شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

ایران, سرزمین مقدس


ایران, سرزمین مقدس

از این میان برخی از فرهنگ ها را می توان مذهبی تر قلمداد کرد ایران یکی از آن مذهبی ترین هاست با یک نگاه دقیق می توان نمود مذهب و تقدس, با آن مفهومی که اشاره شد را در میان ایرانیان از دیرباز تاکنون مورد بررسی قرار داد, که این نوشتار به اندکی از آن بسیار می پردازد از آن زمانی که فریدون بهترین قسمت زمین, مرکز جهان, ایران را به ایرج داد, مرز و «جغرافیای مقدسی» در ذهنمان شکل گرفت که به نام ایران می شناسیمش

برای بشری که در دنیای باستان می زیست، هرچیزی یا مقدس بود یا نامقدس، یا جزو توتم ها قلمداد می شد یا جزو تابوها، یا در حریم ها قرار می گرفت یا در حرم ها، یا فضیلت محسوب می شد یا رذیلت، مبارک بود یا نحس و بالاخره یا خیر بود یا شر. «میرچا الیاده» معتقد است که «انسان غیرمذهبی وجود ندارد». این اعتقاد وی از این جا ریشه می گیرد که در درون هر انسانی گونه ای از اعتقادات مذهبی را می توان مشخص کرد، اعتقاداتی که یا به صورت آگاهانه است یا ناخودآگاه. مذهبی که میرچا الیاده به آن اشاره دارد، لزوما همان تصوری نیست که در ذهن امروزی ما شکل گرفته، بلکه گونه ای از باورها و آیین ها و نمادها و گاهی ترکیبی از همه آن هاست. به این ترتیب می توان ابعاد گوناگون باورهای مذهبی را در لحظه به لحظه تاریخ و در تمامی تمدن ها مشاهده و پی گیری کرد.

از این میان برخی از فرهنگ ها را می توان مذهبی تر قلمداد کرد. ایران یکی از آن مذهبی ترین هاست. با یک نگاه دقیق می توان نمود مذهب و تقدس، با آن مفهومی که اشاره شد را در میان ایرانیان از دیرباز تاکنون مورد بررسی قرار داد، که این نوشتار به اندکی از آن بسیار می پردازد: از آن زمانی که فریدون بهترین قسمت زمین، مرکز جهان، ایران را به ایرج داد، مرز و «جغرافیای مقدسی» در ذهنمان شکل گرفت که به نام ایران می شناسیمش. این ناف دنیا بودن و در مرکز جهان واقع شدن به خودی خود از «نمادهای تقدس» به شمار می رود. (بشر همواره خود را در مرکز دنیا حس می کرده و خانه و شهر و کشورش را در این مهم ترین بخش از دنیا تصور می کرده است) و از آن هنگامی که جمشید نوروز را جشن گرفت و هوشنگ آتش را شناخت و جشن سده را برگزار کرد و هم از آن شب طولانی در شب چله که ایزد مهر به دنیا آمد، ایرانی مفهومی را می شناسد که امروزی ها «زمان مقدس» می نامندش. این هر سه را ما امروز جشن می گیریم و «باورهای مقدسی» نسبت به آن ها داریم. به طور مثال، اتفاق نوروز به عنوان یک باور مقدس در زمانی مقدس چنان کاربرد دارد که در باورهای اسلامی هم، آفرینش دنیا همگام با آن قلمداد می شود. در آن جغرافیای مقدسی که ذکر شد، «کوه های مقدسی» وجود دارند که حتی مورد ستایش قرار می گیرند. در اوستا آمده است: «کوه های آب ریزان را می ستاییم و می ستاییم ستیغ کوهی را که تو بر آن روییدی.» در رابطه با تقدس کوه ها در ایران بد نیست اضافه کنیم که کوه «اوشیدرنه» در کنار دریاچه کیانسه جایگاه وحی اهورامزدا به زردشت انگاشته می شود. برحسب معتقدات ایرانیان باستان، کوه مقدس البرز در میانه زمین واقع و به آسمان پیوسته است. الوند، البرز، بیستون، سبلان، کوه رحمت در تخت جمشید، تانگری داغ (کوه خدا) در استان گلستان و.. . از کوه های مقدس ایران به شمار می روند.

در میان دشت های این سرزمین گیاهان و درختانی ریشه دوانیده اند که همواره برایمان تقدس داشته اند. گاهی، این «گیاهان مقدس» آن چنارهای کهن سالی هستند که در کنار مزار امامزاده ها روییده اند، و یا آن سروهایی هستند که نماد جاودانگی اند و حتی در طرح بته جقه در فرش ایرانی به نمایش در آمده اند، فرشی که خود تداعی گر باغ ایرانی و آن باغ خود نمادی از بهشت است. سرو چنان با معتقدات ما گره خورده که دسته گلی که به مناسبت تسلیت فرد فوت کرده به خانواده اش تسلیم می کنیم، به شکل سرو آراسته می شود. نخل و گل نیلوفر نیز از دیگر گیاهان مقدسی هستند که همواره در باور ایرانی ما وجود دارند. آدمیان سرزمینی که ایران نام دارد، هزاران «باور مقدس» دارند، بلکه بیشتر. تکه نان افتاده بر زمین را می بوسند و به کناری می گذارند، برای آمدن باران نذر می کنند و برای قنات عروسی می گیرند، شست و سه سالگی اشان (سن پیامبر) را جشن می گیرند، در هنگام بیماری خود را به ضریح امامان می بندند و مراسم «شفای مقدس» برگزار می کنند، با آیین «گواتی» نیروهای اهریمنی را می رانند و برای دفع شر «زار» برگزار می کنند. این آدمیان ایرانی قربانی می کنند و بر بدنشان گل می مالند و نخل می گردانند و تعزیه می خوانند و.. . «معماری مقدس» را هم در ایران سراغ داریم. اصولا معماری در زمره «هنرهای مقدس» است. خانه ایرانی مقدس است، باید نعلین از پا بیرون کنی و سپس با کسب اجازه داخل شوی. این خانه برای خود حریم دارد، اندرونی دارد. ایرانی، کاروانسرا و مسجد را هم شبیه به خانه خود می سازد. در داخل همه آن ها به گونه ای یک باغ طراحی می کند. باغ ایرانی. باغی که بهشتی زمینی را تداعی می کند. «باغ مقدس». در این باغ، رودها در مرکز (مرکز بهشت) به هم می پیوندند. مرکز باغ ایرانی، محل تجلی آب است، چنان که از مرکز بهشت هم رودخانه ها جاری می شوند. اطراف باغ ایرانی دیوار کشیده شده و در نقشه هایی که از بهشت وجود دارد، می بینیم که بهشت هم توسط دیوارها احاطه شده است. این یک حقیقت است که بیشتر فرهنگ ها، لغت به معنای «بهشت» را از لغتی ایرانی برداشت کردند.

به عبارت دیگر، لغت «پرادیزیس» یونانیان از «پایری دئزه» ایرانی آمده است. «پردیسو» در زبان اکدی، «پردس» در عبری و «پاردس» ارمنی نیز از همین کلمه اوستایی ایرانی آمده است. بعدها کلمه «فردوس» که دو بار هم در قرآن آمده از دین یهود و از زبان عبری به اسلام رسید. فردوس هم که بنا بر اظهار دهخدا به معنی «بهشت» و «بهترین جای در بهشت» است از نظر مفسران قرآن معنی باغ و بستان می دهد. گویا واژه باغ در زبان پهلوی به همین شکل «bagh»، به کار برده شده و در زبان ایرانی باستان هم با تلفظ «baga» به معنی بخش، تقسیم و زمین زیر کشت است، که البته بی ربط با واژه بغ (bagh) به معنی خدا، نیست. در پدید آمدن معماری مقدس در ایران می توانیم اضافه کنیم که معبد چغازنبیل که به گونه ای تداعی کننده کوه است و همچنین مجموعه تخت جمشید و تخت سلیمان که هر دو بر روی بلندی بنا شده اند، تقدس داشته اند، چنان که آتشکده ها نیز بر بلندی واقع شده اند و مقدس بوده اند، به همین جهت نیز بعدها مساجد جامع بر روی آن ها ساخته شدند. «اماکن مقدس» به خودی خود مقدسند و کمتر اتفاق افتاده که ادیان مختلف با تقدس اماکن در دین دیگر، مخالفتی نشان دهند، چه بسیارند مساجدی که بر روی آتشکده ها و کلیساها بنا شدند و معابدی بودایی ای که روزگاری به عنوان معابد مانوی ها مورد استفاده قرار گرفته بودند. یا به طور واضح اورشلیم امروزه مورد احترام و پرستش سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام است.