلامان را جایز می دانستند. خوارج صاحب گناهان کبیره را کافر می دانند و خروج کردن بر امام وقتی که مخالفت سنت کند را حقی واجب می دانند.

پس از خوارج اولیه، خوارج بعدی معتقد بودند که پس از خلفای راشدین، زمامداران از حقیقت اسلام عدول کردند و انهدام این حکومتهای جبار، حتی بوسیله ترور را بر هر فرد مسلمان از فرق خوارج، واجب می دانستند. خوارج، تمام کسانی را که معتقد به اصول و مبادی آنها نبودند و هر کس را که مرتکب معاصی کبیره می شد، کافر می شمردند و کشتن مخالفان خود را جایز بلکه واجب می دانستند. عامه بلاد اسلامی را هم که در حقیقت تحت سلطه و استیلای آنها نبود، دارالکفر می خواندند و جنگ با آن بلاد و قتل مردم آن را بر خویش جایز و لازم می شمردند.

از آنجایی که خوارج، سایر مسلمین را کافر می شمردند، در قتل و غارت مخالفین خویش بی مضایقه بودند. گروهی از خوارج حتی کشتن کودکان افراد مخالف خود را واجب می دانستند. تقریبا تمامی فرقه های خوارج می گفتند که عمل به احکام دین جزو ایمان است و ایمان تنها به اعتقاد نیست. پس کسی که به وحدانیت خداوند و نبوت محمد (ص) اقرار داشته باشد ولی به فرایض عمل نکند و مرتکب معاصی گردد کافر و واجب القتل است.

ازارقه که از مهمترین فرقه های خوارج می باشد، اصحاب ابی راشد نافع بن ازرق هستند که به رهبری او از بصره خارج شدند و به شهر اهواز آمدند و به اهواز و اطراف آن غالب آمده و در ایام عبدالله بن زبیر به شهرهای فارس و کرمان نیز غالب شدند، از بدعتهای آنان این بود که علاوه بر اینکه علی (ع) را کافر می دانستند، ابن ملجم مرادی را در به قتل رساندن علی (ع) بر حق می دانستند. و عثمان و طلحه و زبیر و عایشه و ابن عباس را نیز کافر می دانستند. ازارقه، کشتن کودکان و زنان مخالفان خود را مباح دانسته و تقیه را در قول و عمل حرام می دانستند.

با بررسی تاریخ و نظرات خوارج می توان فهمید که با توجه به جهل و ناآگاهی این فرقه، در صورت حاکمیت چنین افکاری جامعه اسلامی دچار ناامنی و تفرقه شده و از مسیر راستین خود منحرف می گردد؛ چرا که صراط مستقیم جامعه اسلامی در پیروی از جانشین واقعی رسول خدا(ص) که همان اولی الامر هست، تحقق می یابد.

یعقوب نعمتی وروجنی

منابع

محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد: آستان قدس رضوی، چاپ سوم،۱۳۷۵

محمد سهیل طقوش، دولت امویان، مترجم، حجت الله جودکی، قم: پژوهشگاه حوزه دانشگاه،۱۳۸۴

ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ترجمه مصطفی خالفداد هاشمی، تهران: اقبال، چاپ چهارم،۱۳۷۳

محمد جواد مشکور، تاریخ شیعه و فرقه های اسلامی، تهران: اشراقی،۱۳۶۸

صادق احسانبخش، خوارج و علل پیدایش آنها، رشت: مولف،۱۳۷۰