چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا

بررسی تفاوت های حقوق بشر در اسلام با اعلامیه جهانی حقوق بشر


بررسی تفاوت های حقوق بشر در اسلام با اعلامیه جهانی حقوق بشر

طبق دیدگاه اسلامی, بشر تكویناً و تشریعاً بنده خداوند متعال است و برخلاف متفكران غربی كه انسان را در برابر خدا هم آزاد می پندارند, بر تسلیم و فرمانبرداری انسان ها در برابر خدا تأكید می ورزد

طبق دیدگاه اسلامی، بشر تكویناً و تشریعاً بنده خداوند متعال است و برخلاف متفكران غربی كه انسان را در برابر خدا هم آزاد می‌پندارند، بر تسلیم و فرمانبرداری انسان‌ها در برابر خدا تأكید می‌ورزد. از فردای پایان جنگ جهانی دوم، تمام مردم جهان و دولت‌ها، كه از جنگ و كشتار به ستوه آمده بودند، درصدد تشكیل سازمان ملل برآمدند. حقوق بشر اسلامی آنچه موجب پدید آمدن حقوق بشر اسلامی شد، فرهنگ خاص جوامع اسلامی است كه قوانین و مقررات نیز بر آن مبنا تنظیم شده است. در حالی كه اساس حقوق بشر جهانی بر تطابق با فرهنگ غرب و دین مسیحیت است. از یك سو، بخشی از این سازمان، متولی حقوق بشر شد و منشوری را در سال ۱۹۴۸ به تصویب رساند كه مشتمل بر یك مقدمه و ۳۰ ماده می‌باشد. این منشور به انواع آزادی‌های فردی، نژادی، مذهبی، برابری و كرامت انسان‌ها می‌پردازد. از سوی دیگر، كشورهای مسلمان دست به تدوین و تصویب حقوق بشر اسلامی زده‌اند; چون این كشورها معتقدند كه در حقوق بشر غرب، تعارضات و نواقصی وجود دارد كه نمی‌توان آن را در كشورهای اسلامی به طور كلی و بی‌قید و شرط اجرا كرد. آنچه موجب پدید آمدن حقوق بشر اسلامی شد، فرهنگ خاص جوامع اسلامی است كه قوانین و مقررات نیز بر آن مبنا تنظیم شده است. در حالی كه اساس حقوق بشر جهانی بر تطابق با فرهنگ غرب و دین مسیحیت است.

حقوق بشر جهانی اسلام، تعارضی با جوامع اسلامی و مقررات حاكم بر آن‌ها ندارد، از این رو، در این كشورها قابل اجرا می‌باشد. جوامع اسلامی به دلیل فرهنگ، دین و مذهب خاص و ویژه خود نیازمند حقوقی متناسب با جامعه اسلامی خود هستند. مفهوم حقوق بشر به معنای حقوق اساسی و اولیه‌ای می‌باشد كه تمام انسان‌ها در آن از جهت انسانیت شریك‌اند. اسلام آخرین دین الهی است كه توسط خاتم انبیاء و آخرین سفیر وحی، حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)، آورده شده است. در این نوشتار درصددیم به بیان تعارضات و بررسی راه‌حل‌های ارائه شده و نواقص حقوق بشر و مقایسه آن با حقوق بشر اسلامی بپردازیم. در ضمن مروری بر حقوق افراد و اقلیت‌ها در جمهوری اسلامی ایران خواهیم داشت و به بیان موضوع و دیدگاه اسلام و قانون اساسی ایران نسبت به حقوق اقلیت‌ها خواهیم پرداخت. علاوه بر اینكه، قابل اجرا نبودن قوانین و بیانیه‌های منشور حقوق بشر در مورد اقلیت‌ها در ایران بررسی خواهد شد. حال باید ببینیم تفاوت‌ها و تعارضات حقوق بشر اسلامی و غرب در چیست؟ حقوق اقلیت‌ها و افراد در حقوق بشر اسلامی و غربی چگونه لحاظ شده است؟

۱) حقوق داخلی و حقوق بین‌الملل

الف) رابطه حقوق داخلی و حقوق بین‌الملل از دیدگاه غرب.

نظریه وحدت دو حقوق طبق نظریه وحدت دو حقوق، كشورها برای هماهنگی با مقررات بین‌الملل از همه ارزش‌های مكتبی خویش باید چشم بپوشند و در داخل كشورشان نیز درصدد اجرای كامل این ارزش‌ها نباشند و این چیزی است كه لااقل از دیدگاه اسلام، نادرستی آن آشكار است در این زمینه می‌توان به سه دیدگاه اشاره كرد كه دو دیدگاه را حقوقدانان غرب و دیدگاه سوم را اندیشمندان اسلامی ارائه نموده‌اند. حقوقدانان غربی در زمینه رابطه حقوق بین‌الملل، دو دیدگاه كاملا متفاوت ارائه كرده‌اند: یك دیدگاه، كه در قدیم طرفداران بیشتری داشته است، نظریه ثنویت یا دوگانگی حقوق بین‌الملل و حقوق داخلی است. این نظریه بر این امر تأكید دارد كه اصولا حقوق بین‌الملل از نظر مبانی، تشكیلات، قلمرو و موضوع و نیز از جنبه اجرا با حقوق داخلی كاملا متفاوت است. بنابراین حقوق بین‌الملل برای افراد كشور الزامی نیست و هر یك از دو حقوق در قلمرو مخصوص به خود لازم‌الاجرا هستند و در ظرف تعارض، حقوق داخلی بر حقوق بین‌الملل مقدم است، مگر اینكه قوه مقننه مقررات بین‌الملل را همانند مقررات داخلی تصویب كند.(۱) دیدگاه دیگر، نظریه وحدت دو حقوق است كه بیشتر حقوقدانان كنونی بدان معتقدند. بر اساس این دیدگاه، تمام اختلافات بین حقوق داخلی و حقوق بین‌الملل صوری است و این اختلافات به معنای دوگانگی این دو حقوق و عدم ارتباط این دو با یكدیگر نیست. بنابراین نظر، در مواردی كه كشوری موجبات ضرر و زیان كشور دیگر یا اتباع آن را از طریق وضع مقررات داخلی متضاد با حقوق بین‌الملل یا هر عامل دیگری فراهم كرده باشد، عذر او در برابر سازمان‌های بین‌الملل به استناد قانون اساسی یا دیگر مقررات داخلی، پذیرفته نیست.

ب) رابطه حقوق داخلی با حقوق بین‌الملل از دیدگاه اسلام

خداوند به مؤمنان اجازه نمی‌دهد كه به بهانه همسویی با حقوق بین‌الملل از اصول اسلامی خود دست بردارند. بر این اساس، در تعارض حقوق بین‌الملل با حقوق داخلی كشورها، در صورتی كه حقوق داخلی بر اساس معیارهای صحیح و خصوصیات مكتبی یك ملت به وجود آمده باشد، بر حقوق بین‌الملل مقدم است. طبق نظریه وحدت دو حقوق، كشورها برای هماهنگی با مقررات بین‌الملل از همه ارزش‌های مكتبی خویش باید چشم بپوشند و در داخل كشورشان نیز درصدد اجرای كامل این ارزش‌ها نباشند و این چیزی است كه لااقل از دیدگاه اسلام، نادرستی آن آشكار است. دولت اسلامی نه تنها در چارچوب معیارهای اسلامی می‌تواند مقرراتی وضع كند یا به پیشنهادهایی پاسخ مثبت دهد، حقوق بین‌الملل موظف است كه روشی را برگزیند كه در عین هماهنگی با ارزش‌ها و ایدئولوژی‌های متفاوت ملت‌ها، مشكلات جهانی را حل كند. اسلام پا را از این فراتر گذاشته و دیگران را موظف می‌كند كه از دیدگاهای متعارض با توحید و خداپرستی دست بردارند و به سوی حقوق بین‌الملل الهی گام بردارند: (قُلْ یَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَی كَلَمَهٔ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَیْئاً وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ) (آل عمران: ۶۴); بگو ای اهل كتاب به سوی كلمه حقی كه بین ما و شما یكسان است، بیایید و آن كلمه حق، این است كه جز خداوند، كس دیگر را عبادت نكنیم و چیزی را شریك او قرار ندهیم و برخی از ما برخی دیگر را غیر از خدا ارباب و صاحب خود نگیریم، پس اگر آنها از حق روی برگرداندند، شما بگویید كه شهادت می‌دهید كه ما تسلیم امر خداییم. در این آیه شریفه مشاهده می‌كنیم كه خداوند به مؤمنان اجازه نمی‌دهد كه به بهانه همسویی با حقوق بین‌الملل از اصول اسلامی خود دست بردارند. بر این اساس، در تعارض حقوق بین‌الملل با حقوق داخلی كشورها، در صورتی كه حقوق داخلی بر اساس معیارهای صحیح و خصوصیات مكتبی یك ملت به وجود آمده باشد، بر حقوق بین‌الملل مقدم است.

۲) حقوق بشر از منظر اسلام و غرب بین اندیشمندان اسلامی و متفكران غربی در مسئله حقوق بشر، اختلافات مبنایی وجود دارد. یك مورد اساسی و مبنایی به تعریف قانون صحیح و معتبر بر می‌گردد. متفكران غربی قانونی را معتبر می‌دانند كه موافق با خواسته‌های انسان‌ها و در راستای انسان محوری باشد، از این رو، منشاء اعتبار قانون را آراء و خواسته‌های مردم می‌دانند. بررسی اعلامیه‌های جهانی حقوق بشر و میثاقین و... نشان می‌دهد كه اینان، محور تمام تصمیم‌گیری‌ها را امیال نفسانی افراد می‌دانند و در واقع امیال نفسانی مشترك بین غربی‌ها را در قالب قوانین و به نام حقوق بشر جای داده‌اند. اما از دیدگاه اسلام قانونی صحیح و معتبر است كه از سوی خدا و از طریق وحی به دست ما رسیده باشد و مطابق با مصالح واقعی انسان‌ها باشد و از این رو، ارزش قانون به مطابقت با مصالح مادی و معنوی انسان‌ها است. طبق این دیدگاه، بشر تكویناً و تشریعاً بنده خداوند متعال است و برخلاف متفكران غربی كه انسان را در برابر خدا هم آزاد می‌پندارند، بر تسلیم و فرمانبرداری انسان‌ها در برابر خدا تأكید می‌ورزد.

مقدّمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر «با در نظر گرفتن عقیده توحید ناب، كه ساختار اسلام بر پایه آن استوار شده است; عقیده‌ای كه بشریت را فراخواند تا جز خدا كسی را پرستش نكرده و شریكی برای او قایل نشوند و احدی را به عنوان خدا به جای الله نگیرند. ... ـ این شریعت، معنویات و ماده را با هم درآمیخت.» در مقدّمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر آمده است: «با در نظر گرفتن عقیده توحید ناب، كه ساختار اسلام بر پایه آن استوار شده است; عقیده‌ای كه بشریت را فراخواند تا جز خدا كسی را پرستش نكرده و شریكی برای او قایل نشوند و احدی را به عنوان خدا به جای الله نگیرند. ... ـ این شریعت، معنویات و ماده را با هم درآمیخت.» این قسمت از اعلامیه برگرفته از آیه ۶۴ سوره آل عمران است كه بر اطاعت انسان‌ها از خداوند تأكید نموده و از شرك ورزیدن نهی فرموده است. دعوت انبیا هم بر اساس عبودیت خداوند شكل گرفته است: (وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ)(بقره: ۸۳); و زمانی كه از بنی‌اسرائیل عهد و پیمان گرفتیم كه جز خدا كسی را پرستش نكنند.

از دیدگاه اسلام، واضع قوانین خداوند است و در قرآن كریم در مورد افرادی كه بدون توجه به این نكته، به وضع قوانین می‌پردازند، آمده است: (إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَكْبِرُونَ) (صافات: ۳۵); اینان این گونه بودند كه تا به آنها گفته می‌شد، خدایی جز خدای یگانه نیست، سرپیچی می‌كردند. پس از آنچه بیان شد، معلوم می‌شود كه اساس تفكر اسلامی در منشأ قانونگذاری و مشروعیت مقررات حقوقی، خداوند متعال و وحی (توحیدمحوری) است و در اندیشه غرب اساس، انسان و خواسته‌های فردی او (انسان‌محوری) است.

منابع: ایكنا و مجمع تقریب مذاهب اسلامی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.