جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

اگر بازیگر نبودم فوتبالیست می شدم


اگر بازیگر نبودم فوتبالیست می شدم

گفت وگو با چهره جوان و مطرح سینمای جهان

چانینگ تاتوم، بازیگر جوان سینما، یکی از موفق‌ترین بازیگران سینما در بین هم‌سن و سالان خودش است. او که سال ۱۹۸۰ در آمریکا به دنیا آمد، فعالیت هنری​اش را با حضور در آگهی‌های تبلیغاتی تلویزیون شروع کرد.

اولین فیلم تاتوم در مقام بازیگر در درام ورزشی «کارتر مربی» (سال ۲۰۰۵) بود. وی در این فیلم در نقش مکمل بازی کرد. قبل از آن، تاتوم بازیگر چند مجموعه تلویزیونی بود تا قبل از ایفای نقش اصلی در فیلم «آغاز» (سال ۲۰۰۶)، در نقش مکمل چند فیلم سینمایی ظاهر شد.

با کمدی ماجراجویانه و علمی ـ تخیلی «جی‌آی‌جو: ظهور کبری»( سال ۲۰۰۹)، تبدیل به یک چهره مطرح روز شد. سال ۲۰۱۱ درام تاریخی «عقاب» را بازی کرد که فروش خوبی در جدول گیشه نمایش سینماها نکرد.

این فیلم در ایران هم اکران عمومی شد. سال ۲۰۱۲ وی سه فیلم پرفروش «قول»، «مایک مجیک» و «خیابان ۲۱ جامپ» را روی پرده سینماها فرستاد و لقب مطرح‌ترین بازیگر جوان سینما را از آن خود کرد.

وی بهار ۲۰۱۳ درام اجتماعی «تاثیرات جانبی» را به کارگردانی استیون سودربرگ در اکران عمومی داشت و این روزها «جی‌آی‌جو: تلافی» او با موفقیت روی پرده سینماهای کشورهای مختلف جهان است.

چانینگ تاتوم در گفت‌وگوی اینترنتی زیر درباره دوران کودکی، کارنامه هنری، بازیگری و فعالیت‌های آینده‌اش صحبت می‌کند.

برای بازیگران جوان ورود به عرضه بازیگری سخت است یا آسان؟

در کل، انجام هیچ کاری آسان نیست و حرفه بازیگری هم سختی‌های خاص خودش را دارد. البته سختی‌های مربوط به بازیگری و راه‌های ورود به آن، سخت‌تر از بقیه حرفه‌ها و رشته‌هاست. بازیگری حرفه‌ای وسوسه‌برانگیز است که ذهن بسیاری از آدم‌ها را از همان دوران کودکی اشغال می‌کند. همه ما از بچگی بازیگران مختلف را روی پرده سینما و صفحه تلویزیون می‌بینیم و با آنها بزرگ می‌شویم. خودمان را جای آنها می‌گذاریم و احساس می‌کنیم همان بازیگر یا آن شخصیتی هستیم که او بازی می‌کند. خیلی زود با دنیای بازیگری ارتباط نزدیکی برقرار می‌کنیم و دلمان می‌خواهد یکی از آنها باشیم.

بازیگری آرزوی دوران کودکی‌تان بود؟

من هم مثل بقیه بچه‌های هم‌سن و سال خودم، این حس و حال را داشتم و در چنین حال و هوایی زندگی می‌کردم. از همان دوران، عاشق دنیای هنر بودم و بجز فیلم و موسیقی به چیز دیگری فکر نمی‌کردم، می‌خواستم بازیگر شوم و می‌دانستم که بالاخره در ایستگاه سینما و بازیگری پیاده خواهم شد.

برای بازیگر شدن تلاش زیادی کردید؟

همان اندازه تلاش‌کردم که بقیه مردم عادی در چنین مواقعی می‌کنند. می‌دانستم باید شرایط و موقعیت آن پیش آید تا بتوانم وارد این حرفه شوم. به همین دلیل، سعی می‌کردم در موقعیت‌هایی قرار بگیرم که می‌توانند کمک کنند تا وارد این حرفه شدم.

شما بالاخره بازیگر شدید. از این بابت احساس خوشحالی می‌کنید؟

به شکل دیوانه‌واری خودم را یک آدم خوش‌شانس ارزیابی می‌کنم. تعداد زیادی از جوانان تلاش می‌کنند تا بازیگر شوند، اما تعداد کمی از آنها در این راه موفق می‌شوند. بعضی وقت‌ها احساس می‌کنم برنده بلیت بخت‌آزمایی شده‌ام و می‌دانید که برنده شدن در چنین مسابقه‌ای، چقدر سخت و اتفاقی است. همه چیز به شانس و اقبال بستگی دارد و احتمال بسیار زیادی وجود دارد که مرغ بخت ‌و اقبال، روی شانه کسی دیگری بنشیند.

