سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

نیکی های سرگردان


نیکی های سرگردان

برخی از آدم ها از ترس, کار نیک می کنند, چیزی را می بخشند یا دلی را می جویند تا خود در امان باشند یا ضرری نبینند برخی از آنها در پی پاداشند, می بخشند تا آمرزیده شوند و شاید هم دلی را می جویند تا عزیز شوند برخی هم هستند که نیکی می کنند چون چشمداشتی ندارند, تنها به آن باور دارند اینها همه نیکی می کنند اما هر کدام به شیوه ای

برخی از آدم ها از ترس، کار نیک می کنند، چیزی را می بخشند یا دلی را می جویند تا خود در امان باشند یا ضرری نبینند. برخی از آنها در پی پاداشند، می بخشند تا آمرزیده شوند و شاید هم دلی را می جویند تا عزیز شوند. برخی هم هستند که نیکی می کنند چون چشمداشتی ندارند، تنها به آن باور دارند. اینها همه نیکی می کنند اما هر کدام به شیوه ای. اولی به شیوه بردگان، دومی به شیوه بازرگانان و سومی به شیوه آزادگان. بدین ترتیب، در زندگی همه ما لحظاتی وجود دارد که به نحوی به دیگران یا به محیط اطراف خود نیکی می کنیم. همان چیزی که در فرهنگ عمومی به عنوان کار خیر از آن یاد می شود. نیکی با هر انگیزه یا هدفی شامل قانون خاصی نمی شود اما برآمده از برداشت و تفکر افراد از کار نیک شکل می گیرد. از حرکتی ساده و معصوم که از اعانه به فقرا شروع می شود تا برداشتی کاربردی و عام المنفعه که در پی اهداف و اثرات درازمدت تر و بنیادی تر است. از نذر یک سفره غذا تا احداث یک درمانگاه و مدرسه، همه کار نیکند اما هرکدام بسته به برداشت و افق فکری بانی نیکوکار آن شکل می گیرد.

کار نیک کردن، کار خیلی سختی نیست. پس بنا هم نیست که با اشاره ها یا نکات سختی در مورد آن سخن بگوییم. اما با یک اشاره مترقی تر و باریک تر وارد این ماجرا می شویم که هر یک از ما چگونه کار نیک می کند آنچه به دفعات می بخشیم یا به دیگران ابراز می کنیم و یا سوژه های متفاوتی که در محیط دور و بر، هدف ما برای اندکی یا بیشتر، نیکی وکمک می شود چگونه در ذهن ما شکل گرفته اند و این که در نهایت نیکوکاری تا چه اندازه در جامعه ما کاربردی است و تا چه اندازه شکاف نداشته ها را پر می کند

این اشاره کوتاه همان برداشتی است که «کانت» ازعمل نیک دارد، عمل نیکی که در پی پاداش بیرونی باشد و یا با انگیزه منفعت انجام شود، از نظر او کار نیک نیست. مهم نیست زیاد به خودتان سختی بدهید و یا سعی کنید آدم خیلی خوبی باشید. او می گوید معیار نیکی کردن، سنجش عقل و تفکر شماست. اینجاست که کار خیر شما متزلزل نیست، به بهانه های واهی شکل نگرفته، بلکه براساس نیروی اصیل و تشخیص عقل انجام شده و همین ارزش و اعتبار آن را مشخص می کند. پس از این دیگر می تواند خیالتان کاملاً راحت باشد چون کاری که براساس قوه تشخیص انجام شود بی نتیجه نخواهد بود و استوارتر از هر چیز دیگری خواهد بود.

● آیا واقعاً خیری هست

جزئی ترین نشانه های نیکی، کمک و خیر در زندگی روزمره بیشتر انسان ها وجود دارد. قوه تشخیص نیکی از همین جا آغاز می شود، پیش از آن که به مؤسسه بزرگ یا شکل بزرگتری از نیکی کردن نیاز باشد. بسیاری از آدم ها برای رسیدن به آرزوهایشان، حتی برای رفع شدن برخی موانع در زندگی روزمره از نیت های مذهبی و شخصی تر کمک می گیرند. بدین ترتیب نذر یا نیت کردن در زندگی بسیاری از افراد جامعه ما نسل به نسل از پدران به فرزندان آموخته شده است و خواهش ها و نیت های مختلفی که در زندگی روزمره وجود دارد در سایه یک عمل خیر قرار می گیرد. چنین مسأله ای در بین مردم گونه های متفاوتی از نگرش ها و رفتارها را به نمایش می گذارد. در چنین رفتاری که در بین بسیاری آموخته شده است نکات ریزتری نیز وجود دارد. مراجعه به مصداق های موجود در جامعه حکایت از آن دارد که اگرچه نفس موضوع، عملی شخصی و قابل احترام است اما گویای نکاتی از فرهنگ حاکم بر این گرایش است. ساده ترین و آشناترین مصداق این رفتار قربانی کردن است که تقریباً عملی مرسوم و جا افتاده در فرهنگ ماست. با این حال تشخیص این مسأله مشکل است که آیا نیت اولیه که نیت یک عمل خیر بوده در برخی موارد تا چه اندازه به نتیجه مورد نظر ختم می شود. احمد اولیایی کارشناس ارشد جامعه شناسی در همین مورد می گوید: «برای استنباط بیشتر از انگیزه ها و نتایج ما از عمل خیر، اشاره به این مورد نمونه خوبی است. آدم های زیادی برای موارد متعددی در زندگی قربانی می کنند. سپس این افراد که معمولاً هم از طبقه متمکن تر و یا نزدیک به آن هستند، قربانی را در بین افراد فامیل خود پخش می کنند نکته جالب توجه آن است که هر چه اعتبار و یا طبقه اقتصادی خانواده های مورد نظر هم بیشتر باشد قسمت بهتر و باارزش تری از قربانی به آنها هدیه می شود. برخی از این رفتارها در بین خانواده ها وجود دارد که اگر چه همگی با نیت خیر انجام می شود اما با دقیق شدن به بطن و عمق ماجرا نتیجه ای از خیر برای دیگران در آن دیده نمی شود. این مسأله هم اصلاً ربطی به اعتقادات مذهبی مردم پیدا نمی کند. بلکه در حقیقت برگرفته از فرهنگ و نگاه انسان ها به کار خیر است. نمونه دیگری که به دفعات دیده می شود برگزاری برخی مهمانی ها و سفره ها است. نیت انجام این اعمال هم نوعی نیت خیر است اما بشدت گرفتار عادات و رفتارهای کهنه فرهنگی است. در حقیقت اگر به نیت خیر یا گشایش، سفره ای پهن می شود پس، نتیجه آن هم باید به نیکی و خیری مختوم شود. اما در عوض تبدیل به یک مهمانی همیشگی با مهمان هایی که همه شناخته شده و بی نیاز هستند می شود. این که ما دوست داریم با فامیل یا دوستانمان دور هم جمع شویم و حتی سفره های آنچنانی تدارک ببینیم یک مسأله شخصی و دلبخواه برای مردم است اما این که انگیزه کار خیر یا نیت نیکوکاری وجود دارد موجب می شود که در تشخیص مصداق این مسأله دچار اشتباه و سرگردانی شویم. همه اینها نشانه های رفتاری وفرهنگی ما در نگاه به مسائل است. چنین مواردی شاید مواردی جزیی و یا کوچک در زندگی ما باشد ولی در نهایت به یک جریان کلی تر و دربرگیرنده تر ختم می شود که نشانگر نگاه مردم به نیکی و نگاه جامعه در سطح کلان تر به نیکوکاری و کمک رسانی به دیگران و محیطی است که در آن زندگی می کنیم.»

در حقیقت دقیق شدن در جزء جزء این رفتارها و نمونه های متعددی که وجود دارد ما را به این برآیند می رساند که کاری که برای دیگران با هر نیتی انجام می دهیم تا چه اندازه به نتیجه ختم می شود و تا چه اندازه در زندگی دیگران یا در محیط اطراف عینیت پیدا می کند. در حقیقت تا چه اندازه انسان ها در موارد جزئی تر و موردی تر به اصل حرکتی که انجام می دهند فکر می کنند و یا در عوض تا چه اندازه کل ماجرا را دور می زنند و کمتر با خود صادق و راستگو هستند. نتیجه دقیق شدن در یکایک این رفتارها تنها به دیگران و یا افراد و محیطی که بدان کمک می کنیم مربوط نمی شود، دقت و تمرکز در رفتاری که انجام می دهیم و اندکی محاسبه جوانب آن، به رشد فکری انسان ها و نهادینه شدن بعد مثبت ماجرا در خود انسان ها منجر می شود و چنین چیزی در نهایت نوعی ترقی اجتماعی و فرهنگی را به وجود می آورد.

● ثروتمندان نیکوکار

اما نیکوکاری تنها در رده های جزئی تر زندگی انسان های معمولی خلاصه نمی شود. ثروتمندان تنها در جامعه نوعی موتور محرک اقتصاد و عامل پویایی اقتصاد دور و بر خود نیستند. فعالیت های خیریه و انساندوستانه یکی از رفتارهای مشاهده شده در بین ثروتمندان در بیشتر جوامع است. چنین رفتاری شاید عمومیت نداشته باشد اما چندان بعید هم نیست. نکته جالب توجه آن است که مواردی که در بخش پیش اشاره شد مسری است. این که نگاه ثروتمندان و توانمندان یک جامعه به کار خیر چگونه است در حقیقت برگرفته از همان الگوهای رفتاری اولیه است که در فرهنگ جزیی تر جامعه مانند مشق شب نوشته شده است.

چنان که احمد اولیایی اشاره می کند: «به طور موردی یک ثروتمند متمایل به همکاری برای منفعت عمومی می تواند رفتارهای متفاوتی را به نمایش بگذارد، می تواند تا یک هفته به مردم غذا بدهد، می تواند به دوروبری های خود پول دستی بدهد یا می تواند درمانگاه، مدرسه یا بیمارستان بسازد و یا می تواند برای محققین و مخترعان بنیادی غیرانتفاعی به وجود آورد. همه این رفتارها بسته به تفکر و انگیزه های ما به کار خیر و نیکوکاری برمی گردد. این که در رده های بالاتر تا چه اندازه ما نگاه کاراتر و بنیادی تر به کار نیک داریم، بنیان های فکری، اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی ما تا چه اندازه کاربردی تر و یا نه برگرفته از احساسات و یا حتی اگر اندکی سختگیرانه تر به قضیه نگاه کنیم تا چه اندازه درگیر هیاهو است.

● خیریه های مردمی

اشکال دیگر تمرکز نیکوکاری که در جوامع از درازمدت وجود داشته، بنیادهای خیریه هستند. تاریخچه خیریه ها به زمان تسلط کلیسا می رسید. کلیسا به نوعی به فقرا کمک می کرد، بعدها این مسئولیت به دولت ها سپرده شد اما پس از آن که دولت ها نیز در این قضیه دچار آفت خودکامگی شدند، مردم کوشیدند تا خود این قضیه را به دست بگیرند، بدین ترتیب نهضتی در بنیاد نیکوکاری به وجود آمد که به جنگ جهانی دوم برمی گردد. ملی کردن نیکوکاری جریانی بود که در طی آن این اعتقاد پدید آمد که عواید نیکوکاری به نفع برخی از مردم باید به منافع همه مردم تغییر پیدا کند. یعنی نیکوکاری تنها گروهی از مردم را دربرنمی گیرد بلکه باید به کلیه نیازهای پایه ای یک جامعه یعنی آموزش، سلامتی، رفاه و امنیت گسترش پیدا کند. مفاهیمی که هیچ محدودیت و پایانی برای آنها وجود ندارد.

البته چنین نگاهی به فعالیت های نیکوکاری و خیریه نوعی برداشت پیشرفته است. با این حال خیریه ها حکم نوعی NGO های مردمی را دارند که نخست براساس نیازهای اساسی تر و درک شده جامعه پدید می آیند. فلسفه فعالیت خیریه این است که به مردم باید کمک شود تا آنها قادر به کمک به خودشان شوند. در حقیقت بنیاد کار خیریه ها بر توانمندسازی کمک جویان آنها است. خیریه نوعی نیکوکاری تشکل یافته تر است که افراد توان خود را در واحدهای تعریف شده ای به خدمت دیگران می گیرند. با این حال خیریه نیازمند کسب اعتماد مردم است.

این اعتماد گاهی در گرو گزارش عملکردی به وجود می آید که یک خیریه چه مردمی و چه نیمه دولتی از پیشرفت و موقعیت عملکرد خود ارائه می دهد. با این حال، بررسی چگونگی فعالیت خیریه ها در کشور ما و یا برخی نام های متعارف تر نیازمند مجال دیگری است.

بدین ترتیب کار نیک کردن کار سختی نیست اما هنگامی ارزشمند است که در بنیان های فکری جامعه از حالت انعام و اعانه دادن به توانمندی و بارور کردن بخش ضعیف جامعه تغییر کند. در حقیقت در نگاه کلی تر و فراتر به نیکوکاری، انعام و اعانه هیچ گاه موجب منافع درازمدت و نهادی برای مردم نمی شود. در این بخش نیکوکاری بیشتر از آن که حالت سیرکردن گرسنه ای را داشته باشد، به معنای توانمند کردن او و مساعد کردن شرایط بیرونی برای درآمدزایی است.

ماجرای فرهنگ و بینش عمومی به کار نیک نیز قابل ارتقا است. این که اگر در کل ماجراهای زندگی و بر روی هر حرکت و رفتاری اندکی تفکر و قوه تشخیص وجود داشته باشد، خود به خود نیکی کردن و یا حتی نیت ها و اعمال خیر افراد نیز حاوی ارزش های فکری و عینی بیشتری خواهند شد.

مهری حقانی