سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

شخصیت حضرت زهرا س در کلام وحی


شخصیت حضرت زهرا س در کلام وحی

سخن گفتن از شخصیتی که دارای عظمتی ویژه و پرورشی نمونه و حضوری همه جانبه در تمام جهات انسانیت است, عشق و عجز را به همراه خود می آورد

سخن گفتن از شخصیتی که دارای عظمتی ویژه و پرورشی نمونه و حضوری همه جانبه در تمام جهات انسانیت است، عشق و عجز را به همراه خود‌می‌آورد. زنان مطرح در قرآن، هریک شاخص‌های ویژه‌ای داشته‌اند و فاطمه، خود به تنهایی همه آن شاخص‌ها را با خود به همراه دارد. فاطمه، بانویی است چون مریم، پاک و مطهر ـ دارای ارتقای روحی و معنوی؛ چون بلقیس، با علم و درایت؛ چون زنان معاصر با حضرت موسی، حاضر در تمام لحظات حساس و سرنوشت‌ساز؛ چون هاجر، صبور و با استقامت.

فاطمه، نه تنها، تمامی اینها را در خود، جمع داشت، بلکه خود، حقیقت حُسن و تجسم عینی آن بود و از این بالاتر، او بهترین اهل زمین بود. و از این نیز فراتر، او محور هستی و انگیزه خلقت عالم، اعم از آسمان و زمین و جن بود:

یا أحمد! لولاک لما خلقت الافلاک، لولا علی لما خلقتک، لولا فاطمه لما خلقتکما.۱

سخن گفتن از فاطمه، فراتر از اندیشه بشری است، لذا باید شناخت او را در کلمات خدا و رسولش یافت. اگر معانی در قالب آن الفاظ بیان می‌شود، به منزله تنزیل حقیقت بلند پایه اوست. از این‌رو به بررسی آیات نازل شده در حق معرفتش( ۱۴۸ ) می‌پردازیم. اما قبل از ورود به بحث، نکاتی را یاد‌آور می‌شویم.

۱) چون هدف، نشان دادن شمه‌ای از شخصیت فاطمه‌(س) در کلام وحی است از پرداختن به مباحث جزئی و فنی ادبی، تفسیری و فقهی، خود‌داری کرده و به حد‌اقل در این زمینه اکتفا می‌کنیم.

۲) دلالت همه آیات مورد بحث یکسان نیست. بر برخی از آیات، گذشته از ظاهر کلام، روایات متواتر از طریق شیعی و سنّی دلالت دارد. و برخی دیگر علاوه بر‌معنا وتفسیر ظاهری به حکم تفسیر باطنی، برآن حضرت منطبق است و برخی از آیات از قبیل بیان یکی از مصادیق آیه و از باب تطبیق است نه تفسیر.

۳) برخی آیات، تنها به شخصیت حضرت زهرا‌(س) دلالت دارد و بعضی ناظر به مقام و منزلت اهل‌بیت رسول خداست که حضرتش یکی از آنهاست.

آیاتی که دلالت برفاطمه‌(س) دارند ـ مطابق شاخص‌هایی که ذکر کرده‌ایم ـ بر‌طبق احادیث و اعتقادات شیعه بسیارند.

از جمله:آیه ۶ از سوره فاتحه؛ ۲۱ و۳۷ از سوره بقره؛ ۶۱‌، ۱۰۱‌، ۱۰۳، ۱۳۷‌، ۱۹۵از سوره آل‌عمران؛ ۶۹ از سوره نساء؛ ۱۱۹ از سوره توبه؛ ۲۴ از سوره ابراهیم؛ ۲۶ و ۵۷ از سوره اسراء، ۱۱۱ از سوره مؤمنون؛ ۸۷ از سوره انعام؛ ۳۵ از سوره نور؛ ۱۱۵و ۱۳۲ از سوره طه؛ ۵۴ و ۷۴ از سوره فرقان؛ ۳۳۳ و ۵۷ از سوره احزاب؛ ۲۳ از سوره شوری؛ ۱۱ از سوره محمد؛ ۱۷ از سوره ذاریات؛ ۲۱ از سوره طور؛ ۱۹ و ۲۰ از سوره الرحمن؛ ۸ از سوره حشر؛ ۱ از سوره قدر، ۳۸ و ۳۹ از سوره مدثر؛ ۳ تا ۷ از سوره لیل؛ ۹ از سوره مزمّل؛ ۱۰۲ از سوره انبیاء؛ و ۱ تا ۳ سوره کوثر.