اولین باری که نامزد بازی در یک فیلم سینمایی شدم،‌ سرم گیج رفت و احساس کردم زمین زیرپایم خالی شده و دارم سقوط می‌کنم. وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، خودم هم نمی‌دانم چگونه به اینجا رسیده و سر از این محل در آورده‌ام! اما نگاهم به جلو است و می‌خواهم پیش بروم. فقط کار و فعالیت بیشتر است که باعث می‌شود آدم بهتر شود. حالا که شانس و فرصت بازی کردن در فیلم‌ها را پیدا کرده‌ام، نمی‌خواهم اشتباهی مرتکب شوم و کاری را انجام دهم که همه چیز را خراب و نابود کند.

از میان بازیگران جوانی که وارد فعالیت هنری می‌شوند، معمولا تعداد اندکی به موفقیت پایدار می‌رسند.

ورود به دنیای بازیگری یک چیز است و حفظ موقعیت حرفه‌ای یک چیز دیگر. حفظ موقعیت سخت‌تر و دشوارتر از خود ورود به این حیطه است. شما در ابتدای کار تلاش سختی می‌کنید تا خودتان را به تماشاگران و مردم عادی معرفی کنید و تصورتان این است که با انجام این کار، همه کارها را انجام داده و دیگر با مشکلی روبه‌رو نیستید، اما وقتی از این سد گذشتید، تازه متوجه می‌شوید خوان بعدی سخت‌تر و مشکل‌تر است. حالا شما باید بسختی تلاش کنید شهرتی را که کسب کرده‌اید، حفظ کنید.

حفظ این موقعیت سخت‌تر از کسب آن است. بازیگران جوان زیادی طی سال‌های گذشته وارد این حرفه شده‌اند، ولی نتوانسته‌اند دوام بیاورند. می‌‌توان دلایل مختلفی را در این رابطه عنوان کرد. از یک سو انتخاب‌های غلط باعث می‌شود تا در فیلم‌های ناموفق بازی کنند و از سوی دیگر، زندگی نادرستی را در پیش می‌گیرند. شهرت همراه خودش مصائب بدی مثل اعتیاد، میخوارگی و زندگی ناسالم را می‌آورد. پول زیاد و درصدر اخبار بودن، می‌تواند دشمن اصلی هر چهره‌سرشناسی باشد و باید کاملا مراقب بود که در دام آنها نیفتاد. همه تلاشم این است که زندگی سالم و دور از جنجال‌های کاذب داشته باشم و در عین حال، در انتخاب نقش‌ها و فیلم‌هایم دقیق باشم.

به آرامی در حال تبدیل شدن به بازیگر فیلم‌های اکشن هستید.

ژانر اکشن را دوست دارم و نمی‌دانم چرا! فیلم‌های اکشن همیشه تماشاگران را سرگرم می‌کند و استقبال از این نوع فیلم‌ها، همیشه خوب و زیاد بوده است. تماشای فیلم‌های اکشن را هم خیلی دوست دارم. البته فکر نمی‌کنم تبدیل به یک قهرمان اکشن شدم. خودم را برای کسب چنین عنوانی هنوز جوان می‌دانم.

جالب است که در کنار بازی در محصولات اکشن، با پروژه‌های مستقل و غیرمتعارف هم همکاری می‌کنید.

زمانی که یک بازیگر سرشناس ژانر سرگرم‌کننده هستید، می‌توانید با خیال راحت در محصولات مستقل هم بازی کنید. در این شرایط، بازی در فیلم‌های مستقل لطمه‌ای به کارنامه‌تان به‌عنوان یک بازیگر مردم‌پسند نمی‌زند. می‌توانید در هر دو نوع فیلم‌های غیرمتعارف و تجاری بازی کنید و در همه حال، فاصله‌تان را در رابطه با این نوع کار با هر دوی این ژانرها حفظ کنید.

رسانه‌های گروهی از مردم‌دار بودن‌تان صحبت می‌کنند و می‌گویند روابط عمومی خیلی خوبی دارید.

دوست داشتن آدم‌ها را از مادرم یاد گرفتم. او از همان کودکی به من آموخت که مردم و آدم‌های دور و برم را دوست داشته باشم. همیشه به من می‌گفت اگر می‌خواهی در کارهایت موفق باشی، باید مردم‌دار و آنها را در کنار خودت داشته باشی. من هم سعی کردم آموزش‌های او را در زندگی‌ام به کار ببندم. برای همین، در اکثر کارهایم موفق بوده‌ام و با مشکل و دردسر کمتری روبه‌رو شده‌ام. به همین دلیل، احساس می‌کنم مادرم دوست‌داشتنی‌ترین موجودی است که تا به حال ملاقات کرده ام.

شما اصلیت آمریکایی ندارید؟

خیر، نیمه آمریکایی و نیمه ایرلندی هستم، به ایرلندی بودنم هم افتخار می‌کنم.

فکر می‌کنید ورزشکار بودن‌تان، کمکی به حرفه بازیگری‌تان کرده است؟

خیلی زیاد، مهم‌ترین نکته وقت‌شناس بودن است که از دوران بازی فوتبال یاد گرفتم. از کلاس هفتم، پای ثابت مسابقات فوتبال بودم. اگر بازیگر نمی‌شدم، حرفه فوتبال را دنبال می‌کردم و شاید فوتبالیست معروفی هم می‌شدم!

ارتباط شما با افراد فامیل چگونه است؟

در تمام دوران کودکی‌ام، تابستان‌ها را در آلاباما با پدربزرگ و مادربزرگم سر می‌کردم. اول تابستان والدینم مرا پیش آنها می‌بردند و آخر تابستان برای تحویل گرفتنم برمی‌گشتند. هنوز هم تابستان‌ها را با آنها سر می‌کنم، تنها تفاوت آن با گذشته این است که حالا خودم پیش آنها می‌روم و پدر و مادرم مرا به آن تحویل نمی‌دهند!

در مصاحبه‌ای گفته‌اید دوست دارید در یکی از نقش‌های ابرقهرمانانه مجموعه فیلم، مردان ایکس، بازی کنید.

بازی در این فیلم، یک‌جور عقده‌گشایی است! قرار بود در «مردان ایکس، آخرین راست قامت» (۲۰۰۶)‌ نقش شخصیت گامبیت را بازی کنم. تست گریم هم دادم، اما این نقش به بازیگر دیگری داده شد. به همین دلیل، بشدت دوست دارم در نقش یکی از شخصیت‌های این مجموعه فیلم ظاهر شوم.

قبل از ورود به دنیای هنر، در شغل‌های معمولی مثل فروشندگی و دستفروشی کار کردید، حالا آن روزها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آن روزها بخشی انکارناپذیر از زندگی‌ام هستند و از بابت این ‌که یک کارگر معمولی یا فروشنده جزء بوده‌ام، احساس بدی ندارم. موفقیت امروزی‌ام حکایت از آن می‌کند که تلاش سختی برای یک موقعیت بهتر و رسیدن به آرزوهایم کرده‌ام و از این بابت خوشحالم.

کار جدید چه دارید؟

برای اواسط فصل تابستان اکشن ماجراجویانه، سقوط کاخ سفید را روی پرده سینماها می‌فرستم. گفته می‌شود این فیلم فروش بالایی در جدول گیشه نمایش سینماها خواهد کرد. این روزها، خودم را آماده بازی در قسمت دوم اکشن کمدی و ماجراجویانه، خیابان ۲۱ جامپ می‌کنم. این فیلم قرار است اواخر فصل تابستان جلوی دوربین برود.

استقبال از فیلم علمی ـ تخیلی

«جی‌آی‌جو: تلافی» با بازی چانینگ تاتوم، قسمت دوم یک اکشن علمی ـ تخیلی ماجراجویانه است که سال ۲۰۰۹ فروشی ۱۵۰ میلیون دلاری در سینماهای آمریکای شمالی داشت. جان‌ام‌چو، فیلمساز چینی‌تبار کارگردان قسمت دوم فیلم است و دواین جانسون و بروس ویلیس هم در این قسمت، به جمع بازیگران قبلی آن پیوسته‌اند.

تاتوم در نسخه اصلی جی‌آی‌جو در نقش اصلی بازی کرد، اما در قسمت دوم فیلم، نقش او با جانسون تقسیم شده است و آنها در کنار هم، نقش اصلی دومین جی‌آی ‌جو را بازی کرده‌اند.

خط اصلی قصه، درباره یک گروه ورزیده و ورزشکار است که از سوی دولت مرکزی وظیفه مقابله با تهدیدات موجودات منفی فضایی را دارند.

دشمن اصلی این گروه یعنی کبرا از قسمت اول فیلم، در دومین قسمت آن هم حضور دارد، اما اعضای گروه جی‌آی‌جو، در کنار ادامه مبارزه با این دشمن خطرناک، باید با تهدیدات تازه‌ای مقابله کنند. این تهدیدات از سوی برخی از نهادهای حکومتی علیه آنها سازماندهی شده است.

هدف این تهدیدات، متلاشی کردن گروه زیرزمینی جی‌آی‌جو است. فیلم با هزینه تولید بالای ۱۳۰ میلیون دلار تهیه شده و پس از سه هفته اکران عمومی، حدود ۲۳۰ میلیون دلار در کشورهای مختلف جهان فروش کرده است.

۸۶ میلیون دلار از این رقم، به سینماهای آمریکای شمالی اختصاص دارد. تحلیلگران اقتصادی سینما پیش‌بینی می‌کنند فروش کلی جهانی آن به مرز ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون دلار برسد. در عین حال، دو کمپانی پارامونت و متروگلدوین‌ مه‌یر که این فیلم پرخرج را تهیه کرده‌اند، تولید سومین قسمت آن را تائید کرده​اند.

منبع: Movies

مترجم: کیکاووس زیاری



همچنین مشاهده کنید