چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

پای زنان به ابرها می رسد


پای زنان به ابرها می رسد

کتاب «هیچ وقت پای زن ها به ابرها نمی رسد» توسط «مرضیه سبزعلیان» به رشته تحریر در آمده که توسط نشر ثالث در سال ۱۳۹۱ به چاپ رسیده و قیمت آن ۳۰۰۰ تومان است

کتاب «هیچ وقت پای زن‌ها به ابرها نمی‌رسد» توسط «مرضیه سبزعلیان» به رشته تحریر در آمده که توسط نشر ثالث در سال ۱۳۹۱ به چاپ رسیده و قیمت آن ۳۰۰۰ تومان است.

این کتاب شامل ۱۶ داستان کوتاه است که در تمامی‌آن‌ها محوریت اصلی بر دوش زنان است و همین پیوستگی توانسته ساختار محکمی‌به اثر ببخشد.

مرضیه سبزعلیان به عنوان روزنامه نگار رسالتش را در خصوص بی‌طرف بودن در روایت‌های داستانی به صورت کامل ادا کرده و در کل ۱۶ داستان این مجموعه به زیبایی و بسیار منسجم به مسائل و مشکلاتی که زنان امروز با آن مواجه هستند پرداخته است. باید نوع نگرش این نویسنده به اجتماع و دغدغه‌هایی از این جنس را متاثر از ژورنالیست بودن وی دانست.

محور اصلی این کتاب تابو‌هایی است که گریبان قشر به ظاهر ضعیف اجتماع را گرفته «این ضعف از سوی نویسنده در کل کار موج می‌زند». خط قرمز‌هایی که بسیار ملموس جلوه می‌کند و پر واضح است بسیاری از مخاطبان با این وضعیت‌ها برخورد کرده‌اند و خیلی از آن‌ها در شرایط مشابه دچار تکاپوهای ذهنی شده‌اند و میان تصمیم درست و نادرست معلق مانده‌اند. احتمالا درصد بالایی از مخاطبان زن، به خوبی می‌توانند با شخصیت‌های داستان‌های این کتاب همزاد پنداری کنند .

شیوه روایت و زاویه دید در این مجموعه به صورتی انتخاب شده که احساس جاری در بین کاراکتر‌ها را نشان دهد. تغییر ضرباهنگ و ریتم روایت در خشم، غم، شادی، ترس و اضطراب زن‌های داستان به خوبی اجرا شده که همین هم در القای مفهوم و حس قصه تاثیر مثبتی داشته است. یکی از موفقیت‌های این اثر شخصیت‌پردازی‌های دقیق و موشکافانه است که در باور پذیر بودن کاراکتر‌ها بسیار تاثیر گذار بوده.

شخصیت زن در در داستان‌های سبزعلیان با تابو‌هایی دست و پنجه نرم می‌کنند که حاصل اجتماع و نگاه نادرست مردان نسبت به زنان است که با توجه به محدودیت‌های اعمال شده و بینش ابزاری مردان، زن‌ها همواره به دنبال مفری برای پناه بردن می‌گردند و چه بسا در این میان فرار از مشکلاتشان آن‌ها را سوق می‌دهد سمت معضلاتی جدیدتر؛ حتی در بعضی داستان‌ها می‌توان بلا تکلیفی را در زن‌ها مشاهده کرد که آن‌ها در فواصل مختلف زندگی که در گریز از مشکلات زناشویی شان دست و پا می‌زنند به آغوش نامشروعی پناه می‌برند که یا برایشان پشیمانی به بار می‌آورد و یا به عادتی بزرگ برای آن‌ها تبدیل می‌شود. جایگاه زن در مجموعه «هیچ وقت پای زن‌ها به ابر‌ها نمی‌رسد» اگرچه به نظر نازل می‌نماید اما بسیار ثباتمند است و کاراکتر‌ها به شجاعتی دست پیدا کرده‌اند که آن‌ها را به تصمیم‌هایی که می‌گیرند هر چند اشتباه، مصمم می‌کند.

این اثر به نسبت کارهایی که از نویسندگان زن جوان در سال‌های اخیر به چاپ رسیده است یک درجه موفق تر عمل کرده و مصداق این ادعا را می‌توان در ساختار محکم روایت و پیوستگی محتوایی و معنایی بین داستان‌های این مجموعه دانست که یکدست بودن مجموعه، منجر به شکل گیری یک تصویر یکتا در آخر کتاب می‌شود .

سبزعلیان با ریز بینی، درونیاتی را بیان می‌کند که بسیار ملموس و البته ناگفته است‌. در بزنگاه‌های زندگی‌مان وقتی می‌مانیم راه از چاه کدام است به اقتضای ابعاد شخصیتمان تصمیماتی را می‌گیریم که گاه موجب پشیمانی‌مان هم می‌شود. این نویسنده ژورنالیست دقیق و حساب شده به این مواضع اجتماعی می‌پردازد که بی‌انصافیست اگر بگوییم که او فقط در اجتماع پرسه زده است . به وضوح می‌توان دید که نویسنده در این کتاب به جای پرسه زدن‌؛ در بطن اجتماع زندگی کرده است .

از دیگر نقاط قوت کار لاجرم باید به دیالوگ‌نویسی و گفتمان بین کاراکتر‌ها اشاره کرد‌. سبزعلیان که به گفته خودش هر کار را بیش‌از ده‌ها بار بازنویسی کرده، دست آخر دست به پرداخت دیالوگ‌های کار زده که قطعا با اولین برانداز می‌توان پی به آن برد .

شکل تصویری و واقعه مدار بودن برخی از داستان‌ها و همچنین قوت بسیاری از دیالوگ‌ها به نظر، متاثر از چارلز بوکوفسکی است و همچنین شیوه یکپارچه نویسی محتوایی نیز کتاب‌هایی از ریچارد براتیگان نظیر «در قند هندوانه» یا حتی «صید قزل آلا در آمریکا» را البته با تفاوت‌هایی عمده، در ذهن تداعی می‌کند .

کنار نقاط قوت این اثر باید به یک سری از ضعف‌های کار اشاره کرد . شیوه نامگذاری برخی داستان‌ها بسیار سرسری انجام شده است که با توجه به اهمیت این قضیه و اینکه نام داستان، ویترین کل اثر است، نویسنده می‌توانست با دقت و تامل بیشتر اسامی‌بهتری را انتخاب کند .

نکته بعد راجع به این کتاب این است که، داستان‌ها یا بسیار معمولی‌اند یا بسیار پیشرفته و حرفه‌ای‌. ولی در همان آثار معمولی نیز نمی‌توان ایراد ساختاری مشاهده کرد‌. در چند داستان نیز راوی وراج کمی‌با حوصله مخاطب بازی می‌کند و شاید یک مخاطب عام بسیار راحت این کتاب را به کناری پرت کند‌. البته شایان ذکر است که این اثر اگر چه دارای زبان ساده و نثر تمیز و خالی از قضاوت است اما به طور قطع و یقین نمی‌توان آن را یک کار عامه پسند معرفی کرد‌. این اثر بیشتر قشر زنان تحصیلکرده و اهالی مطالعه را به خود جذب خواهد کرد که این را باید نقطه قوت اثر دانست .

در کل باید امتیاز بالایی به این کتاب داد و خواندنش را جلو انداخت.این کتاب به کسانی که علاقمند به نویسندگی در زمینه هنجارشکنی موضوعی هستند، توصیه می‌شود.

نویسنده : حمید رضا حافظی