در این مقاله به بررسی چند نمونه از این آیات با در نظر گرفتن نکاتی که قبلاً ذکر شد، می‌پردازیم:

۱) سوره کوثر

إنّا أعطیناک الکوثر، فصلّ لربّک وانحر، إنّ شانئک هو الأبتر

در شأن نزول این سوره گفته شده:

زمانی که رسول‌(ص) دو تن از فرزندان خود به نام‌های عبد‌اللّه و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت، برای تضعیف او، زبان طعن و شماتت، گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند،۲ که در لغت عرب به «مقطوع ( ۱۴۹ ) النسل» اطلاق می‌شود.۳

کوثر از ریشه کثرت است و برچیزی اطلاق می‌شود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر خیر فراوان است.۴

البته آن خیر کثیری که پیامبر در نتیجه اعطای خداوند؛ مالک آن شده است، در آیه اول مشخص نشده و شاید بدین لحاظ باشد که با اطلاق و عدم تقیید آن، عظمت و شأن خاص، بدان ببخشد.

برای کلمه (کوثر) در این سوره، معانی متعدد مطرح شده است، علامه طباطبایی در المیزان با توجه به معنای آخرین آیه که دشمن آن حضرت را، ابتر معرفی کرده، مناسب‌ترین معنا را «کثرت» ذریه پیامبر اکرم (ص) ذکر می‌کند.۵ اگر خیر کثیر هم مراد باشد، یقیناً یکی از مصادیق آن، فراوانی نسل آن حضرت است.

کوثر، صیغه مبالغه است. یعنی ای پیامبر، به تو، دختری دادیم که مجسمه خیر است، استوانه برکت و اسطوره بالندگی است، به تو دختری دادیم که اگر همه فضایل و سجایای انسانی را مجسم کنند، زهرا می‌شود. ای پیامبر، به شکرانه این نعمتی که به هیچ‌کس داده نشده و نخواهد شد، نماز بخوان و در هنگام تکبیر، دستهایت را بلند کن که این یک حالت خضوع است برای بنده و جلالتی است برا ی خدا!

امام فخررازی در ذیل آیه می‌نویسد:

کوثر هشت معنا دارد که تمام آن معانی درباره حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا‌(س) است. آنگاه خودش می‌گوید: چگونه، فاطمه کوثر نباشد که چون علی‌بن‌الحسین و محمد‌بن‌علی باقرالعلوم و صادق المصدق، میوه و ثمره دارد.۶

آری فاطمه، چگونه خیر کثیر نباشد که از این نهر کوثر، صدها و بلکه هزاران جوی زلال و روشن، منشعب است.

حسن ختام این بخش،آن که نزول چنین سوره‌ای و چنین تعبیر بلندی (کوثر) درباره فاطمه در عهد جاهلیت عربی که «زن» نه تنها از کم‌ترین حقوق انسانی برخوردار نبود، بلکه تولد دختر مایه ننگ و سرافکندگی بود و دختران، زنده بگور می‌شدند، نشانگر جایگاه ارزشمند زن در مکتب حیات بخش اسلام است. موجودی که می‌تواند منشأ این مقدار خیر و برکت در تاریخ بشریت باشد. موجودی که بنده برگزیده خدا و ( ۱۵۰ ) اشرف مخلوقات عالم، باید به شکرانه برخورداری از آن، در برابر پروردگارش، سربرخاک بساید. در کدامین مکتب می‌توان چنین قرب و منزلتی برای زن یافت؟۷

۲) آیه تطهیر

إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و‌یطهّرکم تطهیرا (احزاب،۳۳/۳۳)

این آیه به گفته بیشتر محدثان اهل سنّت و تمام علمای شیعه، در خصوص اهل کساء، نازل شده است.

چنانچه در صحیح مسلم و ترمذی و تفسیر کشّاف و طبری و در‌المنثور، مستدرک حاکم، منتخب کنز‌العمال و کتاب‌های دیگر از عایشه و ام سلمه و انس‌بن‌مالک و ابو‌سعید‌‌خدری و دیگران با مختصر اختلافی روایت کرده‌اند که چون آیه تطهیر نازل شد، رسول خدا (ص)، فاطمه (س) و علی (ع) و حسن و حسین‌ (ع) را خواندند و کسای خود را بر روی آنها انداختند و فرمودند: «اللهم إنّ هؤلاء أهل بیتی، فاذهب عنهم الرّجس و‌طهّرهم تطهیرا».

در انتهای سوره واقعه،می‌فرماید: إنّه لقرآن کریم، فی کتاب مکنون، لایمسّه إلاّ المطهّرون؛ هیچ‌کس به قرآن، مسّ وجودی پیدا نمی‌کند مگر مطهرون.با توجه به این آیه، تنها اهل بیت، مسّ وجودی کتاب مکنون را دارند و این هم فضیلتی بزرگ برای حضرت زهرا (س) است.

با توجه به این‌که منظور از اراده حق تعالی، در این آیه، اراده تکوینی است نه تشریعی و با توجه به احادیثی که معنای «رجس» را پاکی از گناه و آلودگی می‌داند ـ نه پاکی ازنجاسات ظاهری ـ این آیه شریفه، بزرگ‌ترین دلیل بر عصمت فاطمه زهرا (س) از هر‌گونه گناه و آلودگی است، بلکه می‌توان گفت: از بعضی جهات مقام صدیقه طاهره، از بسیاری از انبیا وائمه (ع) نیز برتر است. چنانچه این مطلب، از سخنان تاریخی امام حسین (ع) در شب عاشورا در پاسخ به بی‌تابی خواهرش زینب، مشاهده می‌شود.

امام علی (ع) با استناد به آیه تطهیر، عصمت و طهارت زهرای مرضیه را یادآوری می‌کنند . وقتی خلیفه اول با حضرت زهرا (س)، به منازعه برخاست و فدک را که در اختیار آن حضرت بود، مصادره کرد و دعوی آن حضرت را نشنید و شاهدانش را قبول نکرد، امام علی (ع) خطاب به وی گفت: ( ۱۵۱ )

اگر کسی ادعا کند که {نعوذا بالله} فاطمه زهرا مرتکب منکر شده است و برای ادعای خود، شاهدانی هم بیاورد و تو او را تصدیق کنی، کتاب خدا را تکذیب کرده‌ای زیرا آیه تطهیر، شهادت خدا بر طهارت زهرا (س) است.

آن بانوی بزرگ حد وسط و محور ارتباط اهل کساء بود.«هم اهل بیت النبوه و‌معدن الرساله، هم فاطمه و‌أبوها و‌بعلها و‌بنوها» آنان اهل بیت نبوت و معدن رسالت هستند: فاطمه، پدر فاطمه، همسر فاطمه و پسران فاطمه.

محور اصلی ارتباط اهل بیت با رسول خدا، یک زن است، زنی که ذریه‌ای پاک از او، زاده می‌شود و اوست که تنها حلقه اتصال این فرزندان با رسول خداست.۸

اگر به این نکته دقت کنیم که گوینده این کلام، اللّه، ذات مستجمع صفات جمالیه و جلالیه است، خدایی که پروردگار عالم وجود است و اراده‌اش مساوی با تحقق و وقوع می‌باشد، حقیقت این تکریم را بهتر، احساس خواهیم کرد.

۳) آیه (لیله القدر)

إنّا أنزلناه فی لیله القدر

این آیه از جمله آیاتی است که علاوه بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنی برآن حضرت منطبق است.

در تفسیر فرات کوفی با ذکر سند از امام صادق‌(ع) نقل شده است، که حضرت در تفسیر «إنّا أنزلناه فی لیله القدر» فرمودند: «لیله» فاطمه و«القدر»، اللّه است. سپس افزودند:

«فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد أدرک لیله‌القدر و‌إنّما سمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها؛ پس هر کسی که فاطمه را به درستی و «کما هو حقه» بشناسد، لیله القدر را درک کرده است و فاطمه به این نام، نامگذاری شده، به خاطر آن‌که مردم از شناخت او عاجزند.

به راستی چرا فاطمه‌(س) لیله القدر نباشد و حال آن‌که یازده قرآن ناطق در این «لیله» نازل شده است.

فاطمه، لیله القدر است زیرا که:

۱) در میان همه شب‌ها، آنچه بی‌نظیر و مطلوب است، شب قدر است. در میان همه زنها نیز آن‌که بی‌نظیر و مطلوب است، فاطمه است.( ۱۵۲ )

۲) از آن حضرت، تعبیر «لیل» شده است. زیرا همان گونه که شب همه چیز را در برمی‌گیرد، ظلم و ستم بنی‌امیه آن حضرت را در برگرفت.

۳) فاطمه، شب ولیل است زیرا شب، بیانگر پوشیدگی و مستوری و حجاب و عفت و حیاء است.

۴) ویژگی شب قدر، توبه و نزدیکی به خدا و اطاعت و بندگی و حفظ احکام است. ویژگی فاطمه‌(س) و را ه و روش و سیره آن حضرت نیز، قرب به خدا و اطاعت و بندگی او و حفظ ارزش‌های الهی است.

۵) مهم‌ترین و ممتازترین عمل در شب قدر، علم و پرداختن به آن است. درمیان صفات و ویژگی‌های فاطمه، نیز علم و معرفت و آگاهی آن حضرت به خدا، دین خدا، تکالیف، وظایف و ارزش‌های انسانی، از همه مهم‌تر و بزرگ‌تر است. ارزش سایر اعمال آن حضرت به همین آگاهی و شناخت و علم اوست و این از بزرگ‌ترین درس‌ها و تعالیم برای همه، بخصوص برای زنان است.

۶) شب قدر از هزار ماه، بهتر است و یک لحظه و یک روز زندگی و سیره حضرت زهرا‌(س)، از هزاران ماه و سال زندگی که در آنها خبری از آن راه و روش و الگو نباشد، بهتر است.

۷) شب قدر، ظرف و جایگاه قرآن است.جایگاه حضرت زهرا و گفتار و کردار و زندگی آن حضرت هم درتفسیر عملی قرآن و تجسم و تبلور آیات آن است. همان‌گونه که انسان در شب قدر به قرآن، نزدیک‌تر شده، و آن را بر سر می نهد، با نزدیک شدن به حضرت زهرا‌‌(س) نیز انسان به قرآن نزدیک شده و آن را نصب العین خود قرار می‌دهد.

۸) شب قدر همان لیله مبارکه یعنی شب نزول برکت و ارزش‌ها است و چشمه‌ای است که این فضایل و سعادت‌ها از آن جوشیده و نازل می شود. فاطمه نیز محل نزول و صدور این اصالت‌ها و ارزش‌ها و مکارم است.

۹) شب قدر، تجمع ملائکه اللّه است و بهره از عالم ملکوت، افزون‌تر خواهد بود. آن کس هم که بیشتر با فاطمه، نزدیک‌تر شده و از آن حضرت بهره ببرد از خوی و خصلت ملائکه، حظ فزون‌تری برده و به عالم فرشتگان و تجرّد و تقدّس، نزدیک‌تر می‌گردد بلکه از آنها نیز، برتر می‌رود.

۱۰) ممکن است سال‌ها بگذرد و کسی از شب قدر، جز ظاهری، بیش درک نکند،( ۱۵۳ )

اما اگر از حقیقت آن، ذره‌ای درک نماید، چنان آگاهی و تنبه بیداری به او می‌بخشد که مسیر زندگیش عوض می‌شود و سخت به خدا نزدیک می‌گردد. فاطمه، نیز چنین است.یعنی ممکن است فرد یا جامعه‌ای سالها به لیله‌القدر برسد و فاطمه‌‌(س) را از خود بداند؛ اما حقیقت او را درک نکند و جز ظاهری از آن نفهمد، اما با درک زندگی و ابعاد گوناگون حیات واقعی فاطمه، جرقه‌ای در دل آنان بدرخشد و مسیر سرنوشت آنان را عوض نماید.

از این گذشته زمان غسل و کفن و دفن، بنابر وصیت حضرتش نیز در دل شب متناسب با لیله القدر است و قرن‌ها است که قبر مجهول و ناپیدای او نیز حاکی از تناسب وجود مقدسش با لیله القدر دارد.

و «اللیله هی فاطمه و‌القدر هو اللّه»: فاطمه، اضافه تشریفی به خدا دارد از حیث:

۱) آن‌که پس از پدر بزرگوار و شوهر گرانقدرش، بیش از تمام پیامبران مرسل و غیر مرسل، ایمان به خدا داشته و در عالم انوار و اشباح و ارواح، خدا را تسبیح و تمجید و تقدیس و تحلیل کرده و سپاسگزار بوده است. نور مقدس او چندین هزار سال پیش از آفرینش آسمان و زمین آفریده شده است.

۲) آنکه فاطمه زهرا، افضل تمام انبیا ومرسلین وملائکه و مقربین است و همه آنها نیازمند به شفاعت زهرا‌(س) طبق اخبار و احادیث مستفیضه صادره از مصادر وحی و تنزیل می‌باشند.

۳) آن که ملائکه حتی جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزائیل هم بی‌اذن بر او داخل نمی‌شوند. و از اطاعت او بیرون نبودند و خداوند عزّوجلّ، عهد ولایت او را از آنها گرفته است.

۴) زهرای مرضیه، علت وجود ائمه یازده‌گانه، اوصیای رسول خدا (ص) می‌باشد و ذریه پیامبر تا قیامت از نسل او هستند.

ارباب معرفت نیز در بعضی از تفاسیر، روایت امام صادق (ع) را نقل کرده و آن را پذیرفته‌اند و براساس مبانی عرفان اسلامی «لیله مبارکه» را انسان کامل، تفسیر کرده‌اند. انسان کامل در این مکتب جایگاه محوری دارد. از نظر روایات مسلّم است که جبرئیل امین به فاطمه‌(س) نازل می‌شده۹، در حالی که جبرئیل امین، حتی بر‌ائمه‌(ع) نیز نازل نمی‌شد. مصحف فاطمه، محصول شرفیابی فرشته وحی الهی بر حضرت زهراست که از افتخارات تشیع، شمرده می‌شود.( ۱۵۴ )

امام صادق‌(ع) در ضمن مصحف فاطمه می‌فرماید: «فیه علم القرآن کما انزل»؛ علم قرآن همان‌طور که نازل شده در مصحف فاطمه‌(س) موجود است.

لذا آگاهی از قرآن و اسرار آن مربوط به حضرت زهرا و سایر معصومان می‌باشد، چون قرآن در خانه آنها نازل شده است، آنها هستند که در سایه آشنایی با این منبع لایزال الهی توانایی شناخت و درک حقایق و معارف و دانش‌های گوناگون را پیدا کرده‌اند.

در بعضی روایات آمده که مصحف فاطمه، سه برابر قرآن است. شاید تأویل و تفسیر قرآن مجید باشد زیرا ما معتقدیم که علم قرآن طبق فرمایش خود قرآن، در نزد صاحبان این علم است که آنها هم، همان ائمه طاهرین هستند که فاطمه‌‌(س) نیز جزو آنهاست. اما در اینجا مطلب بالاتر است زیرا مصحف با این خصوصیات، فقط، بر‌فاطمه‌(س) قرائت شده‌است.

۴) آیه مباهله

فمن حاجّک فیه من بعدما جائک من العلم فقل تعالوا ندع أبنائنا و‌أبنائکم و‌نسائنا و‌نسائکم و‌أنفسنا و‌أنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه اللّه علی الکاذبین. (آل عمران،۳/۶۱) با کسانی که با تو در امر نبوت مجادله می‌کنند، بگو بیایید پسران و زنان و نفوس خویش را بخوانیم وتضرع کنیم. آن‌گاه لعنت خدا بر دروغ گویان.

طبق احادیث متواتر و مشهور میان شیعه و سنی که قریب به اجماع و اتفاق است در روز مباهله، مسیحیان نجران، پیامبر را مشاهده کردند در حالی که حسنین و فاطمه وعلی‌(ع)، همراه او بودند و به سوی مکان مورد نظر می‌آمدند.

در این آیه، نسائنا، منحصر به حضرت فاطمه‌(‌س) شده است. با این‌که زنان و همسران پیامبر در حجره‌های آن حضرت بوده‌اند و زنان بزرگ دیگری مانند: صفیه و ام هانی و دیگران، وجود داشتند، هیچ‌کدام به این مباهله دعوت نشدند.

زیرا مباهله (ابتهال و نفرین کردن) با نصارای نجران یک کار عادی نیست و تنها افراد معصوم، صلاحیت آن را دارند.

صحنه مباهله، از لحظات حساس تاریخ اسلام است و حضور در این صحنه، ایمان و اعتقاد خاصی را می‌طلبد.

پیامبر‌(ص) برای حضور در این صحنه از میان زنان، تنها، فاطمه را انتخاب می‌کند؛ ( ۱۵۵ ) یا از آن روی که فاطمه به منزله امتی از زنان است، درست همان گونه که ابراهیم خود به تنهایی یک امت بود.یا، این‌که او، محبوب‌ترین افراد، در نزد پیامبر بود. و یا چون درمیان زنان مسلمان، تنها فاطمه بودکه مصداق زنی بود با یقینی تام که می‌توانست قدم در این صحنه بگذارد. اما حق این است که فاطمه هم یک امت بود، هم محبوب‌ترین زنان در نزد رسول خدا‌(ص) و هم تنها زنی بودکه می‌توانست تکمیل کننده گروهی باشد که به حقیقت و بر حق بودن مسلمانان، یقینی کامل دارند و نیز محور اصلی اتصال آن گروه به رسول خدا‌(ص) باشد. زیرا آنان شوهر و فرزندان او بودند.

این‌که پیامبر، فاطمه را در این درگیری اجتماعی ـ اعتقادی، احضار می‌کند و او را در چنین مخاطره‌ای قرار می‌دهد (خود) نمونه‌ای بارز و سرمشقی عینی است، برای تمام زنان عفیفی که دارای اعتقادات حقند و پیرو صادق راه اویند، بر این‌که شجاعانه در چنین صحنه‌هایی حاضر شوند.

و نیز این نمایش به منزله دلیل عینی و ملموس است بر جایگاه والای زهرای مرضیه، نزد پیامبر خدا و عدم برابری هیچ زنی با او درمقام و رتبه خاصی که دارا بود.

۵) آیه مودت

ذلک الّذی یبشّر اللّه عباده الّذین ءامنوا و‌عملوا الصّالحات قل لا أسألکم علیه أجراً الاّ المودّه فی القربی و‌من یقترف حسنه نزد له فیها حسناً إنّ اللّه غفور شکور. أم یقولون افتری علی اللّه کذباً.(شوری،۴۲/۲۳و۲۴) این همان است که خداوند به بندگانش که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ مژده می‌دهد، بگو برای آن کار از شما مزدی نمی‌طلبم مگر دوستداری در حق اهل بیتم و هر کس کار نیکی کند در آن برایش جزای نیک بیفزاییم چرا که خداوند آمرزنده قدردان است. یا می‌گویند پیامبر خدا دروغ بسته است….

ابن عباس درباره شأن نزول آیات فوق که به آیات مودت، شهرت یافته، ‌گوید:

چون اسلام پس از هجرت پیامبر به مدینه، استحکام یافت، انصار گفتند: نزد پیامبر برویم و بگوییم در گرفتاری‌هایی که پیش می‌آید، اموال ما در اختیار تو است و می‌توانی در جهت پیشبرد دین از آنها استفاده کنی. آیه شریفه، نازل شده و پیامبر آن را در پاسخ آنان، تلاوت فرمود. منافقان مانند همیشه که در صدد تضعیف رسول خدا‌(ص) بودند اظهار داشتند: او در همان مجلس ( ۱۵۶ ) این سخن را ساخت تا ما را پس از خود، نزد خویشانش ذلیل و خوار، گرداند.

آن‌گاه آیه دوم نازل شد که آیا بر خداوند دروغ و افتراء می‌زنید؟ ۱۰

از نظر ادبی تفاوتی بین این‌که استثنا در آیه (إلا المودّه فی القربی) متصل باشد یا منقطع، وجود ندارد۱۱ اگر استثنا متصل باشد بدین معناست که:« من پاداشی از شما نمی‌خواهم جز دوستی اهل بیتم.» و اگر منقطع باشد۱۲، بدین معناست که «دوستی اهل بیت پیامبر، اجری برای پیامبر نیست. چرا که بهره این دوستی، نصیب مسلمانان و دوستداران اهل بیت آن حضرت است و بدین وسیله چنین خواسته‌ای از سوی رسول خدا‌(ص) در راستای دعوت مردم به دین است.»۱۳

باید دید این چه مودتی است که هم سنگ، هم کفه و هم وزن اجر رسالت است. مودت گروهی که بر سر سلسله آنان زهرای مرضیه، محبوبه امت، است. همان بانویی که پیامبر درباره‌اش فرمود:

یا حسن و یا حسین انتما کفتا المیزان، فاطمه لسانه و لاتعدل الکفتان إلاّ باللسان، ولا یقوم اللسان إلاّ علی الکفتین.۱۴

ای حسن و حسین شما دو کفه ترازویی هستید که فاطمه، شاهین آن است و کفه ترازو در حال تعادل قرار نمی‌گیرد مگر به وسیله شاهین آن و شاهین، استوار نمی‌شود مگر بر دو کفه ترازو و…

در این کلام، زهرا، تنظیم کننده و برقرار کننده تعادل در این کانون معرفی می‌شود.

۶) آیات ابرار

إنّ الأبرار یشربون من کأس کان مزاجها کافوراً. عیناً‌یشرب بها عباد اللّه یفجّرونها تفجیرا. یوفون بالنذر و‌یخافون یوماً کان شرّه مستطیراً. و‌یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً و‌یتیماً و‌أسیراً. إنّما نطعمکم لوجه اللّه لا نرید منکم جزاء و‌لا شکوراً. إنّا نخاف من ربّنا یوماً عبوساً قمطریراً. (انسان،۷۶/۵ ـ۱۰)

ابرار در آخرت از جام‌های بزرگ لبریز بهشت که چون کافور، سرد و دلپذیر است، می‌آشامند و آن کافورها، خوشبوی و شیرین است. این آب، آمیخته است به آب چشمه‌ای که برای بندگان خاص خود خلق شده و هر کجا بخواهند، آن کاسه‌ها حاضر است و در قصرها مهیا است. این آب گوارا مثل این است که در عمارات و ابنیه بهشت، ( ۱۵۷ )

همیشه جریان دارد و در اختیار بنده‌های وفادار خداست. اینان به نذر خود وفا کرده و اطاعت خدا کرده و از روزی که محنت آن، آشکار است، می‌ترسند. اینان در راه خدا به مسکین و یتیم و اسیر، اطعام می‌کنند و به زبان حال می‌گویند: ما برای خدا، اطعام کردیم، و از شما جزا و تشکری نمی‌خواهیم. ما از پروردگارمان در روزی که چهره برافروخته و در هم کشیده است، می‌ترسیم.

از مسلمات فریقین است که این آیه در مورد حضرت زهرا‌(س) و شوهر و دو فرزندش نازل شده است. به اتفاق مفسّران، آیات این سوره در مدینه در هنگام کسالت حسنین‌(ع) نازل شد که درباره نذر فاطمه‌(س) و علی‌(ع) برای سلامتی حسنین‌(ع) بود. علامه امینی، در الغدیر، نام سی و چهارتن از کسانی که شأن نزول این سوره را داستان مذکور، دانسته‌اند، ذکر کرده‌است.۱۵

در این مختصر، مجال پرداختن به دقایق تفسیری و جزئیات آنچه در این سوره آمده، نیست و تنها به ذکر این نکته لطیف ازسوی آلوسی، مفسّر اهل‌سنت، اکتفا می‌شود که:

در این سوره، سخنی از «حورالعین» که در سوره‌های دیگر از آن به عنوان یکی از نعمت‌های بهشتی یاد شده، به میان نیامده است و چه بسا این ناگفتن، به حرمت نور چشم رسول خدا‌(ص)، حضرت فاطمه زهرا (س) باشد که سوره در فضیلت او وخانواده‌اش و نعمت‌هایی که در بهشت از آن بهره‌مند خواهد شده، نازل شده است.۱۶

۷) آیه التقاء بحرین

این آیه از جمله آیاتی است که علاوه بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنی بر آن حضرت منطبق است:

مرج البحرین یلتقیان. بینهما برزخ لایبغیان. یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان. (الرحمن، ۵۵/۱۹ـ۲۲)

غالب مفسّران و محدثان و مورخان فریقین، معتقدند که شأن نزول این آیات درباره تلاقی بحر نبوت و ولایت و درباره حضرت فاطمه‌(س) و علی‌(ع) است.

علامه بحرانی، دوازده روایت که بعضی از آنها از طریق اهل سنت نقل شده، ( ۱۵۸ )

ذکر می‌کند که مراد از «بحرین» علی و فاطمه هستند که هیچ گاه بر یگدیگر، بغی و سرکشی نمی‌کنند.۱۷

در تفسیری از ابن عباس نقل شده که:

برزخ میان آن دو، مهر و محبتی است که از بین رفتنی نیست و همین مهر و محبت، مانع سرکشی هر کدام، نسبت به دیگری است.

دربار الهی، بر اساس نبوت و ولایت مطلقه، با بندگانش، تماس حاصل کرده و مشعل هدایت برافروخته است و این سلسله که فرد اتم و اکمل آنها، حضرت رسول و خاندان عترتند، دربار روحانیت ربوبی را تشکیل داده و واسطه فیوضات غیبی هستند.

همان طور که عالم طبع از ترکیب و تجزیه و تحلیل عناصر و موالید، دائماً در ایجاد وجود است، در عالم انسانیت و معنویت نیز این ارتباط در بین ارواح مجرده که در ابدان مختلفه بروز و ظهور می‌کنند، تجلی کرده، از آن تلاقی‌ها، عناصری ممتاز به دست می‌آورد، از آن جمله، تلاقی اقیانوس محیط نبوت با دریای عمیق ولایت است که به وسیله مهد عصمت و طهارت، تلاقی کرده و از آن گوهرهایی گرانبها که برای همیشه مورد استفاده بشر می‌باشد به وجود آمده است.

چنان‌چه در ابتدای این مقاله گفتیم آیاتی که در قرآن کریم، پیرامون وجود پنج تن و فاطمه زهرا‌(س) است، بسیار می‌باشد که ما در این مقال تنها به ذکر چند نمونه از آیات، پرداخته و بررسی کامل‌تر را به علاقمندانش واگذار می‌کنیم.

۱. رحمانی همدانی، فاطمه الزهراء بهجه قلب مصطفی‌(ص).

۲. ابو‌الحسن علی بن احمد الواحدی النیشابوری، اسباب النزول/۳۰۷؛ جلال الدین سیوطی، الدر‌المنثور فی التفسیر بالمأثور، ۶/۲۰۴.

۳. ابن منظور، لسان العرب/۳۶.

۴. طبرسی، مجمع البیان فی علوم القرآن، ۵/۵۴۹.

۵. علامه طباطبایی، المیزان، ۷/۳۷۰.

۶. امام فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۳۲/۱۲۲.

۷. سید جواد ورعی، کوثر، محبوبه است/۶۳؛ ماهنامه پیام زن، سال ششم شماره۶۸، آبان ۱۳۷۶ش.

۸. منیره گرجی، نگرش قرآن به حضور زن در تاریخ انبیا/۱۷۲.

۹. شیخ عزیز اللّه عطاردی، مسند فاطمه زهرا/۲۸۱.

۱۰. زمخشری، کشّاف، ۴/۲۳۰؛ اسباب النزول/۲۵۱.

۱۱. علامه سید عبد‌الحسین شرف الدین، کلمه الغراء فی تفضیل الزهراء/۷۳.

۱۳. کوثر، محبوبه است/۶۵.

۱۴. علی بن عیسی أربلی، کشف الغمه، ۲/۱۲۹.

۱۵. علاّمه امینی، الغدیر، ۳/۱۰۷؛ به بعد.

۱۶. آلوسی، روح المعانی، ۲۹/۱۵۷.

۱۷. علامه بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۴/۲۶۵.

نویسنده : علایی رحمانی، فاطمه

http://athir.blogfa.com



همچنین مشاهده کنید