یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

۱۲فضیلت از جانب خداوند به داوود ع


۱۲فضیلت از جانب خداوند به داوود ع

خداوند, به بندگان برگزیده ی خود, عطایای ویژه ای می دهد

خداوند، به بندگان برگزیده‏ی خود، عطایای ویژه‏ای می‏دهد. و به حضرت داوود نیز: علم الهی، نبوّت و رسالت،کتاب آسمانی،خلافت، استواری حکومت، امکانات فراوان، حکمت، قضاوت، نرم شدن آهن در دست او، فهمیدن سخن پرندگان، هم صدایی کوه‏ها و پرندگان با او و فرزندی‏مثل سلیمان عطا فرموده است.

● مواهب بزرگ خدا بر حضرت داوود

وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ (سبا ۱۰)

و همانا داوود را از سوی خود فضیلتی دادیم (و گفتیم:) ای کوه‏ها! با او (در تسبیح خدا) هم نوا شوید و (ای) پرندگان! (همراهی کنید) و آهن را برای او نرم کردیم.

از آنجا که در آخرین آیه بحث گذشته سخن از" عبد منیب" و بنده توبه کار بود و می‏دانیم این توصیف در بعضی از آیات قرآن (۲۴ سوره ص) برای داوود پیامبر ذکر شده است بنابراین چه بهتر که گوشه‏ای از حال این پیامبر بزرگ و فرزندش سلیمان به عنوان یک الگو بازگو شود و بحث گذشته تکمیل گردد.

ضمنا هشداری باشد برای همه کسانی که نعمتهای خدا را به دست فراموشی می‏سپرند و به هنگامی که بر عریکه قدرت می‏نشینند خدا را بنده نیستند.

می‏گوید:" ما به داوود از فضل خود نعمتی بزرگ بخشیدیم" (وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلًا). واژه" فضل" مفهوم وسیعی دارد که تمام مواهبی را که خدا به داوود ارزانی داشته بود شامل می‏شود، و ذکر آن به صورت" نکره" دلیل بر عظمت آن است.

حضرت داوود مشمول مواهب بسیاری چه در جنبه معنوی و چه در جنبه مادی از سوی پروردگار شده بود که آیات قرآن گویای آن است.

داوود(ع) از این توانایی که خدا به او داده بود در بهترین طریق یعنی ساختن وسیله جهاد، آن هم وسیله حفاظت در برابر دشمن، استفاده می‏کرد، و هرگز از آن در وسائل عادی زندگی بهره‏گیری ننمود، و تازه از در آمد آن- طبق بعضی از روایات- علاوه بر اینکه زندگی ساده خود را اداره می‏کرد چیزی‏هم به نیازمندان انفاق می‏نمود

دوازده فضیلتی که خداوند به حضرت داوود علیه السلام عطا فرموده به این شرح است:

۱) علم الهی. «وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً» (نمل، ۱۵)

۲) نبوّت و رسالت. «آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ» (بقره، ۲۵۱)

۳) کتاب آسمانی. «آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً» (اسراء، ۵۵)

۴) خلافت. «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ» (ص، ۲۶)

۵) استواری حکومت. «شَدَدْنا مُلْکَهُ»( ص، ۲۰)

۶) امکانات فراوان. «أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ» (نمل، ۱۶)

۷) حکمت. «آتَیْناهُ الْحِکْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ» (صف، ۲۰)

۸) قضاوت. «فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ» (ص، ۲۶)

۹) نرم شدن آهن در دست او. «أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»

۱۰) فهمیدن سخن پرندگان. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ» (نمل، ۱۶)

۱۱) هم صدایی کوه‏ها و پرندگان با او. «یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ»

۱۲) فرزندی ‏مثل سلیمان. «وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ» (ص، ۳۰) در حدیث می‏خوانیم که خداوند به داوود فرمود: تو بنده خوبی هستی اگر از بیت المال مصرف نکنی! او چهل روز گریه کرد تا خداوند آهن را بدست او نرم و مشغول زره‏بافی شد و هر روز یک زره به قیمت هزار درهم می‏بافت و تا سیصد و شصت زره بافت. (کافی، ج ۵، ص ۷۴ و تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص ۴۴۶ به نقل از تفسیر راهنما)

در این آیه کلمه اوبی در اصل از " تاویب" به معنی ترجیع و گرداندن صدا در گلو است، این ماده گاهی به معنی توبه نیز استعمال می‏شود بخاطر اینکه حقیقت آن بازگشت به سوی خداست.

● امتیازداوود(ع)چه بود؟

گرچه همه ذرات جهان ذکر و تسبیح و حمد خدا می‏گویند، خواه داوودی با آنها هم صدا بشود یا نشود، ولی امتیاز داوود این بود که به هنگام بلند کردن صدا و سردادن نغمه تسبیح، آنچه در درون این موجودات بود آشکار می‏گشت و زمزمه درونی به نغمه برونی تبدیل می‏شد همانگونه که در مورد تسبیح" سنگریزه" در دست پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نیز در روایات آمده است.

و نیز در روایتی از امام صادق (علیه السلام) می‏خوانیم: انه خرج یقرأ الزبور و کان اذا قرأ الزبور لا یبقی جبل و لا حجر و لا طائر الا اجابه!:" داوود به سوی دشت و بیابان خارج شد، و هنگامی که زبور را تلاوت می‏کرد هیچ کوه و سنگ و پرنده‏ای نبود مگر اینکه با او همصدا می‏شد" " کمال الدین صدوق" (طبق نقل المیزان جلد ۱۶ صفحه ۳۹۰)

آیه، بعد از ذکر این فضیلت معنوی به ذکر یک فضیلت مادی پرداخته می‏گوید: " و ما آهن را برای او نرم کردیم" (وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ).

گرچه همه ذرات جهان ذکر و تسبیح و حمد خدا می‏گویند، خواه داوودی با آنها هم صدا بشود یا نشود، ولی امتیاز داوود این بود که به هنگام بلند کردن صدا و سردادن نغمه تسبیح، آنچه در درون این موجودات بود آشکار می‏گشت و زمزمه درونی به نغمه برونی تبدیل می‏شد همانگونه که در مورد تسبیح" سنگریزه" در دست پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نیز در روایات آمده است

در این باره بعضی گفته اند: خداوند به صورت اعجازمانندی روش نرم کردن آهن را به داوود تعلیم داد، آن چنان که بتواند از آن مفتولهای نازک و محکمی برای بافتن زره بسازد.

وبعضی دیگر بر این عقیده اند که: قبل از داوود برای دفاع در جنگها از صفحات آهن استفاده می‏شد که هم سنگین بود و هم اگر آن را به خود می‏بستند چنان خشک و انعطاف ناپذیر بود که جنگجویان را سخت ناراحت می‏کرد، هیچکس تا آن روز نتوانسته بود از مفتولهای باریک و محکم آهن چیزی همچون زره ببافد که همچون لباس به راحتی در تن برود و با حرکات بدن نرم و روان باشد.

ولی ظاهر آیه این است که، نرم شدن آهن در دست داود به فرمان الهی و به صورت اعجاز انجام می‏گرفت، چه مانعی دارد همان کسی که به کوره داغ خاصیت نرم کردن آهن را داده، همین خاصیت را به شکل دیگر در پنجه‏های داود قرار دهد؟ در بعضی از روایات اسلامی نیز به همین معنی اشاره شده است. (" تفسیر برهان" جلد ۳ صفحه ۳۴۳ و تفسیر" نور الثقلین" جلد ۴ صفحه ۳۱۵ )

در حدیثی آمده است که خداوند به داود وحی فرستاد: نعم العبد انت الا انک تاکل من بیت المال فبکی داود اربعین صباحا فالان اللَّه له الحدید و کان یعمل کل یوم درعا ... فاستغنی عن بیت المال:

" تو بنده خوبی هستی جز اینکه از بیت المال ارتزاق می‏کنی، داود ۴۰ روز گریه کرد (و از خدا راه حلی خواست) خداوند آهن را برای او نرم کرد، زرهی می‏ساخت ... و به این وسیله از بیت المال بی نیاز شد"( مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث)

درست است که بیت المال مصرف کسانی است که خدمت بدون عوض به جامعه می‏کنند، و بارهای زمین مانده مهم را بر می‏دارند، ولی چه بهتر که انسان بتواند هم این خدمت را بکند و هم از کد یمین- در صورت توانایی- امرار معاش نماید، و داوود می‏خواست چنین بنده ممتازی باشد.

● نعمات را بهترین شکل ممکن مصرف کنیم !

به هر حال داوود از این توانایی که خدا به او داده بود در بهترین طریق یعنی ساختن وسیله جهاد، آن هم وسیله حفاظت در برابر دشمن، استفاده می‏کرد، و هرگز از آن در وسائل عادی زندگی بهره‏گیری ننمود، و تازه از در آمد آن- طبق بعضی از روایات- علاوه بر اینکه زندگی ساده خود را اداره می‏کرد چیزی‏هم به نیازمندان انفاق می‏نمود (تفسیر ابو الفتوح رازی جلد ۹ صفحه ۱۹۲) علاوه بر همه اینها فایده دیگر این کار آن بود که معجزه‏ای گویا برای او محسوب می‏شد.

بعضی از مفسران چنین نقل کرده‏اند که" لقمان" به حضور" داوود" آمد به هنگامی که نخستین زره را می‏بافت، آهن را به صورت مفتول‏ها و حلقه‏های متعددی در می‏آورد، و در هم فرو می‏کرد این منظره سخت نظر لقمان را به خود جلب کرد، و در فکر فرو رفت، ولی هم چنان نگاه می‏کرد، و هیچ سؤال ننمود، تا اینکه داوود بافتن زره را به پایان رسانید، برخاست و بر تن کرد و گفت چه وسیله دفاعی خوبی برای جنگ است؟! لقمان که هدف نهایی را دریافته بود، چنین گفت الصمت حکمة و قلیل فاعله!:" خاموشی حکمت است اما کمتر کسی آن را انجام می‏دهد"! (مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث)

کسی که دل خود را برای خدا نرم کند، خداوند هم آهن را برای او نرم می‏کند. «أَوِّبِی ... أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»

پیام‏های آیه:

۱) خداوند، به بندگان برگزیده‏ی خود، عطایای ویژه‏ای می‏دهد. «وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلًا»

۲) هستی، شعور دارد و مورد خطاب الهی قرار می‏گیرد. «یا جِبالُ أَوِّبِی»

۳) مناجات موجودات، امری حقیقی است، نه مجازی. «أَوِّبِی مَعَهُ»

۴) دنیا و آخرت قابل جمع است. (نبوّت و تصرّف در هستی برای داوود جمع شد). «أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»

۵) اولیای خدا، ولایت تکوینی و قدرت بر تصّرف در هستی دارند. «أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»

۶) استفاده از طبیعت ارزش است. «فَضْلًا ... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»

۷) کسی که دل خود را برای خدا نرم کند، خداوند هم آهن را برای او نرم می‏کند. «أَوِّبِی ... أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»

۸) ذوب آهن، سابقه‏ی دیرینه‏ای دارد. «أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»

۹) اولیای خدا با صنعت ارتباط داشتند. «أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»

آمنه اسفندیاری

منابع:

۱- تفسیر نور ج۹

۲- تفسیر نمونه ج۱۸

۳- کافی، ج ۵، ص ۷۴

۴- تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص ۴۴۶

۵- تفسیر برهان جلد ۳

۶- تفسیر نور الثقلین جلد ۴ صفحه ۳۱۵

۷- تفسیر ابو الفتوح رازی جلد ۹