چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
همزیستی مسالمت آمیز با خانواده همسر
«چند سالی است که احمد را میشناسم، او همکارم است. یک سال و دو ماه هم هست که با هم نامزد شدیم اما هنوز به دلیل مشکلات مادی نتوانستیم عروسی بگیریم و برویم سرخانه و زندگی خودمان. اوضاع مالی پدرشوهرم بد نیست و از همان اول هم گفت واحد طبقه سوم خانهشان را آماده کرده تا وقتی پسرش ازدواج کرد آن را از مستأجر بگیرد و به پسرش بدهد...
او مرد خوبی است و دلش میخواهد به ما کمک کند تا اول زندگی کرایه خانه ندهیم. میگوید تا ۵ سال اجازه میدهم اینجا بنشینید و بعد از آن نوبت میرسد به پسر دومم که دامادش کنم. به نظرم ایده خوبی است اما مادر و پدرم و بقیه دوستان میگویند اگر قبول کنی بدبخت میشوی و این نوع زندگی کردن فرقی با زندگی در خانه مادرشوهر ندارد. شاید همسایه آنها باشی اما باید دور زندگی مستقل را خط بکشی. روزها میگذرد و ما هر چه تلاش میکنیم نمیتوانیم پول رهن و اجاره را خودمان فراهم کنیم. شما به من بگویید کدام راه را انتخاب کنم چون احمد انتخاب را به عهده خودم گذاشته است.»
آنچه خواندید خلاصهای از ایمیل خانم سحر است. شما چه نظری دارید؟ اگر جای سحر بودید، چه میکردید؟ اگر جای احمد بودید و قرار بود مادر و پدر همسرتان یکی از واحدهای آپارتمانشان را به شما بدهند، چطور؟ اجازه بدهید پای صحبتهای خانم بهرامی، مشاور بنشینیم تا از نظر علمی نگاهی به این موضوع بیندازیم.
▪ راهحلی که در اینگونه موارد پیشنهاد میکنید، چیست؟
اجازه بدهید قبل از اینکه برای این خانم راهحل بدهم روی سخنم را به والدین این جوانها داشته باشم و بگویم نباید قبل از شروع زندگی، از خانواده همسر برای دختر و پسر جوانتان یک غول بسازید. شاید ندانسته این کار را انجام بدهید اما همین حرفهایی که میزنید، میتواند رابطه آنها را از ابتدا خراب کند. چرا به جای این به دختر یا پسرتان نمیگویید از این پس مادر او مثل من و پدرش مانند پدر توست. آنها برای شما هر آنچه خوبی است میخواهند و همسایگی با خانواده همسر میتواند کلی محاسن داشته باشد. نباید سنگ بنای رابطه را بر پایههای غلط استوار کنید. شما الگوی فرزندان?تان هستید حتی اگر آنها میگویند اینطور شنیدهاند که همسایگی با خانواده همسر چه مادرزن چه مادرشوهر بد است به آنها یادآور شوید که این سکه دورو دارد و باید از اول تکلیف خودتان را روشن کنید که میخواهید چگونه رفتار کنید. جوانترها معمولا آن نقطههای روشن را نمیبینند و فقط به دخالتهای احتمالی خانواده همسر نگاه میکنند. آنها اغلب نمیبینند که در این همسایگی میتوانند از بودن کنار هم لذت ببرند. وقتی هر دو خسته از سر کار برمیگردند و مادرشوهر مهربان برای آنها غذا آماده کرده است، چه اشکالی دارد که آنها هم یک روز از گردششان بزنند و آنها را به دکتر برسانند تا آنها کمردرد یا مشکل قلبیشان را چکاپ کنند. شما به عنوان والدین باید کمک کنید این فرهنگسازی نهادینه شود که دو همسایه باید تکلیف خود را با هم روشن کنند. اگر دلشان میخواهد مدام با هم مراوده داشته باشند لاجرم باید بپذیرند مداخلههایی هم ایجاد میشود. البته میتوان با مهارت خاص اطلاعات خانه خود را حفظ کرد و اجازه نداد این رفتوآمدها استقلال آنها را بگیرد.
