پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مسجد کانون تمدن اسلام

خورشید اسلام در نیمه اول قرن هفتم میلادی در شبه جزیره حجاز طلوع کرد و مردم را به سوی کانون نور الهی توحید فرا خواند. اصل و قاعده توحید الهی در نظر و عمل، مردم را به عبودیت خدای بزرگ جهت ترسیم راه مستقیم و چگونه زیستن، دعوت کرد. پیامرسان معارف توحیدی مردی بود که رفتار فردی و اجتماعی او اسوه و الگوی مسلمانان قرار گرفت، مردی که رسالت داشت بایدها و نبایدها، شایستهها و ناشایستههای خدای جهانیان را به مردم جهان ابلاغ کند، ابلاغی که آشکار و ساده بود و هیچ کوتاهی و قصوری در گفتار و رفتار آن پیامبر الهی نبود.
اولین اقدام اجتماعی او در ورود به مدینه، ساختن مسجد بود، آنگاه که در سرای ابوایوب انصاری جای گرفت، از یاران خود خواست تا مسجدی عظیم، نه تنها برای معبد بلکه برای مرکز فرماندهی جهان اسلام تاسیس کنند و خود همانند دیگران کار میکرد تا اینکه بعد از حرم الهی در روی زمین حرم نبوی ساخته شد، همان جایی که محل هبوط جبرئیل شد و باب جبرئیل بر سرای او کنار مسجد مسلمانان ساخته شد.
این اقدام عظیم اجتماعی پیامبر اسلام، درسی بزرگ و تاریخی برای مسلمانان به ویژه حاکمان دولتهای اسلامی بود. افسوس و هزار افسوس که شمار زیادی از آنها تنها به همین ظاهرکاری، بسنده و عمق این معنی را نیافتند که مسجد تنها معبد مسلمانان نیست، بلکه کانون تمدن اسلام است و هزاران افسوس بیشتر که در تاریخ معاصر همین سطحینگری در رفتار رسول الهی به فراموشی سپرده شد و فرهنگ مسجد از فعالیت اجتماعی مسلمانان حذف شد. این در حالی است که مسجد در سنت رسول خدا(ص) کانون همه فعالیتهای اجتماعی مسلمانان است و تمدن اسلام از مسجد سرچشمه گرفت و به همه ابعاد و اضلاع زندگی مسلمانان رسید.
انقلاب اسلامی کشورمان، این بارقه امید را در قلب مومنان جرقه زد که دوباره فرهنگ اسلام ناب، مسجد و اقامه جماعت در آن احیاء خواهد شد وکانون فعالیتهای ملت مسلمان دوباره از سر گرفته خواهد شد. اما باز دیدیم که به جای مسجد که کانون فرهنگ اسلام بود، فرهنگسرا ساختند نامی که مسجد را به گوشهای راند تا خود، سرای فرهنگ باشد و انواع کلاسها و سالنها، نه در کنار مسجد و به محوریت مسجد، بلکه با حذف یا تنزل آن در حد یک نمازخانه در گوشهای افتاده دائر شد و بافت جمعیتی مسلمانان به ویژه در شهرهای بزرگ به جای محوریت مسجد به محوریت فرهنگسراها رسید و نام مسجد را کمرنگ و کمرنگتر یافتند. در حالی که توصیه بزرگ معمار انقلاب اسلامی، آن عزیز عزیزان، روح خدا و ملت ایران این بود: «از فانتومها نترسید، از خالی شدن مساجد بترسید» اما در عمل از منشور شدن این سخن فاصله گرفته شد و به جای مساجد، فرهنگسراها پر شد و برای جوانان و نوجوانان برنامهها تدوین شد این موضوع،در بعضی موارد موجب کمرنگ شدن مسجد، حذف برنامه اقامه جماعت و دعوت امام جماعت شایسته شد که ناخواسته با حرکتی نرم موجب حذف روحانیت خدوم از اصلیترین وظیفه دینی یعنی گسترش فرهنگ نماز در جامعه شد. طراحان فرهنگسراها به جای مسجد در کلانشهرهای بزرگ مثل تهران به خوبی میدانستند که محور قرار ندادن مسجد در محل، احداث فرهنگسراها، تمدن اسلام به ویژه محوریت نماز و روحانی فرهیخته را کمرنگ و کمرنگتر میسازد و در نتیجه بعد از چند دهه این واقعه تلخ در جامعه اسلامی مسلمانان رخ میدهد که زمان نماز به جای آنکه صفوف جماعت مسلمانان در مسجد به عنوان کانون تمدن و فرهنگ اسلام تشکیل شود، خیابانها و بازارهای مسلمانان شلوغ و پرترافیک خواهد شد. برنامههای فرهنگی و ورزشی، منهای مغز فرهنگی مسجد یعنی نماز، اجرا میشود و به جامعه مسلمانان از درون ضرر خواهد زد که اهمیت نماز را از یک معروف اجتماعی به یک علاقه فردی تنزل خواهد داد.
بیتردید جامعه مسلمانانی که نماز از آن رخت بربندد و محور فرهنگ و تمدن نباشد، از درون تهی خواهد شد و تنها ظاهری از اسلام باقی خواهد ماند که هیچ انگیزه و برنامهای برای ساختن جامعه مبتنی بر فرهنگ اسلام ایجاد نخواهد شد و جوانان مسلمان در سر سودای دیگری میپرورانند تا فرهنگ و ترقی را از آنجا برای جامعه به ارمغان بیاورند، فرهنگی که هیچ تناسب و توازنی با فرهنگ مسلمانی ندارد.
باید مسلمانی را از سر گرفت، باید به الگوی پیامبر اسلام(ص) باز گردیم، باید مسجد را محور تمدن اسلام در شهرسازی و مدنیت قرار دهیم، مسجدی که محتوای نماز جماعت و امام جماعت فرهیخته در خود دارد و بایدها و نبایدهای الهی را به مردم آموزش میدهد. چنانچه فرهنگ مسجد تقویت شود، همه امور فرهنگی و اجتماعی از آن کانون نور قابلاستفاده و توسعه است و خدای بزرگ از عبودیت بندگانش، خرسند و خشنود خواهد شد و به سرعت برکت الهی در جامعه گسترش پیدا خواهد کرد.
اسلام، دینی علمی در حوزه گزاره اعتباری بایدها و نبایدهاست، بدون کانونی موفق برای تبلیغ معارف اسلام، نمیتوان انتظار داشت معارف اسلام در تمام سطوح جامعه به ویژه افکار جوانان رسوخ پیدا کند. در تمام کشورهای اسلامی آنجایی که مسجدی خوب و روحانی فرزانهای وجود داشت که معارف اسلام را به مردم تبلیغ کند، مردم با فرهنگ اسلام آشنا شدند، اما آنجایی که روحانی خوب و کانون تبلیغ و محوریت مسجد رخ بربسته بود، جز نامی از اسلام، چیز دیگری باقی نماند.
در توسعه و بازسازی بافتهای فرسوده جمعیتی کشورمان، محوریت مسجد را تنها برای فضای عبادی محض ملاحظه نکنیم بلکه مسجد را علاوه بر محل عبادت، فضایی برای تفکر توام با علم و تمدن اسلام بدانیم و اقامه جماعت و حضور امام جماعت فرزانه را، شرط لازم تعالی فرهنگ اسلامی بدانیم که از رشد فرهنگهای منحرف و التقاطی جلوگیری خواهد کرد.
احمد اسماعیلتبار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست