دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مفهوم انسان در اندیشه امام خمینی ره
در این مقاله كوشش می كنیم ابتدا مفهوم انسان ازدیدگاه امام را طرح نموده و آنگاه، به اجمال ، برخی جلوه ها و حقوق انسان را در اندیشه های وی جستجو خواهیم كرد.
مفهوم انسان، هرچند كه یك امر تعبیری است، اما اساس هر فلسفه سیاسی و اجتماعی قابل اعتنایی است. بنا بر این ، تحلیل مفهوم انسان دراندیشه امام خمینی(ره) شاید نقطه عزیمت مناسبی برای درك و توضیح دیدگاههای اجتماعی/سیاسی و حقوقی این فقیه- فیلسوف معاصر و بنیانگذار بوده باشد. انسان همان موجود راست قامتی است كه در همه جای جهان و در همه تاریخ وجود داشته است ودارد. و، از این رو، بسیاری آن را چونان امری بدیهی و سهل التعریف می دانند.
اما همین موجود، آنگاه كه از ادبیات عامیانه عبور نموده ودر معرض ارزیابی علمی و فلسفی می نشیند، باب بسیاری از مسائل و پرسش ها را باز می كند كه پاسخ به آن ها هرگز آسان نبوده و نیست. تاریخ اندیشه نشان می دهدكه توسعه علم و فلسفه بیش از آنكه انسان «ناشناخته» را بشناساند، به وارونه آن گام برداشته و «آشنا» را هرچه بیشتر در «ناآشنا» تحلیل برده است. نشانگرهای علوم انسانی قادر به آشكار سازی ماهیت انسان، حداقل همانند دیگرپدیده های هستی، نیست.
بدین سان، درعین حال كه بنیاد هر نظام اندیشگی در باب انسان و حقوق او بر شناخت انسان استوار است، اما هرگونه تلاش برای شناسائی او صرفاً بر مجموعه مفاهیمی مبتنی است كه، بیش از آنكه قابل «توضیح عینی» بتواند باشد، بویژه بر «ارزش» های هر نظام دانایی معیّن /متعیّن اتكاء و از همان ارزش ها تغذیه و جاری می شود. به تعبیر دیگر ، در هر «مفهوم» از انسان، به رغم میل به تعمیم و جهان شمولی، نوعی نفوذ معنا و نوعی از تزریق ارزش های فرهنگی/تمدنی مشخّص نهفته است كه مختصات هندسی «انسان مطلوب» آن تمدن را عیان می سازد.
مفهوم انسان در اندیشه امام خمینی نیز البته از این قاعده بیرون نیست. در این مقاله كوشش می كنیم ابتدا مفهوم انسان ازدیدگاه امام را طرح نموده و آنگاه، به اجمال ، برخی جلوه ها و حقوق انسان را در اندیشه های وی جستجو خواهیم كرد.
●مفهوم انسان؛
اشاره كردیم كه هر مفهوم از انسان تابعی از نظام ارزشی است كه درون مفهوم نفوذ داده شده است. این نكته راهنمای مطمئنی است تا نسبت «مفهوم انسان» با آنچنان نظام ارزشی را جستجو كنیم كه امام خمینی در درون آن ارزش ها، نظام دانایی و عمل خود را سامان داده است؛ نوعی از ارزش زندگی ، یا ارزش نوعی از زندگی. دو واژه انسان و اسلام یا اسلامیت و انسانیت در اندیشه امام اغلب كنارهم و به صورت عطف یكی بر دیگری به كار رفته است. تعابیری هم عرض چون « حفظ جهات انسانیت وجهات اسلامیت یا ...حفظ این جهات انسانی و اسلامی» در بیانات امام فراوان دیده می شود. امام در جائی با ایجاد پیوند بین این دو مفهوم می افزاید؛ «باید با نظم و ترتیب و انسانیت و اسلامیت رفتار كنید و به دنیا بفهمانید كه شما ملت مسلم به حقایق اسلام آگاهید و به دستورات اسلام پایبند هستید». «به تمام اعضای كمیته ها و زندانبان ها حكم می كنم كه با زندانیان هر كه باشد، بطور انسانیت و اسلامیت رفتار كنند و از آزار و مضیقه و رفتار خشن و گفتار ناهنجار خودداری كنند كه در اسلام و حكومت عدل اسلامی این امور ممنوع و محكوم است. كرارا گفتم و باز تكرار می كنم، كسی حق ندارد به منزل مردم حمله كند و وارد منزل آنان شود و اگر اطلاع پیدا شد كه مجرمی در منزلی است مراقبت از فرار او كنند و به مقامات مسئول اطلاع دهند كه با موازین او را دستگیر نمایند. علاقه مندان به نهضت باید از اینگونه اعمال اجتناب كنند. مردم باید روی موازین شرعیه عمل كنند». اشارات فوق نشان می دهد كه امام از یك سوی بر درك اسلامی از مفهوم انسان نظر دارد و از سوی دیگر مقصد اصلی اسلام را انسانیت معرفی می كند. در مقدمه ای بر تفسیر سوره حمد آمده است؛ «به طور كلی معنی تفسیر كتاب آن است كه شرح مقاصد آن كتاب را بنماید، و نظر مهم به آن، بیان منظور صاحب كتاب باشد. این كتاب شریف، كه به شهادت خدای تعالی كتاب هدایت و تعلیم است و نور طریق سلوك انسانیت است، باید مفسر در هر قصه از قصص آن، بلكه هر آیه از آیات آن جهت اهتدا به عالم غیب و حیث راه نمایی به طریق سعادت و سلوك طریق معرفت و انسانیت را به متعلم بفهماند. مفسر وقتی مقصد از نزول را بما فهماند مفسر است، نه سبب نزول به آن طور كه در تفاسیر وارد است». «انسان كامل» در اندیشه امام همان انسان اسلام كامل است كه الگوی كاملش پیامبر اسلام(ص)، علی (ع) و امام عصر(عج) است . یك انسان كامل ، یك انسان اسلامی است. در عین حال،هدف اصلی اسلام همان انسان سازی است؛«و قرآن كریم كه در راس همه مكاتب و تمام كتب است، حتی سایر كتب الهیه، آمده است كه انسان را بسازد، انسان بالقوه را انسان بالفعل و موجود بالفعل كند. تمام دعوت انبیا هم حسب اختلاف مراتبشان، تمام دعوت ها هم برای همین معناست كه انسان را انسان كند، انسان بالقوه را انسان بالفعل كند». به نظر امام، بشر غیر از انسان و انسانیت انسان است.
