شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

حکومت زمینی ترازوی آسمانی


حکومت زمینی ترازوی آسمانی

بسیاری از وابستگان به دولت نهم و حامیان ویژه آن تـلاش مـی کـنـنـد رئـیس جمهور و دولت محبوب خود را پـدیـده ای متفاوت نسبت به روسای جمهور و دولت های پیشین جمهوری اسلامی معرفی کنند آنها برای اثبات این تفاوت, از یکسو به اتهام افکنی های بعضاً غیرمنصفانه علیه مـسـئـولان قـبلـی روی می آورند و از سوی دیگر ادعاهایی در خصوص موفقیت های مشعشع و بی نظیر دولت نهم مطرح می نمایند

بسیاری از وابستگان به دولت نهم و حامیان ویژه آن تـلاش مـی‌کـنـنـد رئـیس جمهور و دولت محبوب خود را پـدیـده‌ای متفاوت نسبت به روسای جمهور و دولت‌های پیشین جمهوری اسلامی معرفی کنند. آنها برای اثبات این تفاوت، از یکسو به اتهام افکنی‌های بعضاً غیرمنصفانه علیه مـسـئـولان قـبلـی روی می‌آورند و از سوی دیگر ادعاهایی در خصوص موفقیت‌های مشعشع و بی نظیر دولت نهم مطرح می‌نمایند. این نوشتار در حال حاضر به دنبال ارزش‌گذاری بر این روش حامیان دولت نیست زیرا به نظر می‌رسد تغییرات گسترده در شرایط اقتصادی و اجتماعی، قضاوت مردمی در خـصـوص دولـت نـهم را آسان کرده است. اما آنچه این یادداشت به آن می‌پردازد مبتلا شدن عده‌ای از حامیان دولت فعلی به همان بلیه‌ای است که برخی طرفداران دولت‌های قبلی به ویژه دولت سازندگی را گرفتار کرده بود.

در آن زمان، برای رئیس دولت چهره‌ای مقدس ترسیم می‌شد که مخالفت با او، تا حد دشمنی با پیامبر (ص) قبیح بود. رسانه ملی و برخی حامیان آن دولت هم آنقدر بر موفق جلوه دادن دولت سازندگی اصرار داشتند که هر کلنگ‌زنی را تا حد فتح‌الفتوح بالا می‌بردند. آنها همچنین، بارها ثابت کردند که هیچ علاقه‌ای به انعکاس کمبودها، ضعف‌ها و همچنین مفاسد موجود در بدنه مدیریتی کشور ندارند. در دوره خاتمی نیز عده‌ای از همراهان افراطی او، از اینکه همان شرایط تکرار شود ناراضی نبودند، اما عدم هماهنگی رسانه ملی با این سیاست و حضور برخی مخالفان جدی خاتمی در ارکان قدرت، این شانس را از طرفداران افراطی سلـب کـرد. ایـن در حـالی است که علیرغم ادعاهای فراوان در خصوص <متفاوت بودن> دولت نهم – به ویژه در مقایسه با دولت رفسنجانی – به نظر می‌رسد شرایط تبلیغی و رسانه‌ای، در حال بازگشت به قبل از سال ۷۶ – زمان انتخاب خاتمی– است. ‌ ‌

البته این بار، شروع رفتارهای سابق کمی مشکل بود. زیرا احمدی‌نژاد تا قبل از انتخاب به ریاست جمهوری، چهره‌ای مشهور در سطح عالی نظام نبود و پیشینه او به لحاظ انقلابی و نزدیکی با امام و رهبری نیز به هیچ وجه قابلیت مقایسه با رفسنجانی نداشت. اما به نظر می رسد شتاب حامیان دولت بـرای رسیدن به شرایط تبلیغی مربوط به دوره سازندگی‌برخی ضعف‌های موجود در این زمینه را برطرف کرد، به طوری که امروز از یکسو ، انتخاب رئیس جمهور فعلی به امور آسمانی پیوند زده می‌شود و از سوی دیگر اصرار عجیبی وجود دارد که بسیاری از مخالفان و منتقدان دولت، دارای انواع مفاسد، رذایل و ضعف‌های مدیریتی معرفی شوند. متاسفانه این روش، برخی از منتقدان را نیز تحت تأثیر قرار داده است به طوری که آنها خود را ملزم می‌دانند انتقادهای احتیاط‌آمیز را با مقدمه‌ای سراسر تعریف و تمجید از دولت و شخص رئیس جمهور مزین نمایند و آنگاه با استفاده از لفافه‌های پیچ در پیچ، انتقادها را مطرح نمایند. البته فضاسازیهای رسانه‌ای و تریبونی، بعضاً همین مقدار از نقد را نیز آنقدر به تأخیر می‌اندازد تا جایی که کار از کار می‌گذرد و نهایتاً، مردم قصه <انتقاد> را می‌شنوند؛ بدون آنکه فایده‌ای از نقادی ببرند.

بهترین نمونه برای اثبات این مدعا، مشکلات اقتصادی کشور و نقش سیاست‌ گذاری‌های دولت نهم در این زمینه است. در دو سال اخیر تعدادی از اقتصاد دانان اصولگرا، به صراحت اعلام کرده‌اند که از ابتدا، برخی از برنامه‌های اقتصادی دولت نهم را <تورم‌زا> و <مشکل‌ساز> می‌دانسته‌اند اما سکوت کرده‌اند تا به کارشکنی در برابر دولت متهم نشوند! تعداد دیگری هم مدعی هستند که <آنها هشدار داده‌اند – لابد به صورت محرمانه – اما کسی به هشدار آنها توجه نکرده است.> اکنون در آستانه ارائه طرح تحول اقتصادی رئیس جمهور، همین وضعیت در حال تکرار است. نگاهی به انتقادهای مطرح شده توسط تعدادی از نمایندگان اصولگرای مجلس، نشان می‌دهد که اکثر آنها، هم نسبت به این طرح نگرانی دارند و هم خود را موظف می‌دانند انـگیزه رئیس جمهور را بستایند و <نیت خیر> او را عاملی در بـررسی‌های کارشناسی خود قرار دهند. در حالی که نتیجه دخالت دادن انگیزه‌ها و خصلت‌های شخصی در بررسی‌های کارشناسی، در سال‌های گذشته بارها تجربه شده و در یکی دو سال اخیر نیز دستاورد آن به صورت ملموس در اختیار مردم است.

نگارنده نیز مانند حامیان دکتر احمدی نژاد، بر پرکاری و انگیزه او برای حل مشکلات مردم صحه می‌گذارد اما فراموش نکنیم که دولت فعلی و رئیس آن، یک دولت و رئیس زمینی هستند که توسط مردم مومن ایران انتخاب شده‌اند ولذا ارزیابی عملکرد آنها بایستی با ترازوهای زمینی و معیارهای کاملاً انسانی انجام گیرد نه معیارهای آسمانی که هیچ کس جز حضرت حق، بر آنها تسلط ندارد. قطعاً ایمان و بندگی یک رئیس، او را در انجام وظایف خود یـاری خواهد کرد. اما ارزیابی معنوی و اجردهی به نیت، از صلاحیت انسان‌های جایز الخطا خارج است و تنها معیار قابل اتکا برای ارزیابی عملکرد یک مسئول زمینی، نتایج حاصل از عملکرد اوست نه امید بستن مطلق به خیرخواهی و انگیزه مقدس او. ‌ ‌

بارها در همین ستون کلام امام علی (ع) نقل شده که فرموده است <خود را از اینکه مرتکب خطا شوم بالاتر نمی‌دانم.> در این شرایط، هر کس با کنارگذاشتن مترها و معیارهای انسانی، بررسی عملکرد یک مدیر یا تحقیق در مورد برنامه‌های بعدی او را تنها با دلخوشی نسبت به <خوش نیت> بودن، پیگیری کند، حتی به آن مدیر خدمت نکرده است؛ ضمن آنکه گاه هزینه‌های تحمیل شده به مردم به هیچ وجه قابل جبران نخواهد بود.

دعوت رئیس جمهور از کارشناسان اقتصادی، نشان می‌دهد که او نیز حاکمیت معیارهای علمی و انسانی را لازمه موفقیت برنامه‌های خود می‌داند. پس بهتر است حـامـیـان و مـنـتقدان او نیز ترازوهای زمینی را جایگزین مـعـیـارهـایـی نمایند که بعضاً برای محک زدن مدیران و کارگزاران حکومتی، به کار گرفته می‌شود. آنها باید مطمئن باشند که امدادهای غیبی – که به وجود آنها ایمان داریم – در عملکرد مدیران نمایان می‌شود و نتایج آن نیز با همان معیارهای زمینی، قابل تشخیص می‌باشد.



همچنین مشاهده کنید