شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

همت عالی در مسیر خودسازی


همت عالی در مسیر خودسازی

درباره اخلاق فردی

مطابق تعالیم نورانی قرآن کریم و روایات معصومین (ع)، سعادت و شقاوت انسان در گرو اعمال و کردار اوست و برای انسان بهره‌ای جز تلاش و همت او نیست: «و ان لیس للانسان الا ما سعی و انّ سعیه سوف یری ثم یجزاه الجزاء الاوفی؛ برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست و اینکه تلاش او به زودی دیده می‌شود سپس به او پاداش کافی می‌دهند»(نجم:۳۹-۴۱). انسانهای سعادتمند کسانی هستند که همت خویش را در این دنیا صرف خودسازی و تهذیب نفس نموده، رضای الهی را هدف عالی زندگی خویش قرار داده‌اند. به فرموده حضرت علی (ع): «غبطه و افسوس نباید خورد بر حال کسی مگر بر آن کس که همتش اصلاح نفس او است و هر روزه نفس خود را حسابرسی و بازخواست کرده و با آن پیکار نماید»(۱)، اما کسانی که تمام همّ و غمّ خود را حیات فانی دنیا قرار داده و توجهی به جلب رضای خداوند نداشته و اعمال و رفتار آنها رنگ و بوی الهی ندارد، بی‌شک اهل شقاوت خواهند بود و روز قیامت ندای ندامت سر خواهند داد. امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرماید: «کسی که همتش دنیا باشد، به جای آنچه از دست داده چیزی کسب نکرده و واجبی را بجا نیاورده است»(۲). نیز می‌فرماید: «من لم یکن همّه ما عندالله سبحانه لم یدرک مناه؛ کسی که همت و هدفش چیزی جز آنچه در پیشگاه خدای سبحان است، باشد، به آرمان و آرزوی خود نخواهد رسید»(۳).

امام حسین (ع) از رسول اکرم (ص) نقل فرموده که: «ان الله عز و جل یحب معالی الامور و یکره سفسافها؛ خداوند همتهای بزرگ و فکرهای بلند را دوست دارد و از کارهای سست و همت های فرومایه کراهت دارد»(۴). مطابق فرمایش مولای متقیان علی (ع)، ارزش و منزلت هر انسانی به قدر همت اوست و عمل و کردارش به اندازه نیّت و قصد او: «قدر الرجل علی قدر همته و عمله علی قدر نیته»(۵). هر قدر که همت انسان شریف و عالی باشد، نه وضیع و دون، قیمت و ارزش انسان بیشتر می‌شود: «من شرفت همته عظمت قیمته»(۶). همچنین می‌فرمایند: «کسی که عزم و همتش کوچک باشد فضیلت و برتری‌اش باطل و تباه گردد»(۷).آن حضرت در بیان دیگری ضمن ابطال پندار کسانی که شرافت و ارزش انسانها را در بهره‌مندی از مال و منال دنیوی می‌بینند، می‌فرمایند: «شخصیت آدمی به همت اوست نه به مال و اندوخته‌اش»(۸).

مطابق آیات قرآن کریم و روایات

معصومین (ع)، جلب رضایت الهی و تقرّب به حضرت احدیت، هدف نهایی خلقت انسان است و اساساً انجام واجبات و ترک محرمات و بطور کلی عبادت و اطاعت خدا، بمنظور جلب رضایت الهی است، همچنانکه مولای متقیان علی (ع) می‌فرماید: «رضی الله سبحانه مقرون بطاعته؛ خشنودی خدای سبحان، همراه و مقرون به طاعت اوست»(۹). کسی که در دنیا همت و تلاش خویش را در جهت کسب خشنودی خداوند مصروف دارد، در روز قیامت نیز از مواهب و رضوان الهی بهره‌مند خواهد شد: «و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الماوی؛ آنان که از خدا ترسیدند و پیروی از هوای نفس ننمودند، بهشت جای آنهاست»(نازعات/۴۰و ۴۱). اما کسی که بدون توجه به رضایت الهی، تامین خواهشهای نفسانی و زودگذر دنیوی را، منتهای همّت خود قرار داده و سرمایه‌ گرانبهای عمر خویش را صرف امور بیهوده نموده است، بی‌شک در روز قیامت مشمول غضب الهی خواهد بود و جایگاهش آتش دوزخ است: «فاما من طغی و آثر الحیوه الدنیا فان الجحیم هی الماوی؛ هر کس که سرکشی کرد و زندگی دنیا را برگزید جهنم جایگاه اوست»(همان/۳۷-۳۹).

امیرالمؤمنین علی (ع) با تحذیر نسبت به صرف سرمایه‌ عمر در امور بیهوده و بی‌فایده، می‌فرمایند: «اقصر همتک علی ما یلزمک و لا تخض فیما لا یعنیک؛ همت خود را محدود کن در همان که لازم داری و به کارت آید، و وارد مشو در آنچه به کارت نیاید»(۱۰) نیز می‌فرماید: «واگذار آنچه را به کارت نیاید و ربطی به تو ندارد، و مشغول شو به کار مهمی که تو را نجات و رهایی بخشد»(۱۱). حضرت در تفسیر معنای «غفلت» فرمودند: «کفی بالمرء غفله ان یصرف همته فیما لا یعنیه؛ در غفلت و بی‌خبری انسان همین بس که همّت خود را در کاری که به دردش نمی خورد صرف کند»(۱۲). امام سجاد (ع) در دعای مکارم الاخلاق به خداوند چنین عرضه می‌دارد: «و عمرنی ما کان عمری بذله فی طاعتک فاذا کان عمری مرتعا للشیطان فاقبضنی الیک قبل ان یسبق مقتک الی او یستحکم غضبک علیّ؛ خدایا، تا هنگامی که عمرم در طاعت تو صرف شود مرا زنده بدار، و چون عمرم چراگاه شیطان شود مرا به سوی خود ببر پیش از اینکه خشمت به من برسد یا غضب تو درباره‌ من شدت یابد».

آنچه مورد رضایت الهی است، دوری از هوای نفس و تقواست، چنانکه حضرت

علی (ع) می‌فرمایند: «به راستی که خدای تعالی شما را به تقوا سفارش فرموده و آن را سبب رضا و خوشنودی خود از خلق قرار داده ، بپرهیزید از خدایی که شما منظور نظر او بوده و زمام اختیار شما به دست اوست»(۱۳). در بیان دیگری حضرت تقوا را منتهای رضایت خداوند بیان می‌دارند: «ان التقوی منتهی رضی الله من عباده…؛ به راستی که تقوا آخرین حدّ رضایت الهی از بندگانش می‌باشد»(۱۴). از دیدگاه حضرت، پیروی از هوای نفس موجب هلاکت انسان «طاعه الهوی تردی»، آفت عقل «آفه العقل الهوی»، سبب تباهی دین «سبب فساد الدین الهوی» و مرکب فتنه‌هاست «الهوی مطیه الفتن»(۱۵). امیرالمؤمنین (ع)، در توصیف انسانهای جاهل و دور از سعادت، می‌فرماید: «الجاهل من اطاع هواه فی معصیه ربه؛ نادان کسی است که در راه نافرمانی خدا از هوای نفس خویش فرمان برد»(۱۶) نیز می‌فرماید: «بدبخت‌ترین مردم کسی است که هوای نفس بر او غلبه کند، و دنیای او را در اختیار گیرد و آخرتش را تباه سازد»(۱۷). در توصیف انسانهای عاقل نیز می‌فرماید: «العاقل من عصی هواه فی طاعه ربه؛ عاقل کسی است که در راه اطاعت پروردگار خویش از هوای نفس نافرمانی کند»(۱۸) نیز می فرماید: «عاقل کسی است که بر هوای نفس خویش غالب آید و آخرت خود را به دنیا نفروشد»(۱۹). با توجه به روایات فوق، شایسته و بایسته است که انسان تمام همّت خود را صرف جلب رضایت الهی کند و بدیهی است که رضایت خداوند در رعایت تقوا و دوری از هوای نفس است.

پی‌نوشتها در دفتر روزنامه موجود است.

علی خانی