جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
دن کیشوت های خطرناک
چند روزی از بازنشستگیام در نیروی انتظامی میگذشت و آغازین لحظاتی بود که پس از سالیان، لباس سربازی را از تن خارج کرده بودم که خبری مانند بمب در شهر پیچید، پخش فیلمی خصوصی از یک بازیگر و حضور حرمتشکن CDهایی مانند عقربها یا ملخهایی شوم در کوچه پس کوچهها و حتی خیابانهای شهر با عرضهای در قامت وقاحت، پرده دری و بیشرمی و به بهای فراموشی وجدان و اخلاق به بیع و شراء گذاشته شده بودند.
خبر بسیار تأثر برانگیز بود، هزاران وجه متأثر کننده داشت و شاید مهمترین و تلخترین بخش آن، حرمت شکستن از ورود به خصوصیترین بخشهای زندگی افراد هر چند شوم و گناه آلود بود و در خیابانهای شهرمان و در گوشه پیادهروها میدیدم که چگونه اخلاق و دین مظلومانه به این حادثه کم مانند مینگرند و شیطان از سیهکاری خود قهقههای ناهنجار سر میدهد.
به دستورات دینی میاندیشیدم و به آن همه روایت از سیره رسول ا... و ائمه اطهار در پرده پوشی بر گناهان مخفی مردم و باز دینی که اعتراف به گناه را هم حتی جز نزد پروردگار عالم (که خود عالم به اسرار است) جایز نمیداند.
در اروپا و آمریکای متمدن! البته این گونه مسایل چندان قبحی ندارد حتی Paparaziها (همان خبرنگارانی که کاری به جز سرک کشیدن به زندگی خصوصی افراد ندارند) ارج و قربی دارند بسیار و درآمدی افزونتر و فراوانتر، ساعتها در کمین مینشینند که از شام خوردن این یکی و آن یکی عکسی بگیرند یا از تفریح و تفرج آن دیگری و دیگری و شاید دستی در دست همان مشاهیر و معاریف ! از حس کنجکاوی لجام گسیخته و بیاخلاق شهروندانشان برای لمس دلار و یورو سود ببرند اما آیا در جامعه شرقی و دین مدار ما هم باید اجازه رشد و نمو چنین پدیدههای شومی را داد؟
در همان روزها با خودم فکر میکردم که در سالهای اخیر، چقدر در حوزههای دیگر هم به بیاخلاقی مجال تاخت و تاز دادهایم. بارزترین آن انتخابات ریاست جمهوری نهم و مجلس ششم بود که رشد قارچگونه سایتهای بیهویت و بیسامان از یکسو و شبنامههای بیامضاء از سوی دیگر با سرعتی باور نکردنی، دنکیشوت وار به سوی آبرو و اعتبار افرادی که سالیانی را به تلاش برای کسب آن گذرانده بودند میتاختند. و اسفا که این بار نیزههای این دنکیشوتهای معاصر وطنی به جای سایه پرههای آسیاب بادی به شخصیت افراد خراشهایی گاه عمیق بر جای میگذاشتند.
آری دنکیشوتها خطرناک شدهاند، به سرعت تکثیر میشوند و روزی بعد روز افراد و اشخاص را هدف قرار میدهند و با نامههایی چون افشاگری و ... در عرصه بیاخلاقی میتازند.
باید بپذیریم که جامعه ما دچار تغییراتی شده که چندان خوشایند نیست. چه آنکه بخواهیم اشتیاق تبزده در سرک کشیدن به زندگی خصوصی افراد را ملاک قرار دهیم یا بد حجم وحشتناک و باور نکردنی بلوتوثهای مختلف که حتی فکر کردن به آن شرمآور است بنگریم یا استقبال از لجن پراکنی به شخصیت افراد بدون ارایه هیچ سند و مدرکی و مشهور شدن دنکیشوتهای جدید را به بحث بگذاریم، هر چند هر یک در ساحتی هستند و تفاوتهای بنیادین دارند اما فصل مشترک پذیرش این گونه موضوعات ضعیف شدن اخلاق در جامعه است.
هر چند عوامل دیگری را نیز میتوان موثر دانست اما من گمان میکنم همه متولیان جامعه پذیری در جامعه ما از خانواده و رسانه و مدرسه و هر جای دیگر باید بکوشیم تا فرزندانمان بیاخلاقیهایی این چنین را نیاموزند.
نیزههایی که آبروی افراد را هدف گرفتهاند و پردههای حرمت را فرو میریزند حد و حدود بر خود نمیشناسند باید بیشتر مواظب اخلاق بود.
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم ماند از لطف رب
مرتضی طلایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست