سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه رسانه و روزنامه نگاری در اندیشه اسلا می


جایگاه رسانه و روزنامه نگاری در اندیشه اسلا می

عصر جدید که ما در آن زندگی می کنیم در عرصه های اجتماعی و سیاسی شاهد پیدایش پدیده های نوینی است که در گذشته هرگز به این صورت وجود نداشته است از جمله این پدیده های نوین رسانه ها هستند که شامل رسانه های گفتاری, تصویری و نوشتاری یعنی مطبوعات می گردد

عصر جدید که ما در آن زندگی می‌کنیم در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی شاهد پیدایش پدیده‌های نوینی است که در گذشته هرگز به این صورت وجود نداشته است. از جمله این پدیده‌های نوین <رسانه‌ها> هستند که شامل رسانه‌های گفتاری، تصویری و نوشتاری یعنی مطبوعات می‌گردد.

اگر بگوییم جهان امروز که اکنون به صورت یک دهکده واحد درآمده است صرفا بر پایه رسانه‌ها استوار است، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. اگر رادیو و تلویزیون، ماهواره، سینما، جراید و روزنامه‌ها و اینترنت را از صحنه‌ زندگی بشر امروز حذف کنیم، آیا جامعه ما با جوامع ۳۰۰ سال پیش تفاوت فاحشی خواهد داشت؟

در کشور ما متاسفانه هنوز ارزش و جایگاه رسانه و روزنامه به گونه‌ای درست درک نشده است، به همین دلیل است که به صورت لا‌زم توسعه پیدا نکرده و بسیاری از آنها از انحصار بخش دولتی خارج نشده است. اکنون در کشور، یک مرکز صدا و سیما بیشتر وجود ندارد که آن هم در اختیار بخش دولتی است. بخش خصوصی در ایران تاکنون فقط توانسته است از انواع رسانه به سینما و جراید و روزنامه‌ها دسترسی پیدا کند، آن هم با محدودیت‌های جدی. ‌

در اینجا سوال این است که نظر فقه اسلا‌می به پدیده <رسانه> به معنای فراگیر آن چیست و اساسا روزنامه‌ها و رسانه‌ها چه جایگاهی در اندیشه اسلا‌می دارند؟ آیا از نظر اسلا‌می وجودشان ضرورت دارد یا نه و اگر ضرورت دارد محدوده آزادی عمل در این باره چگونه و کجاست؟ آیا رسانه‌های صوتی- تصویری به لحاظ شرعی باید منحصرا در دست حاکمیت و دولت باشد و یا اینکه ملت و به تعبیر دیگر بخش خصوصی نیز ضرورت دارد که از رسانه‌های صوتی- تصویری و نوشتاری برخوردار باشند؟ و اگر چنین است منطق دینی، مستند و دلیل شرعی آن چیست؟

برای ادای پاسخ صحیح به این پرسش‌‌ها لا‌زم است که ابتدا مطلبی را به عنوان مقدمه آورده و سپس به اصل پاسخ بپردازیم و آن مقدمه این است. یکی از فرایض مهم در دین اسلا‌م فریضه <امر به معروف و نهی از منکر> است. منظور از امر به معروف و نهی از منکر این است که همه آحاد مردم و به تعبیر امروز، همه شهروندان در صحنه‌های اجتماعی در برابر همدیگر <مسوول> شناخته می‌شوند، اعم از اینکه دارای منصبی در درون حاکمیت باشند و یا جزئی از اقشار و طبقات اجتماعی بوده و منصب رسمی حکومتی نداشته باشند. همه آنان موظفند که به عنوان یک شهروند مسلمان دیگران را به نیکی‌ها دعوت نموده و از انجام پلیدی‌ها برحذر دارند. یعنی آنان را به انجام <معروف> و ترک نمودن <منکر> فرا خوانند. به تعبیر دیگر همه مردم اعم از طبقه حاکم و اقشار ملت موظفند که از همدیگر <انتقاد سازنده> نموده و مراقبت متقابل داشته باشند تا قانون و شریعت مورد عمل قرار بگیرد. در اینجا <معروف> و <منکر> نیز انحصار به انجام و عدم انجام نماز و روزه و امثال آن از عبادات ندارد، بلکه همه مسائل و وظایف را در برمی‌گیرد؛ از حسن انجام مسوولیت اداری گرفته تا مسأله دستبرد در بیت‌المال، انحراف از قوانین موضوعه و هنجارشکنی‌های اجتماعی.

البته در این میان اگر حاکمیت بخواهد در برابر عامه مردم و شهروندان به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل نماید، ابزارهای لا‌زم آن را در اختیار دارد؛ مانند نیروی انتظامی، ضابطین قضایی و خود قوه قضاییه و نیز رسانه ملی و مطبوعات دولتی، که از این طریق دولت و حاکمیت می‌توانند به وظیفه امر و نهی خود جامه عمل بپوشاند و در گذشته در فقه اسلا‌می و دولت‌های مستقر مسلمین این بخش از امر به معروف و نهی از منکر را اصطلا‌حا <حسبه> و شاغلین آن را <محتسب> می‌نامیدند. در مقابل، بخشی دیگر از آمرین به معروف و ناهین از منکر را که در بدنه جامعه و جزئی از مردم بودند و ارتباط اداری با حاکمیت نداشتند <متطوعین> می‌نامیدند. در گذشته در جوامع اسلا‌می هم محتسبین و هم متطوعین با استفاده از ابزارهای ساده قدیمی همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر می‌نمودند. اما اکنون چگونه باید رفتار نمایند؟

آنچه که از قرآن و سنت فهمیده می‌شود ثقل اصلی سنت امر به معروف و نهی از منکر به بخش مردمی یعنی شاخه متطوعین آن است. اگر مردم امر به معروف و نهی از منکر نکنند و از انحرافات احتمالی و خطاهای حاکمان و مسوولا‌ن امور چشمپوشی نمایند جامعه را فساد و بلا‌ فرا می‌گیرد و دعاها مستجاب نمی‌شود. بنابراین، در حاکمیت اسلا‌می روند کارها باید به گونه‌ای باشد که ابزارهای جدید و لا‌زم در اختیار مردم و متطوعین جهت انجام امر به معروف و نهی از منکر قرار بگیرد تا آنان بتوانند به این فریضه مقدس اجتماعی عمل نمایند. سطح معمولی انجام امر به معروف و نهی از منکر توسط مردم در سطح معاشرت‌های معمولی و به صورت فردی می‌تواند انجام بگیرد. اما اگر قرار باشد این مهم از سوی مردم و متطوعین در برابر انحرافات و خطاهای احتمالی مسوولین امور، دولت‌ها و حاکمیت انجام بگیرد و قاعده <النصیحه` لا‌ئمه` المسلمین> جاری شود، در این صورت ترتیبات و مقدمات ویژه‌ای لا‌زم است که خود حاکمیت باید در فراهم آمدن آن مقدمات مردم و متطوعین را یاری رساند و آن عبارت است از ایجاد، ترویج و تقویت نهادهای مردمی ویژه‌ای که امروزه در جامعه‌شناسی و علوم سیاسی از آنها به عنوان احزاب، انجمن‌ها، تشکل‌های مردمی (‌) NGO و مجامع دینی مانند مساجد و امثال اینها یاد می‌شود. خداوند متعال در قرآن مجید می‌فرماید: ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن‌المنکر. یعنی باید از میان شما مردم مسلمان دسته‌ای و گروهی تشکل پیدا کنند تا دعوت به نیکی نمایند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. در این آیه شریفه قطعا منظور از <امت> یا دسته و گروه دولت‌های اسلا‌می نمی‌باشند و یا دست‌کم <انحصارا> آنها نمی‌باشند، بلکه تشکل‌های مردمی منظور است و واژه <منکم- > از میان شما - نیز شاهدی بر آن است و نیز در این آیه به امور اجرایی اشاره‌ای نشده است بلکه صرفا دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر قید شده است. همه اینها گواه بر این است که آیه شریفه <متطوعین> را در نظر گرفته است و نه <محتسبین> را و لذا ایجاد، ترویج و تقویت احزاب و ‌NGO ها که خود دارای رسانه‌های صوتی - تصویری و مجله و روزنامه باشند بهترین و لا‌زم‌ترین شیوه برای تحقق عمل دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر توسط مردم و تشکل‌های مردمی برخاسته از میان آنان یعنی متطوعین است.

در گذشته وظیفه امر و نهی متطوعین در برابر مسوولا‌ن امور توسط اقشار ویژه‌ای از خطبا، وعاظ، شعرا و مراجع دینی و روسای قبایل انجام می‌گرفت، ولی اکنون با توجه به پیدایش شرایط جدید عصر مدرنیسم و پیدایش رسانه و روزنامه‌ها، مضافا‌ً بر تقویت متطوعین سنتی، احزاب، انجمن‌ها و ‌NGO ها نیز باید تاسیس و تقویت شوند و از مدیریت و مالکیت رسانه‌های مدرن به صورت قانونمند برخوردار باشند تا انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر توسط مردم و نخبگان سازمان‌یافته مردمی یعنی <متطوعین> قابل تحقق در عالم خارج و واقعیت باشد.

ابوالفضل شکوری

* مجتهد در فقه و اصول، دکترای فلسفه سیاسی، عضو هیأت علمی گروه علوم سیاست دانشگاه تربیت مدرس، زندانی سیاسی قبل از انقلا‌ب، مدیرمسئول روزنامه تهرانتایمز و مطبوعات برون‌مرزی وزارت ارشاد اسلا‌می در سال‌های ۶۲-۱۳۶۱ عضو بنیان‌گذار و تحریریه مجله‌های حوزه، آینه پژوهش، نامه مفید،‌نقد ونظر، عضو هیأت علمی بنیاد تاریخ و سردبیر فصلنامه یاد، نویسنده و مؤلف ۳۰ جلد کتاب علمی و حدود یکصد عنوان مقاله علمی - ترویجی چاپ‌شده، استاد راهنما و مشاور بیش از پنجاه رساله و پایان‌نامه دکتری و کارشناسی ارشد در رشته‌های علوم سیاسی و علوم قرآنی و حدیث، رزمنده بسیجی و برادر شهید، نماینده مردم زنجان و طارم در مجلس ششم شورای اسلا‌می، سردبیر روزنامه اعتمادملی