جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اشتغال زنان از منظر اسلام و غرب


اشتغال زنان از منظر اسلام و غرب

پدیده «اشتغال» از ابتدای زندگی اجتماعی بشر مورد توجه بوده است اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه, اَمری عادی تلقّی می شد هر چند تفکیک نقش ها و وظایف, جزء اصلی اشتغال محسوب می گردید

پدیده «اشتغال»(پاورقی ۱ . Employment.) از ابتدای زندگی اجتماعی بشر مورد توجه بوده است. اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه، اَمری عادی تلقّی می‏شد؛ هر چند تفکیک نقش‏ها و وظایف، جزء اصلی اشتغال محسوب می‏گردید.

یکی از مهم‏ترین معیارهایی که جهان غرب برای تعیین جایگاه زن در اجتماع پذیرفته، میزان مشارکت زنان در زندگی اقتصادی و اشتغال آنان است.(پاورقی ۲ . شرمن وود، دیدگاه‏های نوین جامعه‏شناسی، ص ۱۴۱.) از سوی دیگر، یکی از مهم‏ترین نقش‏های زن، نقشی است که در خانواده ایفا می‏کند. تردیدی نیست که خانواده یکی از ارکان جامعه و محور اساسی رشد و اعتلای انسان به شمار می‏رود. این نقش از منظر جهان غرب و غرب باوران بسیار کم‏رنگ و بی‏اهمیت بوده و در برخی موارد یکی از مشکلات فراروی زنان، قلمداد شده است. یکی از نویسندگان ایرانی با پیروی از دیدگاه غرب در خصوص اشتغال زنان می‏نویسد: «یکی از مشکلاتی که زنان در همه جوامع با آن درگیر هستند، مسئولیت‏ پرورش فرزندان و اداره امور خانه می‏باشد.»(پاورقی ۱ . خدیجه سفیری، جامعه‏شناسی اشتغال زنان، ص ۹.) برای بررسی اشتغال زنان ابتدا باید اصطلاح «کار»(پاورقی ۲ . Labour.) تعریف شود. در تعریف کار و نیروی کار گفته‏اند: کار فعالیتی است متشکل از اِعمال قوه فکری یا دستی که در برابر آن، مزد، حقوق، معاش یا حق‏الزحمه کار و کسب گرفته می‏شود. در محاورات روزانه این اصطلاح بیش‏تر به معنای محدودتر یعنی کارهای دستی یا به طور کلی کارگران دستی به‏کار می‏رود.

در نظریه اقتصادی، کوشش انسانی یا فعالیتی است که در جهت تولید هدایت می‏شود و به عنوان یک عامل تولید، کار از مواد اولیه، سرمایه و مدیریت جدا و فقط شامل مساعی کارگران در اشتغال است. به معنای دیگر، کار کلیه افرادی را دربرمی‏گیرد که برای زیستن کار می‏کنند. این تعریف به نیروی کار یک ملّت بر می‏گردد که شامل کلیه جمعیت قابل اشتغال و بالای یک سن معین است.(پاورقی ۳ . منوچهر فرهنگ، فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی، ج ۱، ص ۱۱۴۵.) به طور معمول فعالیت‏های اقتصادی زنان در بخش‏های رسمی اشتغال نامیده می‏شود. منظور از بخش رسمی اقتصاد، صنعت، خدمات و آن بخش از کشاورزی است که دارای نیروی کار مزد بگیر باشد. در این بخش زنان از حمایت قانونی بیش‏تری برخوردارند. بخش غیررسمی شامل کارهای گوناگون مثل کارهای خانگی، خانه‏داری، پرورش فرزند، فعالیت زنان روستایی در بخش کشاورزی معیشتی می‏شود. به طور معمول کار در بخش غیررسمی اشتغال و کار محسوب نمی‏شود.(پاورقی ۴ . راهنمای آموزشی اقدام محلّی - تغییر جهانی، مرکز مشارکت زنان نهاد ریاست جمهوری با همکاری یونیسف، ص ۱ و ۲.) امّا حق این است که امروزه اندیشمندان و متفکران درصدد ارزش گذاشتن کار بدون دستمزد زنان در خانه هستند و بسیاری از اقتصاددانان معتقدند کارِ در منزل، هر چند در آیینه آمار و ارقام قابل محاسبه نباشد، امّا واقعاً دارای ارزش اقتصادی است و باید مورد محاسبه قرار گیرد و ارزش مادی آن مشخص شود.(پاورقی ۱ . پل ساموئلسون و ویلیام نوردهاوس، اقتصاد، ترجمه علیرضا نوروزی، ج ۱، ص ۲۲.) امروزه در جوامع غربی آن چنان به اشتغال زن در خارج توجه می‏شود که این امر به عنوان اولین و مهم‏ترین نقش زن مطرح شده است و نقش مادری و همسری و ادامه سنّت‏های فرهنگی به عنوان نقش دوّم و فرعی مدّنظر قرار می‏گیرد.(پاورقی ۲ . حسن حبیبی، مجموعه مقالات زن و انقلاب اسلامی، ص ۱۴۸.) شاخص‏ها و معرّف‏های تعیین کننده جایگاه زن در جامعه اسلامی با جهان‏بینی توحیدی و نگرش به انسان با آن‏چه در غرب می‏گذرد، اصولاً متفاوت است. در فرهنگ اسلامی با وجود آزادی انتخاب شغل و کار برای زنان مسلمان و حق مالکیت و فعالیت اقتصادی برای آن‏ها، آن‏چه به نقش و پایگاه زن در جامعه اسلامی معنا و هویت می‏بخشد، فعالیت‏های مادی و اقتصادی به معنای غربی آن نیست، بلکه فعالیت اقتصادی زنان در جامعه اسلامی با حفظ هویت دینی و گوهر عفت و تقواست.(پاورقی ۳ . فاطمه صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ص ۳۸.) در این نوشتار، اشتغال زنان در پنج محور اساسی بررسی می‏شود:

۱) نگرش تاریخی به اشتغال زنان؛

۲) غرب و اشتغال زنان؛

۳) حقوق بشر و حمایت از اشتغال زنان در چارچوب سازمان ملل؛

۴) دیدگاه اسلام در خصوص اشتغال زنان؛

۵) اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران؛ و در نهایت به نتیجه‏گیری از مباحث می‏پردازیم.

● نگرش تاریخی به اشتغال زنان‏

۱) رُم باستان‏ زن در رُم باستان از همه حقوق محروم بود و دارای هیچ گونه جایگاه و اختیاری نبود. دختران و زنان مانند شی‏ء مملوک معامله می‏شدند و از حقوق اقتصادی نیز هیچ بهره‏ای نداشتند. نکته قابل توجه در خانواده‏های رومی این است که قرابت و خویشاوندی رسمی و حقوقی فقط در خصوص مرد معنا پیدا می‏کند و بین زن با مرد و زن با زن خویشاوندی وجود ندارد. مرد هر وقت صلاح می‏دانست، می‏توانست زن یا دختر را بفروشد، قرض و کرایه دهد یا بکشد. از این رو وقتی زن از حداقل حقوق انسانی محروم باشد و به عنوان شی‏ء با او رفتار شود قطعاً از حقوق و امتیازات اقتصادی بهره‏مند نخواهد شد. در حقوق رُم باستان، زن بهره‏ای از فعالیت اقتصادی و کار نداشت؛ چون اصلاً از اطلاق عنوان انسان بر آنان دریغ داشتند.(پاورقی ۱ . سامیة منیسی، المراة فی‏الاسلام، ص ۲۵ و ۲۶.)

۲) یونان باستان‏ زن در یونان باستان نه تنها مخلوقی حقیر شمرده می‏شد بلکه حداقل به عنوان انسان با زن رفتار نمی‏شد. زن همانند شی‏ء در اختیار مرد بود و مرد هرگونه رفتاری را با او انجام می‏داد و زن در این دوره از هیچ حقوقی برخوردار نبود، در نتیجه از فعالیت اقتصادی و اشتغال نیز محروم بود.(پاورقی ۲ . محمود عبدالحمید محمد، حقوق المرأة بین‏الاسلام و الدیات الاُخری، ص ۱۹.) تنها موردی که برای فعالیت اقتصادی و اشتغال زنان در تاریخ یونان باستان ذکر شده، مربوط به حضور زنان برای فعالیت اقتصادی و اشتغال در بازار بوده است. این اشتغال همراه با مردان بوده و فقط در منطقه «کریت» مشاهده شده است.(پاورقی ۳ . سامیة منیسی، حقوق المرأة فی الاسلام، ص ۲۴.)

۳) ایران باستان‏ در ایران در عصر هخامنشیان و اشکانیان، همانند روم و یونان، مرد در استفاده از اموال زن کاملاً مختار بوده؛ چون زن از هیچ حقوقی برخوردار نبوده است. به طور کلی زن دارای حداقل حقوق انسانی نبود تا بتواند فعالیت اقتصادی و اشتغال به کاری داشته باشد. وجود طبقات ممتاز در ایران موجب شد زنان از حیث اختیارات و مزایای اجتماعی به دو دسته تقسیم شوند:

▪ زنان اشراف و بزرگان

▪ زنان طبقه پایین‏تر.

امّا واقع مطلب این است که زنان اشراف در مقابل مردان طبقه خود، همان مقام و موقع را داشتند که زنان طبقه پست‏تر نسبت به مردان خود دارا بودند. هر دو دسته از زنان از حقوق اقتصادی و اشتغال بهره‏ای نداشتند و فقط زنان طبقه اشراف از زندگی بهتری نسبت به زنان طبقه پایین‏تر برخوردار بودند. امّا در عصر ساسانی که افراد جامعه به طبقات مختلفی تقسیم می‏شدند، در داخل هر یک از طبقات، زنان متناسب با فرهنگ و وضعیت اشتغال طبقه خود مشاغلی را برعهده داشتند؛ مثلاً پوراندخت و آذرمیدخت که از زنان خاندان سلطنتی بودند، حکومت کردند. زنان سایر طبقات نیز بسته به طبقه خود به کار ریسندگی، کشت و زرع یا صنعت آن روز اشتغال داشتند. از ویژگی‏های این دوران، مالک شدن دستمزد و درآمد توسط زنان بود که می‏توانست خود آن را بردارد یا به شوهرش بدهد.(پاورقی ۱ . بهجت الملوک مظفری، مجموعه مقالات سمینار سیمای زن در جامعه، ص ۱۲۱.)

۴) عربستان قبل از اسلام‏ وضع زنان و دختران در عربستانِ جاهلیت بسیار رقّت‏بار بوده است؛ دختران در نظر پدران، و زنان در نظر شوهران موجودی ضعیف و بی‏قیمت و قابل تملک و معامله بوده‏اند. اختیارات مرد نامحدود بود و مادر در محدوده خانه زندگی می‏کرد ولی حق هیچ‏گونه مداخله‏ای در امر زندگی نداشت. یکی از بدترین سنت‏های جاهلی درعربستان قبل از اسلام، زنده به گور کردن دختران بوده است. ظاهراً اولین قبیله‏ای که عمل غیرانسانی دخترکشی را انجام داد قبیله بنی تمیم بود. البته جای تعجب ندارد چون در عصری که در جوامع به اصطلاح متمدن آن روز، یعنی ایران، یونان و روم با زنان همانند برده رفتار می‏کردند، در عربستان جاهلی نباید بیش از این متوقع بود. در این دوران فعالیت اقتصادی و اشتغال زنان اصلاً مطرح نبوده است.(پاورقی ۱ . محمود عبالحمید محمّد، حقوق المرأة بین الاسلام و الدیانات الاخری، ص ۲۱ و ۲۲.)

۵) عصر ظهور اسلام‏ با ظهور اسلام کرامت انسانی زن احیا شد و زن در کنار مرد به عنوان نیمی از پیکره حیات بشری مطرح گردید. اسلام دخترکشی را ممنوع کرد و به جامعه آموخت که به دختران احترام بگذارند. زن‏های صدر اسلام در امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و کارهای دیگر مشارکت داشتند.(پاورقی ۲ . محمد عبدالقادر ابوفارس، حقوق المرأة، ص ۱۹ و ۲۰.) قرآن کریم کسب و تلاش اقتصادی زنان و مردان را تأیید کرده و مالکیت آنان را بر آن مترتب ساخته است: «للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن؛(پاورقی ۳ . نساء (۴) آیه ۳۲.) برای مردان از آن‏چه کسب کرده‏اند بهره‏ای است و برای زنان [نیز] از آن‏چه کسب کرده‏اند بهره‏ای است.» اشتغال زنان در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به شکلی گسترده به چشم می‏خورد و در تمامی شغل‏های رایج آن زمان، زنان حضور داشتند. زینب، دختر جحش به صنایع دستی اشتغال داشت.(پاورقی ۴ . ابن‏اثیر، اسدالغابة، ج ۵ ، ص ۵۶۵ .) زنی به نام زینب پزشک قبیله بنی‏داوود بود و مریضان را مداوا می‏کرد.(پاورقی ۵ . المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج ۴، ص ۶۲۰.) زنانی بسیار به امر شبانی و دامداری اشتغال داشتند مانند سلامه و ام‏هانی.(پاورقی ۶ ابن‏اثیر، همان، ص ۴۷۷.) و زنانی چون قیله مادر بنی نمار به تجارت اشتغال داشتند.(پاورقی ۷ . همان، ص ۵۳۵ .) ۶. اروپا در قرون وسطی‏ زن در اروپای قرون وسطی از هیچ گونه حقوقی برخوردار نبود و در این دوران اگر چه زنان به کار کشاورزی می‏پرداختند امّا نه به عنوان مالک، بلکه به عنوان افرادی مملوک برای دیگران کار می‏کردند.

در سال ۵۸۶ میلادی کنفرانسی در فرانسه برای بررسی این موضوع منعقد شد که آیا زن بشر است یا نه و در نهایت به این نتیجه رسیدند که زن بشری است که فقط برای خدمت به مردان خلق شده است.(پاورقی ۱ . سامیة منیسی، همان، ص ۱۷۶.) در قرون وسطی، جوامع اروپایی برای زنان حق اشتغال قائل نبودند و در ابعاد دیگر نیز زنان از حقوق اجتماعی و مالی محروم بودند. اروپا در قرون وسطی یکی از سیاه‏ترین و زشت‏ترین دوران حیات بشری را پشت‏سر گذاشت. ۷. عصر انقلاب صنعتی تا امروز آغاز «انقلاب صنعتی» در اروپا سال ۱۷۶۰ میلادی بود و انگلستان نخستین جامعه‏ای بود که خصلت صنعتی به خود گرفت و به مرکزی برای نوآوری‏های فنی و اقتصادی و پیشرفت تکنولوژی تبدیل شد.(پاورقی ۲ . گرهاردلنسکی، سیر جوامع بشری، ترجمه ناصر موفقیان، ص ۳۲۶ و ۳۲۷.) شکل‏گیری جوامع صنعتی و ایجاد بازار کار جدید، موجب اشتغال زنان در بخش صنعت شد و از طرف دیگر باعث کاهش نقش خانواده شد. در جامعه‏های صنعتی، بسیاری از عملکردهای سنّتی خانواده از بین رفته یا به شدت دگرگون شده است.(پاورقی ۳ . همان، ص ۴۶۷ و ۴۶۸.) اشتغال زنان در این دوره به منظور تکریم و بالا بردن منزلت زن نبوده و فقط جوامع صنعتی درصدد برطرف کردن نیاز خود به نیروی کار ارزان بودند. بر اساس آمار، تقریباً در تمام جامعه‏های صنعتی درآمد زنان به میزان قابل ملاحظه‏ای کم‏تر از درآمد مردان است.(پاورقی ۴ . همان، ص ۴۵۸.) در طول قرن بیستم، مشارکت زنان در نیروی کار جوامع صنعتی به سرعت رو به فزونی نهاد. امروزه فعالیت اقتصادی زنان و حق اشتغال آنان در همه عرصه‏ها مدنظر جوامع غربی است؛ هر چند در مقام عمل بین ادعا و واقع تفاوت فاحشی وجود دارد.(پاورقی ۱ . همان، ص ۴۷۷.) امروزه زنان به لحاظ کمّی، در مشاغل مختلف حضور یافته‏اند، امّا به لحاظ کیفی، بر اساس آمار و شواهد قطعی، اکثر زنان در مشاغل ثانوی و جزئی هستند و مشاغل مهم (با مزد زیاد، چشم‏اندز خوب پیشرفت، دارای ثبات) و مدیریتی در انحصار مردان قرار دارد.

البته در برخی موارد زنان هم در این عرصه صاحب نقش هستند که قابل توجه و چشمگیر نمی‏باشد.(پاورقی ۲ . خدیجه سفیری، جامعه‏شناسی اشتغال زنان، ص ۶۴.) ب) غرب و اشتغال زنان‏ امروز دیدگاه غرب نسبت به زنان، مبتنی بر تساوی حقوقی از جمیع جهات با مردان است، بدون این که توجهی به تفاوت‏های طبیعی میان آنان شده باشد. براساس دیدگاه برخی جریان‏های فمینیستی در جهان، تنها مسئله تساوی حقوق مطرح نیست بلکه مقولات زن و مرد به طور کلی نفی می‏شود و در این جا تشابه حقوق زن و مرد بیش‏تر به چشم می‏آید.(پاورقی ۳ . شهین مولاوردی، «جنبش‏های اجتماعی زنان»، روزنامه ایران، ۳/۴/۷۹.) این دیدگاه افراطی در حمایت از حقوق زنان مسخ انسانیت را درپی دارد و آن جدا کردن زن از هویت زنانه و هویتی است که به عنوان همسر یا مادر دارد و از طرف دیگر مرد هم در جایگاه واقعی خودش به عنوان پدر و مرد خانواده قرار ندارد.

اشتغال زنان در غرب بعد از انقلاب صنعتی، به صورت گسترده شکل گرفت. افزایش مشارکت زنان در عرصه فعالیت اقتصادی و اشتغال به سبب نیاز شدید جوامع صنعتی به نیروی کار ارزان بود نه به علت این که گسترش مشارکت زنان در جهت رعایت شخصیت و منزلت آنان باشد. از آغاز انقلاب صنعتی تا کنون زنان در عرصه‏های مختلف اقتصادی فعالیت می‏کنند، ولی رفتار غرب با آن‏ها هیچ گاه مبتنی‏ بر تساوی حقوق زن و مرد نبوده و این امری است که به شهادت اطلاعات و آمارهای رسمی منتشر شده توسط مجامع بین‏المللی و ملی، قابل توجه است. در دو بُعدِ مقدار دستمزد و کیفیت شغل احراز شده، زنان در مرحله‏ای پایین‏تر از مردان قرار دارند.(پاورقی ۱ . گرهارد لنسکی، سیر جوامع بشری، ص ۴۵۸ - ۴۶۲.) امروزه اندیشمندان و متفکران غربی به این نتیجه رسیده‏اند که فقط کار خارج از خانه مصداق اشتغال نیست، بلکه کار در منزل هم فعالیت اقتصادی و مصداق اشتغال است؛ اما کاری پنهان است که دستمزد ندارد. تا همین اواخر در بخش عظیمی از ادبیات جامعه شناختی، کار بدون دستمزد، به ویژه کار زنان در محیط خانه، هرگز مورد ملاحظه قرار نگرفته بود. با وجود این، چنین کاری برای اقتصاد به اندازه اشتغال مزدی ضرورت دارد.

به طور تخمینی کارِ در خانه معادل یک سوم مجموع تولید سالانه یک اقتصاد مدرن ارزش دارد.(پاورقی ۲ . خدیجه سفیری، همان، ص ۱۶ و ۱۷.) گیدنز(پاورقی ۳ . Anthony Giddens.) جامعه شناس غربی می‏نویسد: کار بی‏مزد خانگی اهمیت زیادی برای اقتصاد جامعه دارد. برآورد شده است که کارِ خانه بین ۲۵ تا ۴۰ درصد ثروت ایجاد شده در کشورهای صنعتی را دربر می‏گیرد.(پاورقی ۴ . آنتونی گیدنز، جامعه‏شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، ص ۱۹۶.) امروزه جهان غرب در حالی که خود از درون دچار مشکل بزرگی شده و هنوز اطمینانی به سودمندی دستاوردهای تمدن خود ندارد، تلاش بی‏وقفه‏ای را برای تثبیت فکر جهان شمولی اصول فرهنگی خود و پای بند نمودن همه دولت‏ها برپذیرش و رعایت این اصول، دنبال می‏کند. یکی از موضوعاتی که در حوزه حقوق زنان مطرح است، اشتغال زنان است. غرب با نادیده گرفتن تفاوت‏های تکوینی و طبیعی زن و مرد، برابری حق اشتغال زنان و مردان را مطرح می‏کند، حال آن که‏ دولت‏های غربی، خود در عمل با مشکلات و موانع زیادی در خصوص برابری حق اشتغال زنان و مردان روبه‏رو هستند و تبعیض در این مورد کاملاً در جوامع غربی مشهود است.

در این جا به ذکر برخی از آن‏ها می‏پردازیم: گرهاردلنسکی در کتاب سیر جوامع بشری این گونه می‏نویسد: در حوزه جنسیت، لایه‏بندی جوامع صنعتی امروزین کم و بیش به همان صورت جامعه‏های پیش از صنعت باقی مانده است. تداوم این امر را به خصوص در زمینه‏هایی می‏توان مشاهده کرد که مردان هنوز تمام اختیارات را در دست دارند. - در مجلس سنای امریکا، برای مثال، تمام کرسی‏ها در اختیار مردان است. بیش‏تر صاحبان صنایع و اهل داد و ستد نیز مرد هستند. سرانجام، مطالعه دیگری درباره رهبران نظامی امریکا نشان می‏دهد که تمامشان از جنس مذکرند. از بدو شکل‏گیری کشور امریکا تا کنون هیچ زنی موفق به احراز سمت ریاست جمهوری نشده است.

- در جامعه شوروی، تسلط مردان از هر لحاظ چشمگیرتر است، علت این امر قدرت عظیمی است که رهبران این جوامع در اختیار دارند و به این جهت، تمامی منصب‏ها را در قبضه خود قرار می‏دهند. در تمام سال‏های عمر اتحاد جماهیر شوروی تنها یک زن به عضویت دفتر سیاسی حزب کمونیست درآمده حتی در کمیته مرکزی حزب کمونیست که بازتر است، زنان فقط ۳% اعضا را تشکیل می‏دادند. چنان‏که یکی از کارشناسان امر گفته است، موقعیت زنان در شوروی در اصل چندان تفاوتی با موقعیت زنان در جامعه سرمایه‏داری ندارد. - تقریباً در تمام جامعه‏های صنعتی که آمارهای لازم را انتشار داده‏اند، درآمد زنان به میزان قابل ملاحظه‏ای کم‏تر از درآمد مردان است.(پاورقی ۱ . گرهارد لنسکی، همان، ص ۴۵۸.) به رغم کوشش‏هایی از این دست که به مناسبت تغییر نقش زنان به عمل می‏آید، مسائل بی‏شماری هنوز باقی است. بسیاری از زنان به دشواری می‏توانند نقش کارمند را با نقش مادر و همسر درآمیزند و هر سه نوع مسئولیت را به طرزی‏ مناسب برعهده بگیرند. در بیش‏تر موارد، ضرورت‏های حرفه‏ای حالت غالب به خود می‏گیرد و تعهدات مادری و همسری به دست اهمال سپرده می‏شود.(پاورقی ۱ . همان، ص ۴۷۹.) تغییرات حاصل در نقش زنان، آشکارا در شیوه زندگی آنان بازتاب یافته است. شگفت‏انگیز نیست که در زمینه‏هایی فراسوی اشتغال و زندگی خانوادگی، بسیاری از تفاوت‏های سنتی بین دو جنس رنگ و بوی خود را از دست داده است. این امر در تمام زمینه‏ها به چشم می‏خورد، از طرز لباس پوشیدن تا بهداشت روانی و جسمانی، از مصرف دخانیات و الکل تا تعدد جنایت‏ها و حوادث رانندگی، و خودکشی‏ها.(پاورقی ۲ . همان، ص ۴۸۰.) - انگلستان‏ متوسط دستمزد زنان شاغل خیلی پایین‏تر از مردان است، هرچند در طول بیست سال گذشته این اختلاف تا اندازه‏ای کم‏تر شده است. زنان در بخش‏های شغلی که دستمزد کم‏تری پرداخت می‏شود، بیش‏تر حضور دارند، امّا حتی در همان رده‏های شغلی هم زنان به طور متوسط نسبت به مردان حقوق پایین‏تری دارند؛ برای مثال، کارمندان دفتری زن در بریتانیا از ۶۰% درآمد همتایان مردشان برخوردارند و فروشندگان زن ۵۷% درآمد مردها را در همان شغل به دست می‏آورند.(پاورقی ۳ . آنتونی گیدنز، جامعه‏شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، ص ۱۹۲.) در سال ۱۹۸۰ مجالس قانون‏گذاری انگلستان شامل ۱۷۶۲ مرد و تنها ۸۷ زن بود و در حال حاضر چندان نشانه‏ای از تغییر در این عدم توازن به چشم نمی‏خورد. زنان در این اواخر تا اندازه‏ای به مشاغلی که به عنوان مشاغل مردان تعریف شده هجوم آورده‏اند، امّا تا کنون فقط به میزان محدودی به این مشاغل دست یافته‏اند. با وجود آن که زنان ۴۴% نیروی کار مزدبگیر در بریتانیا در سال ۱۹۸۴ تشکیل می‏دادند، تنها ۱۷% موقعیت‏های بالای مدیریت را اشغال کرده بودند. زنان فقط ۵% مؤسسات کسب و کار را در مالکیت خود دارند و این مؤسسات ۱% کل دریافت‏های مؤسسات کسب و کار را تولید می‏کنند.(پاورقی ۱ . همان، ص ۱۸۹.) - سوئد سوئد از نظر قوانین مربوط به ارتقای حقوق زن در جهان غرب رتبه اول را دارا است. بخش عظیمی از زنان در سوئد شاغل مزدبگیر هستند.

درآمد زنان در سوئد نسبت به مردان ۹۰ به ۱۰۰ است. زنان یک چهارم کرسی‏ها را در پارلمان سوئد در اختیار دارند. با وجود این، اندکی از زنان در سطوح بالای تجارت سوئد یافت می‏شوند.(پاورقی ۲ . همان، ص ۱۹۳.) در سوئد همانند آلمان، درصد زنان در مدیریت‏ها به اندازه صفر است.(پاورقی ۳ . خدیجه سفیری، جامعه‏شناسی اشتغال زنان، ص ۱۳۷.) از دیگر خصوصیات جامعه سوئد آمار بالای طلاق و فرزندان نامشروع، ناپایدار بودن نهاد خانواده، آزادی‏های جنسی بی‏حدّ و حساب و زندگی مشترک بدون ازدواج است.(پاورقی ۴ . آنتونی گیدنز، همان، ص ۳۳۱ و ۳۳۲.) به طور کلی در حوزه مشارکت سیاسی در سطح کلان، همانند بسیاری از حوزه‏های دیگر زندگی اجتماعی، زنان در میان نخبگان سیاسی کم‏تر دیده می‏شوند.(پاورقی ۵ . خدیجه سفیری، همان.) در حوزه مشاغل نظامی، غرب شعار تساوی زن و مرد را مطرح می‏کند، ولی در واقع حداکثر مشارکت زنان در مشاغل نظامی مربوط به امریکا است که حدود ۱۰% پرسنل ارتش امریکا را زنان تشکیل می‏دهند.(پاورقی ۶ . آنتونی گیدنز، همان، ص ۳۸۱.) در خصوص شمار زنان در کادر آموزشی مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه‏های غرب، برای مثال در امریکا ۸% و در انگلستان ۷% است. از این رو ملاحظه می‏شود که در غرب، زنان در مشاغل بالای آموزشی دانشگاهی مشارکت بسیار کمی دارند.(پاورقی ۷ . همان، ص ۳۶۹.) در جوامع غربی درصد اشتغال زنان به کل شاغلین آن کشورها، از ۳۲% در کشور ایرلند تا ۴۸% در کشور سوئد، متغیر است (براساس آمار سال ۱۹۹۱).(پاورقی ۱ . خدیجه سفیری، همان، ص ۱۳۹.) امروزه گسترش بی‏حدّ و مرز آزادی‏های فردی باعث شده نهاد خانواده در غرب بسیار ناپایدار و متزلزل باشد و زن غربی نه در عرصه خانواده موفق باشد نه نیروی کار مجرب و توانمند.(پاورقی ۲ . ر.ک: گرهاردلنسکی، سیر تحول جوامع بشری (مبحث اشتغال زنان بعد از انقلاب صنعتی).) لنسکی می‏نویسد: مشارکت شتاب آلود زنان در صنعت باعث گسترش طلاق و افزایش جرایم شده است و این امر به گواهی آمار و مستندات رسمی، قابل قبول است.(پاورقی ۳ . همان.) از منظر غرب اشتغال، خود موضوعیت دارد و سرشت و طبیعت تکوینی زنان نادیده گرفته می‏شود. از این رو در بسیاری از مواقع به جای این که اشتغال زنان در خدمت نهاد خانواده قرار گیرد، به تعارض و تقابل با آن می‏پردازد و در بسیاری از موارد موجب زوال نهاد مقدس خانواده می‏شود.

به این ترتیب، در غرب نوعی تقسیم کار «مردانه» و «زنانه» به چشم می‏خورد. علّت چیست و چرا این همه تفاوت در کار مردان و زنان وجود دارد؟(پاورقی ۴ . عزت‏اللَّه عراقی، حقوق بین‏المللی کار، ص ۴۲۶.) ریشه تقسیم کار را باید تفاوت تکوینی سرشت مردان و زنان دانست. غرب باید بپذیرد که زن به ایفای نقش زنانه در خانواده و اجتماع بپردازد و مرد هم به ایفای نقش مردانه بپردازد و اگر جامعه‏ای به حدّی برسد که در آن زن، زن نباشد و مرد، مرد نباشد، آن جامعه قطعاً سقوط کرده، تباه می‏شود. ج) حقوق بشر و حمایت از اشتغال زنان در چارچوب سازمان ملل‏ واقعیت این است که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می‏دهند.

نظام حقوق بشر، حمایت از زنان را به عنوان یکی از اهداف خود، مدّ نظر قرار داده و سازمان ملل‏متحد از طرق مختلف از اشتغال زنان حمایت کرده است.(پاورقی ۱ . به طور کلی نگرش سازمان ملل متحد و دیگر سازمان‏های بین‏المللی به زن و حقوق او از منظر انسان‏شناسی غربی است که در آن آزادی‏های زنان در حدّ بسیار زیاد لحاظ شده، بدون این که سرشت زنانه او و نقشی که به عنوان همسر یا مادر دارد، مدنظر قرار گرفته باشد؛ یعنی استاندار مطلوب نهادهای رسمی بین‏المللی، استانداردِ حداقل جوامع غربی است که با ماهیت فرهنگ و با مدهای دیگر جوامع بشری مخصوصاً مسلمانان مغایرت دارد.

این مطلب مهم باید مورد توجه قرار گیرد.) امروزه حمایت از اشتغال زنان، به طور عمده توسط «سازمان بین‏المللی کار»(پاورقی ۲ . International Labour organisation. )I.L.O(.) صورت می‏گیرد؛ چون پس از انقلاب صنعتی و کشانده شدن زنان به کار در صنایع، ضرورت حمایت از ایشان در برابر برخی خطرها و تنظیم مقررات ویژه در مورد شرایط کار آنان حس می‏شد.(پاورقی ۳ . عزت‏اللَّه عراقی، حقوق بین‏المللی کار، ص ۴۲۸.) سازمان ملل متحد نیز طی اعلامیه جهانی حقوق بشر سال ۱۹۴۸ با اشاره به تساوی حقوق زن و مرد در مقدمه اعلامیه در مواد مختلفِ آن بر تساوی اجرت در برابر کار مساوی (بند ۲ ماده ۲۳) و حمایت از مادران (بند ۲ ماده ۲۵) تأکید ورزیده است. پس از آن تاریخ، ابتدا در میثاق بین‏المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سال ۱۹۶۶ همین اصول را با وضوح بیش‏تری اعلام کرده است. سپس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۶۷ در اعلامیه‏ای تحت عنوان «اعلامیه رفع تبعیض در مورد زنان» بر تساوی حقوق زنان در حیات اقتصادی و اجتماعی، و به ویژه در زمینه کار (دست‏یابی به آموزش حرفه‏ای، استخدام، ارتقای شغلی، تساوی مزد و غیره) تأکید کرده است.(پاورقی ۴ . همان، ص ۴۲۹.) سازمان بین‏المللی کار )I.l.o( در ابعاد گوناگون از اشتغال زنان حمایت نمود. این حمایت‏ها در واقع ماهیت حفظ نقش زن را دارد که با تساوی حقوقی زن و مرد (مورد قبول غرب) سازگاری ندارد.

محسن قدیر


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.