شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

نقش هایی بر بوم دیوار


هنر نقاشی ریشه در تاریخ كهن زندگی انسانهایی دارد كه به عنوان موجودی هوشمند بر روی خاك در كنار كار و شكار برای زندگی, نقشی هم برای ما به یادگار گذاشته اند كه اكنون آن نقوش را با عنوان نقاشی های انسان غارنشین می شناسیم

هنر نقاشی ریشه در تاریخ كهن زندگی انسانهایی دارد كه به عنوان موجودی هوشمند بر روی خاك؛ در كنار كار و شكار برای زندگی، نقشی هم برای ما به یادگار گذاشته اند كه اكنون آن نقوش را با عنوان نقاشی های انسان غارنشین می شناسیم. سفالینه های فراوانی كه از تمدنهای بشری از دل خاك سر برمی آورند، همچون بوم یك نقاش پر از نشانه و نمادهایی هستند كه می توان باورها و آداب دینی و... را از آن نقش ها خواند. در كنار مفاهیم متنوعی كه بر آثار نقاشی روی دیوار، سنگ، سفال، فلز و غیره به دست ما رسیده است؛ جلوه های زیباشناسانه فرم و شیوه به كارگیری ابزار هنرمند در انتقال طرحها و نقوش و رنگ آمیزی آنهاست.اما در عصر تاریخی، تمدن ایرانی كه قلمرو كشورمان، بسیار وسیع تر بوده است، نقاشی در سطوح وسیع و گسترده به عنوان، یكی از ابزار رسانه سنتی؛ بر روی بومهای دیواری ترسیم می شده است. موضوع نقاشی ها نیز متناسب با ویژگی های فرهنگی و دینی و سیاسی آن روزگار، در دل دیوار حك می شده است. حكاكی نقش بر روی سنگ كه كار حجاران زبردست بوده است، با تكنیك، نقش برجسته معرفی شده اند كه از وسعت فراوانی برخوردار است ونمونه های به جا مانده در تخت جمشید و طاق بیستون ودهها نقوش سنگی از دوره اسلامی تا عصر قاجار معرف آثار متنوع تجسمی در ایران است.این مقاله به نقاشی دیواری دوره تاریخی ایران، بویژه آثار عصر ساسانی می پردازد كه بخشهایی از آن در سرزمین ایران بزرگ آن روزگار قرار دارد و به اختصار تعدادی از آنها معرفی می شود.فراموش نكنیم كه تمدن هزاره سوم، نیز با بهره گیری از تجربیات فرهنگ تجسمی گذشته كه با رنگهای طبیعی وموادی كه در دسترس هنرمندان قرار داشته است و روی بوم دیوار (سنگ و گچ و كاهگل) نقاشی می كردند؛ امروزه نیز با استفاده از مواد متنوع پلاستیكی و فلز و كاشی و غیره، با سرعت ووسعت بیشتری با تكنیك چاپ، مفاهیم فرهنگی وتبلیغی را در خیابانهای شهر عیان می كنند كافی است در ذهن تان، چند بیلبورد سر چهارراهها و میدانهای بزرگ شهر را به یاد بیاورید كه در چندسال اخیر تا چه میزان از تكنیك و مواد مختلف استفاده كرده اند. ولی نقشهای تاریخی بر بومهای دیواری هیچ وقت نمی توانند هر روز تكرار شوند و یا بعد از گذشت تاریخ مصرفشان؛ مچاله شوند و از بین بروند. نقاشی های دیواری، گاهی آنقدر آسیب پذیرند كه لازم است هر ساله، دستی از مرمت گران؛ هوای آنها را داشته باشد تا از بین نروند. زیرا بخش زیبایی از میراث فرهنگی ما در عرصه تاریخ هنر ایرانی، همین بیلبوردهای باستانی هستند. شاید معرفی و توصیف آنها، كمكی به پایداری بیشتر آنها باشد.

پیشینه نقاشی دیواری قبل از اسلام

نقاشی دیواری از دورانهای كهن همواره در آسیای غربی رواج داشته و از هزاره چهارم پیش از میلاد، نشانه های آشكاری از آن در دست است. این هنر در هزاره دوم در خانه های آسوری به كار می رود و با هخامنشیان در آپادانای شوش و در گنج خانه تخت جمشید دوباره پدیدار می شود و نیز در هنر پارتی اهمیت به سزایی دارد. ساسانیان در این هنر هم جانشینان وفادار اشكانیان بودند. (۱) با آنكه باقی مانده های آثار منقوش متعلق به دوران ساسانیان چندان فراوان نیست و دست روزگار بیشتر این آثار را محو ساخته است با این همه هنوز در داخل مرزهای كنونی كشور و در دیگر نقاطی كه در عصر ساسانی یا مستقیماً جزو كشور ما بوده است و یا در قلمرو فرهنگی ایران قرار داشته كم و بیش نمونه های اصیلی باقی مانده است كه براساس نظر پژوهندگان و با توجه به مدارك باستان شناسی می توان آنها را بدون تردید متعلق به دوران شاهنشاهی دانست. (۲)سنت نقاشی ساسانی در روزگاران بعد پایدار ماند و در بسیاری موارد الهام بخش هنرمندان نسلهای بعد به شمار رفت. تأثیر این هنر پس از گذشت بیش از هزار سال در نقاشیهای دیواری كاخ های پادشاهان صفوی در قزوین و اصفهان به خوبی مشهود است. (۳)در منابع تاریخی آمده است كه قصرهای ساسانی با نقاشی ها مزین بودندو قصر تیسفون دارای نقاشی روی گچ - كه تسخیرانطاكیه را نشان می داد - بوده است. تحقیقات اخیر در خصوص مقر ساسانی، در ایوان كرخه، وجود نقاشیهای روی گچ را در قصر شاهی ثابت می كند. به علاوه در قصر بیشاپور موزاییك هایی به دست آمده است كه سطح ایوان را مزین ساخته است. موزاییك كاران از روی نمونه كار می كردند بعضی تخته های موزاییك معرف تصاویری است كه تكرار شده اند و این امر ثابت می كند هنرمندان درصدد بودند در تجسم تصویر، شباهت را مراعات كنند.

صرفنظر از چند سرنیم رخ، بقیه با سه ربع چهره نشان داده شده و به نظر می رسد كه این سبك وضع مرجح هنر عهد ساسانی است و شاید الهامی از هنر سریانی- رومی باشد. بر روی تخته های دیگر كه بزرگترند، یك در میان تصاویر زنان و مردان كشیده شده است. موضوعات معماری پرده های مورد بحث را مزین می سازند چنان كه در نقاشیهای دورااروپوس مشاهده می شود. (۴)

نقاشی دیواری كوه خواجه در سیستان

سراوریل استین در مسافرت به شرق ایران كوه خواجه یا تپه مقدس سیستان را دیده است و نقاشی های دیواری قبل از سلام ایران را كشف كرده است كه متعلق به زمان ساسانیان است. از میان نقاشی ها، یكی كه از همه غریب تر است، تصویر رستم، پهلوان معروف ایران است كه نشسته و گرز منحنی در دست دارد كه با رنگ قرمز نقاشی شده و با رنگ زرد آرایش یافته است. گرز نامبرده به شكل سرگاو و از گرز مشهور رستم حكایت می كند. یكی از اشیای مكشوفه شكلی دارای سه سر است كه به حال پرستش ایستاده است و آن در وضع و شكل ، همانند تصاویری است كه در تركستان چین كشف شده است.

در میان سایر نقاشی های دیواری ، صورتی بوده با خرقه - ردا - ایستاده و تقریباً به اندازه خود آدم زنده كه در شكل و وضع و نیز لباس به آن روحانیون بزرگ بودا شباهت داشته كه هنروران بودایی آسیای مركزی در حجاریها و نقاشی های دیواری یا برجسته كاری های خودشان آنها را به مادوشناس كرده اند.اكتشافات بی نهایت مهم و قابل ملاحظه هستند چه آن یك رشته متون بودایی را از نظر ما می گذارند، ممكن است این نقاشی ها به امر پادشاهان سكایی كه نامشان را به سكستان (سیستان كنونی) داده اند به معرض نمایش گذاشته شده باشد. (۵)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.