و شاید بتوان گفت كه انسانیت بیشتر ناظر به بعد فرا مادی و فرا طبیعی انسان بوده باشد. « اسلام برای بشر آمده است، نه برای مسلمین و نه برای ایران ». اما، آنانكه از حقوق بشر سخن می گویند،«اینها فقط این حیوان یك سر و دو گوش رامی بینند و این طبیعت و این سطح طبیعت، نه عمق طبیعت، این سطح طبیعت را می بینند». «این كه می شناسیم همین موجود طبیعی است، این انسانیت نیست، از علق می آید یك قدری بالاتر، یك قدری بالاتر، تا می شود حیوان. این حیوانیتش خیلی طولانی است، این مقام حیوانیت خیلی طولانی است و انسان ممكن است تا آخر عمرش در همین حیوانیت متوقف شده باشد».
انسانیت یعنی آن راهی كه انبیا آمدند معرفی كنند آن راه را، مامورند برای این كه آن راه را معرفی كنند.... سر دو راهی واقع شده ایم، یك راه، راه انسانیت است كه این صراط است، صراط مستقیم یك سرش به طبیعت است، یك طرفش به الوهیت. راه مستقیم از علق شروع می شود، منتها بعضی از آنها طبیعی است و آنجایی كه مهم است آنجایی است كه ارادی است. یك سرش طبیعت است و یك طرفش مقام الوهیت و انسان از طبیعت شروع می كند تا این كه برسد به آنجایی كه در وهم من و تو نمی آید.
▪آشكار است كه این نوع از تحلیل در باره انسان ،البته تحلیل سه وجهی/سه سطحی است؛
الف)از یك سوی به طرح آرمانی از انسانیت می پردازد؛آرمانی كه غایت قصوای انسان بما هو انسان است. و،
ب) از سوی دیگرشرایط امكان و محدودیت های وجودی و فطری انسان را توضیح می دهد؛انسان به مثابه یك نوع ، با همه ویژگی های نوعی اش.
ج)وبه عنوان گام سوم، تلاش در توضیح موانع و موجبات تاریخی ، سیاسی و اجتماعی انسان جهت گذر از مشكلات، شكوفائی فطرت، و نزدیك شدن به آرمان انسانیت. از میان اضلاع این مثلث انسان شناختی ، آنچه اكنون مورد توجه ما دراین مختصر است ، ارزیابی اجمالی مطلب دوم از دیدگاه امام خمینی است.در زیر به عناصر تحلیلی این امر می پردازیم. ۱-۲- فطرت انسان؛ الف)ذات نورانی فطرت- امام خمینی تعریف بسیار مثبت و خوش بینانه ای از فطرت انسان دارد؛«فطرت انسانی كه یك فطرت نورانی است به حسب خلقت». «فطرت انسانی چون معدن طلا و نقره خالص است». «و تفصیل این اجمال آن كه چون فطرت انسانی به دست قدرت جمال و جلال حق - جل و علا - تخمیر شده، و از عالم طهارت و قدس نازل شده است، در اول فطرت خلقت نورانی و صیقلی است». در نظر امام، «انسان از اول اینطور نیست كه فاسد به دنیا آمده باشد از اول با فطرت خوب به دنیا آمده، با فطرت الهی به دنیا آمده، ((كل مولود یولد علی الفطره)) كه همان فطرت انسانیت، فطرت صراط مستقیم فطرت اسلام، فطرت توحید است، این تربیت هاست كه یا همین فطرت را شكوفا می كنند و،یا جلوی شكوفائی فطرت را می گیرند». این اشارات تنها بدین معنی است كه فطرت آدمی، از ذات خود میل به شرارت ندارد و بلكه برعكس، تمایل ذاتی به خیر نشان می دهد.« فطرت انسان فطرت سعید است». اما هرگز بدین معنی نیست كه فطرت آدمی آن گونه كه در فلسفه های لیبرال تصور می شود- فطرتی خود بنیاد است و در مقابل محرك های شرارت زای بیرون و درون انسان تاب و توان مقاومت دارد.
داود فیرحی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست