سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

فریدون زندی از دروغ بدم می آید


فریدون زندی از دروغ بدم می آید

گفتگوی متفاوت با فریدون زندی

فریدون زندی، ستاره این روزهای تیم استقلال در رقابت‌های لیگ برتر است. بازیکنی که دوره موفقیت‌آمیزی را در باشگاه کایزرسلاترن آلمان گذراند و پس از عضویت در تیم‌ملی ایران برای ادامه فوتبال باشگاهی، لیگ برتر ایران را انتخاب کرد. هافبک چپ‌پای تیم‌ملی پس از یک دوره ناموفق در باشگاه استیل‌آذین این روزها در باشگاه استقلال شرایط خوبی را تجربه می‌‌کند و با بازی‌های خوبش حالا جای خود را در دل هواداران این تیم باز کرده است. او در گفت‌وگوی اختصاصی با تپش درباره روزهایی که در ایران می‌گذراند و شیوه جدید زندگی‌اش صحبت می‌‌کند.

▪ وقتی حال روحی‌ات زیاد خوب نیست چه کار می‌کنی تا از این شرایط خارج شوی؟

خیلی‌ها وقتی حال‌شان خوب نیست با دوست‌های‌شان صحبت می‌کنند یا می‌روند مسافرت یا هر کار دیگری اما من فقط با خودم هستم. با خودم خلوت می‌کنم و آنقدر این کار ادامه پیدا می‌کند تا حالم خوب شود. فکر می‌‌کنم غیر از خودم کسی نمی‌تواند حالم را بهتر کند.

▪ فکر می‌کنی شهرت چقدر در زندگی یک انسان و موفقیتش تاثیر دارد؟

متاسفانه این موضوع برای خیلی‌ها غلط جا افتاده که شهرت برای آدم‌ها موفقیت می‌آورد اما من این‌طور فکر نمی‌کنم. حداقل درباره خودم که این‌طور نبوده چون هیچ وقت خودم را یک آدم عجیب نمی‌دانم. من یک آدم عادی هستم، من هم مثل همه مردم زندگی می‌کنم فقط شغل من طوری است که در روزنامه‌ها و تلویزیون از آن زیاد گفته می‌شود.

▪ یعنی شهرت برایت مهم نیست؟

من فقط دوست دارم فوتبال بازی کنم، شهرت هم اصلا برایم اهمیت ندارد.

▪ اما به هر حال این شهرت در بخش‌های مختلف زندگی‌ات تاثیر داشته!

حتما تاثیر داشته اما همیشه سعی می‌کنم تاثیر منفی نداشته باشد البته یک جاهایی دیگر دست خودم نیست.

▪ اینکه همیشه زیر ذره‌بین هستی و همه دوست دارند بدانند چطور زندگی می‌‌کنی و چه کار می‌کنی، آزارت نمی‌دهد؟

چرا، واقعا خیلی وقت‌ها اذیت می‌شوم حتی بعضی وقت‌ها خسته‌ام می‌کند اما به هر حال این هم بخشی از زندگی ماست.

▪ خودت چه نوع زندگی را بیشتر دوست داری؟ سنتی یا مدرن؟

زندگی مدرن را بیشتر دوست دارم چون با روحیاتم هماهنگی بیشتری دارد.

▪ برخورد مردم در ایران با تو چطور است؟

خوشبختانه همیشه خوب بوده، به نظرم رابطه ما یک ارتباط ۲طرفه است چون من واقعا مردم ایران را دوست دارم و وقتی می‌بینم خوشحال هستند، من هم خوشحال می‌‌شوم.

▪ خیلی وقت‌ها پیش می‌آید حوصله نداشته باشی و در یک محل عمومی مردم هم می‌آیند و دوست دارند با تو صحبت کنند، در چنین موقعیتی واکنش فریدون زندی چطور است؟

این چیزی که می‌گویید چند بار اتفاق افتاده اما من همیشه سعی کردم به همه احترام بگذارم که یک وقت به کسی برنخورد. اصلا نشان نمی‌دهم به دلیل چیزی ناراحتم، خودم را کنترل می‌کنم تا همه چیز به خوبی تمام شود و به خانه برگردم.

▪ به عنوان کسی که بعد از مدت‌ها به ایران آمدی، تعریفت از ایران چیست؟

یکی از مهم‌ترین چیزها درباره ایران برای من این است که اقوامم اینجا زندگی می‌کنند، به قول ایرانی‌ها «قوم و خویش». گرمای زندگی ایرانی خیلی خوب است در حالی که در آلمان خیلی وقت‌ها چنین چیزهایی وجود ندارد. اینجا اگر مشکلی باشد همه دست به دست هم می‌دهند و کمک می‌کنند. بیشتر وقت‌ها هم فامیل دور هم جمع می‌شوند و از حال هم خبر دارند.

▪ اینهایی که گفتی فقط تعریف بود، اگر قرار باشد انتقاد کنی بیشتر از کدام رفتار ایرانی‌هاست؟

چیزی که خیلی من را اذیت می‌کند، دروغ است. بعضی وقت‌ها واقعا نمی‌توانم بفهمم چرا آدم‌ها اینقدر به هم دروغ می‌گویند. دروغ اصلا خوب نیست ولی متاسفانه اینجا برای خیلی‌ها عادی شده.

▪ درباره تماشاگرها چطور؟ تماشاگران ایرانی را بیشتر دوست‌داری یا آنهایی که در‌ آلمان به استادیوم می‌آمدند؟

این سوال را خیلی‌ها از من می‌پرسند؛ البته نمی‌شود گفت تماشاگرهای این کشور بهتر هستند یا بدتر، چون فرهنگ‌ها فرق می‌کند و نمی‌شود مقایسه کرد اما چیزی که همیشه برایم جالب بوده این است که استادیوم‌های ایران پر از سر و صداست در حالی که در آلمان فقط آنهایی که پشت دروازه‌ها هستند سروصدا می‌کنند. ولی استادیوم ایران پر از هیاهوست.

▪ برای خودت کدام فرهنگ جالب‌تر است؟ فرهنگ ایران یا آلمان؟

هر دو فکر می‌کنم ترکیبی از فرهنگ ایرانی- آلمانی هستم. یک جاهایی رگه‌های ایرانی‌ام بیشتر می‌شود، یک جاهایی هم آلمانی آلمانی‌ام.

▪ وقتی از آلمان به ایران آمدی سرگیجه نگرفتی؟ به هر حال ۲ فرهنگ مختلف را در کنار هم تجربه می‌کردی؟

این چیزی که گفتی خیلی اتفاق افتاد. اصلا از بچگی هم همین‌طور بود، وقتی پدرم من را می‌آورد ایران ۲ فرهنگ مختلف را تجربه می‌کردم. به نظرم این تجربه واقعا خوب است چون باعث می‌شد از همان سن و سال دید من به دنیا بیشتر و عمیق‌تر شود. همین حالا هم همین‌طور است.

▪ خیلی‌ها دوست دارند از تو بیشتر بدانند. مثلا اینکه غیر از فوتبال چه سرگرمی‌های جدی دیگری داری؟

من خیلی فیلم می‌بینم یعنی سینما یکی از علاقه‌های اصلی من است. متاسفانه هنوز نتوانسته‌ام در سینمای ایران فیلم‌های زیادی ببینم ولی در سینمای جهان تا دل‌تان بخواهد فیلم دیده‌ام. بازیگر مورد علاقه‌ام هم آل‌پاچینوست.

▪ مثل هم‌تیمی‌هایت اهل ماشین‌بازی‌ و این حرف‌ها هستی؟

قبلا خیلی زیاد. کلی درباره ماشین و سرعت اطلاعات داشتم اما حالا دیگر نه. چون حوصله‌اش را ندارم و البته طبیعی است. شما یک وقت‌هایی در یک مقطع سنی هستید که دوست دارید دنبال این چیزها باشید در حالی که وقتی جلوتر بروید همان چیزی که خیلی دوستش داشتید دیگر برای‌تان اهمیتی ندارد. همین حالا هم ماشین را خیلی دوست دارم اما دوست ندارم هرچند روز یک‌بار ماشینم را عوض کنم.

▪ برنامه‌ات برای آینده چیست؟

معلوم نیست، شاید مربی شوم، البته این هم معلوم نیست. فقط ۵۰درصد به آینده‌ام فکر می‌کنم.

▪ فکر می‌کنی در آینده هم همین‌طور موفق باشی؟

هیچ چیز معلوم نیست. برای موفق شدن بایدچیزهایی را همیشه در نظر داشت. باید تا جایی که می‌شود تلاش کرد و از فرصت‌هایی که در زندگی به وجود می‌آید استفاده کرد. خیلی از فرصت‌هایی که بقیه به راحتی از کنارشان می‌گذرند می‌تواند یک راه بزرگ برای موفقیت باشد.



همچنین مشاهده کنید