▪ پس اگر شما به جای مادر و پدر سحر بودید پیشنهاد پدر احمد را میپذیرفتید و خوشبینانه به دخترتان کمک میکردید تا زندگی خوبی داشته باشد؟
نمیتوانم بدون اینکه با این خانواده صحبت کنم خودم را جای آنها بگذارم اما مطمئن هستم این حرفهایی که به این جوانها گفتهاند را مطرح نمیکردم. متاسفانه بسیاری از خانوادهها در آغاز زندگی مشترک بر سر موارد گذرا و بیاهمیتی مانند خرید عروسی، کفش و لباس، مرزهای احترام یکدیگر را میشکنند و به جای تصویر اولیه محبت و دوستی گله و شکایت به راه میاندازند. باید دید آیا این دو خانواده صمیمیت و احترام یکدیگر را حفظ کردهاند یا آن را خدشهدار کردهاند. والدین باید بدانند صمیمیت دو خانواده خیلی مهم است و روی صمیمیت و خوشبختی بین زن و شوهر تاثیر مستقیمی دارد. همیشه رفتار مادر و پدر خانواده به بچهها سرایت میکند پس باید کمک کنیم روابط صمیمی و صمیمیتر شود. میتوان با لحن خوب و محترمانه به خانواده شوهر گفت اگر قرار است به بچهها کمک کنید میتوانید آن خانه را رهن و اجاره بدهید و معادل آن را به بچهها کمک کنید تا برای خود خانهای در جایی دیگر بگیرند که در نزدیک محل کارشان باشد. منتها در این پیشنهاد باید لحن محبت و صمیمیت موج بزند و با حالت پیشنهاد مطرح شود.
▪ از این گذشته آیا همسایگی با خانواده همسر مساوی است با دخالت آنها در زندگیمان؟
نه، اصلا اینطور نیست. این نکته را به یاد داشته باشید «ما خودمان به مردم میگوییم با ما چه رفتاری داشته باشند» رفتار و لحن کلام ما هر طور باشد به طرف مقابل این پیام را میدهد که تو اجازه داری با من چنین حرف بزنی و چنین عمل کنی. در واقع میخواهم به زبان ساده بگویم باید مهارت زندگی را به جوانها یاد داد تا آنها بتوانند در هر شرایطی خوب زندگی کنند. ما میتوانیم با رعایت برخی شرایط در کنار خانواده همسر باشیم اما کاملا مستقل زندگی خصوصی خود را داشته باشیم. اصل اول مرزداری است. مرزداری یعنی اینکه شما اطلاعات زندگی خود را برای خودت نگه داری. اگر نتوانی حفظ اطلاعات کنی و راز شخصی بین خود و همسرت را به مادر و پدر خودت یا همسرت بگویی، در واقع به آنها اجازه دادهای به حریم شخصیات و مرز تو وارد شوند. اگر با هم راجع به موضوعی بحث میکنید و اختلافنظر دارید لزومی ندارد صدای شما آنقدر بالا باشد که همسایهتان آن را بشنود. شما و همسایهتان که در اینجا پدر و مادر شما هستند، باید حق و حقوق یکدیگر را رعایت کنید و به اصل مرزداری پایبند باشید تا بتوانید کنار هم خوب زندگی کنید.
▪ اما فکر نمیکنم در عمل بتوان این موضوع را رعایت کرد. خیلی از جوانهایی که در این شرایط زندگی میکنند، میگویند مادرشوهرم رفتوآمدهایم را بررسی میکند و میپرسد کجا میروی. در این شرایط چه باید کرد؟
باید با لحن خوب و با احترام به شکل مناسب حفظ اطلاعات کرد. دادن افکار منفی در این شرایط خیلی دردسرساز میشود. تصور کن او مادر خود توست و این پرسشها به دلیل کنجکاوی یا فضولی نیست و صرفا از روی نگرانی است. پس با لحنی خوب بگو «مامان جون نگران نباش زود برمیگردم.» لزومی ندارد بگویی دارم به خرید میروم یا به هر جای دیگر. این اطلاعات دادن اضافی پیامد به بار میآورد. اما خوب است تماس بگیری و بگویی: «مامان جون من الان میدان ترهبار هستم خرید داری یا چیزی لازم داری؟!» باید با لحن خوب به این مادر نگران آرامش داد. اگر با هم دارید بیرون میروید لزومی ندارد به پدر و مادر بگویید کجا میروید و چه میکنید اما باید نگرانی آنها را به آرامش بدل کنید. اینطوری: «مامان جون ما داریم میریم بیرون، هنوز برنامهمان مشخص نیست. بهتون زنگ میزنیم. گفتیم خبر بدیم نگران نشوید که ما نیستیم. کاری ندارین؟!»
▪ یک بدی دیگر هم این است که توقع دارند هر مهمانی که به خانهشان میآید عروس و داماد جدید هم بیایند و این یعنی عدم استقلال در برنامه زندگیات.
اگر سنگ بنای رابطه مبتنی بر محبت باشد و مرزداری هر خانواده رعایت شود، آنها میدانند بزرگترها رفتوآمد دارند و اهل بروبیا هستند ولی جوانها دوست دارند به خلوت خصوصی خود بپردازند و چنین درخواستی مطرح نمیشود. اگر هم شد، خوب است شما احترام پدر و مادرتان را داشته باشید و با لحن مناسب بگویید خودمان برنامه داریم و بعد از شام یک سری به شما خواهیم زد. سعی کنید هفتهای یک بار چنین برنامههایی بگذارید وگرنه حریم خصوصیتان تهدید میشود.
الهه رضاییان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست