شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

مراتب و تطورات نفس


مراتب و تطورات نفس

همان طور که بدن انسانها دارای اشکال و الوان مختلفی است نفس نیز دارای حالات و کیفیات گوناگون است که شامل مراتب اماره, مسوَّله, ملهمه, لوّامه, مطمئنه, راضیه و مرضیه است نفس گوهری ملکوتی است که بدن را در نیازهای خود به کار می گیرد

همان‌طور که بدن انسانها دارای اشکال و الوان مختلفی است نفس نیز دارای حالات و کیفیات گوناگون است که شامل مراتب اماره، مسوَّله، ملهمه، لوّامه، مطمئنه، راضیه و مرضیه است. نفس گوهری ملکوتی است که بدن را در نیازهای خود به کار می‌گیرد. به سخن دیگر، نفس هر کاری را که بخواهد انجام دهد، باید به وسیله بدن و اعضای بدن باشد، برخلاف عقل که جوهری است جبروتی و در افعال خود نیازی به بدن و اعضای بدن ندارد. از این روست که می‌گویند نفس از نظر ذات، مجرد است، اما از نظر فعل، مادی، ولی عقل هم از نظر ذات مجرد است و هم از نظر فعل.تحولات و تطورات نفس،گاهی تکاملی نیست یعنی نفس سیر صعودی می‌کند و اوج می‌گیرد و بر طارم اعلا می‌نشیند و گاهی این تحولات انحطاط آمیز است، یعنی نفس سیر نزولی می‌کند و در وادی حضیض قرار می‌گیرد. گاهی به معراج حق الیقین عروج می‌کند و بر عرشه عبودیت که بالاترین مقام انسانیت است ارتقا می‌یابد و به مقام والای رضا می‌رسد و گاهی در سیاه‌چال شک و تردید می‌افتد و به گناه و معصیت آلوده می‌شود وأدنی من البهائم لقب می‌یابد.

● نفس اماره

نفس گاهی حالت سرکشی و شوق به گناه پیدا می‌کند و انسان را به معصیت می‌کشد و در نتیجه انسان را به تباهی سوق می‌دهد در این حالت نفس را اماره بالسوءمی گویند. اماره صیغه مبالغه و از ماده امر است؛ یعنی بسیارامر کننده. نفس گاهی تمام عواملش از گوش، چشم، زبان و...گرفته تا سایر اندام ها را به گناه امر می‌کند. در واقع ازهواهای خود پیروی می‌کند و گاهی تمام عواملش را به طرف صواب فرمان می‌دهد و از مقام عقل اطاعت می‌کند. در هر دو صورت به آن نفس اماره گفته می‌شود. اما از نظر متشرعه این لفظ اماره به طور مطلق در معنای منفی حالت اولی استعمال می‌شود، یعنی از لفظ اماره،اماره بالسوءاراده می‌کنند.چنانچه در قرآن شریف نیز به همین معنا آمده است. آنجا که می‌فرماید؛ من نفس خود را تبرئه نمی کنم، زیرا نفس قطعا به بدی فرمان می‌دهد.

● نفس مسوّله

نفس گاهی شیطنت و فریبکاری می‌کند و اعمال و کارهای زشت را به صورت زیبا جلوه می‌دهد در این صورت، نفس را مسوّله می‌نامند مانند نفوس برادران یوسف صدیق. این برادران کشتن و یا به چاه افکندن یوسف را زیبا می‌دیدند و نابودی مظهر کمال و الگوی جمال را برای خود کرامت می‌پنداشتند.از این رو دست به کار زشت و ناپسند زده او را در چاه عمیقی افکندند و رفتند. آنان چون جریان را به پیر کنعان گزارش دادند ناراحت و افسرده خاطر گردید و فرمود: نفوستان کار بدی را بر شما آراسته و فریبتان داده است پس باید شکیبایی نمود و از خدای بزرگ یاری خواست. بنابراین نفس مسوّله یعنی نفس فریب دهنده و گول زننده.

● نفس ملهمه

گاهی نفس مورد لطف و عنایت ذات حق قرار می‌گیرد و راه و چاه را به او نشان می‌دهد، یعنی راه فساد و گناه و انحراف و هم چنین راه هدایت و صلاح و سداد را به او ارائه می‌کند؛ در این صورت به نفس،نفس ملهمه می‌گویند.چنانچه در سوره مبارکه شمس می‌فرماید؛ در این وضعیت گروهی طریق فساد و کجروی را در پیش می‌گیرند و به درکات جحیم می‌شتابند.گروهی دیگر راه صلاح و صراط مستقیم را انتخاب می‌کنند و لباس تقوا می‌پوشند و اهل بهشت می‌شوند.

● نفس لوّامه

نفس انسان برای آن که به خود محبت دارد، هم خود را و هم کارهای خود را دوست می‌دارد. این علاقه به قدری شدید است که حتی زشتی های خود را به صورت زیبا می‌بیند. غالبا کسی که دزدی و راهزنی را پیشه راه خود قرار داده هرگز فکر نمی کند که این کار کار زشتی است، بلکه این کار را برای خود افتخار می‌داند، اما گاهی هم با اندیشه و تفکر سر عقل می‌آید و به زشتی های عمل خود پی می‌برد و پیش وجدان خود شرمنده می‌شود. در این حالت به خود می‌آید و خود را سرزنش می‌کند در این صورت به نفس‌، نفس لوامه می‌گویند. اگر نفس این حالت را پیدا کند حالت بسیار خوبی خواهد بود و در واقع ارزش و اعتبار خود را به دست آورده است.

● نفس مطمئنه

نفس گاهی در زمینه اصول و عقاید و معارف اسلامی از وادی شک و تردید خارج می‌شود و خود را به عین الیقین و اطمینان می‌رساند مانند نفس ناطقه امیر المومنین(ع) که می‌فرمود: هیچ چیزی مشاهده نکردم مگر آن که خدا را قبل و بعد ازآن و همراه آن دیدم و بالاتر از این هم می‌فرمود، اگر پرده این جهان ماده نیز کنار رود هرگز چیزی بر یقین من افزون نخواهد شد. این مرحله،حقیقت حقّ الیقین است.

● نفس راضیه

گاهی نفس انسان در اثر درک حقایق و تشخیص فلسفه احکام و حوادثی که در جهان به وجود می‌آید مانند توفان، زلزله، سیل و...به قضای الهی راضی می‌شود و از وقوع هیچ حادثه ای اظهار عدم رضایت نمی کند و هر چه از دوست برسد آن را نیکو می‌داند، نفس را در این حالت نفس راضیه می‌خوانند. این تسلیم و رضا یکی از حالات بسیار خوب انسان است.

● نفس مرضیه

گاهی نفس در اثر انجام تکالیف شرعی و ادای وظایف عبودیت و بندگی و ترک تمام معاصی و گناهان مورد رضایت و عنایت خاصه پروردگارش قرار می‌گیرد و از این لحاظ در این حالت،آن را نفس مرضیه می‌گویند.