سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

ایـن آبـرومنـدی نفـرت انگیـز


ایـن آبـرومنـدی نفـرت انگیـز

نگاهی به «هیس دخترها فریاد نمی زنند»

مهمترین خصوصیتی که «هیس؛ دخترها فریاد نمی‌زنند» را برای مخاطب جذاب می‌کند فیلمنامه شاهکار نداشته‌اش یا کارگردانی ویژه نداشته‌اش نیست، بلکه بیان عریان یکی از دهشتناک‌ترین آسیب‌های اجتماعی یعنی مسئله آزار جنسی کودکان است که با همداستانی عادت عرفی حفظ آبرو در طی سالها گریبان اجتماع ایرانی را فشرده است.درخشنده این بار هم با نگاه نه لزوما سینمایی صرف بلکه بازهم در نقش یک کارگردان دغدغه مند نسبت به آسیب‌های اجتماعی مربوط به کودکان سراغ ساخت «هیس؛دخترها فریاد نمی‌زنند» رفته است. شاید بهترین تعبیر در مورد سینمای پوران درخشنده و آثاری که به «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند» منتهی شده است می‌توان به کار برد، خالص و مسئولانه بودن این سینما و آثار است.جنس نگاه مادرانه پوران درخشنده به معضلات و مشکلات اجتماعی به خصوص آسیب‌هایی که متوجه کودکان در جامعه ایرانی است در نوع خودش قابل توجه است نگاهی که بعضا باعث بروز تغییر و تحولات جدی در نگاه مخاطب به موضوعات و آسیب‌هایی که دانسته یا ندانسته گریبان اجتماع ایرانی را گرفته است.

درخشنده در «هیس؛...» با دست گذاشتن روی سوژه به شدت حساسیت برانگیزو البته اساسی آزار جنسی دختران واثرات مخرب و جبران ناپذیر این آسیب رفتاری- اخلاقی ریسک بالایی کرده چرا که هرنوع رفتار یا برداشت در فضای پر سوءتفاهم این روزهای سینما می‌توانست منجر به ناتمام ماندن کار ساخت این اثر شود.همان روحیه مسوولانه درخشنده بوده که این انگیزه را به او بخشیده تا سراغی از این معنا در سینما بگیرد.او به مسئله آزار جنسی دختران در کودکی از زاویه نگاه عرفی غلط حاکم بر روابط فردی و اجتماعی جامعه ایرانی پرداخته و با دستمایه قرار دادن عادت غلط حفظ آبرو به هر قیمتی نتایج فاجعه بار این باور غلط که پنهان نگاه داشتن مسائلی از جنس مورد تعرض قرار گرفتن دختربچه‌ها برای حفظ آبرو وآینده آنها را به چالش کشیده است.

نکته ای که اما همیشه در مورد آثار پوران درخشنده جلب توجه می‌کند غالب شدن نگاه اجتماعی و دغدغه‌های مسئولانه او بر تکنیک و فرم در آثار اوست.درخشنده در غالب آثارش با اندکی نوسان به سمت بهتر شدن یا بدتر شدن در مرحله پرداخت فیلمنامه سراغی از پیچیدگی‌های داستانی و یا در هم تنیدگی‌های روایی نمی‌گیرد.او بیان صریح و بی‌واسطه معنایی را که دنبال می‌کند در اولویت قرار می‌دهد.این مسئله در کنار جذابیت‌هایی که برای طیف وسیع مخاطبان درگیر آسیب مورد اشاره درخشنده دارد باعث بروز لطمات زیادی در کار او می‌شود.اغلب آثار درخشنده که شاید بتوان «هیس؛دخترها فریا نمی‌زنند» را یکی از بهترین‌های او دانست همیشه از ناحیه فیلمنامه لطمه خورده اند تا جایی که دربرخی از مراحل فیلمنامه برای محقق شدن هدف فیلمساز و یا رساندن نتیجه داستان به نقطه ای که مدنظرش است چرخشی بی منطق در داستان رخداده و بی آنکه مقدمه چینی‌های درست دراماتیک برای رسیدن به نقطه مورد نظر فیلمساز در فیلمنامه لحاظ شده باشد.

خط اصلی داستان «هیس؛...» و تکیه اش بر مسئله قصاص دختر آسیب دیده ای که برای رهایی از اعدام نیازمند شهادت پدر دخترک دیگری است که مورد آزار جنسی قرار گرفته به خودی خود ایده پر کشش و جذابی است که قطعا قابلیت تبدیل شدن به اثری پر تعلیق و البته پرمخاطب را دارد.درخشنده اما به سیاق آثار پیشینش چندان توجهی به کشش‌های دراماتیک این سوژه و قابلیت‌های سینمایی آن ندارد و بیشتر بیان و طرح موضوع است که دغدغه ذهنی او را شکل می‌دهد.همین رویکرد است که باعث شده تا «هیس؛...» بیش از آنکه اثری سینمایی به معنای قاعده‌مند و کلاسه شده آن باشد اثری دلسوزانه با سوژه ای دردآور باشد که تماشاگرش را مرعوب تلخی و دهشتناکی سرنوشت شخصیت‌های داستان و آسیب‌های اجتماعی ای که این شخصیت‌ها را به مرحله وقوع تراژدی کشانده می‌کند.«هیس؛دخترها فریاد نمی‌زنند» اما به وضوح این قابلیت را دارد تا در گیشه به یکی از موفقیت‌های سینمای درخشنده تبدیل شود.

نویسنده : محمدرضا مقدسیان