دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

عوامل اجتماعی در خوشبختی


عوامل اجتماعی در خوشبختی

خداوند تبارک و تعالی در بیست و پنجمین صحیفه ادریس پیامبر ع می فرماید خوشا به حال آن که فقیر بیچاره ای را طعام دهد و مسکین مستمندی را بپوشاند, بیوه زنان و یتیمان را سرپرستی کند, بر مسافران بی پناه جود و بخشش نماید, در ناراحتی و سختیهای روزگار, برادرانش را یاری رساند و از نعمتها و مواهب الهی که در اختیار دارد به آنان نیز ببخشد

● هم نشینی با نیکان

۱) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن خالَطَ أهلَ الفِقْهِ و الحِکمَهِٔ، و رَحِمَ أهلَ المَسْکَنَهِٔ. (۱)

خوشا به حال آن که با فقیهان و حکیمان رفت و آمد دارد (و از علم و کمالشان بهره می برد) و بر مسکینان ترحم می کند.

۲) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن... خالَطَ أهلَ العِفَّهِٔ والحِکمَهِٔ. (۲)

خوشا به حال آن که... با اهل عفت و پاکدامنی و حکمت و دانایی در رفت و آمد است.

۳) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِنَفْسٍ أدَّتْ إلی رَبِّها فَرْضَها، و عَرَکَتْ (۳) بِجَنْبِها بُؤسَها (۴) و هَجَرَتْ فی اللیلِ غُمضَها، (۵) حتّی إذا غَلَبَ الکَری (۶) عَلیها افتَرشَتْ أرْضَها و تَوسّدَتْ کَفَّها، فی مَعْشرٍ أسَهَرَ عُیونَهم خَوفُ معادِهِم، و تَجافَتْ عن مَضاجِعِهم جُنوبُهم و هَمْهَمَت بذکرِ رَبِّهم شِفاهُهُم، وتَقَشَّعتْ (۷) بِطُولِ استِغفارِهم ذُنوبُهم (اُولئکَ حِزْبُ اللَّهِ ألا إنّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) (۸) . (۹)

خوشا به حال کسی که وظیفه واجبش را نسبت به پروردگارش ادا کرده، سختی و مشکلات آن را تحمل نماید، و در شب دیده بر هم ننهاده و چون خواب بر او غالب شود، روی زمین استراحت کند و دست زیر سر بگذارد و بخوابد، در میان گروهی باشد که از خوف معاد، چشمهایشان خواب ندارد، پهلوهایشان برای استراحت در خوابگاهشان قرار نگرفته، همواره لبهایشان به ذکر پروردگار در حرکت است، گناهانشان بر اثر استغفار از بین رفته (آنان حزب خدا هستند، آگاه باشید حزب خدا رستگار است).

۴) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن... جانب أهل الشکّ و البدعهٔ. (۱۰)

خوشا به حال کسی که... از شکّاکان و بدعت گذاران (در دین) دوری گزیند.

۵) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن... جانَبَ أهلَ الخُیَلاءِ و التَفاخُرِ و الرَغْبَهِٔ فی الدُنیا، المُبتَدِعِینَ خِلافَ سُنّتِی، العامِلِینَ بِغَیرِ سِیرَتِی. (۱۱)

خوشا به حال آنان که از متکبران و فخر فروشان و دنیا پرستان دوری گزینند، همان کسانی که بر خلاف سنت و شیوه من بدعت می گذارند و به غیر از سیره و روش من عمل می کنند.

● ترحم بر مرد

۱) الإمام الکاظم(ع) - فی وصیته لهشام بن الحکم -: یا هِشامُ، مَکتوبٌ فی الإنجِیلِ؛ طُوبی للمُتَراحِمیِنَ، اُولئِکَ هُمُ المَرحُومُونَ یومَ القِیامَهِٔ. (۱۲)

امام کاظم(ع) - در سفارش خود به هشام - می فرماید: هشام ! در انجیل نوشته شده است؛ خوشا زندگی آنان که (به دیگران) ترحّم می کنند، آنان کسانی اند که در روز قیامت، به ایشان ترحّم می شود.

۲) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن... رَحِمَ أهلَ الضَعْفِ و المَسْکَنهِٔ. (۱۳)

خوشا به حال آنان که... بر ضعیفان و بیچارگان ترحّم کنند.

۳) اللَّه تبارک و تعالی فی الصحیفهٔ الخامسهٔ و العشرین من صُحفِ إدریسَ النبیّ(ع): طُوبی لِمَن طَعمَ الضریکَ (۱۴) ، و کَسی الصُعْلُوکَ (۱۵) ، واکتَنَفَ الأرمَلَهَٔ و الیَتِیمَ، و جادَ علی ابنِ السَبِیلِ، و أعانَ أخاهُ فی النَوائِبِ، و واساهُ من نِعَمِ اللَّهِ عِندَه و مَواهِبَهُ، فإنّ ذلکَ حَقٌّ علی اللَّهِ أنْ یُضاعِفَ لَه مافَعلَ و یُمیّزَهُ فی المَعادِ ممَّن بَخَلَ، و یُجازِیهِ علی إحسانِه الجَزاءَ الأفضَل، و یُنوِّلَهُ (۱۶) من رِضوانِه العَطاءَ الأکمَلَ الأجزَلَ وَ اللَّهُ لایُخْلِفُ الْمِیعادَ. (۱۷)

خداوند تبارک و تعالی در بیست و پنجمین صحیفه ادریس پیامبر(ع) می فرماید: خوشا به حال آن که فقیر بیچاره ای را طعام دهد و مسکین مستمندی را بپوشاند، بیوه زنان و یتیمان را سرپرستی کند، بر مسافران بی پناه جود و بخشش نماید، در ناراحتی و سختیهای روزگار، برادرانش را یاری رساند و از نعمتها و مواهب الهی که در اختیار دارد به آنان نیز ببخشد.

که در این حال بر خداوند است که ثواب اعمال او را مضاعف گرداند و در قیامت وی را از بخل ورزان جدا کند و به خاطر احسان و نیکوکاریش، پاداش برتری به او عطا کند و از رضوان خویش او را عطای کافی و وافی بخشد و خداوند خلف وعده نمی کند.

۴) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن ضَمّ یَتِیماً فَوَفَّرَ لَه مالَه وأحْسَنَ صُحبَتَه. (۱۸)

خوشا به حال کسی که یتیمی را سرپرستی کند و مالش را به فراوانی برای او خرج کند و با او خوش رفتار و خوش برخورد باشد.

۵) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن أحسَنَ إلی العِبادِ و تَزوَّدَ للمَعادِ. (۱۹)

خوشا به حال آن که بر بندگان خدا احسان کند و برای آخرت خود زاد و توشه بردارد.

۶) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن ظَمَأ أو جاعَ للبِرِّ، اُولئکَ الذینَ یَشبَعونَ یَومَ القِیامهِٔ. (۲۰)

خوشا به حال آنان که نیکی کردن (به دیگران) تشنگی و گرسنگی را به جان می خرند، آنان کسانی اند که روز قیامت سیر شوند.

۷) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن... عَفا و صَفَحَ. (۲۱)

خوشا به حال آن که... (کارهای بد دیگران را) ببخشد و (آن را) ندیده گیرد.

● مصلح گمنام

۱) فی الأثر: إنّه یَأتی علیَ الناسِ زَمانٌ لا یَبقی فِیهم مِن الإسلامِ إلّا اسْمُهُ، و مِنَ القُرآنِ إلّا رَسْمُه ، قالَ النبیُّ(ص)؛ إنّ الإسلامَ بَدَأ غَرِیباً و سَیَعودُ غَریباً (۲۲) ، فطُوبی للغُرباءِ. (۲۳)

در حدیث آمده: زمانی بر مردم می آید که از اسلام (و مسلمانی) جز نامی و از قرآن جز خط و نوشته ای، چیز دیگری باقی نمی ماند، (همانطور که) پیامبر(ص) فرمود: همانا اسلام غریبانه آغاز شد و بزودی غریب خواهد شد و خوشا به حال غریبان.

۲) رسول اللَّه(ص): طُوبی للغُرباءِ، اُناسٌ صالِحونَ فی اُناسِ سُوءٍ کثیرٍ، مَن یَعصِیهم أکثرُ مِمَّن یُطیعَهم. (۲۴)

خوشا به حال گمنامان، انسانهایی صالح و درستکار در میان بدکارانی بی شمار، کسانی که نافرمانیشان می کنند بیش از کسانی هستند که اطاعت و پیرویشان می کنند.

۳) رسول اللَّه(ص): إنّ الإسلامَ بَدَأ غَرِیباً و سَیَعودُ غَریباً، فطُوبی للغُرباءِ. قالُوا: یا رسولَ اللَّهِ، و ما الغُرباءُ؟ قالَ(ص): الذینَ یَصلُحُون إذا فَسدَ الناسُ، و لا یُمارُونَ (۲۵) فی دِینِ اللَّهِ، و لا یُکفِّرونَ أحداً مِن أهلِ التَوحیدِ بالذَنبِ. (۲۶)

اسلام غریبانه آغاز شد و بزودی غریب خواهد شد، پس خوشا به حال غریبان. اصحاب گفتند: ای رسول خدا، غریبان چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: کسانی که وقتی مردم فساد می کنند، آنان به اصلاح کار می اندیشند و در دین خداوند مجادله و ستیز نمی کنند و موحّدان و یکتا پرستان را به خاطر گناهی، تکفیر نمی کنند.

۴) رسول اللَّه(ص): إنّ الدِینَ بَدَأ غَریباً و یَرجعُ غَریباً، فطُوبی للغُرباءِ الذینَ یُصلِحونَ ما أفسَدَ الناسُ مِن بَعدِی مِن سُنَّتِیِ. (۲۷)

دین خدا غریبانه آغاز شد و غریب خواهد شد، پس خوشا به حال غریبان، همان کسانی که سنتهای الهی مرا که مردم از بین برده اند، اصلاح می سازند.

۵) رسول اللَّه(ص): إنّ الإسلامَ بَدَأ غَرِیباً و سَیَعودُ غَریباً کما بَدَأ، طُوبی للغُرباءِ. قِیلَ: و ما الغُرباءُ؟ قالَ(ص): النُزَّاعُ (۲۸) مِن القَبائلِ. (۲۹)

همانا اسلام غریبانه آغاز شد و بزودی دچار غربت می شود، چنانچه که در آغاز غریب شده بود، خوشا به حال غریبان. گفته شد: غریبها چه کسانی اند؟ حضرت فرمود: کسانی که از (آداب و رسوم ناپسند) قوم و قبیله دوری می کنند.

۶) الإمام الباقر(ع): - فی قولِه تعالی (قَدْ أفْلَحَ المُؤْمِنُونَ) (۳۰) لکامل التمار-: أتَدرِی مَن هُم؟ قالَ: أنتَ أعلمُ. قالَ(ع): قَد أفلَحَ المُؤمنونَ، المُسلَّمونَ، إنّ المُسلَّمینَ همُ النُجَباءُ و المُؤمنُ غَریبٌ. ثُمّ قالَ(ع): طُوبی للغُرباءِ. (۳۱)

امام باقر(ع) - در مورد آیه (براستی که مؤمنان رستگارند) به کامل التمار - فرمود: آیا می دانی آنان چه کسانی هستند ؟ کامل التمار گفت: شما که داناترید. حضرت فرمود: براستی که مؤمنان رستگار شده تسلیم شدگان اند، که تسلیم شدگان همان نجیبانند و مؤمن غریب و تنهاست، (چرا که مؤمن تسلیم شده کمیاب است)، سپس حضرت فرمود: خوشا به حال گمنامان.

● مردم شناسی

۱) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن عَرفَ الناسَ و لَم یَعرِفُوهُ، تَعَجّلَتْ لَه مَنیَّتهُ، و قَلَّ تُراثُه، و فُقِدَ باکِیاتُه. (۳۲)

خوشا به حال کسی که مردم را می شناسند ولی مردم او را نمی شناسند (او چنین صفاتی دارد)، مرگ زود به سراغش می آید و ارث کمی باقی می گذارد و گریه کنندگان (بر مرگ) او حضور ندارند.

۲) الإمام الصادق(ع): طُوبی لِعَبدٍ نُوْمَهٍٔ (۳۳) عَرفَ الناسَ قَبلَ مَعرِفَتِهم بِه. (۳۴)

خوشابه حال انسان گمنامی که مردم را می شناسد، پیش از آنکه مردم او را بشناسند.

۳) الإمام الصادق(ع): طُوبی لِعبدٍ نُومَهٍٔ عَرفَ الناسَ فصاحَبَهُم بِبَدَنِه، و لَم یُصاحِبْهُم فی أعمالِهم بقَلْبِه، فَعَرفُوه فی الظاهِرِ و عرَفَهم فی الباطِنِ. (۳۵)

خوشا زندگی بنده گمنامی که مردم را بشناسد و (در ظاهر) با آنان همراهی کند ولی قلباً از اعمال آنان راضی نیست، مردم ظاهر او را می شناسند ولی او باطن آنان را می شناسد.

۴) الإمام علیّ(ع): طُوبی لکُلِّ عَبدٍ نُومَهٍٔ لا یُؤبَه (۳۶) له، یَعرفُ الناسَ و لا یَعرفُه الناسُ، یَعرفُه اللَّهُ منه برِضوانٍ، اُولئکَ مَصابیحُ الهُدی یَنجَلِی عَنهم کُلُّ فِتنَهٍٔ مُظلِمَهٍٔ، و یَفتَحُ لَهم بابَ کُلِّ رَحمهٍٔ، لَیسُوا بالبُذرِ (۳۷) المَذایِیع (۳۸) و لا الجُفاهِٔالمُرائین. (۳۹)

خوشا به حال بنده گمنامی که به او اعتنا نکنند، (در حالی که او) مردم را می شناسد ولی مردم او را نمی شناسند، خداوند او را به اینکه همیشه از وی رضایتمند بوده می شناسد، اینان چراغهای هدایت اند که هر فتنه تاریک و سختی، از برکت وجود آنان زایل می شود و همه درهای رحمت، برای آنان باز می شود، پرحرف و افشا کننده و خشن و ریاکار نیستند.

۵) عیسی بن مریم(ع): طُوبی لِمَن... لا یَغبِطُ امرأً فی قولِه حتّی یَستَبِینَ لَهُ فِعلُه. (۴۰)

خوشا به حال آن که... به سخنان کسی غبطه نمی خورد تا اینکه عمل او را ببیند (که آیا اهل عمل است یا نه).

● مردم داری

۱) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن یَألَفُ الناسَ و یَألَفُونَه علی طاعَهِٔ اللَّهِ. (۴۱)

خوشا به حال آنان که به خاطر اطاعت خداوند عزّوجلّ با مردم اُنس و الفت گیرند و مردم نیز با او مأنوس شوند.

۲) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن... عَزَلَ عن الناسِ شَرَّهُ. (۴۲)

خوشا زندگی آن که... بدی و شرّش را از مردم دور نگه دارد.

۳) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن... أمِنَ الناسُ شَرَّهُ. (۴۳)

خوشا به حال کسی که... مردم از شرّ او در أمان باشند.

۴) الإمام الکاظم(ع) - فی وصیّته لهشام بن الحکم -: یا هشامُ، مَکتوبٌ فی الإنجیلِ؛ طُوبی للمُصلِحینَ بینَ الناسِ، اُولئکَ هُمُ المُقرَّبونَ یَومَ القِیامَهِٔ. (۴۴)

امام کاظم(ع) - در سفارش خود به هشام - می فرماید: ای هشام! در انجیل نوشته شده است؛ خوشا به حال آنان که میان مردم صلح و صفا می دهند، آنان کسانی اند که در روز قیامت از مقرّبان (خدای تبارک و تعالی) می باشند.

۵) عیسی بن مریم(ع):... طُوبی لِمَن سَلِمَ الناسُ مِن یَدِهِ و لِسانِه. (۴۵)

خوشا به حال آن که مردم از دست و زبانش در امان اند.

۶) الإمام علیّ(ع): أیُّها الناسُ، طُوبی لِمَن شَغَلَه عَیبُه عن عُیوبِ الناسِ... فکانَ مِن نَفْسِه فی شُغْلٍ و الناسُ مِنه فی الراحهِٔ. (۴۶)

خوشابه حال آن که پرداختن به عیب خودش، وی را از پرداختن به عیب دیگران باز دارد... پس سرگرم کار خویش باشد و مردم از گزند او آسوده خاطر باشند.

۷) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن مَنَعَه عَیبُه عن عُیوبِ المُؤمِنینَ مِن إخوانِه. (۴۷)

خوشا به حال آن که عیب خودش، او را از عیب جویی دوستان مؤمنش باز دارد.

۸) رسول اللَّه(ص): المَوتُ أوّلُ مَنزِلٍ مِن مَنازلِ الآخرهِٔ، و آخرُ مَنزلٍ من مَنازلِ الدُنیا، فطُوبی لِمَن اُکرِمَ عندَ النُزولِ بأوَّلِها، و طُوبی لِمَن أحسنَ مُشایَعَتَه فی آخِرِها. (۴۸)

مرگ اولین منزل از منازل آخرت و آخرین منزل از منزلهای دنیاست، پس خوشا به حال کسی که وی را هنگام ورود در نخستین منزل (آخرت) گرامی دارند و خوشا به حال آن که در آخرین منزل (دنیا و به هنگام تشییع) از او مشایعت و همراهی شایسته ای به جا آورند.

۹) علیّ بن عیسی رفَعه: فیما ناجاه اللَّه به موسی(ع) فقال اللَّه له: طُوبی لکَ یا مُوسی ، کَهفُ الخاطِئینَ، و جَلیسُ المُضطَرِّینَ، و مُستَغفِرٌ للمُذنِبینَ. (۴۹)

علی بن عیسی در حدیث مرفوعی روایت می کند: موسی(ع) در مناجاتی که با خداوند داشت، خداوند به او فرمود: خوشا به حال تو ای موسی، که پناه دهنده خطاکاران، و همنشین پریشان خاطران، و آمرزش خواه گنهکارانی.

● عدالت

۱) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن... عَملَ بالعَدلِ. (۵۰)

خوشا بر کسی که... به عدالت رفتار نماید.

۲) رسول اللَّه(ص): السابِقونَ إلی ظِلِّ العَرشِ، طُوبی لَهم. قِیلَ: یا رسولَ اللَّهِ و مَن هُم؟ قالَ(ص): الذینَ یَقبَلُونَ الحَقَّ إذا سَمِعُوهُ، و یَبذُلُونَه إذا سُئلُوهُ، و یَحکُمونَ للناسِ کحُکْمِهِم لأنفُسِهِم، هُمُ السابِقُونَ إلی ظِلِّ العَرشِ. (۵۱)

خوشا به حال آنان که به سوی سایه عرش الهی پیشی می گیرند. گفته شد: ای رسول خدا، آنان چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: آنان کسانی هستند که وقتی حق را بشنوند، قبول می کنند، و هنگامی که از آنان حق می طلبند (بدون چشم داشتی) انجام می دهند و برای مردم آنچنان حکم می کنند که برای خود می پسندند، (آری) آنان پیش تازان به سوی عرش الهی هستند.

۳) موسی(ع): یا ربِّ، مَن یَسکُنُ غَداً فی حَظِیرهِٔ القُدسِ و یَستَظِلُّ بِظلِّ عَرشِکَ یومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّکَ؟ فقال: یا موسی ، اُولئکَ الذینَ لاَتنظُرُ أعیُنُهم فی الزِنا، و لا یَبتَغونَ فی أموالِهمُ الرِبا، و لا یأخذُونَ علی أحکامِهمُ الرُشا، طُوبی لَهم و حُسنُ مآبٍ. (۵۲)

پروردگارا ! چه کسی فردا(ی قیامت) ، در آن روزی که هیچ پناهی جز تو نیست، در محضر قدس تو ساکن می شود و در زیر سایه بان عرش تو، پناه می گیرد؟ خداوند فرمود: موسی! آنان کسانی اند که چشمانشان به زنا (و فحشاء) نمی نگرد و با اموالشان به دنبال ربا نمی روند و در قضاوتهایشان رشوه نمی گیرند، خوشا به حالشان و نیک باد سرانجامشان.

۴) رسول اللَّه(ص) : طُوبی لِمَن... أنصفَ الناسَ مِن نفسِه. (۵۳)

رسول خدا(ص) می فرمود: خوشابه حال آنانکه... میان خود ومردم به انصاف رفتار کنند.

● عزلت (۵۴)

۱) الإمام الصادق(ع): صاحِبُ العُزلَهِٔ مُتَحصِّنٌ بحِصنِ اللَّهِ و مُتَحرِّسٌ بِحراسَتِه فیا طُوبی لِمَن تَفرَّدَ بهِ سِرّاً و عَلانِیهًٔ. (۵۵)

انسان گوشه گیر به پناهگاه الهی پناه جوید و با حفاظت خداوندی محافظت می شود، پس ای خوشا به حال آنانکه با خدای خویش در پنهان و آشکار تنها باشند.

۲) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن لَزمَ بَیتَه. (۵۶)

خوشا به حال آن که ملازم خانه خود گردد.

۱ . تحف العقول: ۳۰، أمالی الطوسی: ۵۳۹ / ۱۱۶۲ و در آن «أهل الفقر» به جای «أهل العفهٔ» ذکر شده است، تفسیر القمّی: ۲ / ۷۰، بحارالأنوار: ۷۵ / ۱۱۹ / ۴ به نقل از «تفسیر القمّی» در هر دو کتاب به نقل از امام علیّ(ع) از رسول خدا(ص)، السنن الکبری: ۴ / ۳۰۶ / ۷۷۸۳، المعجم الکبیر: ۵ / ۷۱ / ۴۶۱۵.

۲ . بحار الأنوار: ۱ / ۲۰۵ / ۳۱ به نقل از «کنزالفوائد للکراجکی»

۳ . عرک: البعیر جنبه بمرفقه: إذا دلکه فأثّر فیه (مجمع البحرین: ۵/ ۲۸۲).

۴ . البؤس: الضرّ والشدّهٔ (مجمع البحرین: ۴/ ۵۰).

۵ . الغمض: النوم (لسان العرب: ۷/ ۱۹۹).

۶ . الکری : النوم (النهایهٔ: ۴/ ۱۷۰).

۷ . قشعت الریح السحاب: کشفته (مجمع البحرین: ۴/ ۳۷۹).

۸ . سوره مجادله: آیه ۲۲.

۹ . نهج البلاغهٔ: نامه ۴۵، بحار الأنوار: ۳۳ / ۴۷۶ / ۶۸۶ به نقل از «نهج البلاغهٔ».

۱۰ . مجمع الزوائد: ۱۰ / ۳۹۵ / ۱۷۷۰۰ به نقل از «مسند البزّار».

۱۱ . الکافی: ۸ / ۱۶۹ / ۱۹۰، بحار الأنوار: ۷۷ / ۱۳۲ / ۴۲ به نقل از «الکافی» در هر دو کتاب به نقل از امام باقر(ع) از رسول خدا(ص)، تحف العقول: ۳۰.

۱۲ . تحف العقول: ۳۹۳ و ۵۰۱ به نقل از عیسی(ع)، بحارالأنوار: ۱ / ۱۴۷ / ۳۰ و ۱۴ / ۳۰۴ / ۱۷ به نقل از «تحف العقول».

۱۳ . کنز الفوائد: ۱ / ۳۸۰، تفسیر القمّی: ۲ / ۷۰ و در آن «خالط» بجای «رحم» ذکر شده، أمالی الطوسی: ۵۳۹ / ۱۱۶۲، بحارالأنوار: ۱ / ۲۰۵ / ۳۱ به نقل از «کنز الفوائد»، السنن الکبری: ۴ / ۳۰۶ / ۷۷۸۳، المعجم الکبیر: ۵ / ۷۱ / ۴۶۱۵ در تمام کتابها با کمی اختلاف.

۱۴ . الضریک: الفقیر السیّ ء الحال، وقیل الهزیل (النهایهٔ: ۳/ ۸۶).

۱۵ . الصعلوک: الفقیر الذی لا مال له (مجمع البحرین: ۵/ ۲۷۹).

۱۶ . نوّلته: أعطیته نوالاً، والنوال: العطاء (مجمع البحرین: ۵/ ۴۸۸).

۱۷ . بحارالأنوار: ۹۵ / ۴۶۹.

۱۸ . الفردوس بمأثور الخطاب: ۴ / ۳۹۹ / ۷۱۵۶.

۱۹ . غرر الحکم: ۴ / ۲۴۱ / ۵۹۵۵.

۲۰ . المقنعهٔ: ۳۷۴ به نقل از امام صادق از پدرانش(ع) از رسول خدا(ص)، بحار الأنوار: ۷۵ / ۴۶۲ / ذیل حدیث ۱۷به نقل از «الإمامهٔ و التبصرهٔ» و لیکن در نسخه موجودِ «الإمامهٔ و التبصرهٔ» یافت نشد.

۲۱ . تحف العقول: ۱۷، بحارالأنوار: ۱ / ۱۱۸ / ۱۱ به نقل از «تحف العقول»؛ الصَفح : العفو و التجاوز (مجمع البحرین: ۲/ ۳۸۶.

۲۲ . تعبیر «سیعود غریبا» در این روایات می تواند اشاره به دو معنا باشد؛ یا منظور زمان پس از رحلت پیامبر(ص) است، که اسلام از مسیر اصلی خود فاصله گرفت و آن ۷۳ فرقه به وجود آمد که پیامبر(ص) فقط یک فرقه را نجات یافته دانست - و با استفاده از احادیث واقعه غدیر و... آن فرقه، شیعه علی(ع) هستند - که البته آنان غریب و تنهایند، و یا اشاره به آخر الزمان دارد، که نگهداری دین در آن هنگام دشوارتر از نگاه داشتن آتش بر کف دست است، این چنین افرادی نیز تنها و غریب می باشند. البته با استفاده از «سیعود» احتمال اوّل قوی تر است.

۲۳ . کمال الدین: ۱ / ۶۶، صحیح مسلم: ۱ / ۱۳۰ / ۲۳۲، سنن ابن ماجهٔ: ۲ / ۱۳۲۰ / ۳۹۸۷ در دو کتاب اخیر فقط کلام پیامبر(ص) ذکر شده است.

۲۴ . مسند ابن حنبل: ۶ / ۵۹۱ / ۶۶۶۱، المعجم الأوسط: ۹ / ۱۴ / ۸۹۸۴، کنزالعمّال: ۳ / ۱۵۴ / ۵۹۳۸ به نقل از «مسند ابن حنبل».

۲۵ . مارَ الشی ء: جاء و ذهب (النهایه: ۴/ ۳۷۱ ).

۲۶ . کنزالعمّال: ۳ / ۸۸۳ / ۹۰۲۵ به نقل از «دیلمی و تاریخ ابن عساکر»، المعجم الکبیر: ۶ / ۱۶۴ / ۵۸۶۷؛ المعجم الأوسط: ۵ / ۱۴۹ / ۴۹۱۵، الجعفریات: ۱۹۲، مستدرک الوسائل: ۱۱ / ۳۲۳ / ۱۳۱۵۶ به نقل از «الجعفریات» در دو کتاب اخیر از امام صادق از پدرانش(ع) از رسول خدا(ص) و در تمام کتابها تا «إذا فسد الناس» ذکر شده است و رجوع کنید به مکارم الأخلاق: ۲ / ۳۴۵/ ۲۶۶۰.

۲۷ . سنن الترمذی: ۵ / ۱۸ / ۲۶۳۰، کنزالعمّال: ۱ / ۲۳۸ / ۱۱۹۴ به نقل از «سنن الترمذی».

۲۸ . النزّاع : جمع نازع و نزیع - و هو غریب -،نزع عن أهله : بَعُد و غاب (مجمع البحرین : / ۳۹۶ ).

۲۹ . سنن ابن ماجهٔ: ۲ / ۱۳۲۰ / ۳۹۸۸، سنن الدارمی: ۲ / ۷۶۷ / ۲۶۵۳، مسند ابن حنبل: ۲ / ۵۶ / ۳۷۸۴، عوالی اللآلی: ۱ / ۱۰۱ / ۲۷.

۳۰ . سوره مؤمنون : آیه ۱ .

۳۱ . الکافی: ۱ / ۳۹۱ / ۵، بشارهٔ المصطفی: ۱۱۹، المحاسن: ۱ / ۴۲۳ / ۹۷۰، بحارالأنوار: ۲ / ۲۰۴ / ۸۴ به نقل از «المحاسن».

۳۲ . شرح نهج البلاغهٔ لابن أبی الحدید: ۶ / ۲۳۵.

۳۳ . النوْمهٔ :الخامل الذِکر الغامض فی الناس (مجمع البحرین : ۶/ ۱۸۱).

۳۴ . الزهد للحسین بن سعید: ۴ / ۲، التحصین: ۱۸، بحارالأنوار: ۷۰ / ۱۱۰ / ۱۰ به نقل از «الزهد».

۳۵ . معانی الأخبار: ۳۸۰ / ۸، مشکاهٔ الأنوار: ۲۱۰، الخصال: ۲۷ / ۹۸ با کمی اختلاف در ذیل روایت، بحارالأنوار: ۶۹ / ۲۷۲ / ۵ به نقل از «معانی الأخبار».

۳۶ . لا یؤبه له : ای لا یحتفل به لحقارته (النهایهٔ: ۱/ ۱۸).

۳۷ . البُذر: جمع بذور، یقال: بذرت الکلام بین الناس: أفشیته و فرّقته، و البَذِر: الذی یفشی السرّ ویظهر ماسمعه (مجمع البحرین: ۳/ ۲۱۷).

۳۸ . المذیاع : الذی لایکتم السّر، و جمعه: مذاییع (مجمع البحرین : ۳/ ۳۲۸).

۳۹ . الکافی: ۲ / ۲۲۵ / ۱۲ به نقل از امام صادق از امام علی(ع)، بحارالأنوار: ۷۸ / ۷۲ / ۳۹ به نقل از «أبو نعیم»، المعجم الکبیر: ۷ / ۱۱۰ / ۹۶۷۱، حلیهٔ الأولیاء: ۱ / ۷۶، تاریخ دمشق «ترجمهٔ الإمام علیّ (ع)»: ۳ / ۲۰۷ / ۱۲۶۳ در تمام کتابها با کمی اختلاف.

۴۰ . تحف العقول: ۵۱۲، بحارالأنوار: ۱۴ / ۳۱۶ / ۱۷ به نقل از «تحف العقول».

۴۱ . تحف العقول: ۲۱۷، مشکاهٔ الأنوار: ۱۸۰، بحار الأنوار: ۷۸ / ۵۶ / ۱۱۲ به نقل از «تحف العقول».

۴۲ . أمالی الطوسی: ۵۳۹ / ۱۱۶۲، نهج البلاغهٔ: حکمت ۱۲۳، خصائص الأئمّهٔ(ع): ۹۹، بحار الأنوار: ۶۹ / ۳۲۳ / ۳۷ به نقل از «نهج البلاغهٔ» در هر سه کتاب به نقل از امام علی(ع) از رسول خدا(ص)، مکارم الأخلاق: ۲ / ۳۸۱ / ۲۶۶۱ و رجوع کنید به الکافی: ۸ / ۱۶۹ / ۱۹۰، السنن الکبری: ۴ / ۳۰۶ / ۷۷۸۳، المعجم الکبیر: ۵ / ۷۱ / ۴۶۱۶.

۴۳ . من لا یحضره الفقیه: ۴ / ۴۰۵ / ۵۸۷۶، الخصال: ۹۸ / ۴۷، ثواب الأعمال: ۲۱۲ / ۱، أمالی الصدوق: ۳۲ / ۲، تحف العقول: ۲۰۵، المحاسن: ۱ / ۶۵ / ۱۰، بحارالأنوار: ۷۱ / ۲۷۵ / ۲ به نقل از «أمالی الصدوق» در تمام کتابها به نقل از امام باقر از امام علی(ع).

۴۴ . تحف العقول: ۳۹۳ و ۵۰۱ به نقل از عیسی(ع)، بحارالأنوار: ۱ / ۱۴۷ / ۳۰ به نقل از «تحف العقول».

۴۵ . الخصال: ۲۹۵ / ۶۲، الإختصاص: ۲۳۲، بحارالأنوار: ۷۰ / ۱۰۹ / ۶ به نقل از «الخصال» در تمام کتابها به نقل از امام صادق از پدرانش از امام علی(ع)از عیسی(ع)، فقه الرضا(ع): ۳۸۰ به نقل از «العالم(ع)».

۴۶ . نهج البلاغهٔ: خطبه ۱۷۶، تفسیر القمّی: ۲ / ۷۱، بحار الأنوار: ۶۷ / ۳۵۰ / ۵۲ به نقل از «نهج البلاغهٔ» غررالحکم: ۴ / ۲۴۸ / ۵۹۷۸ و رجوع کنید ص ۲۴۰ / ۵۹۵۰.

۴۷ . الکافی: ۸ / ۱۶۹ / ۱۹۰ به نقل از امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) و رجوع کنید به إرشاد القلوب: ۱۱۷ و تفسیر القمّی: ۲ / ۷۰ و الفردوس بمأثور الخطاب: ۲ / ۴۴۷ / ۳۹۲۹.

۴۸ . مصباح الشریعهٔ: ۴۵۷، بحارالأنوار: ۶ / ۱۳۳ / ۳۲ به نقل از «مصباح الشریعهٔ» در هر دو کتاب به نقل از امام صادق(ع) از رسول خدا(ص).

۴۹ . الکافی: ۸ / ۴۸ / ۸، بحار الأنوار: ۷۷ / ۳۹ / ۷ به نقل از «الکافی».

۵۰ . حلیهٔ الأولیاء: ۳ / ۲۲۱، کنزالعمّال: ۱۵ / ۸۲۷ / ۴۳۲۸۸ به نقل از «حلیهٔ الأولیاء».

۵۱ . نوادر الراوندی: ۱۵، جامع الأحادیث للقمّی: ۸۵، الجعفریات: ۱۸۳، بحارالأنوار: ۷۵ / ۲۹ / ۱۹ به نقل از «نوادر الراوندی» در تمام کتابها به نقل از امام صادق از پدرانش(ع) از رسول خدا(ص)، نوادر الاُصول: ۱ / ۳۸۴، الفردوس بمأثور الخطاب: ۲ / ۳۴۸ / ۳۵۷۶، کنزالعمّال: ۱۰ / ۳۴۸ / ۲۹۳۲۷.

۵۲ . شعب الإیمان: ۴ / ۳۹۲ / ۵۵۱۳، کنزالعمّال: ۱۶ / ۲۳۳ / ۴۴۲۸۱ به نقل از «شعب الإیمان».

۵۳ . الکافی: ۲ / ۱۴۴ / ۱، الإختصاص: ۲۲۸، بحار الأنوار: ۶۹ / ۴۰۰ / ۹۴ به نقل از «الأختصاص»در هر دو کتاب به نقل از امام سجاد(ع) از رسول خدا(ص).

۵۴ . عزلت به معنای گوشه نشینی و کناره گیری از اجتماع می باشد. در اسلام گوشه نشینی بطور مطلق پسندیده و ممدوح نیست بلکه کناره گیری از «انسانهای شرور» و «افراد فاسد» توصیه شده است، همانگونه که رسول اکرم(ص) می فرماید: «الوحدهٔ خیر من قرین السوء» تنهایی و گوشه گیری بهتر از همراه بد داشتن است(أعلام الدین: ۲۹۴).

۵۵ . مصباح الشریعهٔ: ۱۵۷، بحار الأنوار: ۷۰ / ۱۱۰ / ۹ به نقل «مصباح الشریعهٔ».

۵۶ . نهج البلاغهٔ: خطبه ۱۷۶، تفسیر القمّی: ۲ / ۷۱، المحاسن: ۱ / ۶۳ / ۵، بحارالأنوار: ۷۰ / ۷ / ۶ به نقل از «المحاسن» در هر دو کتاب به نقل از امام صادق از امام علی(ع).